اثبات ذبیح بودن اسماعیل با استفاده از تورات
در خصوص ذبیح بودن اسماعیل یا اسحاق در میان مسلمانان و یهودیان اختلاف نظر وجود دارد. و باید گفت که ریشهی عداوت یهود با مسلمانان به همین مسئله برمیگردد. و همچنین ریشهی دو عقوبت مهمی که خداوند به یهود رساند (اسارت بابلی در سال 586 قبل از میلاد و پراکندگی آنها در سال 70 میلادی) به تحریف همین حقیقت بازگشت دارد. زیرا علمای یهود یا تغییر نام ذبیح از اسماعیل به اسحاق میخواستند که برکت پیامبر خاتم را به قوم خود مخصوص کنند.
در این مقال مسألهی ذبیح بودن اسماعیل را با نگاهی به تورات کنونی یهود مرور خواهیم کرد و ادلهی خود برای جعل تورات کنونی در این خصوص را به اختصار خواهیم گفت.
پیامبر آخرین، از نسل ابراهیم (ع) است
در تورات کنونی، خداوند در سه نوبت به حضرت ابراهیم (ع) وعده داده است که «از ذرّیت تو، جمیع امتهای زمین برکت خواهند یافت، زیرا که قول مرا شنیدی» یا «از تو جمیع قبایل جهان برکت خواهند یافت» (سفر پیدایش 12/ 3 ـ 13/ 16 ـ 22/ 18). این کلام نقلشده از خداوند، به این معنا است که موعود امم یعنی پیامبر خاتم از حضرت ابراهیم (ع) پدید خواهد آمد.
حضرت ابراهیم (ع) و همسرش ساره به دلیل بتشکنی ابراهیم (ع) دیگر نمیتوانستند در بین النهرین بمانند. لذا به هدایت خداوند به زمین مبارکی کوچ کردند که بعدها به فلسطین مشهور شد (انبیاء/ 71). مدتی بعد ابراهیم (ع) پی برد که همسرش سارا نازا است (تورات: پیدایش 11/ 30 ـ 16/ 1) و لذا ایشان تا حدود نیم قرن فرزندی نیافتند. سپس حضرت ابراهیم (ع) به فرمان خداوند حکیم، با هاجر که کنیز ساره بود ازدواج کرد و اسماعیل (ع) به دنیا آمد.
به فرمان خداوند، مدتی بعد حضرت ابراهیم (ع) مأمور گشت تا هاجر و کودکش را در حجاز بگذارد و خودش به فلسطین بازگردد. آن حضرت نیز چنین کرد و در تورات فعلی در سفر پیدایش 17/ 18، دعای ابراهیم (ع) خصوصاً برای فرزندش مذکور است که از خداوند میخواهد تا اسماعیل را زنده نگه دارد. [1] در تورات کنونی ماجرای هاجر و تشنگی اسماعیل با کمی تفاوت با روایات اسلامی در باب 21 از سفر پیدایش مذکور است.
چرا خداوند به ذبح اسماعیل (ع) فرمان داد؟
ابراهیم (ع) به سبب علاقهاش به اسماعیل، برای دیدار او و هاجر مکرراً به بیابان حجاز می رفت، و از اینجا بود که خداوند به او دستور داد که فرزندش را ذبح کند تا از این محبت که باعث این مشقّات وی شده، به این سبب نزدیک است که او به خدا مشرک گردد، پاک شود. ابراهیم (ع) پدر توحید است و علاقهاش به اسماعیل (ع) واضحاً بدان سبب بود که او پدر نبی خاتم است. لهذا او پسرش اسماعیل را گرامی میداشت.
و ابراهیم (ع) فرمان خداوند را اطاعت کرد ولی چاقو (به امر خدا) گلوی نازک اسماعیل (ع) را نبرید. خداوند قربانی را از ابراهیم (ع) قبول کرد و در پاداش کار بزرگش، طبق قرآن و تورات، به توسط فرشتگان مقرب خود که چندی بعد در هیئت سه مرد به منزلش آمدند به او مژده داد که همسرش سارا اصلاح شده فرزندی خواهد آورد. [2] سارا که طبق نقل تورات در آن وقت نودساله و در جوانی نیز نازا بود، همانجا سخن فرشتگان خدا را «مضحکه» کرد و بر آن وعده خندید. [3] فرشتگان او را ملامت کردند [4] و لذا طبق فرمان خداوند، آن پسر اسحاق نام گرفت، که معادل است با إضحاک و مضحکه در زبان عربی.
مطابق تورات کنونی، اسماعیل (ع) در 86 سالگیِ ابراهیم (ع) تولد شد و اسحاق (ع) در سن صد سالگی او به دنیا آمد. در قرآن مذکور است که آن فرشتگان بشارت تولد یعقوب (ع) فرزند اسحاق (ع) را نیز به ابراهیم (ع) داده بودند. یعنی او آنقدر عمر خواهد کرد تا نوه ی خود را نیز ببیند.
ارج و قرب ابراهیم (ع) برای چیست؟
1. در سفر پیدایش باب 22 مذکور است که خداوند به ابراهیم فرمود: «پسر یگانهی خودت یعنی اسحاق را به کوه موریاه ببر و ذبح کن». از آنجا که تورات کنونی به ارشد بودن اسماعیل تأکید دارد پس «یگانه بودن» آن فرزند با اسحاق بودن او ناسازگار است. اما از آنجا که «یگانه بودن» آن فرزند دو نوبت دیگر نیز در همین باب مؤکد شده است لذا نتیجه میشود که کلمهی «یعنی اسحاق را» توسط کاهنان افزوده گشته است.
2. با کمی تأمل دیده میشود که فصول تورات کنونی جابهجا شده است و ماجرای ذبح که قبل از تولد اسحاق بوده به بعد از تولد او منتقل شده است تا بتوانند اسحاق را ذبیح کنند. و این مسئله مشکلاتی را در تورات کنونی پدید آورده است. مثلاً اینکه کوچ کردن هاجر و اسماعیل بعد از تولد اسحاق و قبل از ذبح بوده است. در این وقت حضرت اسماعیل حداقل چهارده سال داشته است. اما در توصیفاتی که در باب 21 سفر پیدایش از تشنگی هاجر و رو به موت بودن اسماعیل آمده معلوم میشود که اسماعیل در این وقت کودکی خردسال بوده که مادرش او را به آغوش حمل میکرده است (پیدایش 21/ 16 تا 18). ترتیب فصول و وقایع باید اینچنین باشد:
نازایی سارا، دعای ابراهیم، ازدواج با هاجر، تولد اسماعیل، هجرت اسماعیل و هاجر، فرمان به ذبح، بشارت به فرزندی از سارا در پاداش سربلندی ابراهیم به ذبح اسماعیل، تولد اسحاق.
اما در تورات کنونی تولد اسحاق بلافاصله به بعد از تولد اسماعیل انتقال یافته است در حالیکه فاصلهی آن دو واقعه چهارده سال بوده است.
3. در دین یهود، فرزند نخست و محصول نخست زمین و احشام، باید برای خداوند تخصیص یابد. لذا ذبح او به دستور خداوند امری معقول و پذیرفتنی است. و فرزند نخست ابراهیم در واقع حضرت اسماعیل بوده است و حتی تورات کنونی نیز بر این شهادت میدهد.
4. باید توجه کرد که نخستزادهی ابراهیم کیست؟ زیرا در یهود فرزند نخست اهمیت فوقالعاده دارد. تورات کنونی اذعان دارد وقتی که اسحاق به دنیا آمد اسماعیل چهارده ساله بود. لکن در کمال تعجب میبینیم که بر خلاف معمول، اصطلاح نخستزاده برای اسماعیل (ع) به کار نرفته است. یهودیان ممکن است استدلال کنند که هاجر زن مکروههی ابراهیم بود لذا پسر او نخستزاده خوانده نشده است. در جواب باید گفت که این سخن بر خلاف تورات کنونی است. زیرا در سفر تثنیه 21/ 15 تا 17 آمده است که اگر مردی دو زن محبوبه و مکروهه داشته و نخستزادهی او از زن مکروهه به دنیا بیاید آن مرد نمیتواند حق نخستزادگی را از آن فرزند خلع کند.
5. در تورات کنونی، دو نوبت به نازایی سارا تصریح شده (پیدایش 11/ 30 ـ 16/ 1) و در موارد دیگر آمده که نازایی به امر خدا است (خروج 23/ 26 ـ تثنیه 7/ 14) و لذا سارا هم به همینطور به ابراهیم میگوید: «پس سارای به ابراهیم گفت اینک خداوند مرا از زائیدن بازداشت. پس به کنیز من درآی شاید از او بنا شوم. و ابراهیم سخن سارای را قبول نمود» (پیدایش 16/2). نتیجه میشود که خداوند حضرت سارا را نازا کرده است تا نخستزادهی ابراهیم (ع) از هاجر به دنیا بیاید. بعد از سربلندی ابراهیم (ع) در ماجرای ذبح، خداوند برای پاداش ابراهیم (ع) همسرش سارا را نیز بارور کرده است.
6. خداوند به توسط سه فرشته که در هیئت سه مرد به خانه ی ابراهیم (ع) آمدند به آن حضرت بشارت داد که سارا فرزندی خواهد آورد. اما سارا باور نکرده سخن آنها را مضحکه نمود و لذا فرشتگان پسر او را اسحاق نام نهادند که معادل است با اضحاک در زبان عربی (نگا. قاموس کتاب مقدس، مدخل اسحاق و نیز در مقدمهی کتاب). این واقعه نشان میدهد که حضرت سارا منتظر فرزند نبوده است و وعدهی خداوند به ابراهیم که در جوانی به او داده شده بود را با تولد اسماعیل (ع) تحقق شده میدانست. اما یهودیان به گزاف مدعی هستند که اسحاق همان پسر وعده است. پولس نیز در نامههای خود اینچنین ادعا میکرده است (نگا. غلاطیان 3/ 19 ـ 4/ 28).
7. دربارهی کوه موریاه که مکان ذبح دانسته شده اختلاف نظر بسیاری در نسخ مختلف تورات وجود دارد. به این ترتیب، یهودیان نه مکان ذبح را میدانند و نه زمان آن را و نه شخص ذبیح را میشناسند. و ما مسلمانان میدانیم که حضرت اسماعیل (ع) در دهم ماه ذیالحجه در نزدیکی کعبه قربان شد و خداوند آن عمل را از او پذیرفت و این سنت از او باقی ماند تا هر حج کنندهای برای خداوند قربانی تقدیم کند.
بیش از ده مورد دیگر نیز در تورات کنونی وجود دارد که بر ذبیح بودن اسماعیل شهادت میدهد، مواردی که تخصصیتر است و از حوصلهی این مقال خارج. همچنین در تلمود دیده میشود که علمای یهود ظهور آخرین پیامبر را در قرن پنجم یا ششم میلادی پیشگویی کردهاند (نگا. گنجینهای از تلمود، باب 12)، که واضحاً نشان میدهد که آن پیامبر موعود حضرت رسول الله (ص) است و لهذا ذبیح حضرت اسماعیل (ع) بوده است.
ذبیح بودن اسماعیل (ع) در انجیل برنابا
اسلام و یهودیت در این قول متفق اند که آن پیامبر خاتم، که روح شریفش اولین مخلوق خداوند است و بزرگترین نبی خدا در زمین، رسالتش جهانی است و دین مبارکش تا قیامت باقی، در واقع مقرر گشته تا از نسل حضرت ابراهیم (ع) و پسر ذبیح او به این جهان بیاید. اما اختلاف نظر این دو دین در این مسئله است که آیا آن ذبیح اسماعیل بوده است یا اسحاق؟
اگر قول یهودیان و تورات امروزی را بپذیریم یعنی ذبیح اسحاق است و آن نبی خاتم باید که از نسل پسر او یعقوب باشد، و از میان قوم بنیاسرائیل به این جهان بیاید. البته حضرت اسحاق پسر دیگری به نام عیسو داشت که از نسل وی قوم اَدوم پدید آمدند، اما این قوم در قرون بعد به سبب شرارتشان منقرض شدند. [8] یهودیان معتقدند که آن نبی موعود، که آنها او را ماشیح ( Messiah ) مینامند، هنوز زاده نشده است و آنها منتظر ظهور وی هستند. در میان اسباط دوازدهگانه یعقوب، یهودیان بیشتر از همه به نسل حضرت داوود (که از سبط یهودا بن یعقوب بود) امید دارند تا خداوند آن نبی را در میان این نسل برانگیزد. چه اینکه اکنون فقط سه سبط از اسباط یهود بر روی زمین زندگی میکنند یعنی سبط لاوی، یهودا و بنیامین. نُه سبط دیگر به سان اقوام عاد، ثمود و لوط منقرض شدهاند.
اما اگر قول دین اسلام را صادق بدانیم و آن ذبیح اسماعیل باشد، آنگاه حضرت رسول الله (ص) همان پیامبری است که تمام انبیاء وعدهی آمدنش دادهاند. چنانکه از خود آن حضرت نیز منقول است که فرمود: أنَا ٱبنُ ٱلذَّبیحَیْن. از حضرت امام رضا (ع) منقول است که مراد از این دو ذبیح، حضرات اسماعیل و عبدالله بن عبدالمطلب هستند که هر دو در معرض ذبح بوده، به فضل خدا نجات یافتهاند. [9] بنا بر این نظر، یهودیان و مسیحیان بایست به حضرت رسول الله (ص) ایمان میآوردند. و به تبع میتوان گفت که تمام ظلمها و جنگهایی که در زمین رخ داده و میدهد ریشه در همین عدم پذیرش دارد. به عبارت دیگر اگر یهودیان به جای دشمنی کردن با حضرت رسول اکرم (ص)، به آن حضرت ایمان میآوردند، هم خود در دنیا و آخرت رستگار میشدند و هم صلح و رحمت در جهان گسترش مییافت.
مسیحیان در این میانه اعتقاد دارند که حضرت عیسی (ع) همان ماشیح موعود و آن نبی اعظم و رسول خاتم است. یهودیان نهتنها این را نمیپذیرند بلکه به گزاف، حتی نبوت حضرت عیسی (ع) را قبول ندارند و نعوذ بالله او را یک نبی کذبه و انسان دروغگو میشمارند. در خصوص حضرت عیسی (ع) یهودیان تفریط میکنند و مسیحیان افراط. افراط مسیحیان اولاً در این است که حضرت عیسی (ع) را پیامبر موعود و آخرین پیامبر میدانند و ثانیاً او را همان خدای خالق جهان میخوانند. بطلان ادعای دوم برای مسلمانان واضح است. لکن با مسیحیان که علی الرسم به تصلیب عیسی (ع) اعتقاد دارند میتوان اینچنین استدلال کرد که چگونه میتوان خدا را کشت و به مدت سه روز او را دفن کرد؟!
لکن ادعای ماشیح دانستن عیسی (ع) مسئلهای قابل بحث است. مثلاً مواردی در همین اناجیل کنونی وجود دارد که به خلاف این اعتقاد مسیحیان شهادت میدهد. برای نمونه، حضرت عیسی (ع) مطابق انتهای باب 22 از انجیل متی با کاهنان و کاتبان یهود محاجّه کرده است که چرا شما بر خلاف قول خداوند به مردم اینچنین تعلیم میدهید که آن نبی بایست از نسل داوود بیاید؟ آنگاه آن حضرت با استناد به عبارتی از مزامیر داوود (مزمور 110/ 1) برای کاهنان یهود استدلال فرمود که ماشیح از نسل داوود (ع) نخواهد آمد وگرنه داوود اینچنین نمیفرمود. در همانجا مؤکد است که کاهنان نتوانستند پاسخی به او بدهند. لهذا حضرت عیسی (ع) که از نسل داوود است، به طریق اولی ماشیح نبوده و نیست. چه اینکه آن حضرت مشخصات متعدد ماشیح را که در عهد عتیق (خصوصاً در صحیفه اشعیاء) آمده، دارا نبوده است. مثلاً ماشیح یک نبیِ امّی و درس ناخوانده از ذریهی ابراهیم (ع) و از نسل ذبیح او است، صاحب شریعت (فقه) است، حکومت تشکیل میدهد و برای استقرار دین خدا جنگ میکند، همسر دارد و فرزندانی که پس از وی جانشینش میشوند، وحی او شفاهی است (بر خلاف تورات که مکتوب نازل شده است) که در دو مکان مختلف بر او نازل میشود (مکه و مدینه)، و غیره.
ادعای یهود در ذبیح دانستن اسحاق باطل است
یهودیان مطابق باب 22 از سفر پیدایش تورات کنونی، مدعی هستند که ذبیح اسحاق است. اما این سخن موجب تناقضهای عدیدهای شده است. این خود موضوع یک مقالهی مفصل است و ما در اینجا به اهمّ آن اشاره میکنیم:
حسن ختام ما باز هم از سخنان حضرت عیسی (ع) خواهد بود که در جواب پرسش یک کاهن، کاتبان و علمای یهود را ملامت میکرد که شما ظاهر دین را گرفته و باطن آن را تهی کردهاید:
فصل شصت و ششم (15) وای بر شما ای کاتبان و فریسیان! (۱۶) وای بر شما ای کاهنان و لاویان! زیرا شما فاسد نمودید قربانی پروردگار را. (۱۷) تا حدّی که آنان که آمدند تا قربانی خود را تقدیم کنند، اعتقاد دارند که خدای مانند انسان گوشت پخته میخورد.
فصل شصت و هفتم (1) زیرا شما به ایشان میگویید که حاضر سازید گوسفندان و گاوان و برّههای خود را به هیکل خدای و مخورید همه را، بلکه بدهید بخشی را به خدای خود از آنچه به شما داده است. (۲) لیکن شما خبر نمیدهید ایشان را از اصل قربانی که آن شهادت زندگی است که انعام داده شده بر پسرِ پدرِ ما ابراهیم. (۳) تا فراموش نشود ایمان و طاعت پدر ما ابراهیم با وعدههای استوار به او، از طرف خدای و برکتی که او را بخشیده شده است. (۴) ولیکن خدای بر زبان حزقیال پیغمبر میفرماید: “دور کنید از من این ذبایح خود را، به درستی که قربانیهای شما نزد من مکروهند.” (۵) زیرا که نزدیک میشود وقتی که تمام شود در آن، آنچه تکلّم کرده است از او خدای ما بر زبان هوشع پیغمبر، که فرموده: “به درستی که من قومی که غیرمختار است مختار نمیخوانم. ” (۶) و چنانکه حزقیال پیغمبر میفرماید: “زود باشد که خدای پیمان تازهای به عمل آورد با قوم خود، که نیست مانند پیمانی که به پدران شما عطا فرموده بود. (۷) پس وفا ننمودند به آن. و زود باشد بگیرد از ایشان دلی را که از سنگ است و بدهد به ایشان دل تازهای. (۸) و زود باشد که همه ی این واقع شود، زیرا شما اکنون به موجب شریعت او رفتار نمیکنید، و نزد شماست کلید و باز نمیکنید، بلکه به شایستگی راه را میبندید بر آنان که بر آن رفتار میکنند.» (۹) و آن کاهن خواست برود تا خبر دهد رئیس کهنه را، که در نزدیکی هیکل ایستاده بود به همه چیز. (۱۰) ولیکن یسوع فرمود: «بایست، زیرا جواب میدهم تو را از سؤالت».
نویسنده: امیر اهوارکی
پینوشتها:
1 . مشابه این دعا در قرآن مجید نیز آمده است، نگا. بقره / 125 تا 128 ـ ابراهیم / 37
2 . قرآن: هود / 71 ـ حجر / 53 ـ عنکبوت / 31 ـ الذاریات / 28 ـ تورات: سفر پیدایش 18/ 10
3 . سفر پیدایش 18/ 20
4 . قرآن: هود / 73 ـ الذاریات / 30 ـ تورات: سفر پیدایش 18/ 13 تا 15
5 . نگا. سفر خروج 20/ 5 و 6 ـ سفر تثنیه 5/ 9 و 10
6 . برشیت ربا 38/ 18. به نقل از دکتر ا. کُهِن، گنجینهای از تلمود، ترجمه ی امیر فریدون گرکانی، بینا، تهران،1350، ص 28
7 . قرآن: نساء / 125 ـ عهد عتیق: 2تواریخ ایام 20/ 7 ـ اشعیاء 41/ 7 ـ عهد جدید: رساله یعقوب 2/ 23. چون اعطای این لقب مهم از سوی خداوند به حضرت ابراهیم (ع) در زمان خود آن حضرت رخ داده است لهذا میبایست در تورات موسی، مذکور باشد که نیست. و این خود دلیلی است بر تحریف تورات امروزین و حذف بسیاری از مطالب مکتوب در آن.
8 . عهد عتیق: صحیفه عوبدیا 18 ـ صحیفه ملاکی 1/ 3
9 . صدوق بن بابویه قمی، الخصال،ترجمه ی سید احمد فهری زنجانی، انتشارات علمیه اسلامی، تهران، بیتا؛ باب اوصاف دوگانه، حدیث 78؛ ص 65
9.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌#مسیحیان_صهیونیست مسیحیت را به عنوان یک دین اثر گذار برای فارسی زبانان تصویر سازی می کنند اما واقعیت چیز دیگری را بیان می کند.بعد از قرن ها هنوز در مهد مسیحیت جوانان درباره عیسی چه می گویند؟ خدا، فرزند خدا، ناجی، یک انسان باحال، بازیکن تیم چلسی ...😳😳 کانال حقیقت مسیحیت
﷽؛
اعتراض جوانان آمریکایی به کشیشان انجیلی
#مسیحیان انجیلی، در این روزها، با حضور در میان همه اقشار جامعه آمریکایی با انواع ترفندها و لفاظی های حرفه ای، آنان را برای رای دادن به #ترامپ، تشویق و ترغیب می کنند. اخیرا 100 نفر از #کشیشان برجسته انجیلی با حضور در کاخ سفید در خصوص ریاست جمهوری دونالد ترامپ به بحث و گفتگو پرداختند. اما در هنگام خروج با برخورد اعتراض آمیز جوانان آمریکایی مواجه شدند که با کمک پلیس بعد از چند ساعت معطلی، توانستند از صحنه اعتراضات فرار کنند.
معترضین خطاب به کشیشان انجیلی اعلام کردند باتوجه به مشکلات و معضلاتی که جامعه آمریکایی در حال نابود شدن ابدی است، چرا از چنین شخص و دولت ناکارآمدی او حمایت می کنید؟ به جای ساعتها نشستهای دوستانه با رئیس جمهور، به فکر راه حل مشکلات امروز آمریکا باشید که خسارت های آن جبران ناپذیر است.
بنابر اظهارات کشیشان انجیلی و اخبار جامعه آمریکا، در حال حاضر اجرای برنامه های تبلیغاتی در میان اعتراضات مردم آمریکا، امری بسیار دشوار و طاقت فرسا شده و کار به جایی رسیده که یهودیان صهیونیست برای حفظ منافع و اجرای سیاست هایشان، به کمک اوانجلیستها آمدهاند.
مسیحیان انجیلی با کمک یهودیان صهیونیستی، برنامه های انتخاباتی خود را حتی در سرزمین های اشغالی شروع کرده و اخیرا کمپین های حمایت از دونالد ترامپ ایجاد نمودند و برنامه های تبلیغاتی انتخابات 2020 را به نفع ترامپ اجرا میکنند.
در میان آتش اعتراضات ساکنین سرزمین های اشغالی که روزهای اخیر شدت بیشتری به خود گرفته است، یهودیان صهیونیستی به کمک مسیحیان انجیلی شتافته و برنامه های انتخاباتی دونالد ترامپ را پیش می برند. وظیفه اصلی آنان، علاوه بر حمایت های مالی، تشویق مردم آمریکا برای حضور در صحنه انتخابات و رای دادن به نفع دونالد ترامپ است.
انتخابات 2020 آمریکا برای مسیحیان اوانجلیست و یهودیان صهیونیست بسیار حیاتی است. در میان موج مشکلات و معضلاتی که جامعه آمریکا را در معرض نابودی قرار داده، آنان تمرکز خود را تنها بر پیشبرد برنامه های تبلیغاتی ریاست جمهوری دونالد ترامپ گذاشته و هیچ گونه توجهی به صدای اعتراض آمیز مردم آمریکا نمی کنند.
این امر باعث افزایش خشم و نفرت مردم آمریکا شده که توان مقابله و کنترل آن از دست سیاستمداران فعلی آمریکا خارج شده است.
Antisect
📌شاهکاری دیگر از رئیس جمهور مورد حمایت و علاقه #مسیحیان_صهیونیست. 🔻تمسخر «ترامپ» بخاطر انتشار عکس قدیمی در توییتر
🔹رئیس جمهور آمریکا بخاطر اینکه تصویری قدیمی از یک چمنزار در مکانی نامعلوم را به اشتراک گذاشت که مملو از تابلوی تبلیغاتی انتخاباتی وی بود، مورد انتقاد و تمسخر کاربران شبکههای اجتماعی و عکاس اصلی تصویر منتشر شده قرار گرفت.
🔹«الکس مک گلیس»، عکاسی که عکس را گرفته بود با انتشار تصویر اصلی، ترامپ را به شدت مورد سرزنش قرار داد و از وی خواست تا به حقوق و اعتبار هنری وی احترام بگذارد و بدون اجازه صاحب اثر آن را منتشر نکند.
کشورهایی که مهد #مسیحیتی هستند که شعار آنها محبت است در عمل چگونه رفتار می کنند؟ آیا فقط شعار محبت دادن کافی است؟
🔴🔴 از سانسور تا حذف کتاب مقدس توسط تبشیریها
🔸 به طور معمول و در عرف کسی می تواند درباره موضوعی ادعایی را مطرح کند که خود اول عامل به آن باشد، بخصوص اینکه اگر ادعایی را با بزرگنمایی فراوان بیان کرده و خود را در سرآمد عالمیان بداند.
🔸 در موضوع محبت کردن و عشق ورزیدن مسیحیان تبشیری آنقدر چرب زبانی کرده و آنقدر نمک ریخته اند که دیگر آش محبت مسیحیت شور شده است!
🔸 آنها پیوسته ادعا کرده اند که فقط دین ما محبت است، خدای ما محبت و ... حتی بسیاری از عناوین برنامه ها و سایت ها و کانال های تلویزیونی خود را نیز بر همین اساس می گذارند.
🔸 این کشیشان کم سواد تبشیری که راه و روش خود را ازهر گونه خشونت و تنبیه مبرا میدانند برای اینکه بتوانند طرفدار جمع کنند، و خود را در ظاهر، خوب جلوه دهند و به قولی عوام فریبی کنند، رفتاری کاملا خلاف کتاب مقدس را پیش می گیرند.
🔸 مثلا به این بند از کتاب مقدس توجه کنید: «از طفل خود تادیب را باز مدار که اگر او را با چوب بزنی نخواهد مرد، پس او را با چوب بزن!»( امثال، 23: 13-14)
🔸 چرا کشیشان و علمای مسیحی فقط از محبت دین خود میگویند، و اصلا توجهی به این بندها که بسیار آمده است ندارند!
🔸 مسیحیان تبشیری که می دانند چنین توصیه هایی در متون آنان نهفته است چرا فقط از محبت صحبت میکند؟
👈 بماند که برای تادیب طفل مگر نباید از شیوه مهر و محبت استفاده کرد؟!
🔸این خانم، مریم پوژتو، نائب رئیس یکی از اتحادیههای دانشجویی فرانسه است.
🔹 برنامهای در مجلس بوده که او هم شرکت کرده. چند تا از نمایندههای مجلس به خاطر حجاب ایشان برنامه را ترک کرده اند!
🔸یکی دو سال پیش هم کاری بدتر از این کردند. همین خانم آن موقع رئیس انجمن دانشجویی دانشگاه پاریس چهار بود. سر موضوعی صنفی از دانشگاه انتقاد کرده بود. از وزیر و نمایندههای مجلس بگیرید تا نخستوزیر به او پریدند و گفتند داری تبلیغ حجاب میکنی! حتی توهین هم کردند
↩️این رفتارها در کشوری صورت میگیرد که ادعای رعایت حقوق بشر و آزادی بیان آن گوش فلک را کر کرده است