eitaa logo
همسفر با شهدا
100 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
440 ویدیو
11 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃 🔻قسمت چهاردهم 🔷بعضي از دوستان حتي برخي از بچه هاي مذهبي را مي شناسيم كه اخلاق خاصي دارند❗ ✳كارهايي كه بايد انجام دهند با كندي پيش مي برند. جان آدم را به لب مي رسانند تا يك حركت مثبت انجام دهند. ✴اگر كاري را به آنها واگذار كنيم، به انجام و يا اتمام آن مطمئن نيستيم. دائم بايد بالای سرشان باشيم تا كار به خوبي تمام شود. 🔹اين معضل در برخي از نهادها و حتي برخي مسئولان ديده مي شود. ❇برخي افراد هم هستند كه وقتي بخواهند كاري انجام دهند، از همه ي عالم و آدم طلبكار مي شوند. 💟همه ي امكانات و شرايط بايد براي آنها مهيا شود تا بلكه يك تحرك كوچكي پيدا كنند. ✳اميرالمؤمنين علي (ع) در بيان احوالات يكي از دوستانشان كه او را برادر خود خطاب ميكردند فرمودند: او پرفايده و كم هزينه بود. ⭕اين عبارت مصداق كاملي از روحيات هادي ذوالفقاري به حساب مي آمد. هادي به هرجا كه وارد ميشد پرفايده بود. 🔶اهل كار بود. به كسي دستور نمي داد. تا متوجه ميشد كاري بر زمين مانده، سريع وارد گود ميشد. 📚برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش @hamsafar_ba_shohada
🔻🌷🍃 شفاعت مقرّبان 🍃🌷🔻 ✍🏻 مقام معظّم رهبری: ▪️از ابزارهای توسّل و تقرّب به پروردگار، توجّه به ارواح مطهّر شهیدان است. شب‌های قدر اگر می‌خواهیم دعای مستجاب داشته باشیم، شهدا را شفیع قرار بدهیم، و خانواده‌های شهدا این فرصت را دارند که از ارواح شهیدان عزیزشان استمداد کنند برای تقرب به خداوند.» ۱۳۹۵/۰۴/۰۵ @hamsafar_ba_shohada
🔴شهیدی که به دلیل نورانیت چهره، منور نام گرفته بود ◾️شهید عباسعلی کریم آبادی* اینقدر نورانی بود که وقتی وارد اتاق می شد من چراغ را خاموش می کردم دوستان همرزم اعتراض می کردند که چراغ را روشن کن !!! من می گفتم تا وقتی منور هست چراغ لازم نیست . خداوند بدلیل معصومیت ایشان نوری در چهره او قرار داده بود که بهش می گفتیم " منور " وقتی ایشان به درجه رفیع شهادت نایل آمد دوستان برای اعلام خبر شهادت به خانواده ایشان مراجعه کردند پدرشان گفته بود: قبل از اینکه چگونگی شهادت او را بیان کنید چند سوال می پرسم  ۱. عباس آیا سر به تن دارد ؟ گفتیم نه ۲. آیا دو دست دارد ؟ گفتیم نه پدرشان با یک اطمینان خاطر گفت : خیالم راحت شد پرسیدیم چطور؟؟!! گفت : دلیل انتخاب نام عباسعلی این بود قبل از اینکه او بدنیا بیاید خواب آقا ابوالفضل العباس (ع) را دیدم و به همین دلیل نام او را عباسعلی گذاشتم و من اطمینان داشتم که او نیز همانند آقا ابوالفضل العباس (ع) به شهادت می رسد . *راوی جانبازتخریبچی اویس زکی خانی* *شادی ارواح* *طیبه ی شهدا صلوات* 🌿🌷🌷🌷🌿 @hamsafar_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃 🔻قسمت پانزدهم ✳بارها ديده بودم كه توي هيئت يا مسجد، كارهايي را انجام مي داد كه كسي سراغ آن كارها نمي رفت؛ كارهايي مثل نظافت و شستن ظرفها و... ♦من شاهد بودم كه برخي دوستان مسجدي ما به دنبال استخدام دولتی وپشت ميز نشيني بودند و مي گفتند تا كار دولتي براي ما فراهم نشود سراغ كار ديگري نمي رويم. 🔷آنها شخصيت هاي كاذب براي خودشان درست كرده بودندومی گفتند خيلي از كارها در شأن ما نيست‼ ✴اما هادي اين گونه نبود. شخصيت كاذب براي خودش نمي ساخت. او براي رهايي از بيكاري كارهاي زيادي انجام داد. 💈مدتها با موتور، كار پيك انجام مي داد. در بازار آهن مشغول بود و... 💟مي گفت: در روايات اسلامي بيكاري بدترين حالت يك جوان به حساب مي آيد. بيكاري هزاران مشكل و گناه و ... را در پي خود دارد. ٭٭٭ ❇هادي يك ويژگي بسيار مثبت داشت. در هر كاري وارد مي شد كار را به بهترين نحو به پايان مي رساند. 💡خوب به ياد دارم كه يك روز وارد پايگاه بسيج شد. يكي از بچه ها مشغول گچ كاري ديوارهاي طبقه ي بالای مسجد بود. اما نيروي كمكي نداشت. 🔶هادي يكباره لباسش را عوض كرد. با شلوار كردي به كمك اين گچ كار آمد. 🔗او خيلي زود كار را ياد گرفت و كار گچ كاري ساختمان بسيج، به سرعت و به خوبي انجام شد. ◽مدتي بعد بحث حضور بچه هاي مسجد در اردوي جهادي پيش آمد. 🔷تابستان 1387 بود كه هادي به همراه چند نفر از رفقا از جمله سيد علي مصطفوي راهي منطقه ي پيراشگفت، اطراف ياسوج، شد. 📚برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش @hamsafar_ba_shohada
🌷🕊زیارت نامه شهدا🕊🌷 بِسمِ رب الشهداء اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ السَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم. 🍃 شادی روح همه شهدا(ره) و «شهدای گمنام(ره)» به نیت چهارده معصوم (علیهم السلام) 14 صلوات @hamsafar_ba_shohada
: ڪسـانی ڪہ بـــــرای هـدایت دیـگـــران تــلاش مـی ڪنـنـد؛ بہ جای مردن، شهید می شوند... 🌱 @hamsafar_ba_shohada
در این انقلاب آنقدر کار هست که می توان انجام داد، بی آنکه هیچ پست ، سمت ، حکم و ابلاغی در کار باشد... شهید بهشتی (ره) @hamsafar_ba_shohada
🤲 نجوای عاشقانه شهید محمدباقر سحری ✍️بارخدایا! این بنده ی حقیر و رو سیاه که یک عمر به بیچارگی و سرگردانی و خوشی دنیا سر کرده است، اینک به درگاهت آمده... @hamsafar_ba_shohada
خدایا ! خون شهیدان را در تنِ ما جاری گردان تا بـه مانـدن خو نکنیم ؛ پایی عطا کن که جز راه تو نرود و جانی عطا کن که برای تو برود ... 🌷 ┄┄┅═✧❁✧═┅┄┄ @hamsafar_ba_shohada
💠 چرا دروغ گفتی رزمنده؟ 🔸 آمد و به من گفت: میشه‌ ساعت چهار صبح بیدارم کنی تا داروهام‌رو بخورم؟ ساعت چهار صبح بیدارش کردم. تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون. 20 الی 25 دقیقه گذشت، اما نیامد. نگرانش شدم. رفتم دنبالش. دیدم یک قبر کنده و در آن نماز شب می‌خواند و زارزار گریه می‌کند. به او گفتم: مرد حسابی! تو که منو نصف‌جون کردی؟! می‌خواستی نماز شب بخونی چرا به دروغ گفتی مریضم و می‌خوام داروهام‌رو بخورم؟! 🔸 برگشت و گفت: خدا شاهده من مریضم؛ چشمای من مریضه، دلم مریضه، من 16 سالمه، چشام مریضه، چون توی این 16 سال امام زمان(عج) رو ندیده. دلم مریضه؛ بعد از 16 سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم. گوشام مریضه؛ هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم. @hamsafar_ba_shohada