#ایده_متن
#آیینه_نویسی
همه میگویند:🗣
اگر ڪسـے را دیدے👀
و قلبتــ به تپش افتاد؛🎈
یعنـے عشقــ!❤️
ولـے من #ٺُ را ڪ میبینم،😍
قلبم آرام میشود...☺️
💙❣💙
❣ @hamsar_ane
#بدون_تو_هرگز
#قسمت74
نويسنده:شهید سيد طاها ايمانی
🌹قسمت هفتاد و چهارم: متاسفم
🍃حرفش که تموم شد ... هنوز توی شوک بودم ... 2 سال از بحثی که بین مون در گرفت، گذشته بود ... فکر می کردم همه چیز تموم شده اما اینطور نبود ...
🍃لحظات سختی بود ... واقعا نمی دونستم باید چی بگم ... برعکس قبل ... این بار، موضوع ازدواج بود ...
🍃نفسم از ته چاه در می اومد ... به زحمت ذهنم رو جمع و جور کردم ...
- دکتر دایسون ... من در گذشته ... به عنوان یه پزشک ماهر و یک استاد ... و به عنوان یک شخصیت قابل احترام ... برای شما احترام قائل بودم ... در حال حاضر هم ... عمیقا و از صمیم قلب، این شخصیت و رفتار جدیدتون رو تحسین می کنم ...
🍃نفسم بند اومد ...
- اما مشکل بزرگی وجود داره که به خاطر اون ... فقط می تونم بگم ... متاسفم ...
🍃چهره اش گرفته شد ... سرش رو انداخت پایین و مکث کوتاهی کرد ...
- اگر این مشکل ... فقط مسلمان نبودن منه ... من تقریبا 7 ماهی هست که مسلمان شدم ... این رو هم باید اضافه کنم ... تصمیم من و اسلام آوردنم ... کوچک ترین ارتباطی با علاقه من به شما نداره ... شما همچنان مثل گذشته آزاد هستید ... چه من رو انتخاب کنید ... چه پاسخ تون مثل قبل، منفی باشه ... من کاملا به تصمیم شما احترام می گذارم ... و حتی اگر خلاف احساس من، باشه ... هرگز باعث ناراحتی تون در زندگی و بیمارستان نمیشم ...
🍃با شنیدن این جملات شوک شدیدتری بهم وارد شد ... تپش قلبم رو توی شقیقه و دهنم حس می کردم ... مغزم از کار افتاده بود و گیج می خوردم ... هرگز فکرش رو هم نمی کردم ... یان دایسون ... یک روز مسلمان بشه
🎯 ادامه دارد...
❣ @hamsar_ane❣
#بانوجان
#خانوم_خونه_باید_بدونه...
همسرت رو سه جا میتونی بشناسی :
1. ﺗﻮی ﺟﻤﻌﯽ ﮐﻪ ﺟﻨﺲ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺑﺎﺷﻪ
2. ﺗﻮی ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ خونواده اش ﺑﺎﺷﻦ
3. توی جمعی که بهترین دوستاش هستن
ﺍﮔﻪ ﺗﻮی ﺍﯾﻦ 3 ﺟﺎ تنھا نموندی بهترین رفیقته!!
یه حالت چهارم ھم تبصره میزنیم:
توی شادی هاش یه قدم برو عقب و چیزی نگو... اگه خودش جاتو خالی دید و صدات کرد بدون بهترین رفیقته..
❣ @hamsar_ane❣
#خانواده_بانشاط👨👩👧👦
🌹🎤سرکارخانم #پرتواعلم💞
#هفتاد_دومین_جلسه_همسرداری
🔵مهمترین انگیزه افراد متاهلی که به روابط نامشروع روی می آورند تجربه مجدد صمیمیت فردی و جنسی است ( چیزی که دیگه اون رو در زندگی خودشون نمی بینن).
🔵بنابراین ، جذابیت روابط نامشروع به این دلیل است که هیچ یک از طرفین، انتقاد ، سرزنش ، شکوه نمیکنند ویا به اصطلاح نق نمی زنند.
پس اگه در روابط زناشویی ، سرزنش ها و دیگر رفتارهای مخرب نباشند نیازی به ایجاد رابطه نامشروع احساس نمی شود و این روابط اصلا شروع نمیشود.
✅ نشانه خیانت مرد
❌دیگه در خانه حرف نمیزند و یا بسیار کم حرف شده است
❌با شما به سردی برخورد کرده
❌ احساسات شما را بی معنی میداند و دیگه حرفهای عاشقانه نمیزنند.
✅ کلمات هشدار دهنده خیانت:
❌ ولم کن
❌خفه ام کردی
❌ نمیزاری نفس بکشم
❌ و .....
🔵ازدواجی که زن و شوهر با هم مرتبا ارتباط کلامی یا جنسی نداشته باشند (گروه دونفره بسازید)و زن و شوهر حضور دیگری را در خانه عادی تلقی کند باید منتظر اتفاقات ناگواری مثل خیانت باشند .
🔵داشتن روابط در فضای مجازی هم می تواند به راحتی عواطف و احساسات را تحریک کند و این خیانت به همسر است .
👈 تحقیقات نشان میدهد، مردی که همسرش در خانه از لباس های زیر و لباس های خواب تحریک کننده استفاده میکند ، به مراتب از ارضا جنسی بالاتری برخوردار است و احتمال خیانت او به همسرش به مراتب پایین تر است ( یادتون باشه لباس زیر و خواب خیلی مهمه)
✅حرف خودمونی:
🔵دوستای گلم اینو بدونین که برای چی شما زنه یه مرد شدید؟ مرد به چی احتیاج داشته که زن گرفته؟
❌اگه میخواست یکیو تو تیپ عادی ساده و با لباسای گشاد و نامرتب و یه آدم غر غرو ببینه که همون خانواده خودش کافی بودن که...
⭕️ پس نگین که اگه مردی بخاطر زیبایی و لباسه زن بخواد بهش خیانت کنه که مرد نیست
بیاید واقع بین باشیم.
🍃🌸
❣ @hamsar_ane❣
#هردوبدانیم
حل_اختلاف
◀️بعضی از زمانهای نامناسب برای گفتگو:
زمانی که همسرتان مشغول
انجام کاری است
👈اگر همسرتان
(چه مرد👨🏻 چه زن👩🏻) مشغول انجام کاری است؛
(مثلاً روزنامه یا کتاب خواندن،📗 حساب و کتاب کردن،💰
ظرف شستن، 🍽بچه شیر دادن🍼 یا حتی تماشای تلویزیون🖥یا هر کار دیگری)،
👈ابتدا اجازه دهید کارش تمام شود و توجه و حواسش به شما
جمع شود سپس با او صحبت کنید
و الا نتیجه ای جز دعوا و عصبانیت و... حاصل نمی شود.
❣ @hamsar_ane❣
#بدون_تو_هرگز
#قسمت75
نويسنده: شهید سيد طاها ايمانی
🌹قسمت هفتاد و پنجم : عشق یا هوس
🍃مغزم از کار افتاده بود و گیج می خوردم ... حقیقت این بود که من هم توی اون مدت به دکتر دایسون علاقه مند شده بودم... اما فاصله ما ... فاصله زمین و آسمان بود ... و من در تصمیمم مصمم ... و من هر بار، خیلی محکم و جدی ... و بدون پشیمانی روی احساسم پا گذاشته بودم ... اما حالا...
🍃به زحمت ذهنم رو جمع کردم ...
- بعد از حرف هایی که اون روز زدیم ... فکر می کردم ...
🍃دیگه صدام در نیومد ...
- نمی تونم بگم ... حقیقتا چه روزها و لحظات سختی رو گذروندم ... حرف های شما از یک طرف ... و علاقه من از طرف دیگه ... داشت از درون، ذهن و روحم رو می خورد ... تمام عقل و افکارم رو بهم می ریخت ... گاهی به شدت از شما متنفر می شدم ... و به خاطر علاقه ای که به شما پیدا کرده بودم ... خودم رو لعنت می کردم ... اما اراده خدا به سمت دیگه ای بود ... همون حرف ها و شخصیت شما ... و گاهی این تنفر ... باعث شد نسبت به همه چیز کنجکاو بشم ... اسلام، مبنای تفکر و ایدئولوژی های فکریش ... شخصیتی که در عین تنفری که ازش پیدا کرده بودم ... نمی تونستم حتی یه لحظه بهش فکر نکنم ...
🍃دستش رو آورد بالا، توی صورتش ... و مکث کرد ...
- من در مورد خدا و اسلام تحقیق کردم ... و این ... نتیجه اون تحقیقات شد ... من سعی کردم خودم رو با توجه به دستورات اسلام، تصحیح کنم ... و امروز ... پیشنهاد من، نه مثل گذشته ... که به رسم اسلام ... از شما خواستگاری می کنم ...
🍃هر چند روز اولی که توی حیاط به شما پیشنهاد دادم ... حق با شما بود ... و من با یک هوس و حس کنجکاوی نسبت به شخصیت شما، به سمت شما کشیده شده بودم ... اما احساس امروز من، یک هوس سطحی و کنجکاوانه نیست... عشق، تفکر و احترام من نسبت به شما و شخصیت شما ... من رو اینجا کشیده تا از شما خواستگاری کنم ...
🍃و یک عذرخواهی هم به شما بدهکارم ... در کنار تمام اهانت هایی که به شما و تفکر شما کردم ... و شما صبورانه برخورد کردید ... من هرگز نباید به پدرتون اهانت می کردم ...
🎯 ادامه دارد...
❣ @hamsar_ane❣
#بانوجان
#خانوم_خونه_باید_بدونه....
با مردها باید مستقیم و بدون حاشیه صحبت کنید:
👈مردها آنچه شما به زبان می آورید را میپذیرند نه آنچه در ذهنتان میگذرد و انتظار دارید متوجه آن بشود ، لذا سعی کنید در دوره شناخت منظورتان را مستقیم مطرح کنید ، بعد از دوره شناخت و زندگی قطعا دو طرف بهتر متوجه منظور یکدیگر می شوند
بعنوان مثال گاهی وقتها خانم ها اگر چه می گویند نه، اما در حقیقت پاسخشان بله است اما انتظار دارند مرد مقابل با زیرکی این بله را از زیر زبان آنها بیرون بکشد ناز کشیدن ، این سبک از انتظارات حداقل نیازمند چند ماه رابطه
است.
❣ @hamsar_ane❣
همسران موفقِ فاطمی❤💍
تاعصر فرصت دارید اگه کسی باز خواست سهیم باشه تواین #خیربزرگ😍 @Mostafaa_sadrzade ✅حتماااااااا عکساش
🚫🚫🚫🚫🚫
عزیزان دلم
۳تا از اعضای عزیز کانال که برای #اطعام_غدیر نذرکردن و مبلغی واریزکردن
لطفا بیان پی وی کار ضروری دارم
🚫🚫🚫🚫🚫
May 11
هدایت شده از همسران موفقِ فاطمی❤💍
وقتي همه چیز عالی و
خوب باشه اما نتیجه ي خوبي نداشته باشه، انگار تمام خستگی
و فشار روي آدم میمونه و برداشته نمیشه...
درسته گاهي وقت ها میگیم مهم مسیره و باید فارغ از
اینکه نتیجه چي ميشه، مسیر رو خوب بریم،
اما گاهی وقت ها نتیجه باعث میشه هرچي از مسیر لذت بردي،
دود بشه بره هوا...
حالا امیدوارم فردا و فرداها روزهای به مراتب بهتري باشن...
امروز تمرین اول رو با ده موهبت جدید انجام بده. در ابتداي روز سه موقعیت مهم رو که دوست داري
نتيجه ي عالي اي داشته باشه انتخاب کن.
فهرستي از سه چیز تهيه کن و طوري بنویس که انگار اتفاق افتادن:
از نتیجه ي عالي .... سپاسگزارم!
در طي روز به این سه
اتفاق فکر کن، چشمات و ببند و از ته قلب بگو: از نتیجه ی عالي ...
سپاسگزارم.
قبل از خواب سنگت رو در دستت بگیر و برای بهترین اتفاق روزت شکرگزار باش... (تمرین ۲)
---
--
معمولا آخرای تمرین ها که میشه، درست جايي که داریم میافتيم توي سرازيري، درست جايي که همه چیز میخواد به نتیجه برسه تعداد کساني که میمونن برای تمرین کم میشن و چه حیف... دلم میخواد همممممه ی کسایی که میشناسم و میشناسنم از این تمرینات نهایت بهره رو ببرن... 😊
•┈💫┈〰••✾🍄•🌵•🍄✾••〰┈💫┈•
#اختصاصی_کانال_همسران_موفق_فاطمی
کانال داران عزیز🌹
عذرمیخوام🙏
#کپی بدون لینک #جایزنیست⛔️
فقط #فوروارد❤️
•┈💫┈〰••✾🍄•🌵•🍄✾••〰┈💫┈•
❣ @hamsar_ane❣
#ایده متن
#آیینه_نویسی
(ویژه_شهریور)
شهریور را باید قدم زد
کوچه به کوچه ، خیابان به خیابان
شهریور را باید عاشق شد
عاشق یک نفر مثل تو
که بتواند دلگیریِ
عصرهایش را تاب آورد
باید یکی از تو داشته باشم
که دلگرمم کند به پاییز
که دلخوشم کند
به عطر خیابانهای بارانخورده
شهریور را نباید آسان رد شد
باید با خودِ تو از خانه زد بیرون
اصلاً شهریور که شد باید تو را
برداشت و برد جایی که
هیچکس تو را نبیند
و هی نگاهت کرد
باید خودم را
آمادهی عاشقانههای پاییز کنم
شهریور را باید با تو عاشقی کرد 👫
❣ @hamsar_ane❣
#خانواده_بانشاط👨👩👧👦
🌹🎤سرکارخانم #پرتواعلم💞
#هفتاد_سومین_جلسه_همسرداری
وقتی یه دل سیر با شوهرت حرف زدی
میتونی بعدش ازش تشکر کنی
مثلا :
👈🏻 ممنونم كه گوش دادي
👈🏻 حـــــالم خيلي بهتر شد
👈🏻 ممنونم كه كمكم كردی و گذاشتی حرفم را بزنم
❣ @hamsar_ane❣
#بدون_تو_هرگز
#قسمت76
نويسنده: شهید سيد طاها ايمانی
🌹قسمت هفتاد و ششم: پاسخ یک نذر
🍃اون، صادقانه و بی پروا، تمام حرف هاش رو زد ... و من به تک تک اونها گوش کردم ... و قرار شد روی پیشنهادش فکر کنم... وقتی از سر میز بلند شدم لبخند عمیقی صورتش رو پر کرد ...
- هر چند نمی دونم پاسخ شما به من چیه ... اما حقیقتا خوشحالم ... بعد از چهار سال و نیم تلاش ... بالاخره حاضر شدید به من فکر کنید ...
🍃از طرفی به شدت تحت تاثیر قرار گرفته بودم ... ولی می ترسیدم که مناسب هم نباشیم ... از یه طرف، اون یه تازه مسلمان از سرزمینی با روابط آزاد بود ... و من یک دختر ایرانی از خانواده ای نجیب با عفت اخلاقی ... و نمی دونستم خانواده و دیگران چه واکنشی نشون میدن ...
🍃برگشتم خونه ... و بدون اینکه لباسم رو عوض کنم ... بی حال و بی رمق ... همون طوری ولا شدم روی تخت ...
- کجایی بابا؟ ... حالا چه کار کنم؟ ... چه جوابی بدم؟ ... با کی حرف بزنم و مشورت کنم؟ ... الان بیشتر از هر لحظه ای توی زندگیم بهت احتیاج دارم ... بیای و دستم رو بگیری و یه عنوان یه مرد، راهنماییم کنی ...
🍃بی اختیار گریه می کردم و با پدرم حرف می زدم ...
🍃چهل روز نذر کردم ... اول به خدا و بعد به پدرم توسل کردم ... گفتم هر چه بادا باد ... امرم رو به خدا می سپارم ...
🍃اما هر چه می گذشت ... محبت یان دایسون، بیشتر از قبل توی قلبم شکل می گرفت ... تا جایی که ترسیدم ...
- خدایا! حالا اگر نظر شما و پدرم خلاف دلم باشه چی؟ ...
🍃روز چهلم از راه رسید ... تلفن رو برداشتم تا زنگ بزنم قم ... و بخوام برام استخاره کنن ... قبل از فشار دادن دکمه ها ... نشستم روی مبل و چشم هام رو بستم ...
- خدایا! ... اگر نظر شما و پدرم خلاف دل منه ... فقط از درگاهت قدرت و توانایی می خوام ... من، مطیع امر توئم ...
🍃و دکمه روی تلفن رو فشار دادم ...
✨" همان گونه که بر پیامبران پیشین وحی فرستادیم ... بر تو نیز روحی را به فرمان خود، وحی کردیم ... تو پیش از این نمی دانستی کتاب و ایمان چیست ... ولی ما آن را نوری قرا دادیم که به وسیله آن ... هر کسی از بندگان خویش را بخواهیم هدایت می کنیم ... و تو مسلما به سوی راه راست هدایت می کنی "✨
🍃سوره شوری ... آیه 52
🍃و این ... پاسخ نذر 40 روزه من بود ...
🎯 ادامه دارد...
❣ @hamsar_ane❣
#ایده_حمام
#شیطنت
#دلبری🙈
وقتی که فکر ميکنيد همسر ميره حموم با ماژيک رو کاشيا بنويسيد😊
به به آقا(اسم همسر) لختيان*
چی گفتی؟
دوست داری منم بيام
اُ اُ ...نميشه
اگه يکی بياد دم در...
اگه يکی زنگ بزنه...
سوتی ميشه...
بی خيال..
اصرار نکن ديگه..
چی کار کنم,من که نميتونم رو حرف شما حرف بزنم
و حالا(اسم خودتون) وارد ميشود
بعد ٣٠ثانيه که همسر رفت شما هم بپريد تو حموم
يه جوری بنويسيد که دور تا دور حموم از نوشتتون پر شه😉
پی نوشت:لختيان به معنی لخت ميباشد
همسری رو برخی اوقات اين جوری صدا ميکنی:ترکيب صفت+يان,ان
مثلا وقتی قهره:قهريان
خوشتيپ ميکنه:خوشتيپيان😁
❣ @hamsar_ane❣
هدایت شده از همسران موفقِ فاطمی❤💍
_ آرزوها تا زماني که #آرزو هستن
بزرگ هستن و دست نیافتني به نظر میان...
😐به محض اینکه به دست میان
و برآورده میشن میبینی که
انقدرها هم عجیب و دور از دسترس نبوده 😃
حتي در حالت بدتر بعد از مدت ها فراموش میشن... 😒
👌من مطمئنم اگر بشینیم و فکر کنیم تو زندگی تك تك ماها
از این آرزوها حداقل يكي هست...
⁉️ آرزويي که براورده شده
و به دست فراموشی سپرده شده و حتي الان از کنارش بي اعتنا عبور میکنی...
✅براي همين من میگم حتما حتما
لیست آرزوها رو بنویسید و دم دستتون باشه...
تا وقتي براورده میشن تيك بزنید 😍و همیشه و همیشه این تیك #خوشگل
جلوي چمشتون باشه و یادتون باشه آرزوتون براورده شده...
امروز تمرین اول رو مثل بيست و يك تمرین گذشته انجام بده
با ده موهبت جدید. 👍
🌹ابتداي روز، ليست ده تا از بزرگترین آرزوهات رو بردار.
یکی یکی اونها رو مرور کن و روي هر كدوم يك دقیقه تمرکز کن. 🤔
چشمات و ببند و تصور کن براورده شده، از ته قلبت همونقدر
خوشحال شو و وجودت رو سراسر از شکرگزاری کن 😍
که اگر واقعا براورده شه این کار رو میکنی...
🙂 #فهرستت رو بذار توي کیف یا
جیبت و حداقل در طول روز دوبار بهشون نگاه کن
و بخون و احساس کن واقعا بهشون رسیدی👏
قبل از خواب #سنگ_شکرگزاریت
رو تو دستت بگیر و برای بهترین اتفاق روزت سپاسگزار باش. (تمرین ۲)
--
---
🎁این تمرین واقعا اااااااا
هیجان انگیزه...
ازون تمریناس که هي سطح هورمون هاي خوشحالي🎊 و شادي رو تو وجودت میبره بالا و عميقااااااااا
احساس خوشحالي و شادماني ميكني...😊
ازون تمريناي وصف العيش نصف العيشه🙈
✅ براي ارزوهاتون سقف تعیین نکنید... تا میتونید براي ارزوهاتون بلند پرواز و دست و دل باز باشید...
مطمئن باشید چیزی از دست نمیدید...😜
#معجزه_شکرگزاري
#معجزه #انرژی_مثبت
•┈💫┈〰••✾🍄•🌵•🍄✾••〰┈💫┈•
#اختصاصی_کانال_همسران_موفق_فاطمی
کانال داران عزیز🌹 عذرمیخوام🙏
#کپی بدون لینک #جایزنیست⛔️
فقط #فوروارد❤️
•┈💫┈〰••✾🍄•🌵•🍄✾••〰┈💫┈•
❣ @hamsar_ane❣
#ایده_متن
#آیینه_نویسی
صبح
رویشِ لبخند
روی لبان توست
وقتی به چشمانِ منتظرم
پیوند می خورد 😍
😘صبحت بخیر نفسم🌹
❣ @hamsar_ane❣
📔
#بدون_تو_هرگز
#قسمت77
نويسنده: شهید سيد طاها ايمانی
🌹قسمت #آخر: مبارکه ان شاء الله
🍃تلفن رو قطع کردم ... و از شدت شادی رفتم سجده ... خیلی خوشحال بودم که در محبتم اشتباه نکردم و خدا، انتخابم رو تایید می کنه ...
🍃اما در اوج شادی ... یهو دلم گرفت ...
🍃گوشی توی دستم بود و می خواستم زنگ بزنم ایران ... ولی بغض، راه گلوم رو سد کرد ... و اشک بی اختیار از چشم هام پایین اومد ...
🍃وقتی مریم عروس شد ... و با چشم های پر اشک گفت ... با اجازه پدرم ... بله ...
🍃هیچ صدای جواب و اجازه ای از طرف پدر نیومد ... هر دومون گریه کردیم ... از داغ سکوت پدر ...
🍃از اون به بعد ... هر وقت شهید گمنام می آوردن و ما می رفتیم بالای سر تابوت ها ... روی تک تک شون دست می کشیدم و می گفتم ...
- بابا کی برمی گردی؟ ... توی عروسی، این پدره که دست دخترش رو توی دست داماد می گذاره ... تو که نیستی تا دستم رو بگیری ... تو که نیستی تا من جواب تایید رو از زیونت بشنوم ... حداقل قبل عروسیم برگرد ... حتی یه تیکه استخون یا یه تیکه پلاک ... هیچی نمی خوام ... فقط برگرد...
🍃گوشی توی دستم ... ساعت ها، فقط گریه می کردم ...
🍃بالاخره زنگ زدم ... بعد از سلام و احوال پرسی ... ماجرای خواستگاری یان دایسون رو مطرح کردم ... اما سکوت عمیقی، پشت تلفن رو فرا گرفت ... اول فکر کردم، تماس قطع شده اما وقتی بیشتر دقت کردم ... حس کردم مادر داره خیلی آروم گریه می کنه ...
🍃بالاخره سکوت رو شکست ...
- زمانی که علی شهید شد و تو ... تب سنگینی کردی ... من سپردمت به علی ... همه چیزت رو ... تو هم سر قولت موندی و به عهدت وفا کردی ...
🍃بغض دوباره راه گلوش رو بست ...
- حدود 10 شب پیش ... علی اومد توی خوابم و همه چیز رو تعریف کرد ... گفت به زینبم بگو ... من، تو رو بردم و دستتون رو توی دست هم میزارم ... توکل بر خدا ... مبارکه ...
🍃گریه امان هر دومون رو برید ...
- زینبم ... نیازی به بحث و خواستگاری مجدد نیست ... جواب همونه که پدرت گفت ... مبارکه ان شاء الله ...
🍃دیگه نتونستم تلفن رو نگهدارم و بدون خداحافظی قطع کردم... اشک مثل سیل از چشمم پایین می اومد ... تمام پهنای صورتم اشک بود ...
🍃همون شب با یان تماس گرفتم و همه چیز رو براش تعریف کردم ... فکر کنم ... من اولین دختری بودم که موقع دادن جواب مثبت ... عروس و داماد ... هر دو گریه می کردن ...
🍃توی اولین فرصت، اومدیم ایران ... پدر و مادرش حاضر نشدن توی عروسی ما شرکت کنن ... مراسم ساده ای که ماه عسلش ... سفر 10 روزه مشهد ... و یک هفته ای جنوب بود ...
🍃هیچ وقت به کسی نگفته بودم ... اما همیشه دلم می خواست با مردی ازدواج کنم که از جنس پدرم باشه ... توی فکه ... تازه فهمیدم ... چقدر زیبا ... داشت ندیده ... رنگ پدرم رو به خودش می گرفت ...
💥پایان...
❣ @hamsar_ane❣