#ضمیر_ناخودآگاه
هر فکری که می کنید به ضمیر ناخودآگاه شمامنتقل می شود واین دستگاه شروع به پردازش آن می کند وبا اطلاعات حاصل تغییری هر چند جزیی در محیط فیزیکی شما ایجاد میکند! بله این موضوع کاملا صحیح است تفکرات شما بعد از عبور از ضمیر ناخودآگاه تبدیل به پدیده های فیزیکی می شوند.
شاید این ضربالمثل را زیاد شنیده باشید"از هر چی بدم میاد به سرم میاد"این یک پدیده طبیعی است وقتی شما مدام درباره چیزی فکر کنید خود به خود از بخش غیر ارادی به ضمیر ناخودآگاه منتقل می شود
واین یعنی پایان کار، شما دیگر تسلطی بر این بخش نداریدفکر شما وارد یک چرخه غیر ارادی شده وبه زودی تبدیل به یک پدیده فیزیکی خواهد شد واین پدیده چیست؟درست حدس زدید همان چیزی که از آن می ترسیدید دلیل اینکه شما مدام از چیزی که میترسیدید سرتان می آید
ترس نیست دلیل اینست که شما از ترس مدام به آن فکر میکنیدوهمین فکر به مرور تبدیل به واقعیت می شود وچه کسی آن را ساخته !بله شما مقصر هستید
اگر مدام به چیزی فکر کنید ضمیر ناخودآگاه شما آن را به واقعیت تبدیل می کند..
♡••࿐
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
#نکته
ویژه زوج ها:
هر وقت خواستین قهر کنین قبلش اینارو با همسرتون طی کرده باشین که قوانین قهر باید در هر شرایطی رعایت بشه.
1) حق نداریم به خونواده های هم توهین کنیم.
2) حق نداریم مسایل و مشکلات کهنه رو مطرح کنیم. تو هر دعوا فقط راجع به همون موضوع بحث میکنیم.
3) شام و ناهار نپختن و شام و ناهار نخوردن نداریم. همه اعضا مثل حالت عادی باید برای غذا حاضر باشن.
4) سلام و خداحافظی در هر صورت لازمه
5) هبچکس حق نداره جای خوابشو عوض کنه
6) هر کس برای آشتی پیش قدم بشه اون یکی باید براش کادو بخره
7) حق نداریم اشتباه طرف مقابلو تعمیم بدیم . مثلا عبارت تو همیشه.... ممنوعه.چون اینکار دعوا رو به اوج میرسونه
8) باید به هم فرصت بدیم که هرکی راجع به دیدگاهش نسبت به موضوع دعوا 5 دقیقه صحبت کنه و طرف دیگه هم 5 دقیقه زمان برای پاسخگویی داره. و بعد اگه حرفی باقی موند باید به فردا موکول بشه تا سر و ته بحث مشخص باشه.
اگر افراد مي توانستند ياد بگيرند كه آنچه براي من خوب است لزومي ندارد كه براي ديگران هم خوب باشد، آنگاه دنياي شاد و خوشايندتري مي داشتيم.!
"تئوري انتخاب" به ما مي آموزد كه دنياي مطلوب من، اساس و شالوده زندگي من است و نه اساس و شالوده زندگي ديگران.!
♡••࿐
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
#سیاستهای_همسرداری
#خانومها_بخوانند
👈خيلي ساده و تضميني با گفتن و تكرار اين عبارات :
♦️"تو بايد...
♦️من منتظرم...
♦️كجاااا بودي؟!
♦️انجام دادي يا نه؟"
😏از چشم و دل همسرتان مي افتيد..
مرد ،مرد است، ذاتا عاشق تحكم و قدرت..
نرم و زنانه با همسرتان همراه شويد و فراموش نكنيد كه يك ملكه هيچ گاه نياز به دعوا و شلوغ كاري ندارد.
♡••࿐
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
#خانومها_بخوانند
✅مواظب قهرمان زندگیت باش✅
💙 مردها در زندگی حکم یک فوتبالیست را دارند که دوست دارد همیشه قهرمان باشد
🔹وقتی گل بزند
🔹تشویقش کنند
🔹تعریفش کنند
🔹بهش افتخار کنند
💕وقتی هم گل نمیزند
💕بگویند نزدیک بود گل بزنی
❄️وقتی هم گل میخورند بگویند
❄️هنوز وقت اضافه ای هم هست !!
⛔️آن زمانی که جوری رفتار میکنی که یعنی عرضه ی بازی را نداشتی، سوت پایان را زده ای ...
بهتر بگویم ...
ناک اوتش کرده ای!!!!⛔️
♡••࿐
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
#نکته مهم📣📣📣
🍃خیلی از ماها #سیاست_های_زنانه رو از صفر شروع کردیم،
♦️خیلی از خانوما غذا را با قابلمه میاوردن سر سفره،حالا جوری شدن که غذاهاشونو تزیین میکنه...
♦️خیلی از خانوما هیچوقت از شوهرش تعریف و تشکر نمیکردن چون فکر میکردن پررو میشه،حالا جوری شدن که نیاز به اقتدار شوهرش را ارضاء میکنن...
♦️خیلی از خانوما تو س..س خیلی سرد بودن حالا کلی شیطنت های س سی تو رابطه شون دارن...
😍این ها خییییلی عالین
اماااااا......
❌ #مواظب_باشید
که کارهای که انجام میدید حالت #افراط پیدا نکنه...
🔰بعضی از خانوم ها متاسفانه از این ور بوم فاصله میگیرن و از اون ور بوم میفتن!!!
🍃اصلا بعضی ها انقدر افراط میکنن که "فرصت" را از شوهرشون میگیرن
🔵مثلا انقدر هرروز صبح پیام صبح بخیر به شوهرش میده که اصلا به شوهرش فرصت نمیده که یه بار هم اون یه پیام واسش بفرسته
🔹یا هرررر روز غذاهاش تزئین های آنچنانی دارن
🔹یا تندتند کادو میخره واسه شوهرش
🔹یا هرثانیه قربون صدقه ی شوهرش میره
خانوم گلم مواظب باش
هرچیزی باید در حد #تعادل باشه
کاری نکن که این اینکارا دل شوهرتو بزنن...
یا براش عادی بشن...
یا فرصت را از اون بگیرن...
زن باید یه مدت پایه ی زندگیش را با محبت بدون چشم داشت شروع کنه 👈بعدش به شوهرش هم #اجازه ی پارو زدن بده...
♡••࿐
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
#خطاهای_زندگی⛔️
خطای اول: 75 درصد از زوج ها معمولا به تعطیلات رومانتیک نمی روند. اگر زمانی را درنظر نمی گیرید که با همسرتان به سفری دو نفره و کاملا رومانتیک بروید بزرگترین خطا را مرتکب شده اید.😐
خطای دوم: 15 درصد از افرادی که به مدت ده سال یا بیشتر باهم زندگی کرده بوده اند، هرگز کنار هم نخندیده بودند.😞
خندیدن و شاد بودن کنار همسر، صمیمیت را بالا می برد که عدم وجود آن زندگی تلخی را رقم می زند.😢
خطای سوم: 44 درصد از زوج ها با یکدیگر قرارهای عاشقانه در رستوران یا مکانی دلپذیر نمی گذارند. اگر شما نیز از این دسته افراد هستید، زندگی خوبی تجربه نخواهید کرد.😏
خطای چهارم: 56 درصد از زوج ها حتی چند کلام محبت آمیز به هم نگفته اند. سخنان محبت آمیز معجزه گرند و اگر می خواهید سعادتمند باشید این اصل را هرگز از یاد نبرید.😕
و عجیب تر از همه، تقریبا 60 درصد از زوج هایی که کنار یکدیگر زندگی شادی نداشتند گفتند باز هم می خواهند تا آخر عمر باهم زندگی کنند!!!😒
♡••࿐
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
هدایت شده از توپراک سرامیک
970623-Panahian-ImamSadeqUni-SabkeZendegiMoaserTarAzAgahiVaIman-18k-05.mp3
7.61M
#عمل_مهمتراز_ایمان_وآگاهی
#سبک_زندگی_مؤثرتراز_آگاهی_و_ایمان
#قسمت_پنجم
♨️گاهی از زاویه دیگری
باید دید و شنید👌
🔵برای شنیدن یک چالش فکری آماده اید؟!⁉️
#پیشنهادویژههههههههه
#استاد_پناهیان
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :5⃣7⃣
فصل_نهم
گفتم: «یک هفته است بچه ات به دنیا آمده. حالا هم نمی آمدی. مگر نگفتم نرو. گفتی خودم را می رسانم. ناسلامتی اولین بچه مان است. نباید پیشم می ماندی؟!»
چیزی نگفت. بلند شد و رفت طرف ساکش. زیپ آن را باز کرد و گفت: «هر چه بگویی قبول. اما ببین برایت چه آورده ام. نمی دانی با چه سختی پیدایش کردم. ببین همین است.»
پتوی کاموایی را گرفت توی هوا و جلوی چشم هایم تکان تکانش داد. صورتی نبود؛ آبی بود، با ریشه های سفید. همان بود که می خواستم. چهارگوش بود و روی یکی از گوشه هایش گلدوزی شده بود، با کاموای سرمه ای و آبی و سفید.
پتو را گرفتم و گذاشتم کنار گهواره. با شوق و ذوق گفت: «نمی دانی با چه سختی این پتو را خریدیم. با دو تا از دوست هایم رفتیم. آن ها را نشاندم ترک موتور و راه گرفتیم توی خیابان ها. یکی این طرف خیابان را نگاه می کرد و آن یکی آن طرف را. آخر سر هم خودم پیدایش کردم. پشت ویترین یک مغازه آویزان شده بود.»
آهسته گفتم: «دستت درد نکند.»
دستم را دوباره گرفت و فشار داد و گفت: «دست تو درد نکند. می دانم خیلی درد کشیدی. کاش بودم. من را ببخش. قدم! من گناهکارم می دانم. اگر مرا نبخشی، چه کار کنم!»
بعد خم شد و دستم را بوسید و آن را گذاشت روی چشمش. دستم خیس شد.
ادامه دارد...✒️
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :6⃣7⃣
فصل_نهم
گفت: «دخترم را بده ببینم.»
گفتم: «من حالم خوب نیست. خودت بردار.»
گفت: «نه.. اگر زحمتی نیست، خودت بگذارش بغلم. بچه را از تو بگیرم، یک لذت دیگری دارد.»
هنوز شکم و کمرم درد می کرد، با این حال به سختی خم شدم و بچه را از توی گهواره برداشتم و گذاشتم توی بغلش.
بچه را بوسید و گفت: «خدایا صد هزار مرتبه شکر. چه بچه خوشگل و نازی.»
همان شب صمد مهمانی گرفت و پدرم اسم اولین بچه مان را گذاشت، خدیجه.
بعد از مهمانی، که آب ها از آسیاب افتاد، پرسیدم: «چند روز می مانی؟!»
گفت: «تا دلت بخواهد، ده پانزده روز.»
گفتم: «پس کارت چی؟!»
گفت: «ساختمان را تحویل دادیم. تمام شد. دو سه هفته دیگر می روم دنبال کار جدید.»
اسمش این بود که آمده بود پیش ما. نبود، یا همدان بود یا رزن، یا دمق. من سرم به بچه داری و خانه داری گرم بود. یک شب سفره را انداخته بودم، داشتم بشقاب ها را توی سفره می چیدم. صمد هم مثل همیشه رادیویش را روشن کرده بود و چسبانده بود به گوشش.
ادامه دارد...✒
🔴 #بچه_رو_محدود_نکنیم
💠امام موسى الكاظم علیهالسلام: خوب است که بچه در کودکیاش بازیگوش باشد ، تا در بزرگسالی بردبار گردد...
📙أصول الكافی،ج۶،ح۵۱
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🔴 #زنان_بدانند
💠 به خودتان، نوع لباسی که میپوشید، ظاهر زندگیتان و دستپختتان #توجه کنید.
💠 بیانگیزگی شما در رسیدگی به اوضاع خانه، خورد و خوراک و پوشش در همسرتان نیز تاثیر #منفی میگذارد.
💠 و گاهی عامل تولید #مشاجراتِ بیدلیل است.
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊 عبادت نابجای زن و شوهر
🔴 #استاد_پناهیان
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
Panahian-Clip - EbadatAzSareSiri.mp3
2.4M
🎙 #عبادت از سر سیری!
💠 شنیدی میگن اگه غذا از سرسیری بخوری #سمّ میشه تو بدنت؟! عبادت هم اینطوریه اگه از سر سیری ...
🔴 #استاد_پناهیان
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
34.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 برنامه تلوزیونی #زندگی_پس_از_زندگی
🔻توصیف مرگ از زبان کسانی که به این دنیا برگشتند!
💠 بسیار اثر بخش
🔻 قسمت بیست و هفتم
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
#کلاس_نظم_و_هدف2
#جلسه1_قسمت19
#خانم_محمدی
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
تا میخوای تغییر کنی شیطان پشت در نشسته و میگه امروز نمیخواد تغییر بکنی فردا، 😈
مطالب «عادت کردن به خوبی ها » ی آقای پناهیان رو بخونید
مثلاً دوستمون میگه که من امروز میخوام کار خیر انجام بدم بگو من 1000تومن شریک میشم،😍
من می رم کهریزک پیش سالمندان بگو من یه ربع وقت دارم، یه چیزی که میخوای آماده کنی کمک کنم🤑
کسی میگه من یکی از اقواممون فوت شده یک جز دارم تو بگو یه صفحه اش رو میخونم منم شریک📖.
غذای نذری امام حسین درست میکنن بگو من میام یه همش میزنم. من يه پیمونه برنجش رو میدم. 🍚
بعض موقع ها میگیم دوتا دونه برنج من تأثیر داره⁉️
آمار گرفتن که خانما اسراف نکنین هر کسی یه دونه برنج اسراف نکنه میلیون ها وزنش میشه، گرسنه ها سیر میشن.
مادر قرآن داریم⬅️ میگیم:«ذرة خیر یره» ما موجودات ذره ای بودیم که در عالم ذره که ما کوچکترین کار کنیم تأثیر داره ما فکر و نیت کنیم ذره ای 😇تاثیر در خودمون و در تمام هستی داره چه برسه به عمل 🤔.
#تنبلترین_افراد کسانی هستن که #بدون_نیت_کار_میکنن
تو تمام این #مراحل_رشد #نیت اصله کاریش هستش. وقتی نیت میکنی شما برنده ای.👏👏👏👏
داری راه میری🚶♀ نیت میکنی خدایا من روی زمین با تکبر راه نمیرم. ⛔️من دارم راه میرم یه امر خیری رو انجام بدم.🌸 میرم صله ی ارحام انجام میدم،👨👩👧👦👨👩👦👦
که حتی میگن وقتی میخوای بری پدر و مادرت رو ببینی، اگر راه خیلی دور هست دو روزم تو راه هستی باید بری پدر ومادرت رو ببینی👨👨👧👩👦👦
پولی که برای صله ی ارحام خرج میکنی مجدد اون پول بهت برمیگرده. 💯 اونوقت میگی ⬅️اوه برم مشهد فامیلمون عروسیشه ببینم بیام.😏
اینا چیه⁉️
اینا همش موانعی هست که شیطان القاء میکنه.
مباحث موانع رشد آقای پناهیان تحت عنوان موانع رشد. رو بخونید.
بعضی موقع مانع ها اصلا مانع نیست ما فکر میکنیم مانع هست❌.یا ما میتونیم از روش بپریم〽️، در صورتیکه نمیشه پرید این مانع رو باید برداری✔️ دورش بزن♻️ یه کاری کن ولی پشتش واینستا بگو نمیشششه. 🙄
خیلی از مسائل ما اینطوریه صورت مساله رو پاک میکنیم رومونم اینور میکنیم میگیم نه ما مشکل نداریم که دیگه.
بعد تا روتو برمیگردونی میبینی ا هنوز هستش.باماژیک بوده پاک نشده هی دستتو اینطوری کردی.
گفتیم وقتی که ما تقوا مونو رعایت بکنیم و با سرعت به سمت مغفرت خداوند بریم اون موقع ان شاالله بهره میبریم از مغفرت خداوند. 💠🕋💠
#مغفرت_خداوند مثل بخشیدن اینجا نیستش💠 غفران خداوند طوریه که یک جای خلاء رو پر میکنه. اینطور ی نیستش که ما یه کاری رو انجام بدیم مثل یه پانسمان روی یه زخم باشه اون میشه بخششهای سطحی که ما داریم.
ولی وقتی یه جایی یه برش خیلی عمیق گرفته یه بخیه میزنن،اون پرشدگی که میشه پوششی که داده میشه حالا بعضی داروها هم اومده یه پمادی میزنن که حتی جای بخیه ها هم بره یامثلا بخیه ها ذوب میشه، این اصلا معلوم دیگه نمیشه.غفران خداوند اینطوری هست.
پوشش دهنده هست. پرکننده هست.
@jalasaaat
ارسال مطلب ✅
کپی ممنوع ⛔
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :9⃣7⃣
#فصل_نهم
گفت: «با بچه های مسجد قرار گذاشتیم بعد از اذان راه بیفتیم. گفتم که، امام دارد می آید.»
یک دفعه اشک هایم سرازیر شد. گفتم: «از آن وقت که اسمت روی من افتاد، یا سرباز بودی، یا دنبال کار. حالا هم که این طور. گناه من چیست؟! از روز عروسی تا حالا، یک هفته پیشم نبودی. رفتی تهران پی کار، گفتی خانه مان را بسازیم، می آیم و توی قایش کاری دست و پا می کنم. نیامدی. من که می دانم تهران بهانه است. افتاده ای توی خط تظاهرات و اعلامیه پخش کردن و از این جور حرف ها. تو که سرت توی این حرف ها بود، چرا زن گرفتی؟! چرا مرا از حاج آقایم جدا کردی. زن گرفتی که این طور عذابم بدهی. من چه گناهی کرده ام. شوهر کردم که خوشبخت شوم. نمی دانستم باید روز و شب زانوی غم بغل کنم و بروم توی فکر خیال که امشب شوهرم می آید، فردا شب می آید...»
خدیجه با صدای گریه من از خواب بیدار شده بود و گریه می کرد. صمد رفت گهواره را تکان داد و گفت: «راست می گویی. هر چه تو بگویی قبول دارم. ولی به جان قدم، این دفعه دیگر دفعه آخر است. بگذار بروم امامم را ببینم و بیایم. اگر از کنارت جم خوردم، هر چه دلت خواست بگو.»
خدیجه اتاق را روی سرش گذاشته بود. بندهای گهواره را باز کردم و بچه را بغل گرفتم. گرسنه اش بود. آمد، نشست کنارم. خدیجه داشت قورت قورت شیر می خورد.
ادامه دارد...✒️
🔴 #زود_قضاوت_نکنیم!
💠 خانم معلمی تعریف میکرد: در مدرسه ابتدایی بودم، مدتی بود تعدادی از بچهها را برای یک سرود آماده میکردم. به نیت اینکه آخر سال مراسمی گرفته شود برایشان. روز مراسم بچهها را آوردم و مرتبشان کردم پدر و مادرها هم دعوت بودند. موقع اجرای سرود ناگهان دختری از جمع جدا شد و بجای خواندن سرود شروع کرد به حرکت جلوی جمع. دست و پا تکان میداد و خودش رو عقب جلو میکرد و حرکات عجیبی انجام میداد. بچهها هم سرود را میخواندند و ریز میخندیدند، کمی مانده بود بخاطر خندهشان هرچه ریسیده بودم پنبه شود. با خود گفتم چرا این بچه این کار رو میکنه، چرا شرم نمیکنه از رفتارش؟ این که قبلش بچه زرنگ و عاقلی بود!!رفتم روبرویش، بهش اشاراتی کردم، هیچی نمیفهمید به قدری عصبانیام کرده بود که آب دهانم را نمیتوانستم قورت دهم. خونسردی خود را حفظ کردم، آرام رفتم سراغش و دستش را گرفتم، خودش را از دستم رها کرد و رفت آن طرفتر و دوباره شروع کرد! فضا پر از خنده حاضران شده بود. مدیر هم رنگش عوض شده بود، از عصبانیت و شرم عرقهایش سرازیر بود. از صندلیش بلند شد و آمد کنارم، سرش را نزدیک کرد و گفت: فقط این مراسم تمام شود، ببین با این بچه چکار کنم؟ اخراجش میکنم. مادر این دختر هم که نزدیک من بود بسیار پرشور میخندید و کف میزد، دخترک هم با تشویق مادر گرمتر از پیش شده بود. همین که سرود تمام شد پریدم بالای سن و بازوی بچه را گرفتم و گفتم: چرا اینجوری کردی؟! چرا با رفقایت سرود را نخواندی؟! دخترک جواب داد: آخر مادرم اینجاست، برای مادرم اینکار را میکردم!! گفتم آخر ندید بَدید همه مثل تو مادر یا پدرشان اینجاست، چرا آنها اینچنین نمیکنند و خود را لوس نمیکنند؟! خواستم بکشمش پایین که گفت: خانم معلّم صبر کنید بذارید مادرم متوجه نشه، خودم توضیح میدم؛ مادر من مثل بقیه مادرها نیست، مادر من "کرولال" است، چیزی نمیشنود و من با آن حرکاتم شادی و کلمات زیبای سرود را برایش ترجمه میکردم. تا او هم مثل بقیه مادران این شادی را حس کند! این کار من رقص و پایکوبی نبود، این زبان اشاره است، زبان کرولالهاست همین که این حرفها را زد انگار مرا برق گرفت، دست خودم نبود با صدای بلند گریستم، و دختر را محکم بغل کردم!! آفرین دخترم! فضای مراسم پر شد از پچپچ و درگوشی حرف زدن و... تا اینکه همه موضوع را فهمیدند،، نه تنها من که هرکس آنجا بود از اولیا و معلمان همه را گریاند!! از همه جالبتر اینکه مدیر آمد و عنوان دانشآموز نمونه را به او عطا کرد!!! با مادرش دست همدیگر را گرفتند و رفتند، گاهی جلوتر از مادرش میرفت و برای مادرش جست و خیز میکرد تا مادرش را شاد کند.
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بچّه در #هفت سال اول آقاست امّا کسی که آقاست هر کاری دلش میخواهد باید بکند؟
💠خطوط #قرمز آزادی بچهها چیست؟
🔴 #استاد_تراشیون
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
اگر با ۵ نفر با اعتماد به نفس دوستی کنی، تو ششمین نفر خواهی شد ..🍃🌸.
اگر با ۵ نفر با هوش دوستی کنی،🍃🌸
تو ششمین نفر خواهی شد ...
اگر با ۵ نفر میلیونر دوستی کنی،
تو ششمین نفر خواهی شد ...
اگر با ۵ نفر اهل علم دوستی کنی،🍃🌸
تو ششمین نفر خواهی شد ...
اگر با ۵ نفر بیکار دوستی کنی،🍃🌸
تو ششمین نفر خواهی شد ...
اگر با ۵ نفر احمق دوستی کنی،
تو ششمین نفر خواهی شد ...🍃🌸
مراقب انتخاب همنشینهات باش که تو ششمین نفر اون جمع هستی !!!🍃🌸
💖Join👇
🍃🌸 🌸🍃
#نماز
نمازهايم اگر "نماز" بود...
موقع سفر، ذوق نمی کردم از شکسته شدنش
نمازهايم اگر نماز بود
که رکعت آخرش این قدر کیف نداشت
اگر نمازهایم نماز بود
تبدیل نمی شد به نمایش پانتومیم
برای نشان دادن آدرس شارژر گوشی
نمازهایم"نماز" نیست
اگر نمازم نماز بود
می شد پناهگاه...
می شد مرهم...
می شد شاه کلید...
خـدایا!
من از تو فقط یک چیز می خواهم.
بر من منت بگذار و کاری کن
نمازهایم نماز بشوند...🙏
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
دلایل #بی_حوصلگی خانم ها :
نزدیکی به دوران #عادت ماهیانه
دوری از همسر
زمانی که احساس تنهایی و #بی_پناهی میکنند
نیاز به #میل جنسی
نیازبه #آغوش همسرشون
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
#زن_بودن
🔷 برای زن ها خیلی سخت است که #نگران باشند و به روی خودشان نیاورند. نگران دیگران بودن یکی از روش های ابراز #علاقه از سوی زن هاست.
💌 آنها با نگرانی در مورد دیگران، عشق خود را نشان می دهند.
👈🏻 زن نمی تواند ناراحتی مردش را تحمل کند و به روی خودش نیاور.
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🌺
#برای_یک_بانو
اگر میخوای همسرت عاشقت باشه
خانومای عزیز، مردها موقعی که تحت فشار عصبی قرار میگیرن احساسشونو با خشم و عصبانیت بروز میدن.
این به معنای دوست نداشتن شما یا خشن بودن همسرتون نیست
مردها از قضاوت شدن متنفرند و از اينكه احساساتی كه به زبان میآورند بعدها بهعنوان يك مدرك جرم عليهشان استفاده شود، میترسند
آقایون محترم، شما هم توجه کنین که در وضعیت مشابه خانوم ها
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
💎نجاری بود که زن زیبایی داشت
که پادشاه را مجذوب خود کرده بود
پادشاه بهانه ای از نجار گرفت و حکم اعدام او را صادر کرد و گفت نجار را
فردا اعدام کنید
نجار آن شب نتوانست بخوابد .
همسر نجار گفت :
مانند هر شب بخواب .
پروردگارت يگانه است و درهای گشايش بسيار
کلام همسرش آرامشی بر دلش ايجاد کرد و چشمانش سنگين شد و خوابيد .
صبح صدای پای سربازان را شنيد.
چهره اش دگرگون شد و با نا اميدی، پشيمانی و افسوس به همسرش نگاه کرد که دريغا باورت کردم .
با دست لرزان در را باز کرد و دستانش را جلو برد تا سربازان زنجير کنند.
دو سرباز با تعجب گفتند :
پادشاه مرده و از تو میخواهيم تابوتی برايش بسازی .
چهره نجار برقی زد و نگاهی از روی عذرخواهی به همسرش انداخت .
فکر زيادی انسان را خسته می کند .
درحالی که خداوند تبارک و تعالی مالک و تدبير کننده کارهاست
ساعت زندگیت را به افق آدمهای ارزان قیمت کوک نکن
یا خواب می مانی
یا از زندگی عقب
در هر شرایطی امیدت را به خدا از دست نده و هر لحظه منتظررحمت بی کرانش باش.🌹❤️
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜