آرزو میکنم ❣
یکی باشه که باهم اینجوری باشین :❣
"به هم شبیه، ❣
به هم مبتلا، ❣
به هم محتاج"...😘😍💕❣💕
http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1
😍😍😍
#فنجانی_چای_باخدا ✨🍮🍮
#قسمت_48
خشکش زد.. چشمانش شیشه ای شد.. لبخند کنارِلبش طعمِ تلخی به کامم نشاند.
سری تکان داد، پر از بغض ( نگران نباش.. جایی که میری، خاکش رسمِ جوونه زدن یادت میده.. من.. منم همیشه دوست.. دوستت میمونم.. هر وقت احتیاج به کمک داشتی روم حساب کن..)
جوانه زدن ؟؟ آن هم در خاکی که برای زنده به گوری به سمتش میرفتم؟؟
دلم به حالِ عثمان سوخت. کاش هیچ وقت دل نمیبست، آن هم به دختری که از دل فقط اسمش را به ارث برده بود..
خیره به چشمانش سری تکان دادم و به یان پیوستم. او هم آمد و ماند، تا آخرین لحظه..
و لبخندی که در صورتش به اشکی سرکش و بغضی خفه کننده تبدیل شد..
کاش من هم معنی دوست داشتنم را میفهمیدم..
اما دریغ..
هواپیما پرید و من تپشهای ترس را در گوشم شنیدم..
بدون عثمان… بدون یان…
دل کندن از ته مانده ی آرامش زندگی برای ادای دِین٬ سختترین کار دنیا بود..و من انجامش دادم به همت یان و سکوت پر طوفانِ عثمان
مادر در تمام مسیر٬ تسبیح به دست ذکرهای مشق شده از خدایش را مرور کرد و به رسم لجبازی٬ لب از لب باز نکرد..
گاهی دلم برای صدایش تنگ میشد.صدایی که خنده های دانیال را در گوشم زمزمه میکرد..
آخ که چقدر هوسِ برادرانه هایش را داشتم٬بی توجه به صوفی و حرفهایش..
کاش آن دوست مسلمان هرگز از خیابانهای روزمره ی تنها خدای زندگیم نمی گذشت و آن را سهمی از تمام دنیا٬ برای من می گذاشت..
هر چه به ایران نزدیکتر میشدیم تپش های قلبم کوبنده تر میشد.
هنوز تصویر آن زنهای چادر مشکی به سر و آن مردهای ریش دار را به خاطر دارم.
اما..حالا بیشتر از هر زمان دیگری از این کشور می ترسیدم.
ایرانِ حال٬ قصاب تر از ایرانِ گذشته بود.. زشت تر و کریه تر..
ورود به مرزهای ایران از طریق بلندگوهای هواپیما اعلام شد.
زنان بی حجاب یک به یک روسری و شال از کیفهای شان بیرون می آورند و علی رغم میل باطنی٬ با غُر زدنهای زیر لبی و صورتهایی پر اعتراض آن را سر می کردند..
به مادر نگاه کردم. مثل همیشه روسری به سر محکم کرده بود و در سکوت٬ تسبیح می انداخت محض رضای خدایش..
حالا نوبت من بود.. بی میل٬ به اجبار و از فرط ترس..
روسری آبی رنگی که در آخرین لحظه ی خداحافظی از عثمان هدیه گرفتم را به دور سرم پیچیدم..
و الحق که دیزاینی زیبا داشت با آسمانیِ چشمانم..
ابلهانه بود.. القای تحکمانه ی افکار مذهبی٬ آن هم در عصرِ شکوفایی فکری انسان..
انگار ایرانی با فکر کردن میانه ای نداشت..
ادامه دارد...
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
✨﷽✨
سه شنبه تون عالی🌺🌸
ان شـاءالله
امروز بهترین روز🌺🌸
زندگیتون باشـه 🌺🌸
حــال خـوب
دلخـوشی فراوان 🌺🌸
رزق و بـرکت بسیار
لبریز از شـادی و آرامش🌺🌸
موفقیت پـی درپـی و
نگـاه مـهربان خــدا نصیبتون 🌺🌸
#سلام_صبح_بخیر😊🌸
http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1
@hamsardarry 💕💕💕
🌹امیرالمؤمنین علی عليه السلام:
⭕️در شگفتم از كسى كه
🐬 آفريدههاى خدا را مىبيند🕊🌈
💥و باز در وجود خدا شك میكند.
📚نهج البلاغه، حکمت ۱۲۶
http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
@kodaknojavan
❤️🍃❤️
#هنرهمسرداری
✍زیر چتر گفتگو
❓از همسرتون #سؤالات_توضیحی بپرسید!
👈و او را به گفتگو درمورد
🔰 افکار
🔰احساسات
🔰 و تمایلاتش
#تشویق_کنید.
💝آرام ومحترمانه سخن بگویید!💝
‼️القاء احساسات منفی؛ممنوع📛
@hamsardarry 💕💕💕
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
❤️🍃❤️
#سیاستهای_همسرداری
‼️شکایت به جای بیان توقعات ممنوع
👈اگر در گفت وگو با همسرتان مشکل دارید
‼️ به احتمال قوی شما توقعات تان را طرح نمی کنید
👈 بلکه به نوعی انتظارات تان را تحمیل می کنید
‼️ یا بدتر از آن، همسرتان را تهدید می کنید.
🔻اگر مرد هستید با اعمال قدرت و محرومیت های خاص
🔻و اگر زن هستید با ناآرام کردن فضای خانه یا اعمال فشارهای ناپسند مردان.
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#همسرانه
💕 زن و شوهر باید
در طول شبانه روز
⏪دقایقی را با هم ارتباط کلامی
#محبت_آمیز💕
داشته باشند . . .
@hamsardarry 💕💕💕
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
#فنجانی_چای_باخدا ✨🍮🍮
#قسمت_49
به ایران رسیدیم..با ترس از هواپیما پیاده شدم.
مادر لبخند زد.. نفس گرفت٬ عمیق..
چشمانش حرف میزد.. اما زبانش نه.. گونه هایش پر شد از مروارید و من فقط نگاهش کردم. این زن چه چیزی برای دلبستن در این خاک داشت؟
وارد سالن فرودگاه شدیم.کمی عجیب به نظر میرسد. تمیز بود و شیک..بدون حضور شتر و اسب..باتعجب به اطراف نگاه کردم. فرودگاهش که شباهتی به تصویر سازیِ اخبارهای مورد علاقه پدر نداشت.
چشم چرخاندم٬تا جایی که مردمکهایم یاری میکرد..اینجا چقدر مدل و سوپر مدل حضور داشت..شاید جشنواره بازیگران سینمایشان بود..وشاید جشنی که ثروتمندان را در اینجا جمع میکرد..
آخر دکورِ چهره و لباسِ زنان و مردان گویایِ چیزی جز یک میهمانی عظیم نبود..
با قدمهایی بهت زده از دیدن جوانانِ غرق در آرایش و وسواس در مدِل مو و پیچیده در لباسهای خوش دوخت٬آرام آرام به سمت خروجی رفتم با چمدانی در دست و مادری حیران مانده درفضا..نه… بیرون از در هم نه درشکه ای بود و نه خرابه ای..همه چیز زیبا بود٬درست مانند داخل..
ناگهان چشمم به چند زن و دختر چادر پوش افتاد..اما اصلا شبیه خاطرات کودکیم نبودند..
دو دختر جوان با روسری و کفشای رنگی که با کیفشان ستِ شده بود٬سیاهی چادر را به رخ هر بیننده ای می کشیدند
و دو زن میانسالِ همراهشان که شیک و تیره پوشی را در زیر آن پارچه ی مشکی به هر عابری متذکر می شدند..
اینجا ایران بود؟سرزمینِ زشتی و کشتار؟
شاید هواپیمایی در خاکی دیگر زمین گیر شده بود..
سوار اولین تاکسی زرد رنگ شدیم.. نمی توانستم درست فارسی صحبت کنم.
مادر هم که روزه سکوتش را نمی شکست.آدرس خانه قدیمی مان در ایران را که سالها قبل روی تکه کاغذی توسط پدر حک شده بودو به کمک یان از میان اوراقش پیدا کرده بودم٬ به پیرمرد راننده دادم..
پیرمرد نگاهی به کاغذ کرد (اوه.. اسم خیابونا خیلی وقته عوض شده..این آدرسو از کجا آوردین؟)
از درون آیینه نگاهش کردم. لغتی مناسب برای پاسخگویی نمیافتم
پیرمرد که گنگی ام را دید لبخند زد (پس شانس آوردین که گیر یه پیرمرد افتادین.. آخه جوونا که اسم قدیمی خیابونارو بلد نیستن..اما نگران نباشین من میرسونمتون..)
یعنی خیابانهای اینجا چند اسم داشت؟واین آدرس٬خاطره ای خاک خورده از گذشته بود؟
هر چه بیشتر در خیابانها دور میزدیم٬ تعجب من بیشتر میشد.
انگار تمام شهر میزبانِ میهمانانِ جشن پوش بود.پدر برای آزادیِ همین خلق شعار میداد و فریاد میکشید؟
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨
🌸ســـلام دوستان مهربانم
✨صبح چهارشنبہ تون بخیر
🌷سبدی پراز مهر و وفا
✨خرمنی سبز
🌷به پهنای جهان
✨گنجی انباشتہ
🌷از عشق نهان
✨همہ تقدیم شما 💐
✨ ، دلتون
🌸شاد و لبتون پرخنده باد
http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#سیاستهای_مردانه
🔴سخت است اما میشود گاهی هم پرخاشگر نبود!
⏪اقتدار با پرخاشگری فرق دارد.
‼️زنها از پرخاشگری مردها بدشان میآید.
⏪درست است که زنها دوست دارند دلشان به یک همسر #مقتدرگرم باشد
‼️ اما هیچ زنی نیست که بگوید:
❌«من دوست دارم شوهرم #خشن باشد!»
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕