حب الحسین
•🥺•
_عطر؟!
+آری، همان ذره های کوچک ویران کننده . .
مثل وقتی که با شاخه های سبزش وارد اتاق شد
شباهتی شیرین میان لطافت وجودش با گلبرگ های سفید و لبخند زیبا و گرما بخشش با زردی غنچه ها
همان دم که عطر حضورش همچون گل در اتاق پخش میشد و مشق آرامش بر دفتر دلم میکرد
مست و مدهوش،سرشار از قرار بی قراری ها
و تو نمیدانی که مهد زیبایی و طراوت بهار درمیان ظلمت زمستان و برهنگی شاخسار و نور امید در تاریکی خفقان روزمره ها را چطور معنا میکرد با وجودش
او نرگس بود
دختر منزلگاه زمستان . . (:
اون از راهیان نور که نشد...
اربعین پارسالم که نشد..
اینم از بابا رضا که نمیطلبه
خسته شدما!به خدا که خسته شدم
هوامو داری مگه نه؟🚶🏻♂️💔
حب الحسین
اون از راهیان نور که نشد... اربعین پارسالم که نشد.. اینم از بابا رضا که نمیطلبه خسته شدما!به خدا که
به خدا مردم و زنده شدم🚶🏻♂️
تا صبح بنویسم سلسلهی «چه فرقی میکنه حضرت آقای امام حسین!؟» رو!؟
میدونی که میتونم ولی چه فرقی میکنه!؟
من
خستهام حضرت آقا
خسته به معنای واقعی.