چقدر دلم یه آدم هم تراز خودمو میخواد
یه آدم رفیق با کتاب
یه کسی که موقعیت اجتماعیش نزدیک خودم باشه
یه آدم که شجریان و چاوشی گوش کنه
یه نفر که عاشق سفر باشه
ارتباطات اجتماعیش خوب و بجا باشه
یه نفر که باخنده هام بخنده
و علت ازم نخواد
یه نفر که بفهمه وقتی از ادب و متانت و شخصیت میگم یعنی چی
که به اندازه من روی استفاده از کلمات و جملات توجه داشته باشه
یه نفر که اسم چارچوب هامو نذاره محدودیت
که رشد و پیشرفتش براش ارزشمند باشه
همه هم و غمش پول و مسائل جنسی نباشن
احساس میکنم کسی منو نمیفهمه و واقعا احساس تنهایی میکنم
دلم میخواد تکیه کنم
واقعا دلم میخواد تکیه کنم
ولی این آدمای دور من فقط بلدن بگن دوستت دارم
دوستت دارمی بدون شناخت از روی دیدن چهار تا جذابیت
تلاش بیخود ادعای عاشقی
دلم واقعا آدم زندگی خودمو میخواد
بهم نگید کمال گرا نگید ایده آل پسند
یه نگاه به خودم میکنم و این معیارا رو میگم
من نمیتونم با کسی که اینهمه ازم فاصله داره درست هم کلام شم چه برسه به ارتباط عاطفی
واقعا دلم برای کسی که بتونم باهاش بی دغدغه اینهمه فاصله فکری و ادراکی حرف بزنم لک زده
جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و...
با جون و دل میشنوم🥺👇
🧚♀🕊 ♥️ @Delviinam
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
✦𝐉𝐨𝐢𝐧⇝︎ 𐏓@HammDeli
قبل #عقد باید انجام بدی:👇
1⃣در مورد رسم و رسومات به توافق برسید
2⃣در مورد نوع و نحوه ی انجام مراسم ها به توافق برسید
3⃣در مورد محل زندگی به توافق برسید، زندگی با خانواده یا منزل مستقل
4⃣در مورد حق اشتغال و ادامه ی تحصیل به توافق برسید
5⃣در مورد اینکه هزینه های دختر در دوران عقد با پسر است یا خانواده دختر به توافق برسید
6⃣در خصوص سطح رابطه جنسی در دوران عقد به توافق برسید
7⃣در مورد مدت زمان عقد تا عروسی به توافق برسید
8⃣در مورد حجاب و اعتقادات به توافق برسید
9⃣در مورد رفت و آمد به توافق برسید
0⃣1⃣در مورد هدایای نامزدی و عقد به توافق برسید...
🌷🍃🌸❤️🌸🍃🌷
❤️
❤️هم دلی❤️
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️ #توحید #پارت48 چاره ایی نداشتم ،کتابهای مدرسه رو تهیه کردم و توی خونه مشغولش ک
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️
#توحید
#پارت49
یک هفته مثل برق و باد گذشت و قبول کردند و لعیا توی همون سن کم محصول شد…همون سال پایه های یکم و دوم و سوم رو همزمان بصورت جهشی امتحان داد و با نمره ی خوب قبول شد…هیچ کسی باورش نمیشد که این بچه این همه استعداد داشته باشه…توی تمام اون مدت هر روز بغلش میکردم و میبردم مدرسه و دوباره میرفتم و برمیگردوندم…..خیلی مراقبش بودم اما با تمام این مراقبتها باز چند باری دست و پاش شکست و از مدرسه عقب موند……هر بار که بخاطر شکستگی میموند خونه خودم بهش درس میدادم…اینقدر با استعداد بود که سریع جبران میکرد…روزگارمون به همین شکل گذشت….منو هما بخاطر ترس از اینکه بچه ی بعدی هم مثل لعیا بشه دیگه بچه دار نشدیم و به همین سه بچه قانع شدیم…..در حالیکه خواهر و برادرام هر کدوم بالای ۴بچه داشتند….خداروشکر ارزو و امید سالم بودند و قد میکشیدند اما از نظر هوش به گرد پای لعیا هم نمیرسیدند…تنبل نبودند خوب درس میخوندند اما لعیا یه هوش استثنا بود…..
#سیاست_های_همسرداری
همسرتان را بابت آنچه میگويد تمجید کنید
👈🏻به طور مثال اگر او شوخ طبع است به او بگویید:
شوخ طبعی او را دوست دارید و این حالت او باعث احساس نشاط شما میگردد
👈🏻اگر او اهل ریسک و خطر کردن است به او بگویید: شجاعت او را که پای هر چه بدان اعتقاد دارد میایستد، خیلی دوست دارید
👈🏻اگر او کم حرف است به او بگویید:
چه شنوندۀ خوبی است و چه نفوذ آرام کننده ای بر شما دارد
👈🏻اگر او پرحرف است به او بگویید که روح بخش و گرم کننده مجالس و مهمانیهاست و چقدر دوست دارید که به سخنانش گوش دهید
👈🏻اگر او راستگو و درستکار است به او بگویید:
چه خصیصههای زیبایی داری و شما این صفات را خیلی دوست دارید
👈🏻اگر باوفاست به او بگویید چقدر عالی است که میتوان به او اعتماد کرد
🚫هرگز شوهرتان را با مردان دیگر فامیلتان مقایسه نکنید
و مثلاً نگویید که علی آقا در خانه به همسرش کمک میکند و یا برای زنش خیلی هدیه میخرد و خیلی بهتر از تو همسرداری میکند
با انتقاد کردن و مقایسه ي او با دیگران از میزان صمیمیت و نفوذ خود بر همسرتان میکاهید.
به یاد داشته باشید که هیچ کس از انتقاد خوشش نمیآید حتی شما!
جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و...
با جون و دل میشنوم🥺👇
🧚♀🕊 ♥️ @Delviinam
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
✦𝐉𝐨𝐢𝐧⇝︎ 𐏓@HammDeli
❤️هم دلی❤️
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️ #توحید #پارت49 یک هفته مثل برق و باد گذشت و قبول کردند و لعیا توی همون سن کم مح
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️
#توحید
#پارت50
لعیا کلاس پنجم ابتدایی درست وقتی که هفت ساله شد اینقدر شکستگیهاش زیاد شد که نتونست بره مدرسه….تا سه سال خونه موند و چون تحصیلات لعیا از من بیشتر شده بود دیگه از درسهاش سر در نمیاوردم و نمیتونستم بهش یاد بدم…لعیا ازم خواست کتابهای اول راهنمایی رو براش تهیه کنم تا خودش بخونه…..همین کار رو انجام دادم…..الحق که خیلی تلاش میکرد و تقریبا یاد میگرفت اما بی فایده بود و نمیتونست مثل زمان مدرسه رفتن پیشرفت کنه آخه هیچ امتحان پایانی ازش گرفته نمیشد و توی پرونده اش ثبت نمیشد..لعیا ۳-۴سال عقب موند اما چون از اونطرف زودتر شروع کرده بود تازه با همسن و سالهاش به یه ردیف رسید و هیچ عقب افتادگی درسی نداشت..بعداز اینکه لعیا به سن ۱۱-۱۲سالگی رسید حس کردم کمتر از قبل میشکنه……طوری که مدرسه ی راهنمایی ثبت نام کردیم و دوباره شروع کرد به مدرسه رفتن….دوباره خودم بغلش میکردم و میزاشت داخل ماشین و میبردم مدرسه و ظهر هم برمیگردوندم آخه اصلا دوست نداشت کوچکترین دردی رو تحمل کنه……
خانومهای محترم وقتی با مرد خرید میروید حتما موارد زیر را رعایت کنید👇
دامنه تمرکز وحوصله مرد در خرید ، 20 دقیقه است
پس چه کنیم با مرد خرید خوب داشته باشیم⁉️
باید حدود و نوع خرید و اینکه چرا میخواهید بخرید و اینکه چقدر هزینه اش است را بر مرد معلوم کنید
مثلا : سه شنبه تولد خواهرمه من میخواهم بروم مجتمع پارک میخواهم برایش یک بلوز 10 تومانی بخرم
شوهرتان خیلی راغبتر و شوق خیلی بیشتر با شما خواهد امد
ولی باز هم حوصله مرد بیش از 20 دقیقه نیست❗️
حال اگر بیشتر از بیست دقیقه شد انگار دارید مرد را میکشید پس مرد را ازاد بگذارید
مثلا بگویید :
عزیزم برو تو ماشین بخواب یا برو تو پارک قدم بزن
#پند
⛔️⛔️⛔️روی این مردها حساب باز نکنید:
🔹تحقیر مردم حتی اعضای خانواده و دوستان شما
🔹نادیده گرفتن دیگران
🔹دستور درباره پوشش و رفتار
🔹دمدمی مزاج بودن شدید
🔹همیشه عصبانی بودن
🔹گم شدنهای چند روزه
🔹سابقه آسیب به خواهر و برادر یا دیگر اعضای فامیل
🔹حق به جانب همیشگی بودن
🔹وفادار نبودن
🔹خواستههای نابرابر
🔹فشار به دلیل خواستههای نامعقول همیشگی
🔹دروغ
🔹محدود و منزوی کردن شما
🔹سوء استفاده مالی
🔹تهدید به خودکشی
🔹برخورد فیزیکی
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈
❤️هم دلی❤️
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️ #توحید #پارت50 لعیا کلاس پنجم ابتدایی درست وقتی که هفت ساله شد اینقدر شکستگیهاش
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️
#توحید
#پارت51
هر بار که لعیل رو برای آزمایش و کنترل بیماریش میبردم دکتر میگفت:تراکم استخوانهاش بیشتر شده…به امید خدا به سن بلوغ که برسه کم کم طبیعی میشه و دیگه نمیشکنه…وقتی این حرفهارو میشنیدم دلم میخواست بالا در بیارم و پروازکنم…خداروشکر رفته رفته که لعیا به بلوغ رسید تقریبا شکستگیش به صفر رسید و مثل همه ی ادمها طبیعی شد…درسته که لعیا درمان شد و تراکم استخونهاش طبیعی شد اما در طول این ۱۳سال بقدری شکستگی داشت که فرم بدنش کلا عوض شده بود..مثلا پاهاش هر بار کج جوش خورده بود و بخاطر همین بسختی میتونست راه بره و از طرفی دختر بزرگی شده بود و هم خودش تمایلی نداشت بغل من باشه و هم من توانایی بغل گرفتنشو نداشتم….برای حل این مشکل یه ویلچر براش خریدم تا اذیت نشه…دستهاش هم مثل پاهاش شده بود طوری که توانایی انجام بعضی از کارهارو ازش میگرفت…باز خداروشکر از پس کارهای شخصی خودش برمیومد…برای اینکه امکانات بیشتری برای لعیا فراهم کنم تصمیم گرفتم یه خونه داخل شهر نزدیک روستامون بخرم تا بچه هام مخصوصا لعیا راحت تر زندگی کنه…..