زندگی سینما نیست.
مثل تئاتر زنده است،
کات نداره،
اگه خرابش کردی،
نباید بقیشو ببازی،
فقط میتونی
بقیشو بهتر بازی کنی...
#زنگ_تفریح😁
_عزیزم نمیدونم چرا اینقدر سردمه
+خوب کتت رو بپوش
_با کت گرم نمیشم
+چیزی نمونده الان میرسیم خونه، برو جلوی بخاری...
_آخه خیلی سرده اونجا هم گرم نمیشم
+خب یه پتو هم میاری جلو بخاری میندازی رو خودت..!
_خونه پدرم که بودم وقتی سردم میشد مامانم منو بغل میکرد تا گرم میشدم ...
+خوبه خوبه همین مونده بود تا آخر
زمستون مادرتو بیاریم خونمون 😐😟😅
#بیشعورجان😅😂
6.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدا یه دختری قسمتت کنه...😅😉
اهل دلا بلند بگن الهی آمین 😅😍
✨البته رو زمین فکرنکنم پیدا بشه🚶♂
#مولودی_غدیر🌸
Bedoone To Hargez_romanbaz.pdf
1.72M
📚بدون تو هرگز
به روایت همسر و فرند شهید سیدعلی حسینی🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینو بدین هر روز بشورمش 😍😘
💕 @hamsafar_TA_khoda 💕
❤️اگه میخوای قلبت آروم باشه
🏡 وخونه آرومی داشته باشی
👈مدام در طول روز ببین خدا ازت چی میخواد؟؟؟
همون رو انجام بده✅
عزیز که پُشتی ها و قالیچه ی ایوونو جمع میکرد، نشستم رو میله ها و پرسیدم: چرا جمع میکنی عزیزجون؟
گفت: مادر پاییز داره میشه برگا میریزه رو قالیچه، تمیز کردنشون سخته، کلافم میکنه!
یه نگا به موها حنابستش میندازم و یواش میگم: مامان میگه اونموقعها تا وسطا پاییز که هوا سرد شه، بساط ایوون پهن بود.
- اونموقعها این شکلی نبود مادر. که پاییز میشه تنگ غروبی دلت میخواد از غصه بترکه. پاییزاش یه شکل دیگه بود. شبا میشستیم دور هم انار خورون، گل میگفتیم، گل میشنفتیم. آقا جونت که رفت، دیگه پاییز اون پاییز نشد.
نگاش میکنم؛ روسریشو میگیره جلو صورتش و ریز میخنده: یادش بخیر یبار زهراسادات نشست انار دون کنه براش. گفت بده مادرت. انار با عطر دستا مادرته که خوردن داره..
میخندم باهاش: پس آقا جونم ازین حرفا بلد بود!
لپای بی جونش گل میندازن: اونموقع مث الان نبود مادر. دوس داشتن ورد زبون جوونا باشه. اونموقعها دوست داشتنو دون میکردن توو کاسه انار، گلپر میپاشیدن سرش..
آقاجونت که میخورد و میخندید
پاییز نبود دیگه
بهار میشد..!
💕 @hamsafar_TA_khoda 💕