هوالحکیم 🔹 و یکهو کشور قم ... اینکه گوینده میرزا الکی خان هیچ المنظر بوده به کنار !!! این هم که مردم افسردۀ ایران !!! با هر مسئله ای چه پلاسکو و چه گران شدن دلار و چه کشور قم چند روز می خندند به کنار !!! دم تیم های رسانه ای دشمن به سر کردگی نفوذی هاشون تو دولت گرم که اینقدر به کارشون مسلط هستن ... از هیچ برای نظام سوژه درست می کنن. 👈 لذاست که می فرماید: نان نداریم پسری رو به پدر گفت ... پدر ، پیش چشمان فرزندش آب شد و رییس جمهور حل مشکل کم آبی کشور را به مردم تبریک گفت ... من شنیدم که کسی از پشت یک دیوار کاهگلی در گوشی به دخترکش می گفت: خوشا بحال آنهایی که با زلزله رفتند و رییس همچنان مردمش را با برجام فریب می داد باش تا برجام ثمر دهد 🌹 @Hamidbana_ir

‌هوالحکیم امام خامنه ای: ضرر فلان‌جور فیلم یا کتاب یا بازی رایانه‌ای را کسی جرئت نمیکند بگوید که مبادا متهم بشوند به اینکه جلوی آزادی اطلاعات را گرفته‌اند. ‌ 🌹 @Hamidbana_ir

هوالحکیم 🔹از چین بیاوریم ... زشت است این که گیره سر از چین بیاوریم کبریت های بی خطر از چین بیاوریم آورده ایم هر چه شما فکر می کنید چیزی نمانده شعر تر از چین بیاوریم هر چند توی کشور ایران زیاد هست ما می رویم گور خر از چین بیاوریم آورده ایم ما نمک از ساحل غنا پس واجب است نیشکر از چین بیاوریم هی نیش می زنند و عسل هم نمی دهند زنبورهای کارگر از چین بیاوریم؟ خواننده ها چقدر زمخت اند و بدصدا من هم موافقم قمر از چین بیاوریم حالا که خوشگلان همه رقاص گشته اند پس واجب است شافنر از چین بیاوریم خشکیده است، پس بدهیمش به روسیه دریای خوشگل خزر از چین بیاوریم تا آن که جمعیت دو برابر شود سریع باید که دختر و پسر از چین بیاوریم حالا که نیست کارِ بُزان پای کوفتن ما می رویم گاو نر از چین بیاوریم اصلاً اداره کردن کشور که سخت نیست تا وقت هست، یک نفر از چین بیاوریم یک روز اگر که مردم ایران غنی شوند باید گدا و در به در از چین بیاوریم گویند سرّ عشق مگویید و مشنوید ما می رویم لال و کر از چین بیاوریم سعید بیابانکی 🌹 @Hamidbana_ir

هوالحکیم 🔹 این دم آخر بغض من و دل شکسته ، این دم آخر هزار راه نرفته ، کار نکرده ، این دم آخر دلخوش به ذکر یا حسینم ، با حسینم نامم شود ثبت به صفحه ، این دم آخر السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین 🌹 @hamidbana_ir

هوالحکیم 🔹 این یک راز افشا شده است ... «من که زندگی‌ام سودی نداشت، شاید مرگم باعث تحول عده‌ای بی‌تفاوت شود. خدایا برای تقرب نزد تو می‌آیم و به بهشت تو طمعی ندارم، مرا بسوزان ولی از خودت طرد نکن.» این جملات بخشی از وصیتنامۀ نوجوان حدوداً پانزده ساله ای است که در عملیات کربلای 8 شهید شد. محمود مهاجر بچۀ جنوب شهر تهران بود. حال و هوای دفاع مقدسی خانه و شور و شوق پایگاه بسیج محله او را خیلی زودتر از عدد شناسنامه اش بزرگ کرد. آنقدر که در یک روز سرد زمستانی شناسنامه اش را دستکاری کرد و با رضایت پدر و مادر به جبهه رفت. محمود سر نترسی داشت. پدر و مادرش هم با اینکه پسر بزرگترشان در همان ایام جانباز شده بود با رفتن اش مخالفت نکردند. یکبار رفت و برگشت. بار دوم هنوز شکوفه های بهار 66 به بار ننشسته بودند که رفت و ... قصۀ محمود مهاجر تازه از همینجا شروع می شود. خدا پیکر محمود را 25 سال پیش خودش نگهداشت. 25 سال او در خاکهای شلمچه بود و مادرش در آتش انتظار. برخاك شلمچه سرت افتاد و از آن خاك / هر لاله كه روييده ، سرش جام قشنگي است سالها گذشت تا اینکه بالأخره سفر دور و دراز مرد کوچک خانوادۀ مهاجر تمام شد. خبر بازگشت محمود ، به همراه کاروانی از شهدای تفحص شده شهر و محله اش را تکان داد. زمان زیادی از دوران دفاع مقدس می گذشت و خیلی ها در پیچ و خم زندگی گم شده بودند که او آمد و یکبار دیگر نوای کجایید ای شهیدان خدایی در شهر پیچید. مردم ، او را روی چشمشان تشییع کردند. تابوت سبك تر زنسيمت همه ي راه / بر شانه ي ما حامل پيغام قشنگي است شهید محمود مهاجر را در قطعۀ 26 بهشت حضرت زهرا سلام الله علیها به دست زمین سپردند. او و رفقای شهیدش سر وقت آمدند. درست در زمانی که دنیای اسلام در حال تغییر بود. شاید آمدند تا ما از خط شهادت دور نشویم. دو – سه سال بعد ، چند متر آنطرفتر از مزار محمود پر شد از قبرهایی که روی آنها واژۀ « شهید مدافع حرم » خودنمایی می کند. شهدای جدید بهشت حضرت زهرا سلام الله علیها دست پروردۀ محمود و محمودهای دفاع مقدس بودند. تربیت شهدۀ سیرۀ شهدا. این حکایت تفحص شهدا هم چیز عجیبی است. فقط خدا می داند که حکمت آمدنشان چیست. گاهی مثل محمود مهاجر برای انجام مأموریتی جدید ، با اسم بر می گردند. گاهی هم گمنام که خودش قصۀ پر کشش دیگری دارد. هر چه هست ما یقین پیدا کرده ایم که شهدا هوای ما را دارند. به وقتش یک دستی به زلف آشفتۀ جامعه می کشند تا از فرهنگ شهادت فاصله نگیریم. این هم رمزی از صحیفۀ شهادت است که به این سادگی ها حکمتش را متوجه نمی شویم. شهدا زنده اند ؛ زنده تر از آنچه فکرش را بکنیم. برخی از آنها ، پا روی دلشان گذاشتند و بجای آغوش مادر ، در گوشه و کنار شهرها و روستاهای کشور آرام گرفتند و حالا مزارشان پناهگاه دلتنگی های مردم است. در سالهای اخیر ، شهادت نسل جدید رزمنده های اسلام ، نشان داد که شهدا کارشان را بلدند. 30 سال از پایان جنگ می گذرد ولی چراغ شهادت همچنان روشن است ؛ بدون تعارف ما که کاری برای روشن ماندنش نکرده ایم. این روشنایی و درخشندگی هم به خودشان ربط دارد. به اثری که خدا در خون شهید گذاشته و نقطۀ پایانی هم ندارد. خیلی زود ، برق و تلألو نور شهدای مدافع حریم اسلام و آل الله علیهم السلام نسل نوجوان و جوان انقلاب را تربیت خواهد کرد. بی تردید آنها ، پشتوانۀ قویتری هم دارند؛ از کربلا گرفته تا دفاع مقدس و مدافعین حرم. و این قصه تا ته دنیا ادامه دارد. 🌹 @hamidbana_ir

هوالحکیم 🔹 زنگ شعر این جنگ از اول هم سیاسی بود فرقی نخواهد داشت آن یا این هر روز دارد جهل یک عده تومان مان را می کشد پایین در باور قول و قرار کذب ما ملتی همواره در صدریم کار از هویدا بر نمی آید تا ما هوادار بنی صدریم دست طمع آمد بلندم کرد از جام، تا برجام بنشیند محکم نشستم پای ایمانم تا ننگ جای نام بنشیند؟ هر روز ریش حقه یک رنگ است هر کس عبا پوشید مولا نیست گفتیم و یک عده نفهمیدند شیخ الریا شیخ الرعایا نیست رفتیم و رفتیم و نفهمیدیم ریگ درشتی توی کفش ماست در خود نریز اینقدر بغض ات را این حاصل جیغ بنفش ماست تعطیل شد دکان خرازی تلفیق همت باهنر رویاست یک انقلابی می شناسم که با انقلابی در دلش تنهاست ای یادگار جنگ تحمیلی آن هم قطاران قدیم ات کو؟ ای انقلاب راست ها چپ ها کو آن صراط مستقیم ات؟ کو؟! 👈 شاعر : محمدحسین ملکیان 🌹 @hamidbana_ir

هوالحکیم 🔹 نه! جوانان خوزستان نمرده اند چند روزی از هجوم سراسری ارتش صدام به ایران می گذشت. دشمن به اهواز نزدیک شده بود. سقوط مرکز استان خوزستان تبعات سنگینی داشت. خبر به امام (ره) رسید. پیام ایشان ورق جنگ را از این رو به آن رو کرد ... « مگر جوانان اهواز مرده اند » علی غیوراصلی و بیست و یکی - دو نفر از جوانهای اهوازی بدون معطلی خودشان را به سه راه حمیدیه رساندند و با چیزی شبیه معجزه جلوی دشمن را گرفتند. عراقی ها حدود 90 کیلومتر عقب نشینی کردند. جوانهای اهوازی در آن روزها که خیلی از مردم ایران هنوز متوجه آغاز جنگ نشده بودند سرنوشت کشورمان را تغییر دادند. کمی بعد ، جوانهای همۀ ایران دست در دست جوانهای استان ، قدم به قدم خوزستان عزیز را از دشمن پس گرفتند. اینروزها غم استان خوزستان را که می بینم مدام جملۀ حضرت روح الله (ره) در گوشم زمزمه می شود ... مگر جوانان استان مرده اند. مشکل هر چقدر هم که بزرگ باشد ، از هجوم چند ملیتی دشمن که سختتر نیست. جوانهای خوزستان خیالشان راحت باشد ؛ همۀ ایران برای حل مشکل کنارشان هستند. غیوراصلی ها باید پاشنۀ غیرتشان را بالا بکشند. کرد و ترک و لر و بلوچ و سایر ایرانی ها هم دسته دسته خودشان را به منطقه می رسانند. یکبار روی تن ایرانمان نوشتند « جنئا لنبقی ». می خواستند که بمانند ؛ بیرونشان کردیم. حالا هم آش همان است و کاسه همانی که بود. خوزستان قدمگاه شهدای ماست ؛ اجازه نمی دهیم تاختگاه افکار دشمن شود. آب که چیزی نیست ؛ پایش که بیفتد ، همۀ دار و ندارمان را نذر مانایی میهنمان می کنیم. اینبار در جنگ روانی و اقتصادی دشمن با نوای کاروان بار می بندیم و با شعار ای رهبر آزاده ، آماده ایم آماده وارد میدان می شویم. ایران ایران است ؛ بزرگ و مقتدر و شکوهمند. ما از زوزۀ دشمن هراسی نداریم. 🌹 @hamidbana_ir

🔹🔹🔹 🌷🌷🌷 اینجوری بهتره 🌹 @hamidbana_ir

هوالحکیم 🔹 حالا که راهیان نور تعطیل است... «دوکوهه» آموزشگاه سبک زندگی حماسی و شهدایی در مشرق بخوانید 👇 https://www.mashreghnews.ir/news/1049337/ 🌹 @hamidbana_ir

هوالحکیم 🔹 حالا که راهیان نور تعطیل است... / ۲ اردوی راهیان نور پشت رایانه! 👇 https://www.mashreghnews.ir/news/1050701/ 🌹 @hamidbana_ir

هوالحکیم 🔹 حالا که راهیان نور تعطیل است... / ۳ خیال اردوی «راهیان نور» دلتنگی را چند برابر می‌کند / کجا می‌شود جایی مثل استان اصفهان پیدا کرد؟! https://www.mashreghnews.ir/news/1052404/ 🌹 @hamidbana_ir

هوالحکیم 🔹حالا که راهیان نور تعطیل است... / ۴ یاد علی آقا بخیر! https://www.mashreghnews.ir/news/1055454 🌹 @hamidbana_ir