حالم مثل یک کوین اسپیسی میمونه که از اتهامات جنسی تبرئه شده ولی بانک میخواد خونه رو ازش بگیره و میلیون ها دلار بدهی بالا اورده
اما دستهاشو مشت میکنه و با بغض میگه:
من برمیگردم دوباره...
بیشتر اوقات که میام بیرون از خونه
یک یا دو تا فرشته همراه منن
بال های بلندی دارن
هر کسی از اینکه بال فرشته بهش بخوره خوشش نمیاد
نه تنها خوشگلی دردسر داره
بلکه فرشته بودن هم دردسر داره
حتی شاید واسه ی خوده من
مهم اینه که
من میدونم همراهم یک فرشته اس
و بقیه هم میدونن که فرشته ها بی گناهن