42.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞امیرالمومنین فرمود اگر جهاد من نبود ...
.
#حاج_مهدی_توکلی
#هیئت آل یاسین
#حکایت
💠 داستان شگفت انگيز سعد بن معاذ 💠
✍️امام صادق(ع) مى فرمايد: گروهى نزد پيامبر خدا آمدند و او را به مرگ سعد بن معاذ خبر دادند، پيامبر با اصحاب براى تجهيز سعد حركت كردند، به غسل دادن بدن سعد فرمان دادند. هنگامى كه او را كفن كردند و بر تخته اى براى حمل به سوى بقيع قرار دادند، حضرت با پاى برهنه و بدون عبا دنبال جنازه حركت كردند، گاهى طرف راست جنازه را بر دوش مى گرفتند و گاهى طرف چپ را تا به قبر رسيدند. پيامبر وارد قبر شد و با دست مباركش لحد چيد و از اصحاب مى خواست كه سنگ و خاك به حضرت دهند تا روزنه هاى بين لحد را بگيرد؛ چون فارغ شدند و خاك روى لحد ريخته شد و قبر به طور كامل بسته شد،
فرمود: من مى دانم به زودى جنازه مى پوسد ولى خدا بنده اى را دوست دارد كه هرگاه كارى مى كند محكم و استوار انجام مى دهد، به اين خاطر در چينش لحد و بستن روزنه هاى آن با سنگ و خاك دقت كردم. در آن لحظه مادر داغديده ى سعد از گوشه اى فرياد برداشت: اى سعد! بهشت بر تو گوارا باد، ولى پيامبر فرمودند: اى مادر سعد! مطلبى را بر پروردگارت در مورد فرزندت اين گونه قاطع و يقين نسبت مده؛ زيرا فشار سختى به سعد وارد شد!!! چون پيامبر و مردم از دفن سعد برگشتند، گفتند: اى پيامبر خدا! كارى را از شما در مورد سعد ديديم كه بر كسى نديديم، با پاى برهنه و بدون عبا تشييع جنازه آمديد. فرمودند: در اين حالت به فرشتگانى كه به تشييع آمده بودند اقتدا كردم. گفتند: گاهى جانب راست و گاهى جانب چپ جنازه را بر دوش گرفتيد.
💥فرمود: در تشييع جنازه دستم در دست جبرئيل بود، آنچه او انجام داد من انجام دادم. گفتند: شما براى غسلش اجازه دادى و بر او نماز گزاردى و لحدش را چيدى آن گاه فرمودین: فشارى سخت بر او وارد شد! فرمود: آرى، زيرا با خانواده اش بداخلاق بود! ولى اگر انسان از ايمانى متوسط يا حداقل، و عملى اندك برخوردار باشد ولى با سرمايه اى سرشار از مكارم اخلاقى زندگى كند، و با خانواده و اقوام و مردم در همه ى زمينه هاى اخلاقى خوش رفتار باشد در دنيا كمتر دچار مشكل مى شود و در آخرت مكارم اخلاقش رحمت و فيوضات بى نهايت حق را جذب مى كند.
📚برگرفته از کتاب زيبائى هاى اخلاق
#همسرانه
"قطع سخنان همسر ممنوع!!!"
🔹 یکی از مهارتهای زیبا در همسرداری که مصداق درک همسر و محبّت به او محسوب میشود این است که در میان کلمات و صحبتهای همسرمان چیزی نگوییم و بگذاریم سخنش تمام شود.
🔸 با اینکار به او نشان دهید که از صحبت کردن همسرتان رنج نمیبرید و شخص عجول و زود قضاوتکن نیستید که البته این صفت باعث محبوبیت شما نیز میگردد.
🔹 این نکته را حتماً به بچهها متذکّر شوید که هنگام صحبت پدر یا مادر وسط صحبت نپرید و احترام بگذارید.
🔸 از برکات بزرگ این کار این است که با تفکّر و منطق، تصمیمگیری خواهید کرد چرا که گاهی عجله در پاسخ دادن باعث فتنه خواهد شد.
🔻#هنر_زناشویی 🔻
#چراغ_قرمز_اول: زیاد شاعرانه نباشید!
بر خلاف تصور برخی از خانمها، مردها از زنهایی که هر روز منتظر محبت زیاد یا جملات و پیامکهای شاعرانه و عاشقانه هستند خوششان نمیآید. آنها زنهای معمولی با نیازهای عادی را ترجیح میدهند. زنی که سرد و بیعاطفه است به اندازهی زنی که بیش از حد وابسته و عاطفی باشد برای مردها منزجر کننده است.
مردها نمیخواهند نقش یک تکیهگاه عاطفی بزرگ را بازی کنند که همیشه ناچار به حمایت از یک زن است. آنها دوست ندارند هر روز پیامکهای عجیب و غریب و زیاد از حد شاعرانه دریافت کنند و از اینکه همسرشان بیوقفه از آنها محبت بخواهد هم خوششان نمیآید.یک زن داتاً سعی میکند موقعیتهای جدی و موقعیتهای عاشقانه را از هم جدا کند و به همسر این فرصت را بدهدکه درکنار عاشق بودن، برای زندگی عادی هم فرصت داشته باشد وگرنه به زودی همسرش را خسته و فراری خواهد کرد. خانمهایی که همسر خود را آغاز و پایان جهان میدانند و برای هر کاری میخواهند به آنها تکیه کرده یا زندگی را تبدیل به یک فیلم عشقی کنند بهتر است خودشناسی خود را بیشتر کنند، ریشهی کمبودها و کاستیهای خود را بشناسند و در صدد تغییر چنین رفتارهایی باشند.
#خط_قرمزهای_همسرانه!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺☘️سخنی با مردان🙆♂️
🌺👈هرگز زنت را تحقیر نکن!
چون بار بیماری اش را سالها باید به دوش بکشی.
🌺👈هرگز به زنت بی اعتنایی نکن!
چون سالها باید بی توجهی اش را تحمل کنی.
🌺👈هرگز به زنت پرخاش نکن!
چون سالها سکوت مرگبارش را باید طاقت بیاوری.
🌺👈هرگز از محبت به روح او غافل نباش!
چون سالها باید در بستری سرد بخوابی.
🌺👈هرگز او را مقابل دیگران کوچک مکن!
چون به بزرگی یاد کردن از تو را، فراموش میکند.
🌺👈هرگز نقص هایش را بازگو نکن!
چون از تو در نهان متنفر خواهد شد.
🌺👈هرگز انتقاد و شکایت او را مسخره نکن!
چون از تو برای همیشه ناامید میشود.
🌺👈هرگز به رویاهایش نخند،اگر نمیتوانی براورده شان کنی! چون افسرده میشود.
🌺👈خود را با زنت برابر بدان...در همه چیز! وگرنه فرقی با یک زندانبان نخواهی داشت
💞💞💞💞
#عـلائم_و_نـشانههای_کـمخونی
✴️•⇦ وقـتی فـردی دچار کم خونی می شود بافت های بدن فرد به اندازه کافی اکسیژن دریافت نکرده و قلب برای رساندن اکسیژن کافی به بافت ها و سلولها باید با طپش های بیشتر ، سخت تر کار کند و در نتیجه فرد با علائم زیر روبرو خواهد شد .
☘️ احساس سستی و یا خستگی همیشگی و یا هنگام فعالیت همراه با احساس سرما در دست ها و پاها
☘️ یک یا دو ساعت که می نشینند وقتی بلند می شوند سرشان گیج می رود.
☘️ کم اشتهایی و تحریک پذیری "عصبی شدن و کم حوصلگی"
☘️ اعضاء بدنشان خواب می رود.
☘️ تند شدن ریتم تنفس و طپش قلب
☘️ عدم تمرکز
☘️ رنگ پریدگی و عدم شادابی چهره
☘️ کمرنگ شدن بستر ناخن
☘️ حالت تهوع
☘️ یبوست
☘️ درد در قفسه سینه
☘️ تیرگی زیر چشم
☘️ تمایل به خوردن چیزهای غیر عادی مانند : خاک ، گچ ، مهر نماز ، یخ
#مــادران_بــخـوانـنــد🔔
#تاثیر_وضــو_و_سوره_قـدربرشیرمادر
✨#محرومیت_از_شیرمادرموجب #اختلالات_روانی_و_استرس_کودک_میشود.
🔶 بدن دائما در حال تولید انرژی است و تمام اجزای بدن دارای انرژی است که به هنگام گرفتن وضو ارتباط با انرژی ها زائد دور میشود که در دین اسلام نیز توصیه شده به هنگام شیر دادن به کودک #وضو گرفته و روبه #قبله بنشینید و #انرژی های #مثبت را #افزایش داده که برج مغناطیسی بدن است، سوره قدر را بخوانید و ذکر بگویید چرا که در علاوه بر ثواب موجب عالمیت کودک میشود.
#باب_کودکان
انجیر
✅ كلُوا التِّينَ الرَّطْبَ وَ الْيَابِسَ فَإِنَّهُ يَزِيدُ فِي الْجِمَاعِ وَ يَقْطَعُ الْبَوَاسِيرَ وَ يَنْفَعُ مِنَ النِّقْرِسِ وَ الْإِبْرِدَة
✳️ انجیر بخورید چه تازه و چه خشک چراکه عمل همبستر شدن را زیاد میکند . برای استحکام استخوانها مفید است
بواسیر را قطع میکند و برای بیماری نقرس(ورم شصت پا) و برای
سردی دست و پا مفید است.
🔴اسلام با سلاح حجاب در حال فتح اروپاست
▪️دولت انگلیس با تمام ابزارهایش از جمله منوتو، بیبیسی، مزدوران پولکی و ... تلاش میکند #حجاب را از سر بانوی مسلمان ایرانی بردارد؛ غافل از اینکه اسلام با سرعت بسیار بالایی مخصوصاً به خاطر تز «حجاب» در حال فتح انگلیس است!
اسلام سریعترین دین در حال رشد در انگلیس است.
-
هر کجا که پا میگــذاری، صدای گوش خــراش فریادها تمام نمیشود
من ! من هم هستــم !
نــگاه کنیــد !
به من !
من !
منـی که از حنجــرهی لباسهای غریب و گیسوان آشفتــه
و چهرههای بــزک کرده فریاد میزنــد برای دیده شدن
به هر کجا پنــاه می برم دنبالم می آینــد . .
گوشهایم تیــر میکشنــد !
دیگر نمیخواهم بشنــوم
دستهایم را روی چشم ها و گوشهایم مـی گذارم و میدوم
به طرف دور دست ترین نقطه تا از این "من" ها رها شوم !
خسته شده ایم از نگاه دزدیدن و شمارش سنـگ فرش های خیابان!
خواهرم (!)
شما خسته نشدی ازجلوه نمایی تن در بازار اسیران هوی و هوس ؟
سلطانِ سلاطین!
#تشرف_محمد_طاهر_نجفی_در_مسجد_کوفه
شیخ محمد طاهر نجفی سالها خادم مسجد کوفه بود و با خانواده خود در همان جا منزل داشت و اکثر اهل علم نجف که به آن جا مشرف می شدند، او را می شناسند و تاکنون چیزی جز حسن و صلاح از او نقل نکرده اند و ایشان از هر دو چشم نابینا اشد . او می گفت:
« هفت یا هشت سال قبل، به علت نیامدن زوّار و جنگ بین دو طایفه در نجف اشرف، که باعث قطع تردد اهل علم به آن جا شد، زندگانی بر من تلخ گشت؛ چون راه درآمد من منحصر به این دو دسته ( زوار و اهل علم ) بود؛ به طوری که اگر آنها نمی آمدند، زندگی ام نمی چرخید.
با این حال و با کثرت عیال خود و بعضی از ایتام، که سرپرستی آنها با من بود، شب جمعه ای هیچ غذایی نداشتیم و بچه ها از گرسنگی ناله می کردند. بسیار دلتنگ شدم.
من غالباً به بعضی از اوراد و ختوم مشغول بودم. در آن شب که بدی حال به نهایت خود رسیده بود، رو به قبله، میان محل سفینه ( معروف به جای تنور ) و دکة القضاء ( جایی که امیرالمؤمنین علیه السلام برای قضاوت می نشسته اند ) نشسته بودم و شکایات حال خود را به خدای متعال می نمودم و اظهار می کردم که خدایا به همین حالت فقر و پریشانی راضی هستم.
و باز عرض کردم: چیزی بهتر از آن نیست که چهره مبارک سید و مولای عزیزم را به من نشان دهی و دیگر هیچ نمی خواهم.
ناگهان خود را سر پا دیدم که در یک دستم سجاده ای سفید و دست دیگرم در دست جوان جلیل القدری که آثار هیبت و جلال از او ظاهر است، قرار داشت. ایشان لباس نفیسی مایل به سیاه در برداشت.
من ظاهربین، خیال کردم که یکی از سلاطین است؛ اما عمامه به سر مبارک داشت و نزدیک او شخص دیگری بود که لباس سفیدی به تن کرده بود. با این حالت به سمت دکه ای که نزدیک محراب است به راه افتادیم وقتی به آن جا رسیدیم، آن شخص جلیل که دست من در دست او بود فرمود:
یا طاهر افرش السجاده. ( ای طاهر سجاده را فرش کن.)
آن را پهن نمودم دیدم سفید است و می درخشد و با خط درخشان چیزی بر آن نوشته شده بود ولی جنس آن را تشخیص ندادم. من با ملاحظه انحرافی که در قبله مسجد بود، سجاده را رو به قبله فرش کردم.
فرمود: چطور سجاده را پهن کردی؟
من از هیبت آن جناب از خود بی خود شدم و از شدت حواس پرتی گفتم: فرشتها بالطول و العرض ( سجاده را به طول و عرض پهن نمودم. )
فرمود: این عبارت را از کجا گرفته ای؟ گفتم: این کلام از زیارتی است که با آن، حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف را زیارت می کنند.
در روی من تبسم کرد و فرمود: اندکی فهم داری.
بعد هم بر آن سجاده ایستاد و برای نماز تکبیر گفت و پیوسته نور عظمت او زیاد می شد به طوری که نظر بر روی مبارک ایشان ممکن نبود. آن شخص دیگر، به فاصله چهار وجب پشت سر ایشان ایستاد.
هر دو نماز خواندند و من روبروی ایشان ایستاده بودم. ناگهان در دلم راجع به او چیزی افتاد و فهمیدم ایشان از آن اشخاصی که من خیال کرده ام، نیست. وقتی از نماز فارغ شدند، حضرتش را دیگر در آن جا ندیدم اما مشاهده کردم که آن بزرگوار روی یک کرسی حدود دو متری که سقف هم داشت، نشسته اند و آن قدر نورانی بودند که چشم را خیره می کرد. از همان جا فرمودند:
« ای طاهر احتمال می دهی من کدام سلطان از این سلاطین باشم؟ »
عرض کردم: مولای من، شما سلطان سلاطینید و سید عالمید و از این سلاطین معمولی نیستید.
فرمود:
« ای طاهر به مقصد خود رسیدی دیگر چه می خواهی؟ آیا ما شما را هر روز رعایت نمی کنیم؟ آیا اعمال شما بر ما عرضه نمی شود؟ »
بعد هم وعده گشایش از تنگدستی را به من دادند. در همین لحظه شخصی که او را می شناختم و کردار زشتی داشت از طرف صحن مسلم وارد مسجد شد. آثار غضب بر آن جناب ظاهر و روی مبارک را به طرف او کرد و رگ هاشمی در پیشانیش پدیدار شد و فرمود:
« ای فلان، کجا فرار می کنی؟ آیا زمین و آسمان از آن ما نیست و در احکام و دستورات ما جاری نمی شود؟ تو چاره ای جز آن که زیر دست ما باشی، نداری؟»
آنگاه به من توجه کرد و تبسم نمود و فرمود:
ای طاهر به مراد خود رسیدی؛ دیگر چه می خواهی؟
به خاطر هیبت آن جناب و حیرتی که از جلال و عظمت او به من دست داد، نتوانستم سخنی بگویم. باز ایشان سخن خود را تکرار فرمودند؛ اما شدت حال من به وصف نمی آمد. لذا نتوانستم جوابی بدهم و سؤالی از حضرتش بنمایم. و در این جا به فاصله چشم برهم زدنی نگذ شت که ناگهان خود را در میان مسجد، تنها دیدم. به طرف مشرق نگاه کردم، دیدم فجر طلوع کرده است.
شیخ طاهر گفت: با آن که چند سال است که کور شده ام و بسیاری از راه های کسب درآمد بر من بسته شده، که یکی از آنها خدمت علماء و طلابی بود که به کوفه مشرف می شدند؛ اما طبق وعده حضرت، از آن تاریخ تا به حال الحمدلله در امر زندگی گشایش شده و هرگز به سختی و تنگی نیفتاده ام. »
azadar asli moharam.alimp3.mp3
2.51M
🏴حاجآقا عالی:
«عزادار اصلی دههٔ اول محرّم»
آجَرَکَ اللّٰه یٰا صاحِبَ الزَّمٰان😭
🆔 @haram110
#تاریخی
♨️سوال:
🔰چرا به امام حسین الوِتْرَ المَوْتُورِ می گویند؟
✍️پاسخ:
✅يكي از اوصافي كه براي امام حسين(ع) در بعضي از زيارتنامهها ذكر شده "الوتر الموتور" است. در بین معانی ای که برای وتر و موتور آمده است، این معنا مناسب تر است که وتر به معناي فرد و "موتور" به معناي كسي كه افرادي از او كشته شده باشد، يعني اي حسين يگانهاي كه ياران تو كشته شدهاند.(1) زيرا حضرت در مقام شهادت، مانندي ندارد. از آغاز دنيا تا كنون مثل او، كسي مظلومانه چنين به قتل نرسيده و اين همه مصيبت نديده است.
🔹همچنين همه افراد او در كر بلا كشته شدند، حتي طفل شيرخواره او، پس همه اصحاب و يارانش در كر بلا روز عاشورا كشته شدند، از اين رو حضرت "موتور" است. (2)
🔹ممكن است گفته شود "الوتر الموتور" به معناي فرد و تنهاي بيهمتا و به زبان فارسي خودماني "دُردانه" است و به ويژگي خاص سيدالشهدا(ع) اشاره دارد. (3)
📚منبع:
1. لسان العرب، ج 5، ص 273؛ كتاب العين، ج 8، ص 132.
2. شرح زيارت عاشورا.
3. فروغ شهادت، ص 389.
8820-fa-50-sanad-hazrat-roghayeh-s_-33002704.pdf
619.8K
#دانلود_کتاب
📋عنوان مقاله :
#پنجاه_مدرک_در_اثبات_حضرت_رقیه سلام الله علیها
fa-h-roghayeh-bandani-reyhaneye-karbala-m93_366666764.mp3
3.69M
#کلیپ_صوتی
💠 عنوان:
#اثبات وجود حضرت #رقیه بنت الحسین سلام الله علیها و
👈پاسخ به تمامی شبهات
🎙سخنران :
آقای #بندانی_نیشابوری
⏰ کمتر از ۴دقیقه و ۳۰ثانیه
عنایت_حضرت_رقیه_و_شیعه_شدن_خانواده.mp3
8.89M
🎙 حجت الاسلام شهاب
🎵 ماجرای عنایت حضرت #رقیه علیهاالسلام و شیعه شدن خانواده حنفی مذهب
◾️ 🌿 ◾️ 🌿 ◾️ 🌿 ◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅یکی یه دونه و عسل بابایی |حضرت #رقیه (سلام الله علیها)
🎙امیررضا سیفی
🌿 #روز_سوم_ماه_محرم_و_مراقبۀ_آن
🔅 روز سوّم ماه محرّم بنابر آنچه در روایات آمده، روزی است که حضرت یوسف سلام الله علیه از زندانی که به جرم پاکدامنی و عفاف به آن زندان محکوم شده بود، آزاد شد. بنابراین روز آزادی است.
▫️ انشاءالله آن یوسف درون ما هم، آن حقیقت باطنی ما هم، که در زندان شهوت و غضب، در زندان وهم و خیال، در زندان نفس و شیطان و هوی و دنیا اسیر است، از این زندان آزاد شود.
▪️ به شکرانۀ این نعمت آزادیِ پیامبر خدا، از زندانِ ملحدان و کافران و مشرکان و بتپرستان و دنیاپرستان و هوس پرستان، روزه این روز مستحب است.
▫️ پیشتر گفتیم که روزۀ دهۀ اوّل محرّم و حتّی بنا به برخی روایات روزۀ تمام ماه محرّم مستحب است، البته به جز روز عاشورا و یا بر اساس برخی روایات روز تاسوعا.
▪️ چرا که بنی امیّه به شکرانۀ پیروزی بر اباعبدالله الحسین علیه السّلام، روز عاشورا یا روز تاسوعا و عاشورا هر دو روز را روزه میگرفتند. پس بهتر است این دو روز یا لااقل روز عاشورا را روزه نگرفت، ولی از خوردن و آشامیدن امساک کرد تا زمان عصر، و آنگاه چیزی میل کرد که روزه نباشد.
🍃 روزۀ این روز آثار بسیار ارزشمندی هم دارد، بنا بر آنچه که در روایات آمده است، کسی که این روز را روزه بگیرد، خداوند کارهای دشوار و مشکل را بر او آسان میکند و اگر گرفتار اندوه و غم باشد، خدا غم و حزن او را بر طرف میکند و بنابر حدیث منسوب به پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم، کسی که این روز را روزه بدارد، خدای متعال دعای او را مستجاب میکند.
استاد مهدی طیّب
May 11