#فنجانی_چای_باخدا ✨🍮🍮
#قسمت_شانزدهم
در فکر بودم و بی خبر از دنیای اطراف..
چند قدم بیشتر به محل تجمع نمانده بود که ناگهان به عقب کشیده شدم. از بچگی بدم می آمد کسی، بی هوا مرا به سمت خودش بکشد. پس عصبی و تقریبا ترسیده به عقب برگشتم. عثمان بود. برزخ و خشمگین (میخوام باهات حرف بزنم).
و من پیشگویی کردم متن نصیحت هایش را ( نمیام.. برو پی کارت..) و او متفاوتتر (کار مهمی دارم.. بچه بازی رو بذار کنار)
با نگاهی سرد بازوم را از دستش بیرون کشیدم و به طرف محل اجتماع رفتم.. چند ثانیه بعد دستی محکم بازوی را فشرد و متوقفم کرد ( خبرای جدید از دانیال دارم.. میل خودته.. بای) رفت و من منجمد شدم. عین آدم برفی هایِ محکوم به بی حرکتی.
با گامهای تند به سمتش دویدم و صدایش زدم.. (عثمان.. صبر کن..)
درست روبه رویش نشسته بودم، روی یکی از میزها در محل کارش. سرش پایین بود و مدام با فنجان قهوه اش بازی میکرد.
استرس، مزه ی دهانم را تلختر از قهوه ی ترک، تحویلم میداد.. لب باز کرد اما هیستریک ( میفهمی داری چیکار میکنی؟؟ وقتی جواب تماسهام و ندادی، فهمیدم یه چیزی تو اون کله کوچیکت میگذره.. چندین بار وقتی پدرت از خونه میزد بیرون، زنگ درتون زدم.. هربار مادرت گفت نیستی.. نزدیکه یه ماه کارم شده کشیک کشیدن جلوی خونتون و تعقیبت.. میدونم کجاها میری با کیا رفت و آمد داری.. اما اشتباهه.. بفهم.. اشتباه.. چرا ادای کورا رو درمیاری؟؟ که چی برادرتو پیدا کنی؟؟؟ کدوم برادر؟؟ منظورت یه جلاده بی همه چیزه؟؟؟) داد زدم (خفه شو..توئه عوضی حق نداری راجع به دانیال اینطوری حرف بزنی..) و بلند شدم..
با صدایی محکم جواب داد (بتمرگ سرجات..) این عثمانِ ترسو و مهربان چند وقت پیش نبود. خیره نگاهش کردم..
و او قاطع اما به نرمی گفت ( فردا یه مهمون داری.. از ترکیه میاد.. خبرای جالبی از الهه ی عشق و دوستیت داره.. فردا راس ساعت ۱۰ صبح اینجا باش.. بعد هر گوری خواستی برو.. داعش… النصر.. طالبان.. جیش العدل.. میبینی توام مثه من یه مسلمون وحشی هستی.. البته اگه یادت باشه من از نوع ترسوشم و تو خوونوادت مسلمونای شجاع و خونخوار.. راستی یه نصیحت، وقتی مبارز شدی، هیچ دامادی رو شب عروسیش، بی عروس نکن..)
حرفهایش سنگین بود.. اشک ریختم اما رفتم..
مهمان فردا چه کسی بود؟؟ یعنی از دانیال چه اخباری داشت که عثمان این چنین مرا به رگبار ناملایمتی اش بست.. دلم برای عثمان تنگ شده بود.. همان عثمان ترسو و پر عاطفه..
مدام قدم میزدم و تمام حرفهایش را مرور میکردم و تنها به یک اسم میرسیدم.. دانیال.. دانیال .. دانیال..
آن شب با بی خوابی، هم خواب شدم.. خاطراتِ برادر بود و شوخی هایِ پر زندگی اش..
صبح زودتر از موعد برخاستم.. یخ زده بودم و میلرزیدم.. این مهمان چه چیزی برای گفتن داشت..؟؟
آماده شدم و جلوی آینده ایستادم.. حسی دمادم از رفتن منصرفم میکرد.. افکاری افسار گسیخته چنگ میزد بر پیکره ی ذهنیاتم..
اما باید میرفتم..
چند قدم مانده به محل قرار میخِ زمین شدم.. دندانهایم بهم میخورد. آن روز هوا، فراتر از توانِ این کره ی خاکی سرد بود یا..؟؟؟
نفس تازه کردم و وارد شدم..
عثمان به استقبالم آمد. آرام ومهربان اما پر از طعنه.. ( ترسیدی؟؟!! نترس.. ترسناکتر از گروهی که میخوای مبارزش بشی، نیست..)
میزی را نشانم داد و زنی سر خمیده که پشتش به من بود..
ادامه دارد..
https://t.me/joinchat/AAAAAE0_aRimvpZzFlkA6Q
@hamsardarry 💕💕💕
#سلام_صبح_بخیر 🏴
سلام برعلےشیرخدا🖤
سلام برعدالتش🖤
سلام برمردانگےوغیرتش🖤
سلام برشب زنده داریهایش🖤
سلام برشجاعت،مظلومیت🖤
وصداقتش🖤
سلام برفرزندانش🖤
http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
@kodaknojavan
✨شڪر خدا ڪه نام
✨#علـی بر زبان ماسٺ
✨ما شیعه ایم و عشق
✨#علـی هم از آن ماسٺ
✨از #یا_علـی زبان و
✨دهان خسته ڪی شود!
✨اصلا زبان برای
✨همین در دهان ماسٺ
▪️ایام سوگواری
مولای متقیان🖤
حضرت علی (ع) تسلیت باد.🏴
http://eitaa.com/joinchat/897908738C30a1928237
@hamsardarry
❤️🍃❤️
امام علی علیه السلام:
👈با همسرت
💜 #خوش_رفتارباش💜
👈تا زندگیت
💝 #باصفاگردد.💝
@hamsardarry 💕💕💕
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
❤️🍃❤️
#تقویت_قوای_جنسی
• خربزه
• خرمای بَرنی
• زردک
• حلیم
• تخم مرغ
• پیاز
• شیر تازه با عسل
• انجیر خشک و تازه
@hamsardarry 💕💕💕
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
❤️🍃❤️
#همسرداری
👈 هر چه به نظرات همسرتان بیشتر احترام بگذارید
‼️ و از میزان کنترل وی بکاهید
✅ بیشتر احساس مردانگی می کند.
👈 ایمان و اعتماد شما به مرد زندگیتان، او را تقویت می کند
👌 و به او توان بیشتری می دهد
تا بیشتر در خدمت شما باشد.
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨امشب از آسمان باران
" انّا انزلنا " بر زمین می ریزد
امشب✨
چشمانم را با آب توبه میشویم
و کلام قرآن را در دهانم می ریزم
تا خواب ،،، چشمانم را نیازارد
بالحسین ، الهی العفو😔🙏
http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
@kodaknojavan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🙏اِن شاءَاللّٰه دعــاهاتون به
آسمــان اجابت رسیده باشه...🙏
🍃🌸سـلام
صبح زیباتون بخیر دوستان مهربون 🌸 🍃
التماس دعـا🙏
🔆امروز↯
بیست وسومین روزماه مبارڪ رمضان🌙
بر شما مبارک 🌸🍃🌸
#سلام_صبح_زیباتون_بخیر
http://eitaa.com/joinchat/897908738C30a1928237
@hamsardarry
آخرین پنجشنبه ماه مبارک رمضان 🌙
و ياد درگذشتگان 😔
🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
🙏 التماس دعا 🙏
🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
🌹آخرین پنجشنبه ماه رمضان🌹
🕊در روایات بـرای امـوات🕊
🌹بسیار مغتنم دانسته شده🌹
برای چشم انتظاران اسیران خاک 😔
با شاخه گلی،ذکر صلوات و فاتحه ای🌹
از آنها یادی کنیم 🌹🙏🌹
http://eitaa.com/joinchat/896860162C815a5bd76b
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#پیوندببن_دونفر
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله:
💕 #پسرودخټرهاےمجردخود را همسر دهید
#ڪہ_خداونداخلاق_ایشاݧ_رانیڪۅ ڪند 😊
ۅ روزیشاݧ راافزایش داده🌸
برمروّټ آنهامےافزاید.🔰
📚بحارالانوار،ج 100،ص222
✍ #کپی_فقط_با_ذکرلینک
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#همسرداری
👈اگه میخوای همسرت #عاشقت😍 باشه
✍ روزی «سه» تا «سه دقیقه» از وقتت رو بهش اختصاص بده!
⏰«سه دقیقه» اول صبح
⏱«سه دقیقه» ظهر تلفنی
🕰 و «سه دقیقه» شب قبل از خواب.
💡 توی این وقتهای «سه دقیقهای»
✍ یادش بنداز که چقدر #دوسش داری
💕 چقدر برات ارزش داره
👌و چقدر قدر کارهایی که برات میکنه رو میدونی...
✍ #کپی_فقط_با_ذکرلینک
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕