eitaa logo
دفتر یاداشت 1
99 دنبال‌کننده
698 عکس
484 ویدیو
30 فایل
. پیامبر اکرم(ص) : «العِلمُ صَیدٌ و الکتابَةُ قَیدٌ؛ فَقَیِّدو العِلمَ بالکِتابَةِ علم شکار است و نوشتن به بند کشیدن پس علم را با نوشتن به بند کشید» 🌷 zil.ink/motaei.ir 09122595319 @motaei
مشاهده در ایتا
دانلود
گفت وگو با همسر علامه طباطبایی خودتان را برای ما معرفی کنید؟ من، منصوره روزبه هستم. پدرم خیاط روحانیون بود؛ آن دوره به او ابوذر می گفتند. پدرم خیلی متدین بود؛ اما خیلی سواد نداشت. حاج خانم! شما در چند سالگی ازدواج کردید و آیا قبلاً ازدواج کرده بودید؟ 33 سالم بود که ازدواج کردم و قبلاً ازدواج نکرده بودم؛ البته خواستگار داشتم که یک بازاری خیلی ثروتمند هم بود؛ اما علامه پیغام داد و گفت: من 63 سالم هست و ایشان 33 ساله هستند و تفاوت سنی خیلی هست. من گفتم: راستش می دانید که در این زمانه و با توجه به احوالات جوانان، من نمی توانم با جوانان زندگی کنم. حاج خانم! اولین بار که علامه آمد، چگونه خواستگاری کرد؟ آیا به خود استاد روزبه پیغام دادند و استاد با شما صحبت کردند؟ یکی از دوستان علامه که با برادر من هم خیلی دوست بود، به حاج آقا گفته بود که چرا شما ازدواج نمی کنید؟ حاج آقا (علامه) هم انگار گفته بود که آدمی سراغ ندارم. ایشان هم پیشنهاد کرده بود و حاج آقا هم استخاره کرده بود و استخاره خوب آمده بود. آقای روزبه، علامه را می شناخت؛ اما ما نه. بعداً آقای روزبه فرمودند که من می شناسم و خوب هستند و چنین آدمی گیر نمی آید؛ اما خب سنشان بالاست و میل خودت است. من هم یک چنین آدمی و سیدی می خواستم؛ دیگر جواب رد ندادیم و بعداً در خانه عقد کردیم تا خانه حاج آقا بیاییم. ایشان را ندیده بودم و ایشان هم همچنین. بچه های علامه، پیش شما بودند یا جدا شده بودند؟ نه، همه دارای خانه بودند؛ اما رفت و آمد حسابی داشتیم. از اخلاقیات علامه بگویید؛ در خانه چگونه بود و روزها و شب ها چه کار می کرد؟ اخلاقیات وی را نمی دانم چگونه بگویم که حق مطلب ادا شده باشد. ایشان دارای اخلاقی درجه یک بودند. 14 سال و نیم با ایشان زندگی کردم؛ یک دفعه اتفاق نیفتاد که ایشان تشر بزنند یا عصبانی بشوند. اگر هم یک وقتی یک چیز ناقص می دیدند، می گفتند: این طور بکنید، خوب نیست؟ من هم به شوخی می گفتم: خوب انجام می دهم. اصلاً و ابداً، اوقات تلخی نمی کردند. خادم داشتیم؛ البته برای حاج آقا لازم بود که در را باز کنند و رفت و آمد کنند. کلاس های حاج آقا در خانه بود یا در بیرون و مدرسه بود؟ من که آمدم، حاج آقا گفتند که یک درس دارم و آن را هم می خواهم تعطیل کنم. گفتم: چرا؟ گفتند: مطالب برایم سنگین است و نمی توانم و تعطیل کردند؛ اما هر جمعه به منزل حاج آقا یحیی برقعی (کتابفروش) می رفتند و درسشان هم خودمانی بود؛ حدوداً هفت- هشت نفری بود؛ جایشان را هم به کسی نمی گفتند و درسشان فلسفه بود. هفته ای یک شب هم به منزل حاج آقا محمد گیلانی می رفتند. ایشان از شاگردانشان بودند. از رفت و آمد کنندگان و شاگردانشان چه کسانی را به یاد دارید؟ آقای محمدی و آقای امینی؛ آقای آملی هم که این جا نبودند و در آمل بودند و بعد از انقلاب آمدند. آقای مطهری هم یادتان هست؟ بله، آقای مطهری هم می آمدند. این سفرهای تهران چگونه بود؟ هر 15 روز یک بار، شب جمعه به تهران می رفتیم. حاج آقا معمولاً عجله داشت. می گفتم چرا این قدر عجله دارید؟ می گفتند: مردم معطل نشوند، حالا من اگر معطل شوم، اشکالی ندارد. اتفاقاً می رفتیم و در دفتر گاراژ می نشستیم تا ماشین پر می شد و راه می افتادیم. می رفتیم گاراژ مولوی و آقای مناقبی می آمدند و ما را به منزلشان می بردند و بعد از ظهر هم میهمان آقای ذوالمجد بودیم؛ آن جا جلسه داشتند و من هم خانه اخوی و همشیره ام می رفتم. غیر از این سفرها، سفرهای دیگری با علامه نداشتید؟ سه ماه تابستان را به مشهد می رفتیم و در آن جا یک خانه دربست در اختیار ما می گذاشتند؛ البته اجاره اش را می گرفتند؛ دو هزار تومان برای سه ماه. در آن جا هم جمعه ها در طبقه بالا درس داشتند. در آن جا شناخته شده بودند؟ بله، دکتر نوراللهی مرید حاج آقا بودند و برای درسشان می آمدند. حاج خانم! از ویژگی های دیگر علامه بگویید؛ از آن ویژگی های اخلاقی؛ مثلاً از ماجراهای عجیب و غریب ایشان؟ در این 14 و نیم سال، دستور دادن از ایشان ندیدم. یک روز گفتم میهمان از تبریز می آید؛ غذا چه جور درست کنیم؟ آخر من زنجانی ام و علامه، تبریزی بود. گفتند: یک چیز آبروداری درست کن؛ خانه مال زن است. داخل خانه، زن باید کار کند. مرد، مال بیرون است. اگر نزدشان می رفتم، حاج آقا اگر پاهایشان را دراز کرده بودند، جمع می کردند و یک یاالله هم می گفتند و من هم می نشستم و تا من بودم، دیگر کار نمی کردند. ماه رمضان شب ها نمی خوابیدند. از اول افطار بیدار بودند تا نماز صبح را می خواندند و باز هم با قرآن مشغول بودند تا این که هوا روشن می شد و بعد می خوابیدند. نزدیک نماز ظهر بیدار می شدند؛ وضو می گرفتند؛ نماز می خواندند و یک جزء قرآن هم می خواندند. عصرها هم حتماً از منزل تا حرم حضرت معصومه سلام الله علیها پیاده می رفتند. https://eitaa.com/women92
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
18.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| آخرالزمان، بسترِ اوج حملات شیاطین و متراکم شدن آنها در زمین است! یکی از سپرهای انسان برای حفظ خود و دیگران، کتاب صحیفه سجادیه است، که صحیفه سجادیه جامعه، مشتمل بر هفت صحیفه امام سجاد علیه السلام می‌باشد. در این ویدئو، مختصری از دستورالعمل استفاده از این سپر را از زبان می‌شنویم. ※ مطالعه آنلاین برخی دعاهای صحیفه جامعه سجادیهدریافت نسخه فیزیکی @ostad_shojae | Blog.montazer.ir
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
پی‌دی‌اف چهار دعای مهم از صحیفه جامعه سجادیه، که مهمترین دعاها در حفظ ما از حملات شیاطینند در پایان مطالب امروز، تقدیم حضور می‌شود. همچنین با مداومتِ روزانه بر اذکار زیر نیز، می‌توانیم از خویش مراقبت نماییم: ※ یا دافع / ۱۵۵ مرتبه : «دفع خطرات و بلایا» ※ یا مانع / ۱۶۲ مرتبه :  « ممانعت از نفوذ شیاطین جن و انس» ※ یا قوی / ۱۱۶ مرتبه  : « قدرت گیری برای دفع حمله‌ها» @ostad_shojae
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
دعای_بیست‌_و_دو_–_دعای_صبح_و_شب_«حرز_کامل».pdf
4.33M
دعای ۲۲ صحیفه جامعه سجادیه: «حرز کامل صبح و شام» : مداومت بر این دعا، ایمنی انسان است از شر جمیع بلایا و آفات کلیک کنید 👈 لینک دعای ۲۲ @ostad_shojae
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
دعای_بیست‌_و_نه_–_29.pdf
442.9K
دعای ۲۹ صحیفه جامعه سجادیه: « حرز کوتاه »  : دعای دفع شر شیاطین انس و جن. کلیک کنید 👈 لینک دعای ۲۹ @ostad_shojae
هدایت شده از اخبار 20:20
آیت الله (ره): 💠حالِ شُما هنگامِ با ‌اِمام زمان(عجل الله تعالی فرجه) 👈همان حالیـسـت که اکنون هنگام قرائـت دارید !!! پس ببین که چگونه ای!!!! عجل الله تعالی فرجه کانال قرآن و حدیث https://eitaa.com/joinchat/3024224257C05664bc105