#پیشنهاد_ویژه_کانالمون😍😍
#دلـ❤️ـم داشت براش پرمیکشید....آروم گفتم: سلام #آقاسید 😶
-خانم بین من و شما هیچ نسبتی نیست.نه ثبتی نه دینی و نه...
.
- #قلبی چطور؟!😯 جا زدین؟!!اون روز گفتین این #اتوبان دو طرفست.. الان میفهمم نبوده..خداحافظ .
بلند شدم برم، پشت سرم اروم گفت:
.
#ریحانه_خانم(دومین بار بود که اسممو صدا میزد) این اتوبان همیشه دوطرفه بوده ولی وقتی کوه ریزش کنه دیگه راهی باقی نمینونه😔
.
برگشتم وچشم تو #چشم شدیم، گفتم: اگه صدبار هم ریزش کنه باید وایساد و جاده رو باز کرد نه اینکه........
خداحافظ گفتم و رفتم اما......😋
http://eitaa.com/joinchat/2048065560Ccaa224f9a0
2⃣کانال دوم مـــــا😍بیایدمنتظریم🌹
#پیشنهاد_ویژه_کانالمون😍😍
بلند شدم راه افتادم به سمت خونه که علی راه افتاد دنبالم...
نفس نفس میزد و گفت:
-زهرا خانم...زهرا خانم...من این همه راه نیومدم که دلیل بیارم برای کارهام...
چشمامو ریز کردم و گفتم:
-پس برای چی اومدین؟
علی بغضشو قورت داد و گفت:
-اومدم زندگی کنم...
-خب خوش بگذره...دعا کنید زندگی،منم بطلبه...
قدم هامو برداشتم و رفتم که دوباره علی جلومو گرفت...
نگاهمون به هم گره خورد...علی سکوتو شکست و گفت:
-با من ازدواج میکنین؟؟؟
http://eitaa.com/joinchat/2048065560Ccaa224f9a0
رمانش معرکه اس😍😍
دختره عاشق پسره میشه ومیره بهش میگه😳😱😳😂😂😂
#منبع_رمانهای_مذهبی😍
بزووووودی زندگینامه عاشقانه و
واقعی #شهیدستارابراهیم
#رمان_دخــــتــــــــرشــــــیــــــنا🔰
http://eitaa.com/joinchat/2048065560Ccaa224f9a0