eitaa logo
سیدحمیدرضا برقعی
2.5هزار دنبال‌کننده
753 عکس
130 ویدیو
0 فایل
مجموعه اشعار منتشر شده: طوفان واژه ها قبله مايل به تو رقعه تٙحٙیُّر یحییٰ (انتشارات فصل پنجم) مجموعه های صوتی: تحریرهای رود زَفَرات (رسانه آفتاب) @Oveismirhajizadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
عالم همه مبهوت تماشای حسین است هرچند حسین است تو را محو تماشا @hamidreza_borghei
محفل شعر و جشن میلاد صاحب الزمان (عج) چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۰ از ساعت ۲۰ کرج میدان شاه عباسی آستان مقدس امامزاده حسن (ع) @hamidreza_borghei
ما قاصریم وصف تو را وقتی امثال مرعشی و بروجردی افطارهای هر شبه خود را با بوسه بر ضریح تو وا کردند @hamidreza_borghei
صدای او شب معراج را تکان می داد شهود رتبه او سخت بود ؛ مشکل شد @hamidreza_borghei
عصر شعر ولا پنجشنبه ۲۳ تیرماه ۱۴۰۱ از ساعت ۱۹ الی نماز مغرب فرمانیه دیباجی شمالی قبل از بزرگراه صدر T.me/hamidreza_borghei
هدایت شده از سیدحمیدرضا برقعی
🟢کانال‌ ما را در پیام‌رسان‌های ، و صفحه‌ی ما را در دنبال کرده و به دوستان خود نیز معرفی نمایید🙏🏻 پیام‌رسان تلگرام T.me/hamidreza_borghei پیام‌رسان ایتا Eitaa.com/hamidreza_borghei اینستاگرام Instagram.com/hamidreza_borgheii
نمی‌رسد به شکوه تو فکر کوتاهم
به نام نامی سر ، بسمه تعالی سر بلند مرتبه پیکر ، بلند بالا سر @hamidreza_borghei
قصه ی کرب و بلا را دختری تغییر داد کاخ ها ویرانه شد ، ویرانه اش شد بارگاه @hamidreza_borghei
قامت کمان کند که دوتا تیر آخرش یک دم سپر شوند برای برادرش @hamidreza_borghei
شمیم عطر او را در مشامم از ازل دارم به عبدالله آغوشم حسن را در بغل دارم @hamidreza_borghei
پسرم می روی آرام و پر از واهمه ام بیشتر دل نگران پسر فاطمه ام @hamidreza_borghei
پسر دور از پدر می شد ، مهیای خطر می شد پدر هی پیرتر می شد ، پسر می برد دل ها را @hamidreza_borghei
بنویسید که در علقمه سقا افتاد قطره اشکی شد و بر چادر زهرا افتاد @hamidreza_borghei
جهان پایان خوبی با حسین بن علی دارد تو تنها گریه کن در روضه باقی را به او بسپار @hamidreza_borghei
می افتد از سر زین آفتاب و این یعنی تمام عرش خدا خارج از مدار شده ست @hamidreza_borghei
نباید شعله این ماجرا یک لحظه بنشیند عبایش سوخت در آتش که آتش بال و پر می خواست @hamidreza_borghei
رها کردی مرا از غم نشاندی جای آن غم ، غم غم دیگر که خیلی دوستش دارم ، غم خوبی @hamidreza_borghei
بسوزد آن همه مسجد بمیرد آن اسلام که آفتاب در آورد از کلیسا سر @hamidreza_borghei
پدر لب تشنه جان داد و گذشت اما تمام عمر صدای گریه باران چه از جان پسر میخواست @hamidreza_borghei
خبر دارم که سر از دیر نصرانی در آوردی و عیسی را به آیین مسلمانی در آوردی @hamidreza_borghei
بعد از این هر جا که رفتی با تو می آیم پدر پای من زخمی ست اما رو به راهم رو به راه @hamidreza_borghei
همان وقتی که در مشایه خوابم برد روی خاک دلم آن خواب را می خواهد آن رویای بی تکرار @hamidreza_borghei