eitaa logo
دکتر حمیدرضا مقصودی
9.9هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
101 فایل
اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه ادمین: @hrmaghsoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
کار سخت قله تراشی حقوق‌های نجومی @hzamanim ☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
پروفسور مسعود درخشان: در یک جلسه دو نفره با آقای زنگنه به ایشان گفتم به من اجازه بدهید برای قرن ۲۱ کشور متخصص گاز تربیت می‌کنم. زنگنه گفت: نمی‌خواهد! من استادان آنها که در خارج زندگی می‌کنند را می‌آورم! * بزرگترین جنایاتی که در حق مردم ایران می‌توانید تصور کنید توسط این تفکر و با حذف تفکر انقلابی صورت گرفت و این ژنرال‌ها!!! بدون پاسخگویی و محاکمه کماکان در این کشور زندگی می‌کنند. ☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
اتفاقا شما اقتصاد می‌دانید! چون حق‌تان را می‌بینید. ☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
دکتر حسن سبحانی، استاد اقتصاد دانشگاه تهران: وضعیت امروز اقتصاد ایران بخاطر حضور اقتصاددانانِ لیبرال منش و نئوکلاسیک روش و بخش خصوصی تاجر مسلک است، آن‌ها هستند که از گرانی دلار حمایت می‌کنند؛ همین‌ها تا پستوهای تصمیم‌گیری ما رسوخ کرده‌اند. @hzamanim ☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
تنگنای مالی؛ بی‌پولی در اقتصاد وقتی گفته میشود رشدنقدینگی یکسال منتهی به مهرماه 40 درصد بوده خیال میکنیم قاعدتاً همه بخشهای اقتصاد دارند در پول غلت می‌زنند. اما با این حال علائم انقباض پولی جدی در چند ماهه اخیر هویداست. ☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
سالهاست فریاد میزنیم که باید بازار ارز و سکه و سفته بازی جمع شود. وقتی در یک جنگ تمام عیار اقتصادی و ذیل آن در یک جنگ ارزی هستیم تا جایی که با یک خبر کوچک نرخ ارز بالا و پایین می شود و زندگی مردم را تحت تاثیر قرار می دهد این اقدامات باید در مقیاس های بزرگتر نیز انجام شود. پ ن: در هیچ کجای دنیا تصویری که مشاهده می کنید (خرید و فروش ارز در کنار خیابان و غیرشفاف) وجود ندارد. ☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
انشاالله که این انتخاب توسط دکتر خاندوزی انجام نمی‌شود. حداقل انتظار این است که یک اقتصاددان کارکشته و انقلابی در کنار دکتر خاندوزی قرار بگیرد که بتواند اجزای متعدد وزارتخانه را به خوبی کنترل کند و فرصت را برای تحول آفرینی توسط دکتر خاندوزی فراهم کند. آقای ملکی اقتصاددان نیستند و بعد از یک دوره مهندسی، دکترای سیاستگذاری عمومی در حوزه علم و فناوری دارند. در وزارتخانه و در عرصه سیاستگذاری اقتصادی هم هیچ حضوری نداشته‌اند. متعلق و بلکه یکی از گردانندگان حلقه اقتصادی شریف هستند که اعتقادات نئولیبرالی آن‌ها کشور را به این روز کشانده است. ☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
اوج بی اخلاقی یک عضو هیأت علمی دانشگاه رو میتونید در این استوری ببینید: دکتر میرجلیلی یک آمار واضح رو بیان کردند که نسبت نقدینگی به GDP در بسیاری از کشورهای دنیا بیش از ایران و حتی بیش از ۱۰۰ درصد است. حتی وجود (/) می‌تواند نشان دهنده این باشد که دکتر میرجلیلی در بخش دیگری از صحبت خود مشغول به ذکر اوضاع بدهی به تولید ناخالص داخلی هستند. که این هم درست است و در بسیاری از کشورها، بدهی از تولید ناخالص داخلی پیشی گرفته است. یا اشتباه لفظی پیش آمده یا این که خبرگزاری، به اشتباه متن را منتشر کرده و به جای واژه "نقدینگی"، واژه "بدهی" ذکر کرده است. اما آقای مروی عضو هیأت علمی دانشگاه علامه، که به وضوح از این خطای لفظی آگاه است، آن را دستمایه ای ساخته برای حمله به دکتر میرجلیلی و دانشگاه امام صادق(ع). وای به روزی که شیطنت رسانه‌ای بشود کار اساتید دانشگاه... ☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نگران حضور تصمیم‌سازان نااهل در بدنه دولت هستیم. ☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
بد نیست گاهی از مردم بپرسیم. از خود مردم بپرسیم و به جای مردم تصمیم نگیریم برای معیشت مردم. مخصوصا وقتی که کارشناسان نظرات مختلف دارند. حداقل قصه این است که هم مردم مشارکت کرده اند در سیاست گذاری و فقط هر چهار سال برای یک رأی گیری به آنها رجوع نمی کنیم و هم اگر غلط انتخاب کردند از کسی طلبکار نمی شوند و هزینه اش را می پردازند. ☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
حوالی ۱۰ شب خروجی وزارت رفاه 👌 @hzamanim
وزیر علوم: دکترای شیمی معاون پژوهشی وزیر علوم: دکترای شیمی فکر کنم در وزارت علوم باید منتظر فعل و انفعالات شیمیایی باشیم.😉 خدا به خیر بگذرونه ☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖥 ببینید | ۴ راهکار حجت الاسلام مهندس میرزایی، نماینده مردم اصفهان در مجلس، به منظور بهبود معیشت و اقتصاد مردم 📌جهانِ پساکرونا👇 🌐 @jahanepasakorona
أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ ... ☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وضعیت مردم بین دولت ضعیف (که قاعدتا باید حامی مردم باشد) و نظام سرمایه داری... ☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
‏سامانه راه‌ انداختن برای پخش مستقیم مرغ و تخم‌مرغ و... با شعار حذفِ دلالی برای میلیون‌ها مصرف‌کننده ولی نمیان برای کنترل چند ده‌تا واردکننده و توزیع‌کننده نهاده‌ دامی سامانه کنترلی بزارند! و میخوان کلا ارزحمایتی رو حذف کنند که مثلا وسطش دلالی و فساد نشه آقایون انقلابی بازی نخورید @hzamanim
امام صادقی های دولت در صدر جدول شفافیت! ☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
میلاد آنکه فرمود: چقدر در کربلا خوش گذشت به ما، مبارک! ابن زیاد در دار الإماره وقتی برای زخم زبان به وجود مبارک (سلام الله علیها) گفت «کیف رأیت صنع الله بأخیک» کاری که خدا با برادرت کرد را چگونه دیدی؟ که این کار را کار الهی دانست نه کار شیطان، حضرت فرمود: «مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِیلاً» به ما خیلی خوش گذشت، ما غیر از زیبایی چیزی دیگر ندیدیم. زینب کبری طبق بیان نورانی امام سجاد(سلام الله علیها) عالمه غیر معلمه بود، این را امام زمانش نسبت به زینب کبری(سلام الله علیهما) فرمود «أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَة». آیت الله جوادی آملی (حفظه الله تعالی) ☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
خوشا به حال آن ها که سحرها مشغول استغفارند...
وتُحبّون‌المال‌َحُبّا‌جمّا... ☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
📝پایان دانشگاه و فرصت دانشجو ✍️محمد هادی محمودی 1⃣ هر چه آغازی داشته، می‌تواند پایانی هم داشته باشد. این قاعده‌ی مابعدالطبیعی به ویژه در سیاست صادق است که در آن، چیزها طبیعتاً میل به فروریختن دارند، مگر به پا داشته شوند و پیوسته به پا دارندگانی داشته باشند. دانشگاه در ایران هم از این قاعده مستثنی نیست، آغازی داشته و می‌تواند پایانی داشته باشد و چه بسا آن پایان هم‌اکنون باشد. به رغم واهمه‌ای که ما از پایان داریم، پایان می‌تواند باشکوه و دیدنی باشد؛ بزرگی آنچه هست چه بسا بیش از آغازش در پایانش نمودار شود و احیاناً اینگونه فرصت آغازی دوباره فراهم آورد. قرارگرفتن در چنین پایانی تصمیمی شاید سترگ‌تر از آن آغاز است، که از آغاز به گیرندگان آینده‌اش واگذار شده، جرأتی بیشتر از آن هم می‌خواهد و تنها وقتی موجه است که مسئولانه‌تر و سنجیده‌تر گرفته شود. منظور از پایان دانشگاه در ایران، به پایان رسیدن علم و پژوهش و تحقیق نیست. علم و پژوهش و تحقیق، در ایران هم، صورت‌های تاریخی گوناگونی دارد، پیش از دانشگاه داشته و پس از آن هم ممکن است داشته باشد. دانشگاه این میان نهادی خاص است که در آغاز صورتی از این صورت‌های تاریخی را در سر داشته، آن هم در ادامه دستخوش انقلاب‌های سیاسی و فرهنگی رسمی و غیررسمی شده و سپس کارکردهایی که داشته و انتظاراتی که از او می‌رفته تغییر کرده است. منظور از پایان دانشگاه حتی این نیست که دیگر چرخ این دانشگاه نمی‌چرخد، از آن رو که بودجه کافی ندارد یا دانشجویانش کم شده‌اند یا اساتیدش ملول‌اند؛‌ این‌ها همه می‌تواند نشانه‌هایی از پایان باشد یا نباشد؛‌ منظور از پایان، به هم آمدن زمینی است که دانشگاه در آن بنا شده، به فروش رفتن آن زمین با مایملکش یا بی آن و سپس بی‌جا شدن دانشگاه در جغرافیایی که به او جا داده بود. دانشگاه در ایران نهادی دولتی است، دولتی تأسیس شده و دولتی مانده است. دولتی بودن دانشگاه پیش از خدماتی است که به دولت داده و نداده یا هزینه‌هایی است که روی دست آن گذاشته، پیشتر، دانشگاه در طرحی که از دولت داشته‌ایم جایی داشته و دولت هم دانشگاه را همینجا ساخته، در طرح خودش. این طرح حتی نه مشروعیتی است که مستقیماً با فعالیت‌های دانشگاهیان به دولت داده شده یا از او گرفته شده. این طرح طرح خود دولت به طور کلی است. دولت در لحظه تأسیس دانشگاه بایست چیزی همچون دانشگاه می‌داشت. متقابلاً کار دانشگاه اولاً ایجاب دولت به طور کلی بود. وحدت و جامعیت درونی دانشگاه یادآور و گواه وحدت و جامعیتی بیرونی بود که دولت را لازم می‌آورد. دانشگاه الگوی اولیه‌ و بسیط یک «دولت ملی» بود و نقشی نمادین در استقرار دولت ملی در ایران داشت. تا پیش از صفویه، دولت به طور کلی یا دولت عقل بود یا دولت دین؛ دولت عقل دولت جهانی همه اقوام و ادیان بود، در علم هم الگوی مابعدالطبیعه را پیش می‌بُرد و نهادی به نظم آن می‌ساخت. دولت دین دولت تمدنی ملل و نحَل یک دین بود، در علم هم به الگوی علوم دینی نظر داشت و نهادی چنان می‌ساخت. اینها دو طرح کلی بودند و گاه با هم می‌آمیختند و گاه با هم می‌ستیختند. این میان ایده‌ی یک دولت ملی که هم می‌توانست خود را در آینه تاریخ و فرهنگ ایران ببیند و هم سودای حضوری «امروزی» داشت با شروع صفویه پدیدار و به تدریج واضح‌تر شد، تا آنجا که در دوره پهلوی نهاد‌علم متناسب با خود را می‌خواست. دولت ملی دولت یک کشور است، سازمان اداره‌ی یک واحد جغرافیایی با مرزهای دقیق، صرفنظر از عناصر متنوع قومی و زبانی و دینی که ممکن است در درون داشته باشد. از این عناصر هر آنچه به بقا و قدرت دولت ملی کمک کند حق دارد باقی بماند، وگرنه بایست صورتی نو و سازوار با دولت ملی بگیرد یا از میان برود. دانشگاه در مقام نهادعلم چنین دولتی، بایست ابتدا امکان چنین وحدتی را در علم به نمایش می‌گذاشت. دانشگاه هم یک واحد اداری بود از علوم مختلف که از سویی به دین و فرهنگ خاصی محدود نبودند، اما از سوی دیگر به صرف اینکه در جایی از جهان علم بودند هم نمی‌توانستند اینجا باشند. در مقابل، وحدت این علوم وحدتی ملی بود. به بیان دیگر دانشگاه حدی سلبی و حدی ایجابی داشت، حدی سلبی از یک سو در برابر تخصیص به علوم دینی و سنتی،‌ و از سوی دیگر در برابر تعمیم به علوم جهانی، و حدی ایجابی نسبت به علوم ملی. اما به راستی تا کجا و به چه نحو می‌شد ملت ایرانی را از آن تخصیص‌ و تعمیم‌ رهانید؟ و چه علومی با چه ویژگی‌هایی می‌توانستند علوم ملی ما ایرانیان باشند؟ ادامه دارد... ☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
2⃣ دانشگاه با سوءتفاهم‌هایی پیرامون استقلال علم به راه افتاد، سوءتفاهم‌هایی که گریبانگیر دولتمردان مؤسسی بود که بعضاً خود اهل علم بودند و الگوی دانشگاهیان آینده به شمار می‌آمدند. این سوءتفاهم‌ها آن‌ها را بر آن داشته بود که علم چیزی است که می‌تواند لباس فرهنگ بپوشد و تابع نحوی سیاست فرهنگی باشد. به بیان دیگر درک استقلال علم همچون بی‌جهتی، زمینه‌ای برای در اختیار گرفتن و سیاست راندن بر علم بود. متقابلاً نهاد اداره‌ی دانشگاه نهادی تا جای ممکن اداری و غیرسیاسی دیده شد و چنین هم ماند تا کمترین مقاومت را در برابر سیاست‌های دولتی داشته باشد. این سوءتفاهم‌ها اما اختصاصی به دولتمردان نداشت؛ دانشگاهیان نادولتمرد هم که از استقلال علم تخصص و تمحض میفهمیدند، به جان کتابخانه‌های تاریخ علم افتادند که روزی هم اگر تمام می‌شد، با نسخ قدیمیِ تازه مکشوف یاری می‌شد و حالا نسخه‌شناسی و تصحیح و بازنگری تاریخ علم به استناد آن‌ها، کاری بود که هرگز تمام نمی‌شد. این تخصص و تمحض به سیاست اجازه می‌داد پیوسته چیزی بیرونی بماند که دانشمند در آن صلاحیت اظهار نظر ندارد و باید بر سرش با دولتمردان مصالحه کند. در عوض دانشگاهیان می‌توانستند منافع صنفی‌شان را، چندانکه به آن‌ها بدهند، داشته باشند. باز هم در آن درک تخصصی و این مصالحه‌ی بعدی بود که پای گرایش‌های ایدئولوژیکی را به دانشگاه باز کرد که علم را به واقع فاقد جهت می‌دانستند و می‌آمدند تا جهتی که کم دارد را به آن اضافه کنند. بناشدن ساختمان دانشگاه بر ستون این سوءتفاهم‌های تفاهم‌شده میان دولتمردان و دانشگاهیان هیچگاه اجازه نداد تا استقلال علم همچون ایده و جهت درونی علم طرح و تثبیت شود و هرگاه فرد یا افرادی پیدا شدند و دم از چنین چیزی زدند، همزمان از علم و سیاست بیرون انداخته شدند تا دیوار دانشگاه که نماد ائتلاف علم و دولت ملی بود یک‌وقت ترک نخورد، ائتلافی نمادین در طرح دولت ملی که طرفین را با همه‌ی تنش‌های و هزینه‌هایی که برای هم داشته‌اند نهایتاً کنار هم نگه داشته است. حال اگر دولت به این نتیجه رسیده باشد که ملیت دست‌کم دیگر عنصر نمادینی نیست که نیاز به احرازی نمادین در جایی مثل دانشگاه داشته باشد، یا نیروهایی در سیاست به کار افتاده باشند که طرح دولت ملی را متعلق به گذشته‌ی تاریخ بدانند و متقابلاً عنصر نمادین «نمایندگی» را نپذیرند یا دیگر ضروری ندانند، باید قبول کرد که دانشگاه به آخر راهی رسیده است که در طرح دولت ملی داشته و با او آمده است. دانشگاه هم‌اکنون محصور شده در میان بسیار پژوهشکده و اندیشکده و مراکز تحقیقات داخلی و خارجی است که سرمایه‌ی دانشگاه را به سمت خود می‌کشند و شاید از فزونی این نیروهای واگرا، دانشگاه به زودی دیگر رسماً وجود نداشته باشد، هرچند اسماً جایی بدین نام خوانده شود. حال کار دانشگاهیان یا هر کس که دل در گرو کار علمی دارد و می‌توان در کل او را دانش‌جو دانست، می‌تواند آن باشد که دستپاچه به تدارک آنچه به تدریج رخ داده برخیزند و دست و پا بزنند تا خود را دوباره در چرخه جا کنند، یا این پایان را بپذیرند و نقشی عوض کنند، یا سرانجام به استقلال علم به عنوان ایده و جهت درونی علم بیندیشند و دولت خود را بخواهند و تعیین کنند. ادامه دارد... ☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
3⃣ ناکامی‌های بزرگ دانشگاه در پاسخ به این مسائل رقم خورد. دانشگاه اولاً نتوانست علوم دینی موجود در ایران و نهاد آن را در خود هضم یا از میدان به در کند. نهاد علم دینی سر جای خود ماند و مدعی دولت ملی هم شد و دولت هم تعیین کرد. ثانیاً نتوانست تعیین تکلیف کند که کدام علوم جهانی، چرا و با چه تفسیری به دانشگاه وارد شود. دولت‌های مختلف و حتی گرایش‌های مختلف سیاسی و حتی اخیراً شرکت‌های تجاری پای رشته‌ها و دیدگاه‌های دانشگاهی مختلفی را به دانشگاه باز کردند، بی آنکه معلوم باشد این رشته‌ها و دیدگاه‌های دانشگاهی چگونه می‌توانند جایی در نقشه کلی دانشگاه داشته باشند. اما هر دوی این ناکامی‌ها به ناکامی سوم باز می‌گشت: دانشگاه نمیتوانست طرحی از علم ملی داشته باشد. با انقلاب اسلامی صداهای مختلف و متعارضی بر سر دانشگاه بلند شد، صدا‌هایی که پیشتر قرار بود در دانشگاه لحن جدیدی به خود بگیرند یا خفه شوند. با این حال صدایی در میان همه‌ی صداها، که دانشگاهی هم نشده بود، همان چیزی را از دانشگاه می‌خواست که تکلیف آغازین دانشگاه بود: اینکه دانشگاه ملی باشد. «اگر مجلس و دولت و ... از دانشگاه‌های اسلامی و ملی سرچشمه می‌گرفت، ملت ما امروز گرفتار مشکلات خانه‌برانداز نبود ... دانشگاه‌ها اگر اسلامی انسانی ملی بود ...». (وصیتنامه‌ی سیاسی‌الهی) در این عبارات، اسلامی و انسانی و ملی به جای هم و به معنای هم به کار رفته‌اند. امام خمینی (ره) بر آن بود که اگر این ملی بودن را به قدر کافی صریح و بیرونی و موقعیت‌مند کند، برای دانشگاه ضروری می‌شود و دانشگاه راهی به آن می‌یابد. از این رو پیوسته متذکر می‌شد: «معنى اسلامى شدن دانشگاه این است که استقلال‏ پیدا کند.» (صحیفه، ج 12، ص 251) و باز صریحتر می‌گفت: «ما مى‏خواهیم که دانشگاهى باشد که ملت ما را مستقل و غیروابسته به شرق و غرب درست بکند ... یک ملتى مستقل ... با دانشگاه‏ مستقل؛ که با استقلال‏ دانشگاه کشور مستقل مى‏شود.» (همان، ج 14، ص 431) با این حال معلوم نبود که این استقلال دقیقاً به چه معنی است و از کجا شروع می‌شود، یا درست چه مانعی بزرگتر از یک حکومت وابسته بر سر راه است که با برداشتنش ممکن است دانشگاه مستقل و ملی بشود؟ این بود که انواع مداخلات در دانشگاه نهایتاً جز شتاب در به پایان بردن دانشگاه حاصلی نداشت. چه مانعی بر سر راه بود؟ هر چه بود مانعی موردی بیرون یا درون دانشگاه نبود تا بتوان با آن برخورد کرد، و هر چه هست تنها به دانشگاه برنمی‌گردد، بلکه گریبان حوزه‌ی علمیه و دانشگاه‌های جهانی را هم گرفته است که آن یکی نتوانست و این یکی دیگر نمی‌تواند نهادعلم ملی باشد. مانعی تاریخی و امروزی که به ما نزدیکتر از آن است که ببینیمش و دورتر از آن است که در تیررسمان باشد. به مانعی چنین تنها می‌توان با چشمان کاملاً باز، در تاریکی شب، با گام‌هایی آهسته، بی‌چراغ و کورمال نزدیک شد، آنگاه هیچ ندید و فهمید که علم، هم در حوزه و هم در دانشگاه ایران و هم در دانشگاه‌های امروز و آینده‌ی جهان، ذاتاً نسبت به هر غرضی از بیرون لابشرط است و تا اطلاع ثانوی بنا دارد لابشرط بماند و اگر لابشرط بودنش رعایت نشود در دفاع از خود بشرط‌لا می‌شود و از هر کس که بخواهد بر گرده‌اش سوار شود، ولو دولت ملی باشد، می‌رمد. علم فی‌نفسه مستقل است. استقلال علم مسئله‌ای غامض و ادعای آن مناقشه‌برانگیز است. استقلال علم اولاً استقلالی درونی است تا بیرونی. دانشمند در اصیلترین لحظات کار خویش تنها متعهد به طرح پژوهش خویش است و از هرچه چون چیزی بیرونی بر او عرضه شود فاصله می‌گیرد. تولید علم در گرو تجربه‌ی درونی نحوی آزادی در کار علمی و از طریق کار علمی است. آن لابشرط بودنی که علم نسبت به اغراض بیرونی نشان می‌دهد هم نمود این استقلال درونی است. در ثانی، استقلال علم یک ایده و جهت است. دخلی به آن ندارد که با پژوهش‌های تاریخی و معرفت‌شناسی اجتماعی نشان دهیم کار دانشمند در واقع، آمیخته با هر گونه شرایط او است، یا گواهی بیاوریم که علم هر چه پیشتر آمده‌ایم چقدر سفارش پذیرفته است و أصلاً دیگر چرخش بدون سفارش از بیرون نمی‌چرخد. استقلال ایده‌ و جهت علم است و علم هر چه متعهدتر به طرح پژوهشش باشد قدرتمندتر و قدرت‌سازتر است. آنچه ما نمی‌فهمیم آن است که طرح پژوهش چه طور چیزی است و چطور شکل می‌گیرد؟ ☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
برای علاقمندان به تاریخ اندیشه‌های اقتصادی: مشاهده متن کامل: b2n.ir/e87117 : «در این بین آخرین مفهوم اقتصاد جدید شکل گرفت و اقتصاد کاملا سکولار شد. تا قبل از اسمیت مفهوم مشیت الهی در کنار مفهوم قانون طبیعی دیده می‌شد. آدام اسمیت «مشیت الهی» را از مفهوم قانون طبیعی حذف كرد، و به جای آن «دست نامرئی بازار» یا مكانیسم قیمت‌ها را قرار داد و اقتصاد لیبرال را مدون کرد.» ☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
دکتر کشاورز همان کسی‌ست که از پرفسور درخشان پرسیده بود دستاورد اقتصاد اسلامی چیست؟ باز هم می‌گویند اصلا اقتصاد اسلامی گزاره علمی ندارد چون مبتنی بر گزاره‌های ایدئولوژیک و دینی است. بلافاصله خودشان می‌گویند: نظریه‌های علمی بر پایه اصول موضوعه ساخته می‌شوند! اصول موضوعه‌ای هم که لیبرالها با انسان‌شناسی ماتریالیستی و معرفت‌شناسی سکولار دارند لابد بدیهی‌اند 😊 ☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi