eitaa logo
همسان گزینی🙇‍♂️🙇‍♀️ کانال رسمی هم‌رسانی ازدواج دائم(همسفر تا بهشت)
862 دنبال‌کننده
99 عکس
57 ویدیو
1 فایل
❌️❌️ ناامیدی ممنوع ❌️❌️ ✅️ ثبت‌نام ✅️ مشاوره مجازی/تلفنی/حضوری با کمترین هزینه ✅️معرفی فرد دلخواه ❤️ و همسان با ویژگی‌های شخصیتی شما زیر نظر مشاور آیدی جهت رزرو نوبت: @M_maavaa لینک کانال تخصصی: 💟https://eitaa.com/maava_isf شماره تماس: ۰۹۱۳۶۲۹۶۳۰۱
مشاهده در ایتا
دانلود
اصلا تاحالا فکر کردین شاید تو مراسم خواستگاری چیزایی رو برای خودتون با اهمیت جلوه دادین که واقعا مهم نبوده یا زنگ خطرهایی رو در نظر نگرفتین که میتونسته تو زندگی آینده‌تون فااااجعه به بار بیاره... و حتی برعکس!🙄 و به خاطر همین ناآگاهی‌ها، خیلی از موردهای مناسب‌تون رو از دست دادید‼️ 💟 با ما همسفر باش تا بهشت🌹 🆔 @hamsafartabeheesht 🌐 www.hamsafartabeheesht.ir 📌ارسال سوال و رزرو مشاوره:👇 @M_maavaa
میپرسی: ❓راه‌حل چیه؟ ❓از کجا بفهمم اشتباه کردم؟ ❓راه برگشتی هست؟ ❓چطوری در ادامه دیگه این اشتباها رو نکنم؟ میگیم: تا وقتی با مرکز ما همراهی، غمت نباشه🩷 اینجا، همه چی رو براتون آماده کردیم که یه ازدواج آگااااهانه داشته باشید؛ و البته همراه با مهارت‌ و حرفه ای زندگی کردن رو با ما بهترین خودت رو آگاهانه انتخاب کن 💟 با ما همسفر باش تا بهشت🌹 🆔 @hamsafartabeheesht 🌐 www.hamsafartabeheesht.ir 📌ارسال سوال و رزرو مشاوره:👇 @M_maavaa
فرصت مادرانگی، همچنان کمتر و کمتر! میانگین سن پدر شدن و مادر شدن در اولین فرزندآوری برای مادران ۲۷.۵ سال و برای پدران ۳۲.۵ سال است. میانگین سن مادر شدن در تهران ۳۰.۵ سال است. هر اندازه سن مادر شدن به تاخیر می‌افتد، فرصت باروری بانوان محدودتر شده، فاصله سنی والدین و فرزندان بیشتر گشته و آسیب‌های گسست نسلی تشدید خواهد شد. 💟 با ما همسفر باش تا بهشت🌹 🆔 @hamsafartabeheesht 🌐 www.hamsafartabeheesht.ir 📌ارسال سوال و رزرو مشاوره:👇 @M_maavaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‼️⁉️ سلام. ما یک سال که نامزدیم واز هفته اولی که عقد کردیم مرتب سریه موضوع کوچیک بحث و ناراحتی بینمون هست. من شوهرم همیشه تا از چیزی ناراحت میشم به من میگه توزیادی حساسی و فکرت منفیه و توقع داره در مقابل رفتارای اشتباه اون صبوری کنم و همیشه به جای اینکه به اصل ناراحتیه من گوش کنه سعی میکنه توجیحم کنه و البته شوهرمم زودرنجی رو داره اقای پوراحد ما قبل از عقد مشاوره ازدواج رفتیم, مشاوره بهمون گفت مشکلی نیست فقط هردو شما زودرنجی وباید یه دوره کلاسای مشاوره بیاید یا قبل از عقد یا بعدش. همسرم بهم قول داد بعدازعقد بریم ولی هربارکه من بهش میگم طفره میره ومیگه براهرموضوع کوچیکی که ادم مشاوره نمیره. دیگه واقعأخسته شدم ازاین وضع لطفأ راهنماییم کنید.ممنون 🟢 👇👇 سلام و عرض احترام خدمت شما: همسر شما در ابتدای زندگی می‌خواهند اقتدار خودشان را اثبات نموده و حفظ کنند. بنابراین شما اگر مهارت برخورد با این رفتار شوهرتان را ندانید، این تنش ها استمرار خواهد داشت و کم کم ناراحتی بین شما بیشتر خواهد شد... 👌 اما اگر با سیاست با او برخورد کنید، کم کم شوهرتان رفتارش را اصلاح خواهد نمود. بنابراین هنگامی که همسرتان نظر و درخواستی داشتند در ابتدای امر، به نظرشان اعتراض نکنید و بلکه موافقت کنید تا در برابر شما موضع نگیرند، اگر درخولست یا تصمیم ایشان مخالف نظرتان بود و براتون قبول آن سخت بود، بعد از اینکه در مرحله اول، حرفشان را قبول نمودید، چند دقیقه بعد، نظر مخالف خودتان را بصورت اجمالی و با چاشنی محبت بگویید و روی آن پافشاری نکنید. ✅این نوع اظهار نظر زن با چنین ادبیاتی، باعث خواهد شد که شوهر محترم به نظر همسرش عمیق تر فکر کند و کم کم ان شاءالله با نظر و علاقه شما همراهی خواهند نمود. بویری کارشناس خــ🌱 ـــانواده 💟 با ما همسفر باش تا بهشت🌹 🆔 @hamsafartabeheesht 🌐 www.hamsafartabeheesht.ir 📌ارسال سوال و رزرو مشاوره:👇 @M_maavaa
❗️در دنیای موازی، افراد حتی بعد از اولین جلسه گفتگو هم با طرف مقابل تماس می‌گیرند؛ نظر منفی خودشان را اعلام می کنند و ضمن تشکر، برای طرف مقابل آرزوی سعادت و خوشبختی دارند. 💟 با ما همسفر باش تا بهشت🌹 🆔 @hamsafartabeheesht 🌐 www.hamsafartabeheesht.ir 📌ارسال سوال و رزرو مشاوره:👇 @M_maavaa
🔴امروز درد و دل یک دخترخانم پنجاه ساله رو باا هم بشنویم👇؟؟!؟؟ 💟 با ما همسفر باش تا بهشت🌹 🆔 @hamsafartabeheesht 🌐 www.hamsafartabeheesht.ir 📌ارسال سوال و رزرو مشاوره:👇 @M_maavaa
✍چند روزی است که ۵۰ ساله شده ام، اما هنوز مجردم.😭 🔻چیزی که هرگز فکرش را هم نمی کردم  نه اینکه زشت بودم و یا موقعیت اجتماعی نداشتم نه .من در جوانی در دچار وسواس شدم. 🔘در فامیل از من به عنوان دختری یاد می کنند که منتظر مردی با اسب سفید بود. چند من از  فامیل بودند که دست رد به سینه شان زدم و هنوز هم که هنوزه مورد سرزنش بزرگان فامیل هستم. اولین خواستگارم در سن 19 سالگی پسر عمویم بود او کارمند یک داروخانه، با درآمد متوسطی بود. خانواده و خود او به من بسیار ابراز علاقه می کردند. اما بزرگترین مشکلی که در با او می دیدم فاصله سنی مان بود.من و او تنها 5 ماه داشتیم و احساس می کردم او نمی تواند مرا درک کند. از نظر من او خیلی بچه بود.بنابراین نتوانستم به او به عنوان یک همسر که تکیه گاهم باشد نگاه کنم.اینطوری اولین خواستگار خود را  رد کردم و تا مدت ها به همین دلیل از خانواده عمویم فاصله گرفتم. ادامه👇
❌در 19 سالگی تقریبا 6 تا 7 خواستگار دیگر هم داشتم که هر کدام را به دلیلی  رد کردم. در آن سال ها فکر می کردم نباید زندگی اطرافیانم را تجربه کنم.مثلا خواهرم که 17 سالگی ازدواج کرد و در کمتر از 6 سال صاحب 4 فرزند شد و لذتی از زندگی نبرد.بنابراین تصمیم گرفتم بخوانم و پیشرفت کنم.در این میانه اگر یک خواستگار خوب هم داشتم از دست ندهم. اینگونه بود که درس می خواندم و کمتر به مسائل دیگر توجه داشتم. 🔷بعد از مدتی  معلم شدم و کارم برایم از هر چیز مهم تر بود. 👇
✳️دیگر به سن 25 سالگی رسیده بودم و خود را در اوج جوانی می دیدم.در آن سال ها هم تعداد زیادی خواستگار داشتم اما موقعیت اجتماعی به من اجازه نمی داد که بخواهم همسری پایین تر از سطح خود داشته باشم. بنابراین هر خواستگاری که سطح و اش کمتر از من بود را  رد می کردم. 🔰تا قبل از سن 30 سالگی حداقل دو ماهی یکبار حضور خواستگار در خانه را تجربه می کردم.اما بعد از آن از این کار هم خجالت کشیدم و به مادرم گفتم:از این به بعد تا کسی به دلم نشیند و اطلاعات کافی درباره اش نداشته باشم به خانه راه نمی دهم. و با این توجیه که مگر اینجا نمایشگاه است که هر کسی بیاید و من را نگاه کند و برود تا تصمیم بگیرد. 👇
🔸از این به بعد حضور خواستگاران در خانه مان بسیار کمرنگ شد.سن من هم بالا رفته بود و هرگز حاضر نبودم ریسک کنم. چرا که معتقد بودم تا قبل از 30 سالگی ممکن است که زندگی سخت را تحمل کرد اما بعد از این سال دیگر باید زندگی خوبی را داشت و حتما باید دارایی مرد در شان تو باشد. چرا که بزرگترها می گفتند"هر چه نشینی بر تخت نشینی "یعنی هر چه قدر صبر کنی و دیرتر ازدواج کنی خواستگاران بهتری برای تو خواهد آمد. پس از آن دیگر کسانی که خانه و ماشین نداشتند نمی توانستند گزینه خوبی برای ازدواج باشند.چرا که تجربه مستاجری و با خط اتوبوس سیر کردن را در خود نمی دیدم.از سن 30 به بعد علاوه بر شغل و موقعیت اجتماعی،داشتن خانه و ماشین هم برایم مهم بود. 👇
⚜اما خواستگارانم دیگر کمتر مجرد بودند و اکثرا یا همسرانشان را به دلیل بیماری و تصادف از دست داده بودند و یا اینکه از هم جدا شده بودند.هرگز حاضر نبودم زندگی با مردی که تجربه زندگی قبلی داشته را تجربه کنم.از نظرم آن ها هم مردود بودند.من در رویاهای خود به دنبال شهزاده زرین کمری با اسب سفید می گشتم و همه خواستگاران مجرد خود را رد کرده بودم.حالا باید به چنین مردی جواب مثبت می دادم. آیا با این کار مورد دوست و فامیل قرار نمی گرفتم؟ ♻️کم کم به سن 40 سالگی رسیدم. خواستگارانم خیلی کم شده بودند تقریبا هر 6 ماهی یک بار خواستگار از راه دور را تجربه می کردم.با این تفاوت که دیگر زندگی متاهلی را تجربه کرده بودند و بچه هم داشتند. تفاوت آن ها با هم در تعداد بچه ها بود و این موضوع برایم بسیار آزار دهنده بود. ♨️فشار خانواده هر روز بیشتر می شد و تعداد خواستگاران بسیار کم.آخرین مورد خواستگارم راهرگز فراموش نمی کنم که دو شبانه روز گریه می کردم.پیر مرد 65 ساله ای که صاحب داماد و عروس و نوه بودازمن خواستگاری کرد. 👇