eitaa logo
حنون | 🇮🇷
307 دنبال‌کننده
42 عکس
7 ویدیو
0 فایل
حنون : مهربان🦋 عکاسم و مصوری می کنم ولی این روزها راویم؛ راوی جنگ! Admin: @hanoun
مشاهده در ایتا
دانلود
این روزا رو من و رفیقام تو ستاد مردمی رسانه ای جنگ می گذرونیم که یکم سرم خلوت تر بشه ازش روایت می نویسم براتون و می گم بچه ها با یک ساعت خواب در شبانه روز چطور کار می کنن!(:
یه مرررررد پهلوی ترور کنه راحت شیم از دست این اسکل شاس مغز/:
هدایت شده از پناه هستم |🇮🇷
صد اینستاگرام در خون بغلطد گم نگردد تلگرامی
ولی اینجا خیلی دست و پای ادمین بسته ست 👩🏻‍🦯
این روزا به خاطر لقمه پاکی که پدر و مادرتون بهتون دادن زیاد شکر بگید:)
بعد از ۳ روز می خواستم برگردم خونه ، اول گفتم با مترو برگردم زودتر برسم ولی بعد دلم خواست شهر رو بیشتر بیینم و BRT رو انتخاب کردم. زندگی مردم در جریانه و تو شهر به کاراشون می رسن و چیزی که تو بعضی رسانه ها پخش کردن که تهران هیچکس نیست دروغ محضه! اینجا مردم حتی سرکار می رن! هنوز در و دیوار شهر پر از آذین عید غدیره و بهت یادآوری می‌کنه تو پیرو فاتح خیبری!(: ما تو تهران با زندگی کردن مقاومت می کنیم ؛ زندگی همون چیزیه که دشمن می خواد از ما بگیره! بعد از غزه هم براش درس نشد که این امت مرگ رو به بازیچه گرفتن و هرچه دارن حیاته! 📍تهران ، قلب تپنده محور مقاومت
خب الحمدلله فرهنگ اینم جاافتاده و خودمون بهم تذکر می دیم 🤝🏼
دو روز اول جنگ کارم شده بود اسکرول کردن شبکه های مجازیم و خبر دادن و گرفتن با دوستام. نتیجه سال ها تو فضای بین الملل فعالیت کردن این بود هرپیام رسان خارجی باز می کردم یه نفر از گوشه دنیا بهم پیام داده بود و از احوالم می پرسید! جوابم به همه شون این بود که احنا بخیر (ما خوبیم) به یکی شون گفتم ما آرزومون بود با اسرائیل مبارزه کنیم (بجنگیم) و امروز به آرزومون رسیدیم و بچه پررو بازی ایرانی ای درآوردم (: شب سوم بچه ها و رفقا گفتن ستاد مردمی جنگ تشکیل دادیم پاشو بیا. روز سوم تا کارامو ردیف کردیم و رفتم بعد از ظهر بود. رفتم که شب برگردم ولی سه روز بعد فرصت شد که چندساعتی برگردم خونه و لباسی عوض کنم و خانواده رو ببینم و دوباره برگردم قرارگاه! دروغ چرا ! با بغض خفته ای از خونه وسایل های ضروری رو برداشتم ریختم تو کوله پشتی ای که باهاش کلی از شهرهای مادرم ایران رو گشته بودم و از خانواده خداحافظی کردم. آدم های قرارگاه رو تقریبا نصف شون از قبل می شناختم و سال ها باهم تو عرصه های مختلف کار کرده بودیم و امروز جنگ دوباره دور هم جمع مون کرده. بعضی ها خانوادگی اومدن و حتی بچه هاشون تو قرارگاه تا شب باهم بین جلسات ما بازی می کنن و الفبای مبارزه یاد می گیرن. بچه های نوجوون رجز جمع می کنن و به بچه های مترجم قرارگاه می رسونن تا براشون ترجمه کنن و شب بچه های رسانه ازشون فیلم بگیرن و همین رو پویش کنن!(: بعضی شب ها قرارگاه و آدم هاش یکی دوساعت بیشتر نمی خوابن ولی روز بعد ما وقفه و کسلی بین جمع نمی بینیم و انگار فرشته ها بهمون آمپول تقویتی تزریق می کنن! اینجا انقدر کار هست که دغدغه همه سربازی کردنه ؛ بقول حاج حسین یکتا تو جلسه دیشب: «دنبال شهادت نرید! یکاری کنید شهادت دنبال تون بدوئه؛ آوینی هم دنبال شهادت نرفت! دنبال تکلیفت باش.»
حیف اینجا ناشناس نداریم بگم چه خبر؟!👀
هدایت شده از پناه هستم |🇮🇷
https://eitaa.com/hanoun69 گفت تو لیست حمایتیاتون منم بازی بدید❤️