🦋↴⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣ ‌ همیشه که نباید غر زد ! ⁣امشب میخوام از خودم ممنون باشم، بابت روزای سختی که طاقت آورد ، گذروند و همچنان میگذرونه . ‌ ╭ ╰─► @hamsarane_beheshti

💠•••••💕°°°°💕••••💠 ••قسمت ۲۰۲                             ••💠°° پناه °°💠•• با لبخند در صندلی شاگرد نشست ،سیاهی دور چشمانش را چشمانش را با کانسیلر پوشانده بود، منافذش را به لطف پرایمر تا حد زیادی محو کرده بود و با کرم پودر و رژ سرخ، به چهره بی‌رنگش رنگ و لعاب داده بود. حالا از دور شبیه تازه‌عروسی شاداب به نظر می‌رسید. کیف دستی‌اش را روی زانوانش گذاشت و لب‌هایش را بهم فشرد. روسری ساتن ابریشمی به رنگ چشمانش پوشیده بود و هارمونی زیبایی داشت. چند تار مو هم از زیر روسری بیرون انداخته بود که چندان به چشم نمی‌آمد. _خیلی دیر کردم، نه؟ ببخشید توروخدا! جوابی نشنید. فقط صدای هومی که هوفی کرد و با پایش روی پدال گاز فشرد و اتومبیل حرکت کرد. حوریا دست‌ها را در هم قلاب کرد و به ناخن‌های کوتاهش نگاه کرد. دلش می‌خواست ناخن بکارد ولی غسل، نماز و صد البته حرف مردم مانع بود. مادرش زنانی که ناخن می‌کاشتند را با زنان ناشایست یکی می‌دانست و اگر ناخن می‌کاشت، خانه به بلوا می‌افتاد. پلکی زد؛ مژه مصنوعی گذاشته بود و روی پلک‌هایش احساس سنگینی می‌کرد. به غلط کردن افتاده بود ولی دیگر برای پشیمانی دیر شده بود. اگر مژه‌ها را برمی‌داشت، میکاپش به‌هم می‌ریخت و چاره‌ای جز تحمل تا آخر شب نداشت. _میگم کاوه! هومی کشید؛ نگاهش به جلو بود و ظلمات آسمان آن‌جا را در برگرفته بود؛ ماه دیده نمی‌شد. _دوستم زینب یه سالنی رو می‌شناسه. کارشون ای بگی نگی خوبه، بد نیست... اممم... مکث کرد و چند بار آب دهان فرو داد؛ از جلب رضایتش می‌ترسید. _راستش خودمم بدم نمیاد تغییر کنم. دوستم که خیلی تعریفشو می‌کرد. گفتم اول ببینم آقامون چی میگه. اجازه میدی برم خط چشم دائم بکشم؟ پرسیدم برا نماز و اینام ایراد نداره! حالا برم؟ فرمان را چرخاند و صدای پخش را کمی بالا برد. صدای میثم ابراهیمی در ماشین پیچید. _صورت خودته، من باید اجازه بدم؟ لبش را با زبان تر کرد و به در ماشین تکیه داد تا او را بدون واسطه ببیند. _خب تو شوهرمی؛ شرع و عرف حکم می‌کنه که اجازه بگیرم! حالا برم؟! شانه بالا انداخت؛ برایش فرقی نمی‌کرد. نگاهی کوتاه به سمتش انداخت و پاسخ داد: _نمی‌دونم، دوست داری برو! لبخندی زد و در آسمان‌ها سیر کرد. _به نظرت بهم میاد؟ دستی به پشت گردنش کشید؛ پرچانگی حوریا کفرش را درآورده بود. دنده را عوض کرد. _نمی‌دونم! شاید اومد! حوریا کوتاه نیامد و دلش می‌خواست تا رسیدن به خانه حاج عمو بحث را کش دهد و حرف تمام نشود. _دوستم خط لب هم انداخته بود. اونم برم؟ تو مشکلی نداری؟ میان موهایش چنگی کشید. _کارتتو پر می‌کنم، اونم خواستی برو. به پهنای صورت لبخند زد. _وای ممنون. فقط زحمت می‌کشی فردا سر راه منم برسونی؟ هومی کشید که از سر بازش کند. تا رسیدن به مقصد حوریا چند بار تلاش کرد سر صحبت را باز کند، اما ناموفق ماند. در خانه باز شد و عطیه و زری با روی گشاده به استقبال آمدند. پیش‌تر از جمع خانوادگی گریزان بود و اکنون هم نظرش تغییر نکرده بود، ولی تیغ تیز جبر بر گرده‌اش سنگینی می‌کرد و مصلحت حکم می‌کرد مدتی دندان بر سراعصاب متشنجش بگذارد. وارد شدند. همگی در مهمان‌خانه گرد آمده بودند. ماه نسا غایب بود. برای زیارت و سیاحت به مشهد رفته بود و از این مهمانی جا مانده و میدان را به رقبا واگذار کرده بود. حاجی به پشتی گل مخملی لاجوردی تکیه داده بود و همیشه در صدر نشسته بود. فاطمه خانم برای بغل کردنش پیش آمد. 💠•••••💕°°°°💕••••💠 《 قسمت قبلی《🩵》 (این داستان مختص کانال همسران بهشتی است کپی آن اکیدا ممنوع میباشد ) •••💠•••••💕°°°°💕••••💠 °°°@hamsarane_beheshti

با این ۲ رکعت نماز هررررچی پول از خدا میخوای بگیر 😱💸 یه خونه رایگان‌هم تو بهشت نصیبت میشه🥺🤲🏻 روی تسبیح کلیک کن تا #طریقه خواندن نماز و آیاتش رو ببینی 👇🏻 🧎‍♂📿🧎‍♂📿🧎‍♂📿🧎‍♂📿 🧎‍♂📿🧎‍♂📿🧎‍♂📿🧎‍♂📿 هرکس بدنبال روزق و روزی بی‌حساب است بعد از نماز مغرب این نماز را بخواند دروازه‌های نعمت به روی او باز میشود...🤯 این نماز ۲ رکعتی رو خوندم از طرف بانک ۲۳ میلیون وجه نقد برنده شدم 😍🧲

‌🤫تکنیک قرآنی مخفی ‌ برای خانه دار شدن فقط با خواندن این آیــه 📖 👌به مدت #هفت_روز به شیوه گفته شده بخواند ...به اذن خدا برآورده می‌شود کافیه خانه ها رو لمس کنی 👇 🏚🏚🏚🏚🏚🏚🏚🏚 🏚🏚🏚🏚🏚🏚🏚🏚 باورم نمیشه خونه دار شدم😍👆

🦋↴⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣ ‌ شب بخیر به تو ⁣در شبی که برای تحمل کردن دنیایت زیادی کوچک و بی پناه و خسته ای . ‌ ╭ ╰─► @hamsarane_beheshti

🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 @Hamsarane_Beheshti 🔹🔸🔹🔸🔹🔸 دنیا همچون آینه است آینه ایی تمام قد که درونت را نشان میدهد . همه اطرافیانت کسانی هستند که تو خودت جذبشان کردی چون شبیه خودت هستند . هرگاه خواستی بفهمی خودت چطور آدمی هستی به کسانی نگاه کن که در اطرافت هستند اگر از اوضاع ناراحتی کافیست تلاش کنی تا خودت را تغییر بدهی ,آنموقع رفتار دیگران هم ناخودآگاه تغییر قابلی میکند و کسانی که درمدارت نباشند از تو دور میشوند . "تغییرات دنیایمان با تغییر درونی خودمان آغاز میشود " 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 @hamsarane_beheshti 🔹🔸🔹🔸🔹🔸

😳☝️ ایشون رو میشناسی؟ مُخترع اَبَردوا آقای اصغری هستن همون ابردوا که هزاران بیمار رو درمان کرده 😳 از کشورای دیگه برا خریدش میان ایران ✈️ صدا و سیما ازشون مستند تهیه کرده 🎥 رو لینک بزنی عضو کانالش میشی👇 https://eitaa.com/joinchat/2495742208Ca66702eb2e برای هر بیماری میتونی ازشون مشاوره بگیری☝️

🦋↴⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣ ‌ ساده ترین کار جهان این است که خودت باشی. و دشوار ترین کار جهان این است که کسی باشی که دیگران میخواهند ! ⁣ ‌ ╭ ╰─► @hamsarane_beheshti

. ⭕️از دستخطت ناراضی هستی❓😥 خطت قابل خوندن نیست❓ بخاطر دستخطت خجالت میکشی❓ 📍یه برنامه فوق العاده گذاشتم توکانال که دستخطت یکماهه خوب میشه😍👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2228551877C5630705686 💯فقط با روزی ۳۰ دقیقه تمرین‼️😉 .

دستخط دانش آموز ۱۵ ساله مون رو تو کانال سنجاق کردم،ببینید🤩👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2228551877C5630705686 .