هدایت شده از افرا (اقتصاد فردای روشن ایران)
فریب بزرگ شاخص!
رسانه منحط تجارت فردا به نقل از بانک جهانی، گزارشی را با تیتر «به زیان زنان» درباره وضعیت کسب و کار زنان در ایران منتشر کرده است.
طبق این ارزیابی ایران در شاخصهای «تحرک»،«ازدواج» و «محل کار» نمره صفر را کسب کرده است و با نمره ۳۱ از ۱۰۰، در قعر جدول ارزیابی مشارکت اقتصادی زنان دنیا در کنار نوار غزه و سودان قرار دارد.
اما واقعیت چیست؟
با بررسی مولفه های این ارزیابی درمییابیم که متغیرها طوری طراحی شده که کشوری که احکام الهی را رعایت میکند ولو شرایط خوبی داشته باشد؛ در قعر جدول قرار میگیرد.
مولفههایی مثل «حق ازدواج زن به میزان مرد»، «لغو قوانین تمکین زن از همسر»، «وجود قوانین رسیدگی به خشونت خانگی»، «سرپرستی زن برای خانواده»، «وجود قانون رسیدگی به آزار جنسی در محل کار»، «حقوق مساوی زن و مرد در ارث»، «کار کردن زن در شب»،«کار کردن زن در محیطهای سخت مثل معدن و..»،«برخورداری از حق افتتاح حساب بانکی» و.. از جمله موارد ارزیابی هستند.
یعنی برای اندازهگیری میزان مشارکت اقتصادی زنان، به جای بررسی علمی عملکرد و شرایط زنان؛ میزان عمل نکردن به قواعد الهی معیار سنجش است.
در همین رتبه بندی آمریکا با نمره ۹۱ در بالای جدول قرار دارد. کشوری که طبق آمار رسمی مرکز کنترل و پیشگیری آمریکا، از هر ۴ زن ۱نفر تجاوز را تجربه و بیش از ۳میلیون زن آمریکایی از تجاوز زوری حامله شدهاند! در صدر و کشور عفیف و مسلمان ایران در قعر جدول قرار دارد.
آری
شاخصها اینچنین پشت واژه علم، ایمانتان را هدف قرار گرفتهاند و این اعداد چیزی جز فریب بزرگ نیستند.
✍سیدامیرحسین حسینی
✅به افرا بپیوندید:
@afra_eco
هدایت شده از آنسوتَر | سید محمدرضا رضی
اقتصاد در سپهر ولایت فقیه
بخش ۱ از ۴
چرا اقتصاد اسلامی آن چیزی است که ولی فقیه میگوید؟ چرا استناد به سخن ولی فقیه در بحث اقتصادی امری کاملا علمی است؟
استاد درخشان در مناظره با دکتر غنی نژاد که معتقد بود مگر امامین انقلاب اقتصاد خوانده اند؟، اقتصاد اسلامی را اینگونه تعریف کردند: "آنچه امام خمینی در اقتصاد گفته اند اقتصاد اسلامی است."
این یک بیان احساسی و یا سیاسی و یا به جهت نفهمیدن اقتصاد و یا اسلام نیست بلکه خود "یک نظریه بدیع و عمیق علمی" است.
این نظریه از چند زاویه قابل بیان و اثبات است.
📚۱. ولی فقیه مجتهد و اسلام شناس جامع الشرایط است که در هر عصری به تصدیق اهل خبره تشخیص داده میشود. کار بنیادین اسلام شناس جامع الشرایط، اداره جامعه است. یکی از مهمترین عرصه های اداره جامعه، معیشت و اقتصاد است. فقیه نه تنها باید نظرات اقتصادی را بشناسد، بلکه باید اقتصاد واقعی حاکم بر جهان را بشناسد و بلکه بالاتر باید راه مواجهه و برخورد با آن را نیز بداند. یعنی علم به اقتصاد در ذات صفات و ویژگیهای یک مجتهد جامع الشرایط است. یعنی فقیه نه تنها باید اقتصاد را بشناسد بلکه باید بصیرت اقتصادی داشته باشد و این بصیرت اقتصادی مرتبه ای بالاتر از دانش و اطلاعات اقتصادی است.
با بیانی که گذشت ولی فقیه ضرورتا باید بصیرت اقتصادی داشته باشد و اگر نداشته باشد یا اساسا فقیه نیست و یا فقیهی ناقص است.
پس این سوال اساسا غلط است که: "مگر امام خمینی یا امام خامنه ای اقتصاد می دانند؟" بلکه باید پرسید: "مگر میشود فقیه جامع الشرایطی اقتصاد نداند؟"
بله ولی فقیه، فارغ التحصیل "این به اصطلاح علم اقتصاد" نیست. یعنی اقتصادخوان نیست. یعنی شاگرد آدام اسمیت و هیوم و مالتوس و مارکس و کینز و هایک و فریدمن نیست.
و این دقیقا فضل اوست. او از بند دانش اقتصاد لیبرال آزاد است!
چرا که به حکم فقاهت باید در پنجه این امامان ضلالت پنجه بیفکند و آنها را که به اعتراف خود، کاهنان معبد نفسانیت هستند بر خاک زند.
پس ولی فقیه لازم نیست و بلکه نباید دانشجو و یا فارغ التحصیل اقتصاد سرمایه داری باشد، مثل مرزبانی که نباید قاچاقچیان تربیتش کرده باشند...
بله او باید حتما اقتصاد بداند و نه تنها اقتصاد را خوب بشناسد بلکه بصیرت اقتصادی داشته باشد.
#مناظره_درخشان
🖌سید محمد رضا رضی
🇮🇷#آنسوتر
@seyedrazy
هدایت شده از آنسوتَر | سید محمدرضا رضی
اقتصاد در سپهر ولایت فقیه
بخش ۲ از ۴
چرا اقتصاد اسلامی آن چیزی است که ولی فقیه میگوید؟ چرا استناد به سخن ولی فقیه در بحث اقتصادی امری کاملا علمی است؟
📚۲. ولی فقیه رهبر جامعه است. یعنی سیاست کننده جامعه است.
بد نیست معنای سیاست را موشکافی کنیم.
سیاست یا مجازا و به شکل تحریف شده به کار میرود و یا حقیقتا و در معنای درست خود.
سیاست تحریف شده به معنای تدلیس، شیطنت و فریبکاری است و این، تحریفِ معنای سیاست و مجاز و نادرست است.
سیاست در معنای حقیقی خود در علم فلسفه یعنی "تدبیر".
تدبیر دونوع است یا ناظر به درون نفس و یا بیرون نفس. اگر تدبیر ناظر به درون نفس باشد علم اخلاق را میسازد. اگر ناظر به برون باشد یا راجع به خود شخص است و یا راجع به نوع او(یا همان جامعه). اگر ناظر به خود وی باشد علم دوم یعنی تدبیر منزل را میسازد. اگر ناظر به برون نفس و جامعه باشد علم سوم یعنی "سیاست مُدُن" را شکل میدهد.
سیاست مدن نیز شامل تدابیر فراوانی است که مهمترین آنها دو سیاست عِدّه و عُدّه هستند. سیاست عُدّه همان اداره ساحت اقتصاد جامعه است.
حال آیا امکان دارد فقیه که باید جامعه را تدبیر و مدیریت کند سیاست عُدّه را نشناسد. بلکه فقیه قبل از شایستگی دریافت عنوان مجتهد جامع شرایط فتوی، بایستی به شناخت و بصیرت اقتصادی رسیده باشد.
با این بیان شبهه اقتصاد نخواندن فقیه خود به خود رنگ می بازد و جریانی عکس تصور لیبرالیسم و سکولاریسم ایجاد می کند: آیا امکان دارد مجتهد جامع الشرایط اقتصاد نداند؟
#مناظره_درخشان
🖌سید محمد رضا رضی
🇮🇷#آنسوتر
@seyedrazy