💑 #تفاوتهای_زن_و_مرد:
👨🏻 #مرد:
مردها عموما قادر نیستند تا به طور همزمان روی چند مساله تمرکز کنند.
💢بنابراین، کلمه «بعدا» برای آن ها یک واژه کاملا طبیعی است که نشان میدهد
اکنون ذهنشان درگیر موضوعی دیگری است
و باید اول آن را حل و فصل کنند.
👱🏻♀️ #زن:
انجام چند کار به طور همزمان یکی از ویژگی های زنان است.
آنها به راحتی می توانند از یک کار به فعالیت دیگری سوئیچ کنند بدون اینکه در انجام هر کدام از آنها خللی ایجاد شود.
⭕️به همین خاطر است که شنیدن واژه «بعدا» برایشان حکم توهین و بی توجهی را دارد.
@hamsardarry 💕💕💕
@rahkar94 💞
❤️🍃❤️
#هردوبدانیم
اگر احساس می کنید، کسی که با او هستید درکتان نمیكند یا احساساتتان را نمیفهمد و به نیازهایتان پاسخ نمیدهد، حرف هایتان را مخفی نکنید، نیازها و هیجان های خود را با او در میان بگذارید.
شاید باز هم پاسخ مناسبی ندهد و بی تفاوت باشد، اما حداقل شما اطمینان حاصل میکنید که پیش داوری نکرده اید و به طور واضح و روشن خواسته هایتان را با او در میان گذاشته اید و اینگونه راحت تر می توانید در مورد رابطه تان تصمیم بگیرید.
این گونه رفتار کردن بهتر از انتظار برای فهمیده شدن و رنج کشیدن است.
يادتان باشد حتی صمیمی ترین دوست و یاهمسرتان هم ممکن است از آنچه در ذهن شما می گذرد بی خبر باشد...
@hamsardarry 💕💕💕
@rahkar94
هدایت شده از #ایدهمتنعشقولانه💌
#ایده_متن
#عاشقانه_های_منو_آقایی_جون_مهربونم💝💍
من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد... در
بهترین روز عمرم...روز وصال💫💍
و اما داستان عقد ما....
فیلمبردار اومد منم چادر سفیدمو سر کردمو آقایی اومد تو اتاقم دنبالم🎥
دست همو گرفتیم و از پله های اتاقم پایین اومدیم و به مهمونا سلام میگفتیم
همه خوشحال بودن و خنده رو لباشون...
من و آقایی رو مبل نشستیم کل خونمون پر مهمون بود...فامیلای من و آقایی👸
عاقد شناسنامه هامونو گرفته بود و مشغول سوال جواب از بابایی بود
که داماد چیکارست و باباش کیه و ...
منم از فرصت استفاده کردمو با لبی خندودن تر از همیشه به همه خوش آمد گفتم
همه داشتن کیف میکردن و میگفتن چقد خوشمل شدی؟؟؟👗👰
کم کم همه آماده ی برگزاری مراسم و خطبه عقد شدن...💫
چند لحظه ای من وآقایی نامحرم شدیم...چون باید عقد موقتو باطل میکرد تا عقد دائمو جاری کنه
ازم پرسید مهریه عقد دائمو گرفتی یا میبخشی؟؟
منم با کمال میل گفتم میبخشم
عاقد پرسید چندتا سکه مهرشه؟؟
بابایی گفت: 14تا سکه و یه سفر کربلا
سلام💝✨
عاقد کلی ازمون تعریف کرد و گفت احسنت!!!👏
همه ساکت شدن...عاقد شروع کرد به خوندن خطبه...😜
آجی و خواهرشوهر آخری و جاری عزیزم بالاسرمون بودن...😉
منم سوره یاسین و باز کرده بودم و قیچی رو باز و بسته میکردم....✂️
(این حرکته قیچی دسته عروس یه رسمه)
دفعه اول که گفت آیاوکیلم؟؟
حواسم نبود نزدیک بود بگم بله!!!
که خواهرشوهری گفت عروس رفته وضو بگیره...
دفعه دوم گفت رفته قرآن بخونه...📖
و اما دفعه سوم!!!!!
عروس خانوم آیا وکیلم؟؟؟؟
همه ساکت بودن منم منتظر زیرلفظی عمه خانوم بودم...
مامانیم صدام کرد:مریم؟؟؟👌
عمه خانوم بلند شدو بوسم کرد و یه ربع سکه بهم داد و منم با کمال میل گفتم:
با اجازه پدر و مادرمو بزرگترا...
همه شروع کردن به جیغ و دست...👏
عاقد گفت بله؟؟
گفتم: #بلــــــــــــــ💖ـــــــــــه
#شیرین_ترین_بله_ی_عمرمو تقدیم #بهترین_مرد_جهان کردمــــــــ...💕😍
همه جیغ و دست و...
بعدش هم حلقه دست هم گذاشتیم و عسل نوشیدیم و💍
بعدش هم کلی امضا کردیم...چمدون علوس خانومو باز کردن💍
عاقد رفت و فامیلای آقایی رفتن که خونه رو برای مراسم شب آماده کنن👏
فامیلای ما کلی بهشون خوش گذشت....
من و آقایی رفتیم تو اتاقمونو و کلی لاو ترکوندیمو باز هم خداروشکر کردیم
بخدا دیگه خیالمون راحت شده
خدایا شکرت!!!!!🙏
❤️ منتظر ایده های قشنگتون هستیم
http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1
😘😘😘😘