eitaa logo
سبک زندگی اسلامی همسران
19.8هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
16 فایل
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ❤️پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله: 🍃🌹در اسلام هيچ بنايى ساخته نشد كه نزد خداوند عزّ و جلّ محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد.🌹🍃 🔴 تبلیغات و پیشنهادات «مشاوره همسرداری» http://eitaa.com/joinchat/603586571C7ac687810f
مشاهده در ایتا
دانلود
👇👇👇 مریم کفری نفسش را بیرون داد و با صدایی که سعی در کنترل آن داشت گفت: - وای حریر وای... آخه من به تو چی بگم دختر، این جا نشستی که چی بشه...ها؟ که شازده بعد دو روز از اون در لامصب بیاد تو... آخرش که چی؟ آخه اون اصلاً تو رو می بینه؟ اصلاً نمی¬فهممت... دستان لرزان او را میان انگشتان سردش گرفت و با صدایی که بی¬شباهت به ناله نبود گفت: - می¬دونم که دیوونه ¬شدم... می¬دونم که اینا همش حماقته... اما خب با این دل بیقرار که هیچی سرش نمی¬شه چی کار کنم... می دونم که اصلاً منو نمی¬بینه... اصلاً اون کجا و من کجا... اما خوب من به همین نگاه¬های دورادور هم راضیم... مریم عصبی دستانش را از لا به لای انگشتان او بیرون کشید و گفت: - بدبخت داری با خودت چی کار می کنی؟ ببین مثل میت شدی... انگشتات سرد و یخه... آخه این عشقه که تو داری... مردم هم عاشق می¬شن این خانم هم عاشق شده.... بابا دیوونه، چه جوری حالیت کنم اون تو رو... میان کلامش دوید و گفت: - تو رو خدا بسه مریم، هر چی بگی درسته، حقه اما چی کار کنم؟ نمی¬تونم... احساس می¬کنم قلبم بدون اون ضربان نداره... الان دو روزه کند می¬زنه... جون راه رفتن ندارم... من می¬دونم در حدش نیستم، می¬دونم که اون رو عرشه و من رو فرش... اما... مریم با حرص نگاهش را از او گرفت و گفت: - اصلاً به درک، مثل این که تو گوش...خَ... استغفرا...، آخه دختر خوب تو که همه چی رو می¬دونی و خودتم قبول داری چرا داری با خودت این جوری می‌کنی؟ حریر بی توجه به او از جا بلند شد و به سمت ورودی دانشگاه راه افتاد. مریم پشیمان از کلامی که به کار برده بود به دنبالش دوید و پنجه در بازویش انداخت و گفت:  @hamsardarry 💕💕💕
✨بِسْمِ‌اللّٰهِ‌الرَّحْمٰنِ‌الرَّحیٖم✨ 🌸الهے دوشنبہ ی 🌹زیبای اسفند ماهتون 🌸پراز فرکانس هاےمثبت 🌹و زیباے زندگے 🌸روز و روزگارتون،بر وفق مراد 🌹زندگیتون سبز، دلتون شاد 🌸عمرتون نیک، عاقبتتون بخیر 🌹روزتون بخیر و پراز شادے 🌸امروزتون زیبا و بی نظیر 🌸دوشــنـــبــــه تــــون قــشــنــگـــــ
❤️🍃❤️ ‼️ بعضی از آقا پسرها بعد از شنیدن جواب منفی مجددا خواستگاری میکنند که ایرادی ندارد حتی اگر مدت زمان بین دو خواستگاری کم باشد. ◀️دلایل ایراد نداشتن خواستگاری مجدد: ▫️ 1. ممکن است خواستگار شرایط مطلوب را نداشته باشد و بعد از مدتی به شرایط مناسبتری دست پیدا کرده باشد.. @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ 💑قدیم ها می گفتند « دعوا نمک زندگی است »! 🔸اما این روزها روانشناسان معتقدند جر و بحث سم زندگی است چرا که آثار مخربی بر زندگی مشترک می گذارد و توصیه می کنند زن و شوهرها تا حد امکان از انجام کارها و رفتارهایی که باعث دعوا می شود بپرهیزید. 🔸چرا که افراد زمان عصبانیت و داد و فریادهایشان حرف هایی می زنند که معمولا فکری پشتش نیست و فقط نیش و کنایه هایی است برای خالی کردن عصبانیتشان که البته باعث زخمی شدن روان همسرشان و خدشه دار شدن اعتماد او می شود و به این ترتیب آینده هر 2 طرف را تحت تاثیر قرار می دهد. @hamsardarry 💕💕💕
👌تجربه من و همسری وقتی با هم نماز میخونیم .بعد از نمازمون تسبیحات حضرت زهرا (س) رو باهم میگیم .. به صورتی که یک ذکر با انگشت من . و یک ذکر با انگشت همسرم صورت میگیره . و بیشتر اوقات هم سعی میکنیم با هم نماز بخونیم . ما باهم بحث زیاد میکنیم . بعضی اوقات هم دعوا .😕 ولی با هم عهد کردیم که بعد از دعوا هامون . اصلا جای خوابمون رو از هم جدا نکنیم . 🤐 و حتی اگه خیلی هم قهریم دست هم رو بگیریم 😅😅 بعد بخوابیم . 🌺 🍂💟🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂💟🍃🍂💟🍃🍂🌺 http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1 😍😘😍
❤️🍃❤️ تدابیر و احکام مربوط به رابطه زناشویی در ماه مبارک رمضان🌙🌷 رمضان، ماه بندگی و عبادت است اما خداوند در همین ماه بندگی هم بندگان را تکلیفی فراتر از توانشان نداده است و همسران می‌توانند بر اساس شرایط خاصی در طول روز و شب ماه رمضان، بهره لازم را از یکدیگر ببرند و رابطه جنسی داشته باشند؛ بهره‌ای که بسته به زمان، انواع و شرایط خاصی خواهد داشت. @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ - وایسا ببینم، داری کجا می¬ری؟ این بار اشک تا پشت پلک¬هایش آمد و کافی بود پلک برهم زند تا چهره¬اش بارانی شود. به سختی بغض گلویش را فرو داد و زیر لب زمزمه کرد: - خونه. - دِ... آخه خره... چرا حرف تو اون کله¬ت فرو نمی¬ره؟ نگاه پر از غمش را به او دوخت گفت: - کاش یه کم درکم می¬کردی. یه کم منو می¬فهمیدی. و بالاخره طاقت از کف داد و اجازه جاری شدن اشک¬هایش را داد. مریم پشیمان¬ از کلامش با کف دست محکم بر دهانش کوبید و گفت: @hamsardarry 💕💕💕
👇👇 بابا من غلط کردم، ببین آ...آ... اگه من دیگه چیزی بهت گفتم، نریز این اشکا رو حریر... به خدا جیگرمو خون کردی... وقتی این حال و روزت رو می¬بینم دیوونه می¬شم... و محکم او را در آغوش کشید. گرمای آغوش مریم باعث شدباشدتی بیشتر از قبل اشک بریزد... دقایقی گذشت تا کمی آرام گرفت. اما این بار مریم فین¬فین کنان در گوشش زمزمه کرد: @hamsardarry 💕💕💕
- حریر، آریا! آن چنان با شنیدن نام آریا به عقب چرخید که درد بدی را در ناحیه¬ی گردن احساس کرد. به خدا که آریا جان بود، آریا نفس بود، برای اوی بی¬نفس... و ضربان بود برای قلبی که داشت از کار می¬افتاد ... باورش نمی¬شد آریا در چند قدمی او در حال سلام و احوال¬پرسی با دوستانش است و روحش خبر نداشت در دو قدمی¬ش دختری برای دیدنش پرپر می¬زند. خبر نداشت قلبی که دو روز بود به زور می¬زد و قامتی که به زحمت سرپا ایستاد بود با دیدن او جانی دوباره گرفته است. حالا حریر با نفس¬های عمیق تند¬تند هوای حضور او را می¬بلعید. تازه می¬فهمید در این دو روز چه قدر کم آورده است. توان و نیرویی عجیب در زانوهای لرزانش احساس می¬کرد. با صدای مریم به خود آمد: - چیه عشقت و دیدی اشک و آهت تموم شد؟ بی¬اراده لبخندی بر لبانش نشست. دست او را محکم گرفت و گفت: - بیا بریم اونور. - ای بابا... معلوم هست تو چه مرگته؟... بابا این پسره همونیه که پنج دقیقه¬ی پیش داشتی براش اشک می¬ریختی. کفری لبش را به دندان گزید و با تحکم گفت: @hamsardarry 💕💕💕
💎حالا وقتشه کیف و کفشتو ست کنی❤️ 👢خرید کفش به قیمت 😱 🏖اینجا جزیره ی کیف و کفشه😍 🔥بیا ببین چه خبره؟؟🔥 ✅از و بودن کفش و کیف های این کانال نگم برات اصلا نمیدونی کدوم رو انتخاب کنی😭 💯ما اینجا بهت کمک میکنیم رو داشته باشی☺️ https://eitaa.com/joinchat/3636265516Cd424acf4dd