🔰 #هادی_دلها
🌸خانه‌ای وسیع و قدیمی در #نجف به هادی سپرده شده بود.
🌺از صاحب خانه اجازه گرفته بود تا #زائران تهیدست را که پول ندارند، به آن خانه بیاورد و اسکان دهد.
🌼اگر زائری هم نبود، به تهیدستان اطراف خانه سکونت می‌داد و در هیچ حالی از کمک دادن دریغ نمی‌کرد.
🌷 #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
🆔 @shahidzolfaghari
همسفر شهدا
🔰 #هادی_دلها 🌸خانه‌ای وسیع و قدیمی در #نجف به هادی سپرده شده بود. 🌺از صاحب خانه اجازه گرفته بود تا
🔰 #هادی_دلها
🌸در ایام #اربعین اتاق‌های منزل #نجف را به #زائران و مهمانان می‌داد و خودش یک گوشه می‌خوابید، گاهی پتوی خودش را هم به آنها می‌بخشید.
🌺خودش را عادت داده بود که بدون بالش و لوازم گرمایشی بخوابد.
🌷 #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
🆔 @shahidzolfaghari
همسفر شهدا
🔰 #هادی_دلها
🌸يكبار با او بحث كردم كه چرا برای كار #لوله_كشی پول نمی گيری؟ خُب نصف قيمت ديگران بگير. تو هم خرج داري و...
🌺هادی خنديد و گفت: خدا خودش مي رسونه، آدم برای #رضای_خدا بايد كار بكنه، اوستا كريم هم هوای ما رو داره، هر وقت احتياج داشتيم برامون می فرسته.
🌼بعد مكثي كرد و ماجرای عجیبی را برایم تعریف کرد.
🌸گفت: يه شب تو همين #نجف مشكل مالی پيدا كردم. خيلي به پول احتياج داشتم. آخر شب مثل هميشه رفتم تو #حرم و مشغول #زيارت شدم. اصلاً هم حرفي در مورد پول با مولا #اميرالمومنين علیه السلام نزدم.
🌺همين كه به ضريح چسبيده بودم يه آقايی به سر شانه من زد و گفت: آقا اين پاكت مال شماست.
🌼برگشتم و ديدم يك آقای روحانی پشت سر من ایستاده. او را نمی شناختم. بعد هم بی اختيار پاكت را گرفتم.
🌸هادی مکثی کرد و ادامه داد: بعد از زيارت راهی منزل شدم. پاكت را باز كردم. باتعجب ديدم مقدار زيادی پول نقد داخل آن پاكت است.
🔴👈هادي دوباره به من نگاه كرد و گفت: حاج باقر، همه چيز دست خداست. من براي اين مردم ضعيف، ولی با ايمان كار می كنم. خدا هم هر وقت احتياج داشته باشم برام می ذاره تو پاكت و می فرسته.
🌷 #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
🔰 #هادی_دلها
🌸هادی با درآمد شخصی خودش بارها دوستان را به خانه خودش دعوت می كرد و برای آنها غذا درست می كرد.
🌺خيلی از طلبه های #نجف عاشق هادی شده بودند.
🌷 #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری