eitaa logo
همطاف
103 دنبال‌کننده
605 عکس
608 ویدیو
2 فایل
پلاکِ اینجا : 221B خیابان بیکر "نمی شود که بهار از تو سبز تر باشد"نادر ابراهیمی☕ جوونه هایی در جنونِ درخت شدن؟🌱🤍 https://daigo.ir/secret/6712439017 اگر امری بود...ما که خوشحال میشیم : ]
مشاهده در ایتا
دانلود
هنر یا بهتره بگم نوشتن آدم رو خود به خود، عاشق و غمگین ترین آدم روی کره زمین میکنه تو عاشق میشی ولی هیچ کس و هیچ چیزی نمیتونه این حجم از عشق رو به تو پاسخ بده چون دنیا طاقت و لایق این همه اش رو نداره تو غمگین میشی ولی برای چی اخه؟ حتی خودت هم نمی دونی فکر میکنی دنیا بیشترین جفا رو در حقت کرده و همینطور تو حساس تر از قبل نسبت به مشکلات میشی اما آیا واقعا تو کسی هستی که خیلی ستم دیده؟جدا مطمعنی؟از بقیه آدم های کره زمین هم باخبری؟
و حتی تاتر و بازیگری چیزی که ازت فقط همین یک درخواست رو داره که با خودت خداحافظی کنی آره..باید خودت رو رها کنی و شروع کنی به دروغ گفتن درباره کسی که اصلا اون نیستی برای همین دچار چند شخصیتی میشی و دیگه هیچکس واقعا تورو نمیشناسه و راسیاتش اعتماد کردن هم بهت سخت تر میشه تو باید تقلا کنی واسه همه ی نَبود هایی که تو باید به اونا هستی ببخشی تموم اون ریکشن ها و اتفاقات و احساسات...
خوانندگی.. اون دیگه فاجعه است😂 رسما باید درونت رو نابود کنی و آتیش بزنی که اون آه رو همه با صدای بلند بشنوند
برای کسی مثل من که چند سال با اینا دست و پنجه نرم کرد و دید فقط داره زجر میکشه فقط داره اذیت میشه و فقط داره دور تر از ادما میشه چون حالات معمولی آدمیت رو نداره و متفاوت تر میشه سخت بود که کنارشون بزارم.. سخت بود که با دنیای واقعی و کلی مسئله جدی روبرو بشم خیلی سخت واقیعتش اما به آدم حال خوب میده.. آسایش میده آسودگی میده از همه ی اون سودا ها عقل میده واسه انجام دادن کارات و حتی روبرو شدن با ادما واقعا می ارزه
غیر از اینکه یکی بیاد بگه: ببین..من با شعر زندگی می‌کنم. من اون حزن رو دوست دارم..من رها کردن این عالم و پناه بردن به یک جای دیگه رو میخوام..میخوام شعر بگم میخوام معشوقی رو وصف کنم که حتی شاید اینقدر هم زیبا نیست میخوام بسوزم و شاید این بوی سوختنم مثل رایحه چوبی که میسوزه منو یاده آرامشِ روستاهای شمال و سرسبزی می اندازه که خب این فرد هم نوش جونش ما هم شعراشو میخونیم و برای لحظاتی لذت می بریم پس دمش گرم
همطاف
جالبه همه کمال گرا به نظر میایم و همین خصوصیت شایع تو این نسل زندگی رو ازمون گرفته ولی چیکار میتونیم
خب خیلی حرف زدم؟🤓 اشکال نداره😔 اینا رو گفتم که اینو بگم.. ما یک خواسته و هدفی رو مشخص میکنیم که خیلی ارزشمنده مثلا رسیدن به آرامش ولی هر چی راه میریم انگار قرار نیست هیچوقت بهش برسیم انگار رو تردمیل وایسادیم و هر چی هم بدویم آخرش مقصد با ما آشتی نمیکنه مثل یک کشتی گیر افتادیم تو اقیانوس و تا چشم کار میکنه آبه و هر چی هم می گردیم باز جزیره رو پیدا نمی کنیم ولی آخر آخرش تو این اقیانوس یک جزیره پیدا میشه حتی اگه هزار سال طول بکشه تو بلخره پیداش میکنی و خدای من چقدر ارزششو دارهههه... چقدر این سردرگمی و این نرسیدن ها و این جون کندن هایی که بی فایده به نظر میاد بلخره به ثمر میده
مولانا میگه: دوش چه خورده ای دلا راست بگو نهان مکن چون خمشان بی گنه، روی بر آسمان مکن
باده ی خاص خورده ای نقل خلاص خورده ای بوی شراب می زند 😏خربزه بر دهان مکن