eitaa logo
حقیق
6.7هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1هزار ویدیو
122 فایل
حقیق به معنی شایسته و لایق برگرفته از آیه شریفۀ «حَقِيقٌ عَلَىٰ أَنْ لَا أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ» اعراف ۱۰۵ مرجع ترویج و تبیین فرهنگ و معارف اصیل اسلامی ارتباط @H_chegeni کانال روبیکا : https://rubika.ir/haqiq_center
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 💢امام به گریه نیاز نداره!!! عده ای با ژست روشنفکر دینی می گویند: امام حسین(ع) شهید نشد که ما گریه کنیم و توی سر وکله بزنیم باید راه حسین را شناخت حسین به این عزاداریها نیاز نداره 🔖 پاسخ این حرف درستی است که امام حسین(ع) به گریه ما نیاز ندارد. خداوند هم به نماز و عبادت ما احتیاجی ندارد پس انجام ندهیم؟ اصلا اینجا حرف از نیاز امام حسین(ع) به عزاداری ما نیست. این شبهات با حرف‌های قشنگ دینی مخلوط می‌شود. کسانی که ادعای روشنفکر دینی دارند. به این سوال جواب دهند، چرا امام موسی کاظم(ع) که خودشان امام معصوم هستند برای امام حسین(ع) عزا داری می‌کردند؟ امام رضا(ع): هر گاه ماه محرم فرا می رسید، پدرم (موسی بن جعفر علیه السلام) دیگر خندان دیده نمی شد و غم و افسردگی بر او غلبه می یافت تا آن که ده روز از محرم می گذشت، روز دهم محرم که می شد، آن روز، روز مصیبت و اندوه و گریه پدرم بود. 📚امالی صدوق، ص 111 یا چرا امام صادق(ع) از قول پدرشان میفرمان: امام صادق(ع): پدرم امام باقر(ع) به من فرمود: ای جعفر ! از مال خودم فلان مقدار وقف نوحه خوانان کن که به مدت ده سال در «منا» در ایام حج، بر من نوحه خوانی و سوگواری کنند. 📚بحار الانوار، ج 46، ص .220 گریه بر حسین(ع)، گریه اعتراض به ظلم است. گریه بر محبت حسین(ع) مگر در زیارت نمی خوانیم که با محبت حسین(ع) به خدا نزدیک میشویم؟ با حرفهای به ظاهر قشنگ، دنبال تحریف و تخریب روضه امام حسین(ع) هستند و تازه خود را اسلام شناس و امام شناس هم معرفی میکنند. ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
30.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️انتشار برای اولین بار💯 🎥 کاری از مرکز فضای مجازی 📽 مجموعه ➖شیوه‌های امر به معروف و نهی از منکر 🎞 قسمت اول: با قلبت شروع کن! ⛱با حقیق همراه باشید 🔻 @haqiq_center
یار دلم_۲۰۲۱_۱۰_۱۰_۱۷_۱۱_۳۳_۵۰۴.mp3
11.52M
🏴 نــواهنگ يـارِ دلــم فــوق‌ العــاده دلنشیــن و زیـبا😭 با نوای دلم شکسته! از بچگی شادی فروختم، غم‌ خریدم با پول تو جیبی هام، برات پرچم خریدم یاد قدیم افتادم و دلم شکسته دعوا سر پرچم گرفتن، توی دسته گفتم محرم که بیاد واست، قیامت میکنم گفتم که هر جا که باشم، اونجا رو هیئت میکنم من همه خونوادم و نذر رقیه ات میکنم میشه ازم راضی باشی، دردت به جونم تا زنده باشم از تو و روضه ات، میخونم یار دلم تویی، کس و کار دلم فقط تورو داره دلم، فقط تورو داره دلم من دوسِت دارم، ای همه دار و ندارم ای همه ی کس و کارم، ای دل و دلبر و یارم حسیــــــــن آرامش آغوشت و کم داره قلبم کاشکی میشد دستم، تو دستت باشه محکم من تو نگاه اول، عاشقت شدم رفت وقتی نگاهم خورد، به گنبد و به پرچم بذار که امسال حرم و ببینم اربعین حسین دق میکنم اگه نرم اشک منو ببین حسین بیا و به جون مادرت، روم و نزن زمین حسین بذار بیام و تو حرم، دورت بگردم راه حرم باز شه میام، برنمیگردم یار دلم، تویی کس و کار دلم فقط تورو داره دلم، فقط تورو داره دلم من دوسِت دارم، ای همه دار و ندارم ای همه ی کس و کارم، ای دل و دلبر و یارم حسیــــــــــن ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
🔖 📚 💓 🦋 3️⃣ 📕 ترانه آمده بود با یک کوه حرف و خبر داغ. با دسته گل نرگس و قیمه نذری زری خانم، مادر شوهرش. شاید توی این دنیا تنها کسی که به علایقش اهمیت می‌داد همین ترانه بود و بس. با دستی که به شانه‌اش خورد، حواس پرت شده‌اش را جمع کرد. _ریحان جون دیدی که خدا چقدر زود حاجت شکمو می‌ده؟! _تو هم واسطه‌ای نه؟ _شک نکن. والا انقدری که زری خانوم از دور هوای تو رو داره‌ها یه وقتایی لجم می‌گیره ازت... _چیه خواهری یکیم پیدا شده ما رو یاد می‌کنه تو ناراحتی؟ _ناراحت که نه چون بالاخره از من هیچی کم نمی‌شه ولی خب گفتم که در جریان حسادتام باشی! و چقدر همیشه حسرت زندگی جمع و جور خواهرش را می‌خورد. بعد ازدواج با مادرشوهرش زندگی می‌کردند و با همه‌ی سادگی و سختی خوشحال و دور هم بودند. برعکس خودش که ناخواسته اسیر تجمل پوچ خانواده ارشیا شده بود. هر چند مادر و برادرش ایران نبودند اما زخم زبان از دور هم شنیده می‌شد و خنجر می‌زد بر دل نازکش. آلبوم گوشی ترانه را می‌دید که پر بود از عکس‌های دو نفره و خندانش با نوید. خداروشکر تار می‌دید. گاهی همینقدر حسود می‌شد. حتی بیشتر از شوخی‌های غیرواقعی ترانه. تازگی‌ها دیدش هم دچار مشکل شده بود. مثل قبل نمی‌توانست خوب بخواند و ببیند، اما از رفتن پیش چشم‌ پزشک و عینکی شدن هراس گنگی داشت. مثل بچه‌ها. دلش می‌خواست حالا که مادری نیست، حداقل ارشیا به اجبار دستش را بگیرد و به مطب ببرد. بعد هم دوتایی فِریمِ قشنگی انتخاب کنند، یا نه، حتی هر چه که او می‌پسندید. مثل همیشه. آهی کشید و فکر کرد که کاش فقط می‌فهمید سوی چشم‌های زنش چقدر کم شده. دکتر و عینک فروشی پیش‌کش. ذهنش پَر کشید به سال‌ها قبل و خاطره‌ی اولین هدیه‌ای که گرفته بود. هوا سو‌ز برف داشت اما خبری از سپیدپوش شدن زمین نبود هنوز. کلاسش تمام شده بود و با نگار مشغول حرف زدن و قدم‌ زدن به سمت ایستگاه بود که با شنیدن صدای بوق برگشت. ارشیا بود. توی ماشین آن چنانیش لم داده بود و با غرور همیشگی نگاهش می‌کرد. دلش غنج زد هم برای او هم برای نشستن در جایی گرم و نرم‌. تند و‌ با عجله از دوستش خداحافظی کرد و سوار شد. برای سلام‌ پیش‌دستی کرد و‌ به جواب زیر لبی او رضایت داد. دست‌های یخ زده‌اش را جلوی بخاری گرفت تا گرم شود. با هم محرم بودند و تازه عقد کرده ولی هنوز هم کم‌رویی می‌کرد وقتی اینطور خلوت می‌کردند. ماشین راه افتاد بدون هیچ حرفی. نمی‌فهمید این همه سکوت خوب بود یا بد، از نداشتن علاقه بود یا...؟ چند وقتی بود که قدرت تفکیک و حتی حس اعتمادش نسبت به همه‌ی آدم‌ها کم و کمتر شده بود. خودش وارد بیست و سه شده بود. اما ارشیا سی و دو را پر می‌کرد. دقایقی از باهم بودنشان گذشته بود که بالاخره دستش را گرفت و گفت: _از این به بعد دستکش چرم بپوش! پر از تعجب شد. از شوق شکستن سکوت خندید و با لحنی که بی‌شباهت به مخالفت بچگانه نبود گفت: _ولی من از چرم خوشم نمیاد. اخم ارشیا را جذاب می‌کرد و همانقدر ترسناک شاید. _چون هنوز بچه ای! به همین دستبافت های خانم جانت اکتفا کن پس... ادامه_دارد... 🔜 ✍️ 📨 ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
🌱 اندکی درنگ 💠 گاهی به نعمت‌هایمان عادت می‌کنیم 🔹مردی از خانه‌اش راضی نبود، از دوستش که بنگاه املاک داشت خواست تا خانه‌اش را بفروشد. 🔸دوستش یک آگهی نوشت و آن را بدین صورت برایش خواند: خانه‌ای زیبا که در باغی بزرگ و آرام قرار گرفته، تراس بزرگ مشرف به کوهستان، اتاق‌های دلباز و پذیرایی و ناهارخوری وسیع. 🔹صاحب‌خانه تا متن آگهی را شنید، گفت: این خانه فروشی نیست. در تمام مدت عمرم می‌خواستم جایی داشته باشم مثل این خانه‌ای که تو تعریفش را کردی. 🔸خیلی وقت‌ها نعمت‌هایی که در اختیار داریم را نمی‌بینیم چون به بودنشان عادت کرده‌ایم و بعد از ازدست‌دادنشان تازه به ارزش آن‌ها پی می‌بریم. ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد @haqiq_center
💢 سلام بر حسین 🌱 سلام بر آن کسی که خداوند شفا را در خاک قبر او قرار داد. ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
💢آیا مدرک معتبری وجود دارد که سر مبارک امام حسین(ع) بر روی نیزه قرآن خوانده باشد؟ 💠 پاسخ در منابع اهل سنت و شیعه به این موضوع اشاره شده است. زید بن ارقم یکی از صحابه رسول خدا(ص) می‌‌گوید: «روز بعد از ورود اهل بیت(ع) به کوفه، ابن زیاد امر کرد تا سر مبارک حضرت سید الشهداء(ع) را در کوچه‌هاى کوفه و در میان قبائل بگردانند، من در میان غرفه نشسته بودم که سر حسین بن علی(ع) را که بالای نیزه بود از نزدیک منزل من عبور دادند. هنگامى که سر مبارک به من نزدیک شد، شنیدم این آیه مبارکه را قرائت مى‌‏کند: «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقِیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً». به خدا قسم از شنیدن این صدا موهاى بدنم راست شد و گفتم: سر مبارکت (با این اعجاز) از داستان اهل کهف نیز شگفت‏‌تر است». 📚شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 117 ✅ضمنا در منابع زیر نیز به این مساله مسلم تاریخی اشاره شده است👇 ا📚لإرشاد - الشيخ المفيد - ج 2 - ص 117 - 118 📚الصراط المستقيم - علي بن يونس العاملي - ج 2 - ص 179 ✅یک نمونه از متون تاریخی👇👇 عن المنهال بن عمرو قال أنا والله رأيت رأس الحسين بن علي حين حمل وأنا بدمشق وبين يدي الرأس رجل يقرأ سورة الكهف حتى بلغ قوله تعالى " أم حسبت أن أصحاب الكهف والرقيم كانوا من آياتنا عجبا " قال فأنطق الله الرأس بلسان ذرب فقال أعجب من أصحاب الكهف قتلي وحمل . 📚تاريخ مدينة دمشق - ابن عساكر - ج 60 - ص 369 – 370 . بنابراين ، با اين همه مدارك معتبري كه در اين باره وجود دارد ، شكي در صحت خبر قرآّن خواندن سر مبارك امام حسين عليه السلام باقي نمي‌ماند . ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
مادرت چایِ روضه را دم کرد و مرا چایِ روضــــــــه آدم کـرد ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 بفرمایید روضه ▪️ - آقا! گوشوارهٔ خوب برای فروش دارم، نمی‌خرید؟ با تعجب پرسید: چرا گوشواره‌ات خونیه؟ سرباز خندید و گفت: تازه از کربلا برگشتم. مگر نمی‌دانی؟ آنجا فرصت برای باز کردن قفل گوشواره نبود، آن را کشیدم... 🚩 اَيْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِكَرْبَلآءَ ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
سود نذری دادن چیست؟ فقط فقرا! در جامعه ایرانی، محبت محور بوده و هست. محبت غریبگی را کنار میزند‌. همسایه در بحران و بزنگاه به داد همسایه میرسد. در فرهنگ و سبک زندگی غربی، انسان تمایل به زندگی انفرادی دارد. سود محور است. در نگاه ایرانی اسلامی، محبت دائمی در جامعه موضوعیت دارد. نذری دادن غایتی دارد یک هدف آن توسعه محبت است درست مثل اینکه شما بی دلیل به دوستتان هدیه بدهید. نذری هدیه شما به دیگری است. دیگری که غریبه بود. محبت فاصله ها را کم می کند. نذری دادن حول محور محبت عمومی و فراگیر امام حسین(ع) جامعه را نسبت بهم مهربانتر می سازد. همسایه، همسایه را نمک گیر میکند. روشنفکران مجازی ما اثر این توسعه محبت را درک نمی کنند. تار و پودی ساخته و در دنیا خودشان سیر می کنند. همه چیز را مادی می سنجند. بخشی از نذری به فقیر می رسد اما هدف فقط فقرا نیستند به فکر مودت و محبت در بین اهالی شهر و روستا باشیم هر چیزی که بتواند وفاق و محبت به هر بهانه ای ایجاد کند لازم است. حتی یک لبخند زدن به همسایه حتی دستگیری از آن کارگر، کمک به آن پیرزن و... ذهن تان را توسعه دهید حرف های تکراری بدون پشتوانه را تکرار نکنید محبت کنید یک محبت مردمی و غیر دولتی محبت از عصبانیت جامعه می کاهد ✍ ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
رهبر انقلاب: اشد مجازات برای عامل جسارت به ساحت قرآن مورد اتفاق همه علمای اسلام است 🔺جسارت به ساحت مقدس قرآن مجید در سوئد، حادثه‌ای تلخ و توطئه‌آمیز و خطرآفرین است. دولت سوئد نیز باید بداند که با پشتیبانی از جنایتکار، در برابر دنیای اسلام آرایش جنگی گرفته و نفرت و دشمنی عموم ملت‌های مسلمان و بسیاری از دولت‌های آنان را به‌سوی خود جلب کرده است. 🔹وظیفه آن دولت آن است که عامل جنایت را به دستگاه‌های قضایی کشورهای اسلامی تحویل دهد. توطئه‌گران پشت‌صحنه نیز بدانند که حرمت و شوکت قرآن کریم روزبه‌روز افزون‌تر و انوار هدایت آن درخشان‌تر خواهد شد. امثال این توطئه و عاملان آن، حقیرتر از آنند که بتوانند جلوگیر این درخشش روزافزون باشند. والله غالبٌ علی اَمرِه ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
27.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚡️صحنه ای که دل هر مسلمانی را به وجد می آورد هزاران جلد قرآن در سوئد بالا رفت.. چندروزپیش یک قرآن را سوزاندند و امروز هزاران قرآن در سوئد بالا رفت و قرائت دسته جمعی قرآن. هر چه بخواهید قرآن را محو کنید، بیشتر شکوفا می شود. ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center