shahidsadr_mirbagheri.mp3
21.75M
🔉🎧 استاد میرباقری | #شهید صدر و ارتقای سطح مواجهۀ #فقه با جهان، ۱۳۹۹/۱/۲۱
(به مناسبت چهلمین سالگرد شهادت شهید صدر)
💥 شهید صدر توجه کردند که مسئلۀ مستحدثۀ ما، تمامیت تمدن غرب است. ایشان میفهمیدند که چالش ما و غرب چالش تمدنی است. (مقدمۀ چاپ دوم اقتصادنا را بخوانید.)
💥 در نگاه شهید صدر، تمدن غرب توفیق نخواهد داشت در تسخیر لایههای باطنیِ جهان اسلام
💥 شهید صدر گمشدۀ خودشان را در انقلاب اسلامی و حرکت امام خمینی(ره) پیدا کردند.
☑️ @mirbaqeri_ir
🆔 @shahidsadr
هدایت شده از در محضر آیتالله میرباقری
📢 الگوی مواجهه با پدیدههای تمدنی، ازجمله کرونا (1⃣)
🔴 آیتالله میرباقری در دیدار تعدادی از فعالان طب سنتی:
🔷 بحمدالله خداوند در این مرحله از انقلاب اسلامی، نیروهایی که برای گذار از این مرحله نیاز داریم را تربیت کرده است. حضرت آقا همیشه دنبال تربیت این نیروها بودند و بهدنبال به نتیجه رسیدنش بودند؛ یادم هست فعالانی در سال ۱۳۹۲ خدمت حضرت آقا رسیدند و ایشان به این مضمون فرمودند که من منتظر شماها بودم. یعنی ایشان سرمایهگذاریهایی انجام دادهاند و منتظر به نتیجهرسیدنش بودند. جمعهای فعال آتشبهاختیار، محصول همان برنامهریزی است و امیدواریم کار انقلاب با اینها جلو برود.
🔷 این مرحله از انقلاب، مرحله تحقق #انقلاب_فرهنگی است. باید فرهنگ جامعه خودمان و زندگی بشر را از سطوح بنیادین تا سطوح روبنایی تغییر دهیم و این کار، نیاز به آدمهای اهل این میدان دارد که بتوانند انقلاب فرهنگی را، از جمله در حوزه #بهداشت و سلامت دنبال کنند. ما با یک امر بزرگ مواجه هستیم که باید با آن خوب برخورد کنیم و ظرفیت انقلاب اسلامی را برای ایجاد تغییرات بزرگ پیش ببریم. ما باید بدانیم در مواجهه با فرهنگ مدرن، بهخصوص در مواجهه با #فرهنگ_تخصصی مدرن چه باید کرد.
🔷 مأموریت کنونی حوزه، مأموریت رهبری حوادثی است که تاثیرگذار بر فرایندهای جهانی هستند. الآن ظرفیت حوزه ظرفیت #پاسخگویی_به #مسائل_مستحدثه است؛ یعنی حادثهای سیاسی یا حادثهای در حوزه سلامت و حوادث دیگر ایجاد میکنند و بعد میخواهیم نحوه مواجهه خودمان را با این حادثه بیان کنیم. همین مواجهه ما با حوادثِ ایجادشده هم بر اساس فقه فعال نیست. یعنی نهتنها #فقه #رهبری_حوادث نداریم، بلکه در مواجهه با حوادثِ ایجادشده هم مواجهۀ فعالی نداریم.
امام(ره) فرمودند که حوزه باید نبض زمان را در اختیار داشته باشد. در منشور روحانیت میفرمایند: استراتژی حاکم بر جهان را مستکبرین تعیین میکنند، ولی انقلاب اسلامی باید تعیین کند و حوزه باید در این مقیاس حضور پیدا کند.
پس جایگاه ما باید تغییر کند و برخوردمان باید برخورد ایجاد حادثه بشود و حوادث اثرگذار بر پیشرفتهای جهانی و فرایندهای جهانی ایجاد کنیم [و لااقل مواجهه ما با پیشامدها، مواجهه انفعالی نباشد.]
🔷 موقف ما باید موقف ایجاد و رهبری حوادث باشد (#حادثهسازی). اما در یک قدم قبلتر، در مواجهه با حوادث و مسائلی که دیگران ایجاد کردهاند، باید توجه داشته باشیم که این حوادث و مسائل را از سه زاویه میتوان بحث کرد:
۱. از زاویه تبیین حکمِ موضوع. یعنی آن را موضوعی ببینید که میخواهید حکمش را بیان کنید.
۲. آن مسئله را در یک ساختار کلان ببینید و نسبتهایش را ببینید و حکم بدهید.
۳. برای بهینه آن موضوع حکم بدهید.
ما معمولاً از زاویه تبیین حکمِ موضوعات با مسئلهها و حوادث مواجه میشویم؛ از جمله در حوزه سلامت. فرض کنید در یک پدیدهای در حوزه سلامت، ما آن را بهعنوان یک موضوع در نظر میگیریم و با آن مواجه میشویم و سعی میکنیم حکمش را استنباط کنیم؛ اما نسبتش را با بقیه موضوعات نمیبینیم و همچنین بهینه آن موضوع را نمیبینیم [و فارغ از اینها حکم میدهیم.]
اینهم خلأ دوم در حوزه است؛ یعنی غیر از اینکه رهبری حوادث نداریم، در مواجهه با موضوعات هم #مواجهه_موضوعی میکنیم [و تناسبات موضوع و بهینه موضوع را در نظر نمیگیریم].
استاد ما _ خدا رحمتش کند _ میفرمود که برای این مداد، سه لایه حکم میتوانید بدهید؛ یکی اینکه این مداد را ابزار ارتباط و ابزار کتابت در نظر بگیرید و حکمش را بیان کنید؛ بگویید آیا کتابت با این مداد جایز است؟ آیا میتوانیم با آن با نقاشی بکشیم؟ و... و حکم تولیدش و فروشش و خریدش چیست؟ این میشود احکام این موضوع.
اما لایه دوم این است که بگویید نسبت این مداد با سایر ابزارهای ارتباطی چیست و چه سهمی را باید به این مداد در بین ابزارهای ارتباطاتی بدهیم؛ یعنی نظام نسبتها و نظام اولویتها را باید مشخص کنیم وسپس حکمش را بیان کنییم. این حکم هم حکم همین موضوع است. صدور چنین احکامی، الآن در دست نظام کارشناسی است نه در دست نظام فقاهت. ما حکمی در این زمینه نداریم و نظام کارشناسی با یک نگاه سیستمی دراینباره نظر میدهد. لایه سوم حکم این است که بهینه این موضوع چگونه باید واقع شود. آیا همیشه باید با خودکار بنویسیم؟ یکموقعی با چکش روی سنگ مینوشتند، کمکم کاغذ آمد و بعد صنعت چاپ شکل گرفت و حالا میگویند این قلم باید به قلم نوری و... تبدیل بشود. آیا در این بهینهها حکم داریم یا خیر؟ ما دنبال حکم بهینه موضوعات نیستیم.
این الگو، در همه موضوعات، از جمله در موضوعات سلامت هم وارد میشود.
ادامه دارد...
☑️ @mirbaqeri_ir
📢 فقهی میخواهیم که سرپرستی تکامل اجتماعی را برعهده بگیرد. وظیفه فقه فقط دورکردن از عقوبت نیست.
📢 مفهوم «پرستش» از علم #کلام در قالب «حجیت» به علم #اصول سرریز شده و در #فقه در قالب «حکم».
💠 آیتالله میرباقری:
🔸 ما فقهی میخواهیم که سرپرستی تکامل اجتماعی را برعهده بگیرد و در ذیل آن هم ساختارها ساخته و هم متحول میشوند. لذا مأموریت فقه فقط ساخت نظام نیست و تکامل حیات اجتماعی هم جزء ماموریتهای فقه است.
🔸 مفهوم پرستش از علم کلام در قالب حجیت به علم اصول سرریز شده و در فقه در قالب حکم.
در این صورت سهگانه «پرستش، حجیت و حکم» تشکیل میشود بنابراین اگر فلسفه فقه را علم درجه دو و ناظر به فقه بدانیم اصلیترین مفهومی که در فلسفه فقه باید بحث شود، مفهوم حکم خواهد بود و اگر در آن توسعه ایجاد نکنیم امکان گسترش فقه را نخواهیم داشت.
🔸 اگر نتوانیم مفهوم پرستش را فراوری کرده و توسعه دهیم، فقه وارد حیات و عرصه اجتماعی هم نخواهد شد؛ بنابراین رسالت آن فقه سرپرستی اجتماعی در ذیل نظامات تاریخی است که فقط معصومین عهدهدار آن هستند و ایشان نسبت به تاریخ ولایت مطلقه اجتماعی دارند.
🔗 ادامه مطلب:
http://ijtihadnet.ir/?p=68631
📌جهانِ پساکرونا👇
https://eitaa.com/joinchat/476184625C62ff62b069
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴از «فقه جامعهزده» تا «فقه جامعهپرداز»
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹یکی از مدرسان فقه در حوزه علمیه گفته است:
«اگر به هر دلیلی، ولو سوگمندانهْ ناموجه، نهی از منکر نه تنها پیشگیری نکند بلکه عوارض دیگری ایجاد کند؛ مثل اینکه عدهای را روی دنده لج بیندازد یا احساس کنند که باید مخالفت کنند، لذا خود این حرکت باعث ترویج عدم حجاب و برهنگی شود، اینجا جایی است که فقهای ما میفرمایند ما دیگر نهی از منکر نداریم.»
🔻گوینده این جمله، آگاهانه یا ناآگاهانه، و خواسته یا ناخواسته، به شکلی واضح تفاوت #فقه و #فقیه «جامعهزده»، «منفعل»، «پیرو» و «عرفزده» را با فقه و فقیه «جامعهپرداز»، «فعال»، «پیشرو» و «عرفساز» ابراز کرده است.
جمله فوق الذکر در واقع، باور کسانی است که میکوشند با عینک فقه فردگرا و غیراجتماعی، وظایف اجتماعی و فرهنگی پیروان فقه ساختارساز و انقلابی را بیان کنند! با قبول چنین عینکی، وظیفه فقه و فقیهان و بالتبع جامعه مقلدان، سکوت در برابر منکرات نهادینه و فسادهای سیستمی خواهد بود! به تعبیر دیگر زبان حال و قال چنین افرادی در مواجهه با منکرات جامعهپسند یا عرفپسند آن است که باید تسلیم «جامعه منکراتی» شد!
در کف شیر نر خونخوارهای
غیر تسلیم و رضا کو چارهای
و عجیب این است که چنین رخوت و بیتحرکی و خمودی و سکوتی را وظیفهای شرعی و الهی نیز میدانند! احتمالاً فعالیتهای پیامبران در مواجهه با طاغوتهای زمان و ناهنجاریهای فرهنگی نهادینهشده زمان خود را رفتاری نامشروع و مخالف فقه اسلامی میپندارند!
🔻این در حالی است که اساساً انقلاب اسلامی و حکومت اسلامی، محصول «فقه جامعهساز» و «ساختارساز» #امام_خمینی (ره) بود. و الا فقه «فردگرا»، «منفعل» و «انزواطلبی» که نمود آن را در جمله فوقالذکر میبینیم نه تنها با انقلاب اجتماعی و سیاسی میانهای ندارد؛ که هیچ نقشی در فرهنگسازی و جامعهپردازی هم برای فقه و فقیهان و جامعه مقلدان قائل نیست! اصولاً بر اساس چنان نگاهی مبارزه امام خمینی با حکومت دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی و حرکت او در جهت براندازی رژیم فاسد پهلوی و تغییر فرهنگ عمومی، مبارزهای مشروع و فقهپسند نبوده است!
نیازی به توضیح ندارد که
چنین فقهی و چنین نگاهی به فقه و فقاهت، هیچ تناسبی با سبک و سیره تبلیغی پیامبران ندارد.
چنین فقهی تناسبی با اسلام و احکام و ارزشهای اسلامی و الهی ندارد.
چنین فقهی هرگر فقه اسلامی و قرآنی نیست. کجای قرآن ما را دعوت به سکوت در برابر منکرات نهادینهشده یا منکرات جامعهپسند میکند؟ کدامیک از پیامبران الهی در برابر چنین منکراتی سکوت کردند. مگر غیر از این است که
لیک دعوت واردست از کردگار
با قبول و ناقبول او را چه کار
نوح نهصد سال دعوت مینمود
دم به دم انکار قومش میفزود
هیچ از گفتن عنان واپس کشید
هیچ اندر غار خاموشی خزید
اگر حضرت نوح هم پیرو چنین فقهی بود که نیازی به آن همه دعوت و آن همه مجاهدت در مبارزه با منکرات و ناهنجاریهای اجتماعی قوم خود نداشت. اگر حضرت لوط هم از چنین فقهی تبعیت میکرد که در مقابل رفتارهای ناهجنار قوم خود قیام نمیکرد و همینطور حضرت ابراهیم و موسی و عیسی و خاتم الانبیاء علیهم صلوات المصلین.
#حوزه_علمیه
#حوزه_سکولار
@Ahmadhoseinsharifi
🌹