eitaa logo
همسفر با شهدا
103 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
440 ویدیو
11 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💚✋ السّلام علیکَ بِجوامعِ السَّلام... 🍃تمام سلام‌ها و تمام تحیّت‌ها نثار تو باد، ای مولایی که حقیقت سلام هستی. و روز آمدنت، 🍃زمین لبریز خواهد شد از سلام و سلامتی... سلام بر تو و بر روز آمدنت... أللَّھُـمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلیِّڪَ‌ألْـفَـرَج‌وَ‌فَرَجَنابِهِ 🤲 ارواحنا فداه @hamsafar_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 شهادت انتخاب رتبه یک پزشکی شد (ولادت تا شهادت:۱۳۴۵_۱۴۶۵/ عروج:عملیات کربلای ۵) 🥇 رتبه ی ۱ پزشکی،دانشجوی پزشکی دانشگاه شهید بهشتی،ورودی سال ۱۳۶۴ بود ✍🏻بخشی از دستنوشته های شهید: هیچ آیا آنجا که کارون و دجله و فرات بهم گره می خورد، به دنبال آب گشته ای تا اندکی زبان خشکیده کودکی را تر کنی؟ ⭕️ و آنگاه که قطره ای نم یافتی، با امیدهای فراوان به بالین آن کودک رفتی تا سیرابش کنی اما دیدی که کودک دیگر آب نمی خورد... 🚫 اما تو اگر قاسم نیستی، اگر علی اکبر نیستی، اگر جعفر و عبدالله نیستی، لااقل حرمله مباش! @hamsafar_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ای کاش شبیه این ستاره های درخشان بشویم... وقتی سینه خیز میرفتید، خیلی حال کردم! دیدم این حال کردن واسه من خوب نیست! خودم رو شکستم... @hamsafar_ba_shohada
1_3511548979.MP3
11.83M
یاد میکنم باز میگم شهدا دلم تنگه💔🥀 . بسیار دلنشین @hamsafar_ba_shohada
💢 برادران باکری 🔹چه رازی نهفته در شهادت برادران باکری؟! سه برادر، هر سه شهید، هر سه مفقود... 🔹از راست: شهید علی‌ باکری که در ایام انقلاب توسط ساواک دستگیر و تکه تکه شد و هیچ‌گاه پیکرش بازنگشت. 🔹نفر دوم شهید‌ مهدی‌ باکری که در عملیات بدر در جزیره مجنون مجروح شد و وقتی او را در قایق گذاشتند که به عقب برگردانند قایق را با آر پی جی زدند و پیکر مهدی را دجله برای همیشه برد. 🔹نفر سمت چپ هم شهید‌ حمید‌ باکری که در عملیات خیبر در جزیره مجنون شهید شد و وقتی خواستند فقط پیکر او را برگردانند، برادرش مهدی گفت: هر موقع سایر شهداء را برگرداندید او را هم بر می‌گردانیم و پیکر حمید تا به همین امروز مانده است در جزیره مجنون... @hamsafar_ba_shohada
💢شهید گمنام پِلاڪ‌ را از گردنش‌‌ درآورد. گفتم‌: از ڪجـٰا تو را بشنـٰاسند؟! گفت:آنڪہ‌ بـٰاید‌ بشنـٰاسد! میشنـٰاسد:) @hamsafar_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح را با نفس گرم شما آغاز کنم این همانیست که از کل جهان میخواهم. صبحتون شهدایی 🌱 @hamsafar_ba_shohada
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 شهـیـد امیر حاج امینی نام پدر:نظرعلی تاریخ تولد:۱۳۴۰/۱۱/۵ محل تولد:ساوه تاریخ شهادت:۱۳۶۵/۱۲/۱۰ در عملیات کربلای ۵ در شلمچه مسئولیت در جبهه:بیسیم چی گردان نصر لشگر ۲۷ محمدرسول الله( ص) 🌷 بچه ها خیلی روحیه شون کسل بود؛آتیش شدید دشمن هم مزید علت خستگی بچه ها شده بود. یه دفعه صدای شادی بچه ها بلند شد.برگشتم، دیدم پوراحمد و امیر و چند نفر دیگه اومدن خط برا سرکشی،بچه ها انقدر به اینا علاقه داشتن که روحیه شون کلاً عوض شد. ۱۰، ۲۰ دقیقه بیشتر نگذشته بود که یه خمپاره پشت خاکریز خورد، گرد و خاک عجیبی بلند شده بود؛همینکه گرد و غبار نشست دوربینم رو برداشتم تا ببینم چه خبره. رفتم جلوتر که این صحنه رو دیدم.دو تا عکس ازش گرفتم، یکی از تموم بدنش،یکی از صورتش (همون عکس معروف) یه قطره خون رو لبش بود. دیدم امیر تو اون حالت تا حال خودشه و داره زیر لب زمزمه ای می کنه.رفتم جلوتر ولی متوجه حرفش نشدم.همون موقع بود که شهید شد 🌷 بعد از مدت ها کشمکش درونی که هنوز هم آزارم می دهد، برای رهایی از این زجر،به این نتیجه رسیده ام و آن در این جمله خلاصه می شود: خدایا! عاشقم کن دنیا برای ضعیف نفسان،یک گرداب هلاکت است. اگر لحظه ای به خودمان واگذارده شویم، وای بر ما که دیگر نابودیمان حتمی است. خوشا آن کس که به یاری او،در این گرداب هلاک گردد. "اگر به واسطه خونم حقی بر گردن دیگران داشته باشم  به خدای کعبه قسم از مردان بی غیرت و زنان بی حیا نمیگذرم." @hamsafar_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♡ رفیق شهیدم ابراهیم هادی ♡ ‌🌱 میان همه بودن ها، بودن "تو" با بقیه فرق داشت! بودنی که با بودنش حالم را خوب میکند. بودنی که مردانه پایش ایستاده ای... مردانه هوایش را داری و من دوستانه هوایش را خواهم داشت! آرام کردی قرار بی قرارم را... آرام کردی دل نا آرامم را... 🌱نمیدانم چه صدایت کنم! فرشته ی نجات.. آرام قرار ها.. امید نا امیدی ها.. نمیدانم!! 🍃تو فراتر از این کلمات ناچیزی، ابراهیم جان❤️ به راستی تو کیستی که همانند ماه در شب های پر از ظلمت، راهنمایم شده ای؟! @hamsafar_ba_shohada
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 🌴 خستگی نداشت. می گفت من حاضرم تو کوه با همه تون مسابقه بذارم، هر کدوم خسته شدین، بعدی ادامه بده… اینقدر بدن آماده ای داشت که تو جبهه گذاشتنش بیسیم چی . 🌹 اصلاً دنبال شناخته شدن و شهرت نبود. به این اصل خیلی اعتقاد داشت که اگه واقعاً کاری رو برای خود خدا بکنی، خودش عزیزت می کنه. آخرش هم همین خصلتش باعث شد تا عکس اینطور معروف بشه. 🌴 هر کار می کرد، برا خدا می کرد؛ اصلاً براش مهم نبود کسی خبردار می شه یا نه! عجیب نسبت به بچه های یتیم هم حساس بود، کمک به یتیمان هیچوقت فراموشش نمی شد… 🌹 یه بار که تو منطقه حسابی از بچه ها کار کشیده بود و به قول معروف عرقشون رو در آورده بود، جمعشون کرد و بهشون گفت: “نکنه فکر کنین که فلانی ما رو آموزش می ده، من خاک پاهای شماهام. من خیلی کوچیکتر از شماهام… اگه تکلیف نبود هرگز این کار رو نمی کردم….” 🌴 ولی دلش رضا نداده بود و با گریه از همه خواست که دراز بکشن. همه تعجب کرده بودن که می خواد چیکار کنه. همه که خوابیدن اومد پایین پای تک تک بچه ها و می کشید به کف بچه ها و خاکش رو می مالید رو و می گفت : 🌹 🕊 @hamsafar_ba_shohada
یک ماه بعد از عقد جورشد رفتیم حج عمره . دوتایی بار اولمان بود که مکه میرفتیم . می‌دانستیم اولین بار که نگاهمان به کعبه بیفتد سه تا از حاجت های شرعی مان برآورده می‌شود ... استادمان گفته بود: قبل از دیدن خانه خدا، اول به سجده بروید و بعد از تقاضای حاجات تان از خدا، سر از سجده بردارید . او زودتر از من سرش را بلند کرد . . به من گفت: " توی سجده باش! بگو خدایا من و کل زندگی و همه چیزم رو خرج خودت کن ، خرج امام حسین! :)" نگاهم که به خانه کعبه افتاد ، محمدحسین گفت: " ببین، خدا هم مشکی پوش امام حسینه! " خیلی منقلب شدم... حرف هایش آدم را به هم می‌ریخت . در سعی صفا و مروه روضه می‌خواند و من هم همراهیش میکردم . به او گفتم: " باید بگیم خوشبحالت هاجر! اون قدر که رفتی و اومدی، بالاخره آب برای اسماعیل ات پیدا شد؛ کاش برای رباب هم آب پیدا می‌شد ... " با این حرفم انگار آتشش زدم، بلند بلند گریه میکرد . .🌱'! بہ روایتِ همسر شهیدمحمدحسین محمدخانے✨. @hamsafar_ba_shohada
🌟‌یک ‌بار گفت:« می‌آیی بخوانیم؟ گفتم:‌« بله.» او ایستاد به نماز و من هم پشت سرش نیت کردم. نماز طولانی شد، من خسته شدم، خوابم گرفت، گفتم:« تو هم با این نماز شب خواندنت... چقدر طولش می‌دهى؟ من که خوابم گرفت،‌ مؤمن خدا... .»  🌕 گفت: ‌« سعی کن خودت را عادت بدهى. مستحبات، انسان را به خدا نزدیک ‌ترمی‌کند. ✍به روایت همسربزرگوارشهید ✨سردارجاویدالاثر @hamsafar_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴‍‌زمینى بودند اما زمین گیر نبودند آسمانياڹ دستهايماڹ به سمت آسماڹ بلنداست .. مارا نيزدرڪنارخودجاى دهيد @hamsafar_ba_shohada
♦️قهرمان که بین بعثی‌ها به "" معروف بود و او را "" مینامید. ✅ این شهید با ۷۰۰ شلیکِ موفق [برخی منابع تعداد ۳۰۰۰ نفر را اعلام میکنند] 💫برترین تک‌تیرانداز تاریخ شناخته می‌شود.. 🌹 @hamsafar_ba_shohada
🔰 شهید مدافع حرمی که به واسطه‌گری در ازدواج معروف بود 🏷همسر شهید نقل می‌کند: 💚 آقا سیدجواد همیشه در کار خیر پیش‌قدم بود و در واسطه‌گری ازدواج پیش‌قدم‌تر. هر کس قصد ازدواج می‌کرد، اول به سراغ «سید جواد» می‌رفت؛ آن‌قدر که در مدت یکسال نامزدی خودش، بیش از پنجاه مراسم نامزدی به‌واسطه او به انجام رسیده بود. بعد از شهادتش هم این رسم دیرینه‌اش ادامه دارد و خیلی‌ها از حاجت‌روایی‌شان به واسطه شهید حسن‌زاده گفته‌اند. 🌷 او در سوریه با نام «سید رستم» معروف بود. قدّ رشید و هیکل ورزیده‌ای داشت؛ تا جایی که دوستانش به شوخی به او می‌گفتند: «سعی کن توی کانال و به حالت خمیده و درازکشیده حرکت کنی که داعش تو را نبیند.» @hamsafar_ba_shohada
🦋 تزکیه و برنامه ریزی برای رشد و تعالی روح و جسم 🦋 به نقل از مادر بزرگوار این شهیده: «زینب در دفتر خودسازی خود جدولی کشیده بود که ۲۰ مورد داشت، نماز به‌موقع، یاد مرگ، همیشه با وضو بودن، خواندن نماز شب، نماز غفیله، نماز امام زمان (عج)، ورزش صبحگاهی، قرآن خواندن بعد از نماز صبح، حفظ کردن سوره‌های قرآن کریم ،دعا کردن در صبح و ظهر و شب،کمتر گناه کردن تا کم خوردن صبحانه ناهار و شام دخترم جلوی این موارد ستون‌هایی کشیده بود هر شب بعد از محاسبه کارهایش جدول را علامت می زد...» 🌹 @hamsafar_ba_shohada
🌱رفته بود راهیان نور هوا بارونی بود و همه جا گل دوست نداشت لباساش کثیف بشه،همش غر میزد تا اینکه رسیدن به اروند و عکس شهیدی رو دید که تا گلو تو گل بود...! @hamsafar_ba_shohada
هنوز تصویر خاکریزهای طلائیه جلویه چشامه هنوز بوی خاک مقدس فتح المبین رو احساس میکنم هنوز شیرینی ساعت ها خستگی برای زیارت یک یادمان رو لمس میکنم و هنوز صدای به هم خوردن پرچم های شلمچه توی گوشمه... زمانی که به مناطق عملیاتی نرفتی نمیدونی که قدم گذاشتن به بیابون هایی که شاید در ظاهر مثل سایر بیابون های دیگه است،چه توفیقیه و چه احساس خاصی داره تازه وقتی روی خاکه اروند و شلمچه میشینی، تفاوت خودت رو با شهدا احساس میکنی، تازه اونجاس که خودترو خیلی کوچیکتر از اون چیزی که فکر میکردی، میبینی و اونجاست جایی که دل کندن ازش، سخت تر از هرکاره دیگه ای تو دنیاست... وقتی که بعد از خلوت کردن با شهدا اشک از چشمانت سرازیر میشه متوجه میشی که شهدا زنده اند ولی تو .... تازه حرفه خدا رو میفهمی ( ولا تحسبن الذین قتلوا فی السبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون ) حالا که جا ماندم میفهمم، محتاجم محتاج زیارت... محتاج لمس کردن خاک طلائیه... محتاج غروب شلمچه... محتاج صدای موج اروند.... آی  شهـــــــدا دلتنــــــگم😭 مهربون زمین خــــدا دلتنــــــگم😭 @hamsafar_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا