eitaa logo
حَنین🖤
81 دنبال‌کننده
136 عکس
125 ویدیو
0 فایل
شاید اینجا کمی از خستگی‌ام در برود... اشعار،کلیپ و عکس نوشته از شعرای معروف و دلگویه های حَنین...
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 آن سه ساعت... 😭 🎥 استاد عالی چرا توصیه‌ شده که روز عاشورا برای آرامش قلب امام‌زمان(؏) بدیم؟ @Hanin330
پیچیده شَمیمَت همه‌ جا اِی تَنِ بی‌سر، چون شیشه‌ی عطری که دَرَش گُم شده باشد... 💔 @Hanin330
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه ست ، هوایت نکنم میمیرم من اگر ، گریه برایت نکنم ، میمیرم
عاشقان را غیر ذکر دوست کاری هست؟ نیست... @Hanin330
ما عاشق توایم و پشیمان نمی‌شویم هر توبه‌ نامه‌ای که نوشتیم پاره کن! @Hanin330
گفتی به جای عشق سراغ از هوس بگیر پس هرچه را که عشق به من داده پس بگیر محتاج آب و دانه شدن حق من نبود ای مرگ! انتقام مرا از قفس بگیر برگی درخت را به تمنا گرفته بود طوفان به برگ گفت مرا دادرس بگیر ای عشق! تا هنوز نفس می‌کشم بیا از چنگ روزگار مرا باز پس بگیر ما غرق می‌شویم در این موج‌ها، تو نیز چون من برای بوسه‌‌ی آخر نفس بگیر @Hanin330
ای عشق! ای شکنجه‌گر مهربان من دلسوزی تو می‌زند آتش به جان من من راضی‌ام به مرگ، مرا زجرکش مکن درد فراق بیشتر است از توان من ویرانه است خانه من بی حضور تو آشفته است بی‌سر زلفت جهان من بازآ و قفل بشکن و آزاد کن مرا ای قهرمان گمشدهء داستان من بر تربتم دو غنچه به هم بوسه می‌زنند عشق است و زنده است هنوز آرمان من @Hanin330
عمری‌ست دلخوشم به همین غم که در جهان غیر از غمت نداشته‌ام یار و همدمی @Hanin330
طفل بودم، دزدکی پیر و علیلم ساختند آنچه گردون می‌کند با ما، نهانی می‌کند @Hanin330
عقل می‌گفت: برو، عشق به پایان آمد عشق می‌گفت: بمان، سوء‌تفاهم شده‌ است @Hanin330
دل پیش کسی باشد و وصلش نتوانی لعنت به من و زندگی و عشق و جوانی تا پیش تو آورد مرا بعد تو را برد قلبم شده بازیچه ی دنیای روانی باید چه کنم با غم و تنهایی و دوری وقتی همه دادند به هم دست تبانی در چشم همه روی لبم خنده نشاندم در حال فرو خوردن بغضی سرطانی آیا شده از شدت دلتنگی و غصه هی بغض کنی ،گریه کنی ، شعر بخوانی ؟ دلتنگ تو ام ای که به وصلت نرسیدم ای کاش خودت را سر قبرم برسانی @ Hanin330
ما تابع عشقیم و این بی‌تابی بی‌حد چون خط ممتد تا ابد پیوستگی دارد... @Hanin330
به زنده بودن من، نام زندگی مگذار که این غریب فقط رنجِ زندگانی بُرد چه زود پیر شدیم و چه دیر فهمیدیم که عشق هرچه ز ما بُرد، ناگهانی بُرد ...! @Hanin330
هرکسی از عشق با خود یادگاری می‌برد یادگار من غمی در جان و زخمی بر تن است! @Hanin330
يا اين دل شكستۀ ما را صبور كن يا که به خاطر دل زينب ظهور كن ای ماه پرفروغ بنی‌هاشمی، بتاب! اين جاده‌های شب‌زده را غرق نور كن مانده‌ست چند کوچه به پایان انتظار؟ ما را برای همرهی خود غیور کن با كوله‌بار غربت و اندوه خود بيا از كوچه‌های سينه‌زنی‌مان عبور كن امشب بيا كه روضه‌بخوانی برايمان دل را پر از تلاطم و لبریز شور کن يا چند صفحه مقتل كرب‌وبلا بخوان يا روضه‌های شام بلا را مرور كن هم از طلوع ماه روی نیزه‌ها بگو هم يادی از مصيبت و داغ تنور كن @Hanin330
مرا در‌‌ بر بگیر ای آسمان! هرچند می‌دانم ندارم طاقت آغوش یک دریا زلالی را @Hanin330
گله‌ای نیست، من و فاصله‌ها همزادیم گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست @Hanin330
دردا که هدر دادیم آن ذات گرامی را تیغیم و نمی‌بریم، ابریم و نمی‌باریم @Hanin330
عاقبت بردند قلب نیل را شیرمرد خطه سجیل را در دل ما داغ ابراهیم بود ناگهان کشتند اسماعیل را... @Hanin330
نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت خرمن سوخته ی ما به چه کارش می خورد که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت رفت و از گریه ی توفانی ام اندیشه نکرد چه دلی داشت خدایا که به دریا زد و رفت بود ایا که ز دیوانه ی خود یاد کند آن که زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت سایه آن چشم سیه با تو چه می گفت که دوش عقل فریاد برآورد و به صحرا زد و رفت ابتهاج @Hanin330
مثل ابری که پر از زمزمه‌ی باران است چشم‌های غزل جمعه‌ی من، گریان است واژه عاجز شده از شرح دل مشتاقم در لغت نامه‌‌ی هجران تو، سرگردان است بخت گلها، همه از دوری تو خوابیده چند وقتیست، خزان سهم دل گلدان است دیده‌ی بسته‌ی این شهر شفا می‌خواهد پسر یاس، شمیمت سبب درمان است لهجه‌ی شرجی چشمم همه تقدیم تو باد عهد هر جمعه‌ی ما مشق تر، مژگان است @Hanin330
بی تو هر روز مرا ماهی و هر شب سالی ست شب چُنین روز چُنان آه چه مشکل حالی ست
ما که توقع نداشتیم این دنیا ما را ناز کند، یا گرم در آغوش بگیرد؛ فقط توقع بود که ایــن قدر جگرمان را نسوزاند… @Hanin330