❤️🍃❤️
چرا شوهرم با بقیه...... 🤔🤔🤔
بعضی خانوم ها میگن چرا شوهر ما تو خونه حرف نمیزنه🤫
ولی با دیگران این همه میگه و می خنده.😂🙂🙃.
چرا واسه ما خرج نمی کنه ❌❌
ولی به دیگران که میرسه این همه دست و دلباز میشه و خیلی مثال های دیگه...🤑🤑
*یکی از مهمترین دلایلش اینه كه:
دیگران همسر شما را همیشه تایید✅✅👌 می کنند
ولی شما فقط همسرت رو تخریب مي کنی!❌❌😡😏😐
*یك خانوم باهوش نمیذاره تو تایید کردن همسرش کسی ازش سبقت بگیره🏃♀🏃♀🏃♀.
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️️
#همسرداری
☑️زنان باید بدانند که هر وقت مردی کم حرف و به لاک خود فرو می رود زیر فشار روحی است. و مساله ای دارد بادر خود فرو رفتن دنبال راه حل است
❌هرگز در این حالت به درون لاک ذهنی مرد سرک نکشد و سکوت او را بر هم نزند.
❌زن نباید با آن روشی که خودش آرام می شود در صدد آرامش مرد برآید
https://t.me/joinchat/AAAAAE0_aRimvpZzFlkA6Q
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️️
#همسرداری
☑️❌مرد هم همینطوراین اشتباه بزرگی است
☑️مرد سکوت می خواهد
👈پس سکوت را به او هدیه دهید
☑️زن دلجویی،توجه و صحبت کردن می خواهد
👈پس کنارش باشید و توجه را به او هدیه دهید
👱👩زن و مرد باید بدانند با روش های متفاوتی از یکدیگر دلجویی کرده و از هم حمایت و پشتیبانی کنند.
تغییرات مــــردها همیشه از درونشون شروع می شه
اما تغییرات زن ها همیشه از بیرونشونه
👈اولین کاری که یک زن در زمان غصّه خوردن انجام ميده،عوض کردن ظاهرشه.
https://t.me/joinchat/AAAAAE0_aRimvpZzFlkA6Q
@hamsardarry 💕💕💕
15.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️🍃❤️
حل اختلافات زناشویی
مهارتهای آرامش رفتاری در زندگی زناشویی
#حجت_الاسلام_والمسلمین_تراشیون
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
سبک زندگی اسلامی همسران
#فنجانی_چای_باخدا ✨🍮🍮 #قسمت_71 سرگردانتر از مسافری راه گم کرده در کویر بودم. کاش دنیا یک روزاسترا
#فنجانی_چای_باخدا ✨🍮🍮
#قسمت_72
رو به رویم، روی زمین نشست
(از نظرمن نفرت، نوعی ترسِ گریم شده ست..
ترس هم که تکلیفش معلومه..
باید جفت پا پرید وسطش
باید حسش کرد..
اونوقتِ که خدا شیرین تر از این چایی میشه..)
راست میگفت..
من از خدا میترسیدم..
از او و کمرِ همتش برای نابودیِ زندگیم..
با انگشتان دستش بازی میکرد
(گاهی.. بعضی از آدما چایی شون با طعم خدا میخورن..
بعضی ها هم.. فنجانِ چایِ شونو با خودِ خدا..)
حرفهایش عجیب، اما دلنشین بود. نفسی عمیق کشید که بی شباهت به آه نبود (اما اون کسی میبره که چایی رو با طعم خدا ، مهمونِ خودِ خدا بخوره..)
شاید راست میگفت..
من از ترسِ طعمِ خدا، هیچ وقت مزه ی چای را امتحان نکردم..
سینی را با لبخندی مهربان به سمتم هل داد
(خب.. پروین خانووم منتظرن تا سینی رو خالی تحویلشون بدم..)
لقمه ای را که درست کرده بود در دهانم گذاشتم.
فنجانِ چای را به سمتم گرفت.
نمیدانم چرا؟
اما دوست داشتم
برای یکبار هم که شده امتحانش کنم..
با اکراه استکان را از دستش گرفتم.
لبخندِ مردانه اش عمیق تر شد.
جرعه ای نوشیدم
ادامه دارد..
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
✨﷽✨
🌷سلام
صبح زیباتون بخیر
در اولین روز هفته
بهترین ها را براتون آرزومندم
🌷الهی
یک هفته خیر و برکت
یک هفته موفقیت و
یک هفته پرا ز دلخوشی
و سلامتی نصیبتون بشه
🌷شروع هفته تون پربرکت
سلاااااام دوستان جااااان صبحتون بخیر 😊✋
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
http://eitaa.com/joinchat/1290403861C392649f181
@hamsardarry 💕💕💕
🌴🌹حدیث روز 🌹🌴
🌹امام على(علیه السّلام):
💰گنج هاى روزى
در گشـــــــ😊ــــــــاده رويى است.😍
📚اصول كافی: 8:23
http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
@kodaknojavan
❤️🍃❤️
#خانمها_بخوانند
👈 از رفتار مردانه، دوری کنید ‼️
⏪اصلی ترین دلایل متمایل شدن یک مرد به یک خانم
👱♀"زنانگی داشتن"اوست.
👈از مدل راه رفتنتان
👈 تا نگاه کردن
👈 و لباس پوشیدنتان
✅ همه اینها برای یک مرد مهم است
👌 و اگر هر کدام از اینها حالتی مردانه داشته باشد
❌ اصلا خوشایند نیست.
‼️مردانه رفتار کردن باعث نمی شود یک مرد احساس راحتی بیشتری پیدا کند
👌و کاملا برعکس جواب می دهد.
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
👈 #پرسش_و_پاسخ 👉
〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰
❓#سوال
با سلام
❗️چرابرخی دختران وپسران جوان پس از #ازدواج در انتخابشان شک وتردید می کنند؟
#پاسخ_مشاور
👇
سلام
🌟شرح مساله:یک از مسایلی که ذهن زوج های جوان رو به خودش درگیر می کنه این است که پس ازعروسی وازدواج یا مراسم عقد ،
گاهی حس میکنند کسی را که عاشقانه دوست داشتن گم کردهاند و یا او ناگهان به آدم دیگری تبدیل شده است یا شاید فکرمی کنند که از اول درباره او اشتباه کردهاند
و این چیزی نبوده که میخواستن یا حتی الان در رابطهای هستن که مدتها در انتظارش بودن، اما حالا احساس خوشبختی نمیکنن..
ادامه دارد...
#پرسش_و_پاسخ
👈 #روزهای_زوج👉
〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰
◀️نوبت مشاوره⬇️
@Yafater14
@hamsardarry 💕💕💕
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
❤️🍃❤️
❓چرا #خواستگاری پسر از دختر؟
در جامعه ما پسرها به #خواستگاری خانم ها می روند و این امر یک عرف محسوب می شود .
👈 #خواستگاری مرد به دلیل بالا بودن
زیرا #مرد
#خواهان است
و زن #خوانده؛ 😊
✍مرد #طالب است
و زن #مطلوب؛😊
⏪ فطرت مرد #طلب و #نیاز است
و فطرت زن #جلوه_وناز.😇
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
#فنجانی_چای_باخدا ✨🍮🍮
#قسمت_73
لبخندِ مردانه اش عمیق تر شد. جرعه ای نوشیدم.. مزه اش خوب بود.. آنقدر خوب که لبانم به خنده باز شد.. یعنی خدایِ مسلمانان به همین شیرینی بود؟
حسام رفت و من واماندم در شاعرانه هایش و چایی که طعم خدا میداد..
نیمه های شب صوفی تماس گرفت و با عجله اما شمرده شمرده نقشه ی فرار را برایم توضیح داد. ترسیدم (پس مادرم چی؟ اونم اینجاست ..) صوفی با لحنی نه چندان مهربان گفت که همزمان با من، فرد دیگری مادر را از چنگال حسام درمیآورد.
اما مگر حسام میتوانست به مادرم آسیب برساند..؟ نقشه ی فرار برای فردا کشیده شده بود. درست در زمانی که برای معاینه نزد پزشک میرفتم. اما صوفی این اطلاعات را از کجا آورده بود؟
باز هم حسی، گوشم را میپیچاند که حسام نمیتواند بد باشد.. و شوقی که صدای خنده های دانیال را در قلبم زمزمه میکرد.. کدام یک درست بود؟ آرامشِ حسام یا حرفهای صوفی؟ با صدایِ خنده های بلند حسام که از سالن میآمد، چشمانم را باز کردم.. کاش دیشب خورشید میمرد تا باقی مانده یِ عمرم، بی فردا میماند.. حالم بدتر از هر روز دیگر بود.
میترسیدم و دلیلش را نمیدانستم، شاید از اتفاقی که ممکن بود برای این دشمنِ نجیب بیفتد.. بی رمق از اتاق بیرون رفتم.. لیوان به دست رویِ یکی از مبلها نشسته بود. با پروین حرف میزد، میخندید، سر به سرش میگذاشت.. یعنی تمامِ اینها هنرِ بازیگریش بود؟
چقدر زندگی در وجودش وجود داشت. عطر چای آمد، مزه اش زیر زبانم تجدید شد.. کلاه به سر روی یکی از مبلها نشستم، سر به زیر سلام کرد. نمیدانم چه در ظاهرم دید که با لحنی نگران و متعجب جویایِ حالم شد. بی توجه به سوالش، جمع شده در پُلیورِ یادگار از دانیال رویِ مبل نشستم. هوا بیشتر از همیشه سرد نبود؟ (از اون صبحونه ی دیروزی میخوام..)
سعی کرد لبخندش را زیر انگشتانش مخفی کند (با چایی شیرین یا..) حرفش را کور کردم (اگه نیست، میرم اتاقم..) از جایم بلند شدم که خواست بمانم (حاج خانووم.. بی زحمت یه صبحونه ی مامان پسند حاضر کنید..) و جمله ای زیرِ لبی که به سختی شنیدم (و یه استکان چایی با طعم خدا..) چند دقیقه بعد حسام سینی به دست روبه رویم ایستاد
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕