👇
ببین اینی که دل دختره رو برده کیه!...
وگرنه تو خودت تو محل کم خاطر خواه نداری که این دختره اینجوری زده تو پرت...
باید ببینی این پسره کیه و چیکاره است ...
با غم و غصه که نمیشه دل کسی رو به دست آورد...
برو دنبالش...
نکنه خدای نکرده گول کسی رو خورده باشه...
علیرضا مستقیم نگاهش می کرد... این حسن با وجود جثه ریزه میزه اش بیشتر از او عقلش کار می کرد...
ان قدر در احساساتش غرق شده بود که نمی توانست از عقل و منطقش فرمان بگیرد..
اما حالا با شنیدن حرف های حسن تازه می فهمید هنوز راهی هست...
هنوز حریر تمام نشده بود...
باید کاری می کرد...
با صدای حسن به خود آمد...
-هر موقع لازم شد منم کمکت می کنم...
باید یه جوری برنامه ریزی کنیم که اوستا نفهمه...
@hamsardarry 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨بِسْمِاللّٰهِالرَّحْمٰنِالرَّحیٖم✨
🌸اين صبح شورانگيزِ مست
🌿صبح طرب خيزي كه هست؛
🌸آئينهي مهر خداست
🌿يك جلوه از آئينههاست...
🌸برخيز و در آئينهها
🌿لبخند را آغاز كن
🌸خورشيد روز آورده است
🌿در را به رويش باز كن...
🌸سلام صبح آخر هفته تون
🌿سرشار از مهربانی و سلامتی
http://eitaa.com/joinchat/896860162C815a5bd76b
✨امام موسی کاظم علیه السلام
🌱اِستَحیو ُامِن اللهِ فی سَرائِرکُم کما تَستَحیو ُنَ مِنَ النّاسِ فی عَلانِیَتِکُم🌱
❇️همان گونه که درظاهرازمردم حجب وحیا میکنید
درخلوت ونهان نیزازخدا شرم داشته باشید.🔶
📚بحار،ج۷۸،ص ۳۰۹
💐بزم ما را باز آمد عالم آرایى دگر
💐کزقدومش بزم ماگردیده سینایى دگر
💐قرنها بگذشته ازموسى و شرح رود نیل
💐آمده اینک به فتح نیل موسایى دگر
🎊میلاد باب الحوائج امام موسی کاظم
علیـه السلام مبارک💐
http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
❤️🍃❤️
🔴اشتباهات مخرب در ازدواج
۱_نشانههای هشداردهنده مشکلات بالقوه را نادیده میگیریم.😵💫«الف»
چیزی را از فرد مقابل خود میبینیم اما از آن چشمپوشی میکنیم که می تواند به دلائل زیر باشد:
الف_ مسائل را کماهمیت جلوه میدهیم🤏
«آنقدر هم که میگویند مواد مصرف نمیکند»
«آنقدرها هم آدم خشمگینی نیست!»
ب_ کارهای او را توجیه میکنیم👍
«چون استرس کاریِ زیادی دارد، فعلاً مواد مصرف میکند».
«چون کودکیِ بدی داشته، زود عصبانی میشود ولی آدم خوبی است».
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
❤️همسرعزیرم
خواستم بهت بگم من انقدر تورو دوست دارم که حاضرم تو همیشه خوشحال تر از من باشی..
من انقدر تورو دوست دارم که میخوام همیشه همه چیزای خوب مال تو باشه...
من انقدر تورو دوست دارم که دوست دارم همیشه تو بیشتر از من بخندی...
من انقدر تورو دوست دارم که میخوام حتی اگه من ناراحت باشم تو به جاش خوشحال باشی...
من انقدر تورو دوست دارم که آرزو میکنم همیشه واسه تو همه چی راحت باشه حتی اگه من سختی بکشم..
خواستم بهت بگم که بدونی من تورو حتی از خودمم بیشتر دوست دارم..
ممنونمازتمردزندگیم😍
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
آقایهمسر
چهار نیاز روحی یک زن را میدانی ؟
۱_ عشق : دوست دارم را بشنود
۲_ توجه : در شلوغ ترین لحظه ها یادش کنی
۳_ محبت : زمان نگاه کردن به او لبخند بزنی
۴_ قدردانی : در حضور سایرین از او تشکر کنی
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#مهارتهمسرداری
🧐حق به جانب بودن😏
وقتی طرف مقابل به شما میگوید که حق با شما نیست به حرف های او گوش نمیدهید😵
در چنین حالتی برای اجتناب از هرگونه پیشنهاد (مبنی براینکه شما در اشتباه هستید) ممکن است؛ دروغ بگویید، داد بزنید،
بحث را عوض کنید، توجیه کنید، طعنه بزنید، دلیل تراشی کنید، متهم کنید یا در غیر اینصورت انتقاد کنید.🤦♂
مریم درمورد دریافت اخطار قبض گاز به احسان تذکر میدهد، اما احسان این حرف اورا انتقاد تلقی کرده و شروع به دادوفریاد میکند.احسان اصلا احساس اضطراب مریم را در مورد دریافت اخطار نشنیده است.🙍♀
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#مهارتهمسرداری
🔴"آسیبهایی که آقایان به رابطه میزنند!"
۲- وقت آن است که مسئولیت تمام رفتارهایتان را بپذیرید.
شما خودتان انتخاب میکنید که مشروب بنوشید
خیانت کنید
یا کار نکنید.
👈 به جای اینکه دیگران را سرزنش کنید
با خودتان روراست باشید و خودتان را کنترل کنید.
@hamsardarry 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️🍃❤️
🎙 کلیپ
😍 تقویت مهارت زناشویی خانواده
«خدمت همسرم وظیفشه
❓ چرا باید تشکر کنم؟»
#استادعباسیولدی
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#حریری_به_عطر_یاس_پارت_90
بعد از ساعت هااخم و ناراحتی لبخند محوی روی لب هایش نشست... اصلا وقتی راهی برای رسیدن به حریر باز می شد جان به تنش می آمد و دوباره میشد همان علیرضا... همان علیرضا که همه به سرش قسم می خوردند... حسن شیرین خندید و گفت:
@hamsardarry 💕💕💕
👇
- داداش بد عاشقیا... بخند که دنیا به روت بخنده ...
لبهایش بیشتر کش آمد... انگار دوباره زنده شده بود ...
در را باز کرد و روی صندلی کنار راننده نشست.. آریا زیر چشمی نگاهش کرد و گفت:
- توی عوضی بودنت شکی نداشتم اما حالا دیگه مطمئن شدم .
لب هایش را جمع کرد و به بیرون خیره شد ... بی شک تنها و درست ترین کاری که کرده بود همین بود .. شک نداشت ... اما بهترین رفیقش را رنجانده بود ... آریا با هر دو مشت محکم روی فرمان کوبید و گفت:
- دِ لعنتی یه زری بزن دیگه ...من بهت اعتماد کرده بودم...
نفسش را بیرون داد ... جای انکار نبود ... می دانست با بازگشت پریناز، آریا می فهمد که آمدن او از کجا آب می خورد ... می دانست ... اما خودش خواسته بود ...در این یکی دو روز تنها چیزی که به فکرش رسیده بود تا مانع از عمل آریا شود بازگشت پریناز بود ..برای همین به پریناز زنگ زده بود و گفته بود اگر دست نجنباند به زودی اریا شرط مادرش را می پذیرد... حرفی از حریر نزده بود ... احتیاجی نبود .. همین که پریناز احساس خطر می کرد کافی بود ..پریناز بر می گشت و خود به خود دست و پای آریا بسته میشد...
@hamsardarry 💕💕💕