eitaa logo
دل گفتہ'!
162 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
1.9هزار ویدیو
47 فایل
• حرفهایی از جنس دل ✨🌿 .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎🕊 انواع صبر 🕊 💎 🎥 استاد خیرآبادی 🌐 قرارگاه سایبری حضرت بی بی رقیه(س) مرکز اردبیل 🍃🍃🍃 ♡:)↷✿ @mahdiye_fatemeh
📿 عبادت علمی 🤔 چرا مهم‌ترین کار دانش‌آموزان درس خوندنه؟ 😉 هم درس بخونید، هم ثواب کنید! @mahdiye_fatemeh
... مرزِ دلم وا بوده ڪه مرزِ حرم بسته شده 💔 ♡:)↷✿ @mahdiye_fatemeh
🌹 زنان، آگاهی و رهایی از خرافات 🏴 فرازی از وصیت‌نامه‌ی امام خمینی رحمةالله «ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان... از محرومیت‌هایی که توطئه دشمنان و ناآشنایی دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتی که دشمنان برای منافع خود به دست نادانان و بعضی آخوندهای بی‌اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند، خارج نموده اند. 》 ♡:)↷✿ @mahdiye_fatemeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چون در روز فرصت نداری و دل مشغولی‌های فراوان داری، شب را به خلوت با خدا بپرداز. قیام شب نوعی سوخت و موتور محرکه برای تلاش طاقت‌فرسای روز است. وقتی پیامبر را با چنان اشتغالات روزانه‌ای به نماز شب دستور می‌دهند، معلوم می‌شود گرفتاری‌های روز، حتی اگر برای انجام وظایف کاملاً دینی مانند تعلیم و تعلم و تبلیغ دین باشد، عذر موجهی برای نپرداختن به نماز شب نیست. (مجمع البيان، ج‏۱۰، ص۵۷۱)‌ ♡:)↷✿ @mahdiye_fatemeh
هدایت شده از هیئت بی بی رقیه (س) اردبیل
4_6030490625999111868.mp3
17.93M
💠 یک آیه قرآن با ترجمه و تفسیرکوتاه "وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ" و به درگاه پروردگارتان بازگردید و در برابر او تسلیم شوید، پیش از آنکه عذاب به سراغ شما آید، سپس از سوی هیچ کس یاری نشوید! سوره زمر آیه۵۴ ▪️تفسیرکوتاه: 🔹در این آیه راه ورود در این دریای بی‌کران رحمت الهی را به همه مجرمان و گنهکاران نشان می‌دهد، می‌فرماید: "وَ أَنِیبُوا إِلی رَبِّکُمْ" 📚تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی، جلد۱۹،ص ۵۲۵ 🔹آيه‌ى قبل، از رحمت و مغفرت الهى خبر داد تا زمينه را براى بازگشت مردم فراهم كند واين آيه فرمان توبه و انابه مى‌دهد و براى آن كه ضرورت توبه و بازگشت را بيان كند،خطر عذاب را مطرح كرده است. 🔹 توبه، شرط بهره‌مند شدن از آمرزش الهى است. "يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً ... أَنِيبُوا" 🔹توبه بايد همراه با تسليم باشد وگرنه نفاق است. «أَنِيبُوا- أَسْلِمُوا» 🔹مغفرت الهى، مشروط به تسليم شدن و پيروى از دستورات الهى است. «أَسْلِمُوا» 🔹فرصت‌ها را غنيمت شمريم كه توبه پيش از آمدن عذاب، پذيرفته مى‌شود. 📚تفسیر نور،حجت الاسلام و المسلمین محسن ♡:)↷✿ @mahdiye_fatemeh
✨﷽✨ 🌱نه جلوتر از امام و نه عقب‌تر ▪️ وقتی که امام حسین بجای شروعِ اعمالِ حج، به سمتِ کربلا حرکت کردند، با واکنش‌های متفاوتِ افراد مواجه شدند: عده‌ای از امام پیش افتادند و به ایشان اعتراض کردند؛ عده‌ای دیگر به بهانه‌ی اهمیتِ حج و با این توجیه که نباید حج را ناتمام گذاشت، با امام همراه نشدند و عده‌ای هم تصمیم گرفتند بعد از حج، خود را به امام برسانند. اما در نهایت کسانی که به امام اقتدا کردند، کربلایی شدند. آنها فهمیده بودند که امام، حقیقتِ حج است و حجی که پشت کردن به امام باشد، چیزی جز گمراهی نیست. ▫️ برای رستگاری باید همراهِ امام باشیم، نه جلوتر از ایشان و نه عقب‌تر، زیرا «هرکس بر اهل بیت تقدم جوید، از دین خارج شود و هرکس از آنان عقب مانَد، سعیش باطل و نابود است و هرکس همراه آنان باشد، به آنها ملحق خواهد شد.»*۱ ▪️ اما حالا که امام زمان غایب‌اند، تکلیف ما چیست؟ خودِ امام فرموده‌اند: در نبود من به نایِبان من و راویان احادیث رجوع کنید. (۲) پس همراهی با نایبِ امام، مانندِ همراهی با امام است. بد نیست از خودمان بپرسیم تا به حال چقدر با تصمیمات نایبِ امام همراهی کرده‌ایم؟ 📚 ۱.صلوات شعبانیه ۲.کمال‌الدین، ج۲، ص۴۸۴ 📎 توجیه المسائل کربلا 💚 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 💚 ‌♡:)↷✿ @mahdiye_fatemeh
✍همه‌ می‌گویند؛ آخرِ به"کرب و بلا" می‌رسد و آغوش حسین"ع" اما من می‌گویم ؛ آخرِ طریق، آخرین پله‌ی پیوند تاریخ با آرامش است! آخرِ طریق؛ ساحلِ اقیانوسی‌ست که هر که میرسد، روی امواج آرامَش، سبک می‌شود و گِزگِز جریانِ حیات را در رگهایش حس میکند! آخر طریق ؛ نقطه‌ی بلوغ فهم بشر است ؛ 💫* امام اگر باشد ؛ دنیا آرام می‌گیرد *... امامِ زنده و تنهای ما ؛ به ما آموخت؛ برای رسیدن به اقیانوس آرام وجود تو، باید سخت نجف ـ کربلا را در درونِ خویش طی کنم! ✨طریقی از *مبداء ، تا مقصد * فکر میکنم؛ کم‌کم دنیا به فهم نزدیک می‌شود! به همان نقطه‌ی بلوغ فهمِ بشر! و این یعنی ... ما به عمودهایِ آخر نزدیک می‌شویم! آخرین عمود تاریخِ، قبل از آغوش تو... عمودی از جنس عمود ۱۴۵۲ ! امام زنده‌ی ما ؛ پای قلبمان، عجیب تاول زده! بی‌صبرانه در انتظار عمود آخریم🌟! 🍃 ‌‌ ♡:)↷✿ @mahdiye_fatemeh
🔴چرا ما هرچقدر کار خیر و نیک انجام میدهیم ؛ به مقام و درجات بالا نمیرسیم؟ ✳️ تا خودت پاک نباشی، پاک بهت نمی دهند. ظرفی که برای آب خوردن انتخاب می کنی باید پاک باشد. اگر من ظرف باطنم آلوده باشد، این توقع درستی نیست که از خدا پاکیزه بخواهم. 🔵باید با خودت قرار بگذاری به کسی پرخاش نکنی. ما زیارت می رویم، نماز جماعت می خوانیم، ماه رمضان روزه می گیریم، پس چه می شود که توفیق نداریم و پیشرفت نمی کنیم؟ 💥وقتی بررسی کنیم می بینیم ریشه تمام مشکلات زبان است. با حرف کسی را می زنیم یا غضب و پرخاش می کنیم. 🌹آیت الله بهاءالدینی می فرمودند: پرخاش، برکات زندگی را می برد. 📝کسی اول نامه خطاب به خواجه نصیر گفته بود: یا ایها الکلب ابن کلب (ای سگ، پسر سگ) فلان مسأله علمی چه طور است؟ ✨خواجه نصیر هم در جواب نوشته بود كه جواب مساله این است و در آخر نامه نوشت: 🔴اما صحبت تو درباره سگ؛ سگ حیوانی است که چهاردست و پا راه می رود و بدنش از پشم پوشیده است. من دوپا هستم و آن طور نیستم و... والسلام. تمام! ❗️نه پرخاشی نه غضبی! ما بودیم حداقل یه چیزی مینوشتیم در جوابش! ✨ یک خشم فرو خوردن، آدم را از هزار رکعت نماز زودتر به خدا می رساند. خیلی حرف بزرگی است... ✨من مومنی را می شناختم که آقا انقدر این تلخ بود،می رفت تو مسجد تمام نوافل،تمام مستحبات انجام میداد. ✳️اما خانه که می آمد انگار اژدها وارد شده! چرا در این روغن باز است؟چرا اینجا اینجوری است و... فکر می کرد خودش ملائکه است، وقتی مُرد زن و بچه اش آرام شدند. 💥اینجوری که آدم به خدا نمی رسد !هی هزار رکعت نماز بخوان بعد هم برو داد بزن؛ به هیچ جا نمیرسی! ⭐️پس باید اول باطنمان پاکیزه شود تا رشد کنیم... 🌹پیامبر صلی الله علیه و آله: بدانيد كه خشم پاره آتشى🔥 در دل انسان است. مگر چشمان سرخش و رگ هاى گردنش را (هنگام خشم) نديده اند. هر كس چنين احساسى پيدا كرد، روى زمين بنشيند. 📕منبع: پایگاه علاقمندان آیت الله فاطمی نیا 📘مفردات الفاظ قرآن ص 608 ‌‌♡:)↷✿ @mahdiye_fatemeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌 یکی از شگرد‌های شیطان شیطان دائماً ما را به شتابزدگی وادار می‌کند چون اگر آدم آرام باشد، غالباً درست تشخیص می‌دهد و دقیق عمل می‌کند. عجله پای ثابت غالب اشتباهات ماست. «استاد » ♡:)↷✿ @mahdiye_fatemeh
حبیب بن مُظاهر اسدی یکی از یاران امام حسین علیه السلام در واقعه ی کربلا بود که ۹۰ سال سن داشت. وی در روز عاشورا حدود ۷۰ تن از سپاه دشمن را کشت. حبیب بن مظاهر مردی عابد و با تقوا بود. حافظ کل قرآن کریم بود و هر شب به نیایش و عبادت خدا می‌پرداخت. به فرموده امام حسین علیه السلام در هر شب یک ختم قرآن می‌کرد. روز عاشورا در میدان نبرد، یکی از افراد دشمن به او حمله میکند و شمشیری بر فرق سر او میزند و دیگری با نیزه به او حمله میکند تا این که حبیب بن مظاهر از اسب به زمین می افتد. امام حسین علیه السلام خود را به بالین او رساندند و فرمودند: «اَحْتَسِبُ نَفْسی و حماة اَصحابی» پاداش خود و یاران حامی خود را، از خدای تعالی انتظار می‌برم. امام سجاد علیه السلام هنگام دفن شهدای کربلا، حبیب را در ده متری قبر امام حسین علیه السلام به خاک سپردند.بعدها این مرقد در داخل حرم امام حسین علیه السلام و در رواق جنوبی قرار گرفت. ♡:)↷✿ @mahdiye_fatemeh
😐 یهویی از خواب پریدم اتاق نور خاص و کمی داشت دیدم ساعت 3:30 دقیقه صبح هست داشتم به این فکر میکردم که یهویی دیدم نصف دستم تو دیواره 😰 دستمو زود از دیوار کشیدم بیرون و با ترس زیاد بش نگاه میکردم!!! دوباره دستمو تو دیوار بردم رفت داخل دیوار!!!!!!!!!!! 😳 صدای خنده شنیدم نشستم دیدم برادرم کنارم خوابیده!! از تخت بلند شدم رفتم که صداش کنم اما جوابمو نمیده! رفتم اتاق مادرم سعی کردم پدرمو بیدار کنم هرچقدر صدا زدم کسی جواب نمیده رفتم مادرمو بیدار کنم که یهو از خواب پرید!!!! خودش از خواب پرید اما بام صحبت نکرد داشت بسم‌الله الرحمن الرحيم میگفت و هی تکرار میکرد پدرمو از خواب بیدار کرد بش گفت بیدار شو بیدار شو میخوام برم از بچه ها مطمئن شم پدرم با تعجب بش جواب داد الان وقتش نیست بزار بخوابم صبح خیر میشه اما با اصرار مادرم،با تعجب بیدار شد داشتم داد میزدم پدر مادر ولی کسی جواب نمیداد!!!! لباسای مادرمو گرفتم که صدامو بشنوه اما حس نمیکرد!!! پشت سر پدر مادرم میرفتم تا رسیدم به اتاق خوابم وارد اتاق که شدن چراغ هارو روشن کردن اما فرقی واسه من نداشت چون دنیا از همون اول برام نور خاصی داشت اما تعجب کردم از چیزی که دیدم😳 جسم خودمو دیدم!!! آره جسم خودم! داشتم خودمو نگاه میکردم، من دوتا شدم؟؟ گفتم این کیه؟ چطور اینقدر شبیه منه!!؟؟ داشتم خودمو میزدم که از این خواب شوم از این کابوس بیدارشم اما بیدار نشدم پدرم گفت ؛بیا دیدی بچه ها خوابن بزار بریم اما مادرم آروم نشد رفت سمت اون کسی که جای من خواب بود گفت محمد بیدار شو محمد جوابمو بده اما اون شخص جواب نمیداد!!! بیشتر از چند بار اون کسی که شبیه من بود رو لرزوند و صدا کرد اما هیچ جوابی نمیداد! یدفه اشکای پدرم شروع کرد به ریختن پدر قوی پدر خودم که تو کل عمرم غم و اشکاشو ندیده بودم الان دارم اشکاشو میبینم 😔 جیغو دادو گریه همه جارو پر کرد،،،،،، برادرم از خواب پرید گفت چی شده؟؟؟؟ مادرم با حالت گریه و جیغو داد بش گفت برادرت مرد محمد مرد 😔در حالی که گریش خون شده بود جیغو گریه بیشتر شد رفتم پیش مادرم بش گفتم مامان گریه نکن من اینجام نگام کن!! اما کسی ج منو نمیداد 😳چراااااااااااااااااااااااااااااااااااا شروع کردم داد زدن من اینجام ببینید اما کسی جواب نمیداد شروع کردم ای خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااا ای خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااا بزار این خواب تمام شه صدایی شنیدم که داشت از دور میومد و کم کم زیاد میشد تا صدارو واضح شنیدم ((لقد کنت فی غفله من هذا فکشفنا عنک غطاءک فبصرک الیوم حدید)) یدفه دو نفر دستامو گرفتن اما آدم نبودن ترسیدم!! داشتم داد میزدم ولم کنین ولم کنید شما از کجا اومدین؟؟؟ چی میخواید؟،، گفتن ما نگهبانان تو تا قبر هستیم گفتم منکه نمردم من زندم چرا منو میبرید برا قبر ولم کنین من هم میبینم هم میشنوم هم حس میکنم با لبخند بم جواب دادن::؛ شما انسان ها عجیب هستید فکر میکنید مرگ پایان زندگی هست آیا نمیدونید زندگی که شما میکردید خواب کوتاهی بود و وقتی میمیرید این خواب تمام میشود؟؟!! اما هنوزم داشتن منو به سمت قبر میکشیدن تو راه که منو میکشیدن مردمی رو میدیدم که گریه میکردن بعضیا میخندیدند بعضیا جیغ میزدن و هر نفر باش دوتا نگهبان بود از نگهبانا پرسیدم چرا این انسانها اینطوررن؟؟ گفتن؛؛این مردم مسیر خودشونو دیدن،،بعضیا گمراه بودن حرفشونو قطع کردم گفتم یعنی میرن جهنم؟؟؟ 😳😳 گفتن؛؛بله و این هایی که میخندند میرن بهشت من زود جواب دادم::من دارم کجا میرم؟؟؟؟؟ گفتن؛؛تو یکم راه راست میرفتی توبه میکردی بعد یکم گناه میکردی وضعیتت با خودتم مشخص نبود و همینطور خواهی ماند حرفشونو قطع کردم با ترس پرسیدم،،، یعنی من میرم جهنم؟؟؟؟؟؟؟ جواب دادن؛؛::خدا رحمان و رحیمه و سفر ما طولانی، سرمو برگردوندم پدر، برادرم، عموم و کل فامیلامو دیدم منو با ی صندوق داشتن میبردن دویدم سمتشون گفتم ؛؛برام دعا کنید ؛؛ اما کسی جوابمو نداد بعضیا گریه میکردن بعضیا ناراحت بودن رفتم سمت برادرم بش گفتم داداش مواظب خودت تو دنیا باش و گول دنیا و زیباییهاشو نخور ایکاش صدای منو میشنید نگهبانایی که بام بودن منو کشیدن و بالای جسد خودم خوابوندنم پدرمو دیدم که داشت بالام خاک میریخت برادرامو دیدم که روم خاک میریخت همه روم خاک میریختن آرزو کردم ایکاش من جاشون تو دنیا بودم توبه میکردم نماز دیروز صبحمو میخوندم نماز دیروز ظهرمو میخوندم نماز دیروز مغرب و عشا رو میخوندم هرروز خدامو صدا میکردم و باش رازو نیاز میکردم هرروز توبه خودمو تجدید میکردم و پایبند تر میشدم گناهامو کاملاً ترک میکردم شروع کردم داد زدن ای مردم مواظب باشید دنیا گولتون نزنه 😔ایکاش یکی صدامو میشنید 😔 اما تو الان صدامو شنیدی!! درسته؟؟؟ پس مواظب دنیا و آخرت باش اگه دوست داشتید پخش کنید ثواب و توشه سفر آخرت میشه شاید کسی از غف
😐 یهویی از خواب پریدم اتاق نور خاص و کمی داشت دیدم ساعت 3:30 دقیقه صبح هست داشتم به این فکر میکردم که یهویی دیدم نصف دستم تو دیواره 😰 دستمو زود از دیوار کشیدم بیرون و با ترس زیاد بش نگاه میکردم!!! دوباره دستمو تو دیوار بردم رفت داخل دیوار!!!!!!!!!!! 😳 صدای خنده شنیدم نشستم دیدم برادرم کنارم خوابیده!! از تخت بلند شدم رفتم که صداش کنم اما جوابمو نمیده! رفتم اتاق مادرم سعی کردم پدرمو بیدار کنم هرچقدر صدا زدم کسی جواب نمیده رفتم مادرمو بیدار کنم که یهو از خواب پرید!!!! خودش از خواب پرید اما بام صحبت نکرد داشت بسم‌الله الرحمن الرحيم میگفت و هی تکرار میکرد پدرمو از خواب بیدار کرد بش گفت بیدار شو بیدار شو میخوام برم از بچه ها مطمئن شم پدرم با تعجب بش جواب داد الان وقتش نیست بزار بخوابم صبح خیر میشه اما با اصرار مادرم،با تعجب بیدار شد داشتم داد میزدم پدر مادر ولی کسی جواب نمیداد!!!! لباسای مادرمو گرفتم که صدامو بشنوه اما حس نمیکرد!!! پشت سر پدر مادرم میرفتم تا رسیدم به اتاق خوابم وارد اتاق که شدن چراغ هارو روشن کردن اما فرقی واسه من نداشت چون دنیا از همون اول برام نور خاصی داشت اما تعجب کردم از چیزی که دیدم😳 جسم خودمو دیدم!!! آره جسم خودم! داشتم خودمو نگاه میکردم، من دوتا شدم؟؟ گفتم این کیه؟ چطور اینقدر شبیه منه!!؟؟ داشتم خودمو میزدم که از این خواب شوم از این کابوس بیدارشم اما بیدار نشدم پدرم گفت ؛بیا دیدی بچه ها خوابن بزار بریم اما مادرم آروم نشد رفت سمت اون کسی که جای من خواب بود گفت محمد بیدار شو محمد جوابمو بده اما اون شخص جواب نمیداد!!! بیشتر از چند بار اون کسی که شبیه من بود رو لرزوند و صدا کرد اما هیچ جوابی نمیداد! یدفه اشکای پدرم شروع کرد به ریختن پدر قوی پدر خودم که تو کل عمرم غم و اشکاشو ندیده بودم الان دارم اشکاشو میبینم 😔 جیغو دادو گریه همه جارو پر کرد،،،،،، برادرم از خواب پرید گفت چی شده؟؟؟؟ مادرم با حالت گریه و جیغو داد بش گفت برادرت مرد محمد مرد 😔در حالی که گریش خون شده بود جیغو گریه بیشتر شد رفتم پیش مادرم بش گفتم مامان گریه نکن من اینجام نگام کن!! اما کسی ج منو نمیداد 😳چراااااااااااااااااااااااااااااااااااا شروع کردم داد زدن من اینجام ببینید اما کسی جواب نمیداد شروع کردم ای خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااا ای خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااا بزار این خواب تمام شه صدایی شنیدم که داشت از دور میومد و کم کم زیاد میشد تا صدارو واضح شنیدم ((لقد کنت فی غفله من هذا فکشفنا عنک غطاءک فبصرک الیوم حدید)) یدفه دو نفر دستامو گرفتن اما آدم نبودن ترسیدم!! داشتم داد میزدم ولم کنین ولم کنید شما از کجا اومدین؟؟؟ چی میخواید؟،، گفتن ما نگهبانان تو تا قبر هستیم گفتم منکه نمردم من زندم چرا منو میبرید برا قبر ولم کنین من هم میبینم هم میشنوم هم حس میکنم با لبخند بم جواب دادن::؛ شما انسان ها عجیب هستید فکر میکنید مرگ پایان زندگی هست آیا نمیدونید زندگی که شما میکردید خواب کوتاهی بود و وقتی میمیرید این خواب تمام میشود؟؟!! اما هنوزم داشتن منو به سمت قبر میکشیدن تو راه که منو میکشیدن مردمی رو میدیدم که گریه میکردن بعضیا میخندیدند بعضیا جیغ میزدن و هر نفر باش دوتا نگهبان بود از نگهبانا پرسیدم چرا این انسانها اینطوررن؟؟ گفتن؛؛این مردم مسیر خودشونو دیدن،،بعضیا گمراه بودن حرفشونو قطع کردم گفتم یعنی میرن جهنم؟؟؟ 😳😳 گفتن؛؛بله و این هایی که میخندند میرن بهشت من زود جواب دادم::من دارم کجا میرم؟؟؟؟؟ گفتن؛؛تو یکم راه راست میرفتی توبه میکردی بعد یکم گناه میکردی وضعیتت با خودتم مشخص نبود و همینطور خواهی ماند حرفشونو قطع کردم با ترس پرسیدم،،، یعنی من میرم جهنم؟؟؟؟؟؟؟ جواب دادن؛؛::خدا رحمان و رحیمه و سفر ما طولانی، سرمو برگردوندم پدر، برادرم، عموم و کل فامیلامو دیدم منو با ی صندوق داشتن میبردن دویدم سمتشون گفتم ؛؛برام دعا کنید ؛؛ اما کسی جوابمو نداد بعضیا گریه میکردن بعضیا ناراحت بودن رفتم سمت برادرم بش گفتم داداش مواظب خودت تو دنیا باش و گول دنیا و زیباییهاشو نخور ایکاش صدای منو میشنید نگهبانایی که بام بودن منو کشیدن و بالای جسد خودم خوابوندنم پدرمو دیدم که داشت بالام خاک میریخت برادرامو دیدم که روم خاک میریخت همه روم خاک میریختن آرزو کردم ایکاش من جاشون تو دنیا بودم توبه میکردم نماز دیروز صبحمو میخوندم نماز دیروز ظهرمو میخوندم نماز دیروز مغرب و عشا رو میخوندم هرروز خدامو صدا میکردم و باش رازو نیاز میکردم هرروز توبه خودمو تجدید میکردم و پایبند تر میشدم گناهامو کاملاً ترک میکردم شروع کردم داد زدن ای مردم مواظب باشید دنیا گولتون نزنه 😔ایکاش یکی صدامو میشنید 😔 اما تو الان صدامو شنیدی!! درسته؟؟؟ پس مواظب دنیا و آخرت باش اگه دوست داشتید پخش کنید ثواب و توشه سفر آخرت میشه شاید کسی از غف
لت خودش بیدار شد کَسَم علیست در آن بی کسی که میگویند به عزت و شرف لااله الا الله اشهدان محمدا رسول الله اشهد ان علیا امیرالمومنین ولی الله چرا ؟؟؟ چون گناهات اینقدر سنگین شدن که جلوتو گرفتن >>>لعنت بر شیطان -چریک-رهبر⚔ @mahdiye_fatemeh
😍 ✨ نابغه ی و اعجوبه ی قرآن کریم که در حافظ کل قرآن شد . و امسال در سن ۱۳ سالگی موفق به اخذ و قبولی در شد☺️💚 اما هیچ یک از شبکه های مثلا از ایشون یاد نکردند🤨چرا؟؟🧐 چون ایشون بود و امثال حجاب رو پیشرفت میدونند 😒 اما موفقیت ایشون در این سن با این حجاب برای مسیح علی نژاد و امثال مسیح هست😌👌 اما سوال بنده این است چرا رسانه های خودی و انقلابی چرا این موفقیت رو بازتاب نمیدن و این نخبه ها رو الگو سازی نمکنند و به مردم معرفی نمی کنند؟‼️🧐 چرا طوبی کرمانی ها و حنانه خلفی ها ناشناخته مانده اند؟🖇 چرا حنانه ها به عنوان الگوی موفق و قرآنی به دختران سرزمینمان معرفی نمیشوند؟؟🙄 🔴 چرا الگوهای غربی برای کودکانمان شناخته تر هست؟؟☝️🏼 - چریک- رهبر⚔
13.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷لزوم اطاعت از ولی امر 🔷 🎥استاد علی خیرآبادی 🔷قرارگاه سایبری حضرت بی بی رقیه سلام الله علیها مرکز مقداد 🔷 ♡:)↷✿ @mahdiye_fatemeh
🔆 مهم‌ترین دلایل قربانی شدن افراد در فضای مجازی 1- ضعف شخصیتی 2- ناآشنایی با محیط مجازی 3- بی‌دقتی در محافظت از داده‌ها 💥چند نکته 1️⃣ اغلب نقض‌کنندگان حریم خصوصی به دلایلی نظیر افسردگی، عصبانیت، حسادت، حس انتقام‌جویی، حقارت و توجه نکردن به مسائل و اصول اخلاقی و ارزش‌های جامعه، خود را مجاز به ورود به حریم خصوصی قربانیان دانسته و خسارت‌های جبران‌ناپذیری را به حیثیت، مال و حتی جان افراد وارد می‌کنند. 2️⃣ اطلاعات در فضای مجازی بسیار آسیب‌پذیرتر از مال و جان بوده و نیازمند رعایت جوانب امنیتی دقیق‌تر است 3️⃣ تلفن همراه وسیله مناسبی برای نگهداری اطلاعات، عکس و فیلم‌های خصوصی نیست و مجرمان را برای ارتکاب جرم بیشتر تحریک می‌کند. 4️⃣ اگرچه مجرمان و تبهکاران همواره به دنبال راهی برای پیاده کردن مقاصد شوم خود هستند ولی گاهی سهل‌انگاری و بی‌دقتی کاربران فضای مجازی باعث می‌شود تا راه برای اعمال مجرمانه این تبهکاران بیش‌ازپیش هموار باشد. ♡:)↷✿ @mahdiye_fatemeh