eitaa logo
🌸 همسران خوب 🌸🇵🇸
244.7هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
🌸🍃 یک روانشناس انقلابی 🇮🇷 #محسن_پوراحمد_خمینی 💓 دریافت‌کلاسهای‌آموزشی @hamsaranclass 💓 مشاوره رایگان @hamsaranekhoub 💓 مشاوره تلفنی @moshaverehhamsaran 💓 نظرات @Manamgedayefatemeh7 💓 تبلیغات،فروشگاه‌ها😊،مشاوره حضوری و... @hamsaranrahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
😡 اگه زود از کوره در میری و عصبی می‌شی... اگه زیاد داد میزنی و ناراحت می‌شی... 😡 حتما از تسهیلات امروز بهره‌مند شوید👆👆 😍 تنها تا ساعت 24.00 امشب فرصت دارید تا از تسهیلات امروز بهره‌مند شده و وارد لینک کلاس و شوید. ☘ لینک دانلود، بالای کانال شده ☘ 🌷 اطلاعیه امروز رو 👆 حداقل برای یکی از اعضای فامیل یا دوستانتان بفرستید تا ان شاءالله افراد بیشتری بتونن از تسهیلات کلاس و بهره‌مند شوند☺️ 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
🔶️ ایده کاردستی حیوانات با رول دستمال ‌🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
پنج قورباغه در یک برکه زندگی میکردند. یک قورباغه تصمیم گرفت بپرد. سؤال: چه تعداد قورباغه باقی میماند؟ جواب: «پنج عدد!» «چرا؟» «چون تصمیم گرفتن، انجام دادن نیست.» نکته: تفاوت برنده، با بازنده، در عمل و بی‌عملی است. هرگاه کسی، طرحی را ارائه کند، می‌بینید که ده نفری قبل از او به این طرح فکر کرده‌اند. ‌🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 دیدن این کلیپ زیبا رو از دست ندید... 💠 راز موفقیت در تربیت فرزند 🎤 استاد عالی ‌🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
🔻 داستان خانه مریم و سعید 🔹 قسمت ٣۴ سلام آقااااا خوبی عزیزم؟ رسیدی الحمدلله؟ شبت بخیر... خوابهای رنگی ببینی پایین متنش هم دوتا استیکر بوس فرستاد. هنوز دو دقیقه از پیامک مریم نگذشته بود که سعید جواب داد و تو پیامکش نوشت : سلام خوشگل خانوم؛ آره الحمدالله رسیدم و الان دارم میرم حرم امام رضا برای زیارت، کاش اینجا کنارم بودی و با هم میرفتیم زیارت. ان شاءالله دعاگو هستم. شما برو بخواب که خیلی خسته شدی امروز. پایین پیامکش هم دوتا بوس و دو تا گل فرستاد. مریم نفس عمیقی کشید و این ادبیات آرامش بخش سعید انگار خستگی روز مریم رو رفع کرده بود. فردا صبح قراره عارفه بیاد خونه و درباره مشکل شوهرش و حاشیه هاش میخواد از مریم مشورت بگیره. مریم خودش رو آماده کرده که فردا و در صحبت با عارفه خیلی باید انرژی صرف کنه. چون عارفه یک خصلتی که داره اینه که در جلسه مشاوره خوب گوش میکنه و قبول میکنه که حرفهای مشاور رو انجام بده ولی بعد از شنیدن صحبت‌های مشاور، دوباره کار خودش رو میکنه و اراده ای نداره که طبق راهکارها پیش بره. از چند سال پیش تا الان مریم به عارفه چندین مرتبه گفته بود بخاطر مشکلاتی که با شوهرش داره باید "کلاس هنر زن بودن در تعامل با شوهر" رو گوش کنه... هر دفعه هم عارفه پذیرفته که این کار رو انجام بده اما در عمل حتی جلسه اول کلاس هنر زن بودن رو هم کامل گوش نداده! از وقتی که عارفه باردار بود و هنوز بچه اش به دنیا نیامده بود بهش گفته بود که کلاس تربیت کودک (از تولد تا ٩ سالگی) رو گوش کن یا اگه نمیتونی گوش کنی حتما کتابهای "منِ دیگرِ ما" نوشته ی "استاد محسن عباسی ولدی" رو بخون اما دریغ از یک صفحه خواندن کتاب! همین روحیه عارفه هست که مریم رو رنج میده و ناراحتش میکنه چون عارفه تلاش نمیکنه که این اخلاق و روحیه اش رو تغییر بده و انگار نمیخواد قبول کنه که انسان هرچقدر علم و تلاش و مهارت و توکلش بیشتر بشه طبعا شرایط رو بهتر مدیریت میکنه و حال دل او بهتر خواهد بود. آخر شبه و سعید از باب الجواد (ع) وارد صحن پیامبر اعظم (ص) شده و داره اذن دخول میخونه. اولین باری هست که سعید بعد از ازدواج با مریم تنهایی اومده مشهد. قبل از ازدواج اما خیلی با دوستان مسجد و محل به زیارت امام رضا علیه السلام مشرف شده اما از وقتی ازدواج کرد همه تلاشش این بوده که مجردی به مسافرت نره البته به غیر از ماموریت های کاری که گاها پیش میاد و مجبوره که بره... صبح شده و بچه ها یکی یکی بیدار شدن و دست و صورت نشسته مشغول بازی شدن. ساعت حدود ٨.۴۵ هست و تقریبا نیم ساعتی میشه که عارفه رسیده خونه و یک گوشه کز کرده و زل زده به گوشیش؛ معلومه که این چند روز از بس گریه کرده چشماش کاسه خون شده و خیلی مضطربه اما سعی داره وقتی با بچه ها صحبت میکنه انرژی بیشتری صرف کنه و با حالت شادی و نشاط باهاشون حرف بزنه. بچه ها هم از موقعی که کوچیک بودن رابطه خوبی با عارفه داشتن و از همون موقع او رو خاله عارفه صداش میکردن. مریم داشت تند تند وسایل صبحانه رو آماده می‌کرد که بچه ها صبحانه شون رو بخورن و زود بشینه و صحبت‌های عارفه رو بشنوه و خوب میدونست اگه عارفه حرفاش رو بزنه خیلی حالش بهتر میشه و از این وضعیت در میاد. - بچه ها بیایید سر سفره... هر کی دست و صورتش رو شسته بیاد سر سفره. نان و چای و ارده شیره و مقداری هم پنیر سر سفره بود و بچه ها یکی یکی نشستند سر سفره. مریم به عارفه تعارف کرد که عزیرم بیا صبحانه بخور اما عارفه آنقدر حالش بد بود که اصلا اشتهای خوردن چیزی رو نداشت و گفت اصلا نمیتونم بخورم... مریم خواست اولین لقمه رو داخل دهانش بذاره که یهو یادش اومد امروز سر رسید سال خمسی شون بوده و قرار بود سعید خمسشون رو دیشب محاسبه کنه و پرداخت کنه و سعید هم دیشب بخاطر حال بد مادربزرگش رفت مشهد و یادش رفت خمسشون رو پرداخت کنه... لقمه رو گذاشت توی سفره و سریع به بچه ها گفت: مامان جان یه لحظه کسی چیزی نخوره... امروز سال خمسی مون هست و فکر کنم بابا یادش رفته خمس مون رو بده، صبر کنید به بابا زنگ بزنم اول خمس رو پرداخت کنه بعدش بخوریم. فاطمه گفت: مامان اگه لقمه بگیریم هم اشکال داره؟ مريم لبخندی زد و همینطور که داشت شماره سعید رو می‌گرفت گفت نه مامان جان شما لقمه بگیر اما لقمه ت رو نخور تا بابا خمسمون رو پرداخت کنه بعدش بخور نوش جونت... سعید گوشی رو برنمی‌داشت و گویا خوابه اما بچه ها گشنه بودن و مریم مجبور بود که زنگ بزنه تا سعید بیدار بشه و تکلیف خمس رو روشن کنه. عارفه همه حواسش متوجه مریم شده و تعجب کرده که چرا مریم نه خودش لقمه ش رو میخوره و نه اجازه میده بچه ها صبحانه شون رو بخورن... ❤️ ادامه‌ دارد... نویسنده: محسن پوراحمد خمینی 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
❌❌ تو خونه لاک نمیزنید ⁉️⁉️ چون وضو میخواید بگیرید🤔 🛑 فروشگاه آرایشی 😊 یه محصول ویژه داره👇🏻 💅لاک حاوی 😎 🌊 دارای خاص💁‍♀ باورت میشه؟ مثل برچسب هم بلند میشه😍 💓 بعلاوه حدود ۲۰۰ قلم محصول آرایشی متنوع👇🏻 http://eitaa.com/joinchat/4103208991C5730366f78 فروشگاه آرایشی همسران خوب وابسته به کانال تربیتی میباشد.☺️ 💓 @hamsaranekhoob
🌸 امام صادق (عليه السلام) : إنَّ أفضَلَ ما دَعَوتُمُ اللّهَ بِالأَسحارِ، قالَ اللّهُ تَعالى: وَ بِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ بهترين زمانى كه در آن به درگاه خدا دعا میكنيد، سحرگاهان است. خداوند متعال فرموده است: و در سحرگاهان، طلبِ آمرزش میكردند. بحارالانوار، ج۸۷، ص۱۶۵ ‌🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
سلام خسته نباشید زن 24 سالم و همسرم 27 ساله هستند 6 سال پیش ازدواج کردیم و یک پسر حدودا 5 ساله داریم.. بنده با همسرم از لحاظ تعلقات عاطفی و جنسی هیچ مشکلی ندارم و الحمدلله زندگی خوبی داریم. سوالم این است که همسرم با پسرم ارتباط خوبی نداره.. بیش از حد سختگیری می کنند و موقع اشتباهات خیلی بد برخورد می کنند و کتک هم می زنند. درحالیکه پسرم خیلی بچه ارومی است و اصلا اهل بد رفتاری نیست ولی همین که مثلا یه جا ریخت و پاش کنه یازیاد صحبت کنه همسرم عصبانی میشوند. علاوه بر این حوصله بازی هم ندارند و خیلی کم پیش میاد که با بچه بازی کنند.. از یه طرفی شوخی های بدی هم با بچه می کنند مثلا می گویند تو همیشه آخری.. یا هیچی بلد نیستی بنده از این اوضاع خیلی ناراحتم و تحت فشار.. هر چقدر هم که با مهربانی و قهر کردن و روش هایدیگر ایشان را متوجه اشتباه شان کنم معذرت خواهی می کنند ولی دوباره باز همین رفتار ادامه دارد. مثل اینکه کنترل به رفتارشان ندارند. منم بعضی وقتها مجبورم جلوی بچه ایشان را تذکر بدهم یا بعضی اوقات دیگه کنترلم و دست میدهم و بیاحترامی میکنم درحالیکه اصلا اینو دوست ندارم. تقریبا اکثر دعواهامون سر این مسئله است. اصلا هم راضی به مشاوره نیستند. فقط می خواهم بپرسم که چجوری رفتار کنم که بچه کمترین آسیب ببینه و در اینده حرمت پدری براش محفوظ بمونه.. در ضمن چگونه در مقابل این رفتار ایشان صابر باشم و بعدا برای بچه جبران کنم. ببخشید که طولانی شد. ممنون. 🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob
🌷پشت سر شهيد بروجردی خيلی حرف میزدند، میگفتند ضد انقلاب و حزبيه و از اين‌جور حرفای بی‌ربط. يک‌بار آمدم بهش گفتم، ديدم به‌ هم ريخت. پيش خودم گفتم: عجب آدم بی‌جنبه‌ایه، کاش نيامده بودم چيزی بهش بگم. ازش پرسيدم: چی شده؟ رفتی تو هم؟! ناراحت شدی؟! عيب نداره، در دروازه رو اگر ببندی، در دهن مردم را نمیتوان بست. گفت: نه، ناراحت نيستم. ناراحتِ اينم که چطور اين بندگان خدا، وقت عزيزشان را صرف آدم گنهکاری مثل من میکنند و به‌ واسطه غيبت کردنِ منِ رو سياه، مرتکب گناه میشَن. من خودم رو باعثِ گناه اين‌ها میدونم...! 📚 شهید محمّد بروجردی ⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘ ‌🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ ماجرای آقایی که آنقدر به خانمش محبت نکرد تا اینکه این خانم در فضای مجازی فریب خورد...😔 ⭕️ قسمت سی و یکم 🔹 کارگاه مهارت های ارتباطی زوجین (مشهد مقدس) 🔺محسن پوراحمد خمینی، روان‌شناس 🌼 (ویژه زوجین) 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
🌷 قابل توجه مردم عزیز شهرستان گراش، استان فارس 💓 کارگاه مهارتهای تعامل با همسر 💓 🌷 با حضور : استاد (روان‌شناس و مشاور خانواده) ⏰ زمان: پنجشنبه ٧ اردیبهشت، ساعت١۶ 🏡 مکان: استان فارس، شهرستان گراش، سالن اجتماعات شوری ⭕️ ویژه عموم برادران و خواهران (رایگان☺️) 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
پیر و جوون نداره‍ !! آد‍‌م‌بایدب‍‌رای‌خ‍‌ودش‌ارزش‌قائل‌باشه‌... هرچیزی‌رو‌نبینه؛ هرچیزی‌روبه‌زب‍‌‍‌ـ‍‌ون‌نیاره‍، هرچیزی‌روگوش‌نده ..! ‌🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 دیدن این کلیپ زیبا رو از دست ندید... 💠 حجاب زن، غیرت مرد 🎤 استاد عالی ‌🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
سلام آقای پور احمد ، عیدتون مبارک، انشالله که عبادت و اطاعتتون قبول حق باشه. فرمایشات شما در رابطه ی زنا شوی بنده وشوهرم خیلی تاثیر مثبتی گذاشته همیشه دعا گوی شما هستم برای این دنیا واخرتتون دعا میکنم. حضرت علی(ع) پشت وپناه خودتون وخانوادتون همیشه باشه. 🙏 خداوند انسانهای همانند شما را در کشورمان بیشترو بیشتر کنه آمین. 💓 👆 🌸🍃 فایل صوتی کلاسهای آموزشی و مهارتی استاد پوراحمدخمینی (روان‌شناس و مشاور خانواده) 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1351418181Ccef8ee88a9 🌸🍃🌸🍃 تسهیلات ثبت نام 👇 🟥 هزینه هر کدام از این مجموعه های آموزشی ١٠٠ هزار تومان است. ١. اگر امکان پرداخت هزینه کامل کلاس را ندارید، میتوانید با احتساب 70 درصد از کلاسها استفاده کنید. ٢. هیچ عجله‌ای برای پرداخت هزینه کلاس نیست و شما میتوانید وارد لینک کلاسها شوید و از مطالب کلاس استفاده نمایید و بعدا هر وقت امکانش رو داشتید هزینه مربوطه را واریز کنید و اطلاع دهید. 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
🌸 امام حسین (علیه السلام) : مَنْ عَبَدَ اللّهَ حَقّ عِبَادَتِهِ آتاهُ اللّهُ فَوْقَ اَمَانِيهِ وَ كِفَايَتِهِ هر کس حق عبادت خدا را به جا آورد،‌خداوند بیش از حد انتظارش به او عطا میکند. 📚 بحار، ج۶۸، ص۱۸۴ ‌🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
سلام خسته نباشید همسر من خیلی دروغ میگن و این رو متوجه میشم ولی نمیدونم چه کاری انجام بدم.چندباری گفتم که از دروغ بدم میاد و شما هم هیچوقت دروغ نگید ولی بازهم دروغ میگن .خواهشمیکنم کمکم کنید .ما یکساله ازدواح کردیم و هنوز عقدیم. من ۲۳ سالمه و همسرم ۳۱ ساله 🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob
🌷تا مرا دید اشک در چشمانش حلقه زد. پسرش را خوب شناخته بود. گفت:پیکرش بدون سر به خاک سپرده شد. گفتم: به دقیقه نکشید، با ترکش توپ، سر و گردنش به کلی جدا شد، پیدا هم نشد. گفت:خواسته و دعای همیشگی محمدعلی همین بود، حتی توی وصیت نامه‌اش نوشته بود: اللهم انی اسئلک الراحة عند الموت خدایا جان دادن راحتی را نصیبم کن. آهی کشید و زیر لب چیزی زمزمه کرد که من نفهمیدم. پرسیدم: محمدعلی مصطفایی چند سالش بود؟ گفت: چهارده سال. 📚 شهید محمدعلی مصطفایی، کتاب چیدن سپیده دم ⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘ ‌🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💓 لبخندانه 😜😂 میاد پایین، میاد پایین می‌بینه خانمش شلوار خودش رو پوشیده 😂😂 🌷 همیشه لبخند مهمان زندگی شما☺️ ⭕️ قسمت سی و دوم 🔹 کارگاه مهارت های ارتباطی زوجین (مشهد مقدس) 🔺محسن پوراحمد خمینی، روان‌شناس 🌼 (ویژه زوجین) 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
کسی که خودسازی نداشته باشد، توان ادارهٔ سرگرمی‌هایش را هم ندارد. خودسازی یعنی مدیریت و احاطه بر رفتارها. مقدمهٔ خودسازی، داشتن برنامهٔ فکری است. ‌🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
🔻 داستان خانه مریم و سعید 🔹 قسمت ٣۵ الوووو... سلام سعید با صدای خواب آلود گوشی رو برداشت و با همون صدای ضخیم و یواش جواب مریم رو داد. - سلام آقا سعید، خواب بودی؟؟ ببخشید که بیدارت کردم. آقا سعید ما می‌خواستیم صبحونه بخوریم که یادمون افتاد امروز سر رسید سال خمسی مونه و یادت رفته پرداخت کنی... سعید همینطور که چشماش رو مالش میداد لبخندی زد و گفت: برو خیالت راحت باشه؛ همون دیشب تو حرم امام رضا [علیه السلام] خمس مون رو پرداخت کردم. مریم اول تشکر کرد و گفت دستت درد نکنه و با تعجب گفت آخه من که وسایل خونه رو محاسبه نکرده بودم که حساب کنی چطوری حساب کردی؟ سعید هم گفت : آره میدونم ولی خودم دست بالا گرفتم و خورد و خوراک باقی مونده مون رو حساب کردم و یک مبلغ اضافه هم گذاشتم روش که خیالمون راحت باشه که یه وقت کم محاسبه نکرده باشیم. مریم دوباره تکرار کرد دست شما درد نکنه خدا ان شاءالله به مال و منالت برکت بده بعد هم لبخند رضایتی زد و ادامه داد پس با خیال راحت صبحونه مون رو میخوریم... - آره بخورید نوش جونتون. - ان شاءالله رفتی حرم التماس دعا - چشم؛ محتاج دعاییم راستی کی میری دیدن عزیز؟ از حال عزیز خبر داری؟ - حال عزیز تعریفی نداره و توی بخش مراقبت های ویژه هست و فعلا ممنوع الملاقاته. - ان شاءالله بهتر میشه ما هم اینجا براش دعا میکنیم. - سلامت باشید، التماس دعا - یاعلی مریم گوشی رو گذاشت زمین و با لبخند گفت خب بچه ها بابا دیشب خمس مون رو پرداخت کرده و راحتِ راحت میتونیم صبحونه مون رو بخوریم. فاطمه هم خندید و گفت من میدونستم بابا یادش نمیره خمس بده و بعد هم شروع کرد به خوردن لقمه ای که از قبل درست کرده بود. عارفه اما همچنان در هول و ولا بود و دوست داشت مریم زودتر بیاد بشینه تا باهاش صحبت کنه و عملا از او مشورت بگیره. سریعتر از بچه ها صبحانه رو خورد و به بچه ها گفت صبحونتون رو که خوردید سفره رو جمع کنید و برید بازی کنید من میخوام چند دقیقه تو اتاق با خاله عارفه صحبت کنم. فاطمه گفت مامان منم میام پیشتون چون منم خانومم. مریم گفت نه مامان جان، اگر میخواستم بقیه باشن که نمیگفتم میخوایم تو اتاق صحبت کنیم. _ یعنی خصوصیه حرفاتون؟ _ آره عزیزم خصوصیه مریم بلند شد و دست عارفه رو گرفت و با هم رفتن توی اتاق نشستند عارفه یک نفس عمیقی کشید و با بغصی که در گلو داشت گفت مریم جان تورو خدا ببخشید من همیشه برات زحمت دارم... _ این چه حرفیه دختر جان، خیلی هم کار خوبی کردی که تشریف آوردی. ان شاءالله همه چیز درست میشه و یادت باشه خوشید هیچوقت پشت ابر نمیمونه یه دفعه عارفه بغضش ترکید و سرش رو گذاشت روی شونه مریم و با گریه گفت مریم شوهرم بهم خیانت کرده؛ خدایا من چقدر بدبختم چقدر بیچاره ام... صدای عارفه ناخواسته داشت میرفت بالا مریم دستی به سر عارفه کشید و گفت عزیزم بذار درِ اتاق رو ببندم تا راحت تر بتونیم صحبت کنیم. مریم نمی‌خواست بچه ها از موضوع و مشکل عارفه مطلع بشن و صدای اونا رو بشنون. مریم عمیقا اعتقاد داره روحیه لطیف بچه ها نباید بخاطر مشکلات احتمالی بزرگترها ضربه بخوره. حتی وقتی برای مهمانی در منزل اقوام هستند و اگر بقیه فامیل دارن سریال تماشا میکنن و یکدفعه صحنه داد و فریاد شخصیت های سریال رو نشون میده، مریم سریع حواس بچه ها رو پرت میکنه و مشغول بازی با بچه ها میشه که این صحنه های پر استرس و اضطراب رو نبینن و آرامش کودکی اونا بخاطر خود خواهی بزرگترها و اصرارشون برای دیدن سریال های خشن و... به هم نخوره. عارفه چندتا دستمال کاغذی برداشت و همینطور که داشت اشک‌هایش رو پاک می‌کرد گفت مریم جان من اصلا چنین انتظاری از شوهرم نداشتم. چرا این کار رو با من کرد؟! مریم دستش رو گذاشت روی کمر عارفه و همینطور که داشت نوازشش می‌کرد گفت ببین عارفه جان؛ کار شوهر شما به هیچوجه قابل دفاع نیست اما من الان با خودت کار دارم. اگر میگی شوهرم الان این اشتباه رو انجام داده خب عزیزم شما که سالهاست هنوز اشتباهاتت رو اصلاح نکردی. تا حالا چندبار با هم صحبت کردیم و گفتم فلان رفتار و گفتار و منش شما هم در برابر شوهرت ایراد داره؟ _ خیلی؛ آره خیلی گفتی... _ خب دختر جان چرا ایرادات اخلاقی خودت رو رفع نکردی؟ تو که اینقدر خانم خوبی هستی خب چرا نباید مهارتهای همسرداری رو تمرین کنی و شوهر و فرزند و زندگیت رو مدیریت کنی؟ _ مریم جان اینقدر منو سرزنش نکن بخدا دیگه خسته شدم. _ ببین عارفه جان، خودت منو میشناسی و میدونی که من اهل سرزنش کسی نیستم و هیچوقت اینکار رو نمیکنم چون از امام صادق (ع) روایت داریم "کسی که مؤمنی را به گناهی سرزنش کند، نمیرد تا آن گناه را انجام دهد" من دوست دارم کمکت کنم اما خواسته خودت هم خیلی مهمه... ❤️ ادامه‌ دارد... نویسنده: محسن پوراحمد خمینی 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6