شمع آیس لته میخوام خودا😭🤏

حالا که حرف از خوردنیه بزارید یکی از فیلم های مورد علاقه ام رو پیشنهاد کنم من حسابی دوسش دارم چون حرف،حرف از غذاست و آشپزی🤌😋👩‍🍳 ....."جولی و جولیا"..... #طعم

دم یک کافه نوشته بود: " قهوه بهمون یاد داد چیزای تلخ بیدارت میکنه"

چون فعلا عاشق کتابم:

چون خیلی آدمِ "بیا کتاب هدیه بدیم" ای هستم:

ولی اینکه همه جا حرف از اربعینه بیش از حد قشنگه فرقی نمیکنه که کسی راهی کربلا شده یا نه همین که تموم وجود اطرافیان پر شده از این فکر که' آیا میرند یا نمی رند' خیلی خیلی قشنگهه

هر کانالی رو که باز میکنم هر جا که میشینیم به صحبت آخرش حرف از اربعینه و کربلا وامام حسین حرف از رفتن و نرفتن...شدن و نشدن امّا واقیعت اینه که دقیقا همه ی اینا یعنی رفتن یعنی شدن دلی که رفته و حُبّی که شدهه البته که هیچکس مُنکرِ قراری که توی بودن در کربلا حاصل میشه، نیست شخصا دو سال بی قرار و بی تاب بودم بی اغراق هر روز آرزوی بودن لحظه ای توی بین الحرمین رو داشتم و وقتی در کمال ناباوری رفتم کربلا آرومِ آروم شدم اونقدر آروم که از خودم عصبانی بودم یعنی چی؟این همه تو روضه گریه کردی و خودتو به آب و آتیش زدی ولی حالا در بی حس ترین حالت ممکن نشستی اینجا؟ این همه وصف این خاک رو شنیدی و ضجه زدی اما حالا که تو خود قتلگاهی پس چرا آروم گرفتی؟ گذشت؛تا اینکه متوجه شدم حسین تربت است و قلب ما از جنسِ او توی ایران بی قرار بودم به خاطر اینکه از یار فراق داشتم و حالا که رسیدم عراق رسیدم به مقصد رسیدم همون جایی که باید.. به هنگام زیارت و دیدار عاشق سکوت میکنه و تماشا و بله من فقط تماشا کردم نه حال نماز داشتم و نه آداب فقط تماشا کردم چرا که حالا وقت عنایت و دستی بود که خود امام بر سر زائر بکشه؛ کربلا بهشته ...و قلب اونی که دلش حسین رو میخواد تیکه ای از همون بهشت بی دریغ دعا میکنم روزیِ همه کربلا باشه و زیارتی با حضور قلب و توجه کامل ولی مواظب قلبتون باشید قلبی که بوی حسین رو بده طلاست

بعضی اوقات هم هست هر چی فکرشو میکنی ،میبینی فقط فلسفه است که میتونه ذهنتو راضی کنه