eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
6.7هزار ویدیو
636 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
12.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مسجد جمکران ۱۰۶۸ ساله شد 🕌دستور ساخت مسجد جمکران در ۱۷ ماه مبارک رمضان ۳۷۳ هجری از سوی امام زمان(عج) به حسن بن مثله ابلاغ شد و ایشان به او فرمودند: مردم را بگو تا به این موضع رغبت کنند و در این جا دو رکعت نماز تحیّت مسجد و دو رکعت نماز صاحب الزمان بگذارند. @haram110
🔺مشارکت در آبادانی مسجد مقدس جمکران *۷۳۳*۳۱۳# @haram110
‍ ▫️به مناسبت سالروز تاسیس مسجد مقدس جمکران به امر امام عصر علیه السلام (17 رمضان) بازسازی مسجد تازه شروع شده بود. برای بنایی، آب را از قم می آوردند. سخت بود. قرار شد به حفر چاه. رفت تهران. با یک شرکت حفّاری صحبت کرد. چک داد تا بیایند و چاه حفر کنند. جایی از زمین جمکران، برای حفر چاه انتخاب شد. قرار شد از شنبه شروع کنند. شب جمعه، در صحن مسجد، مشغول راز و نیاز بود که دستی بر شانه اش نشست. قاصدی بود از طرف صاحب مسجد؛ حضرت، پیغام داده بودند که: «آنجا نه! آنجا بعدها بخشی از مسجد میشود. به آب هم نخواهد رسید!» قاصد حجت خدا، جای دیگری را برای حفر چاه نشانش داد. صبح شنبه شد. از مهندسان حفاری انکار که جای تازه مناسب نیست. از او اصرار که فقط همین جا! تعهد داد و مسئولیت همه چیز را بر عهده گرفت. چند روز بعد، مهندس ها آمدند سراغش؛ خوشحال و حیرت زده! آسانتر از همیشه به آب رسیده بودند. آب که جاری شد، ماند تامین مبلغ چک. متوسل شد به صاحب جمکران! روز قبل از موعد چک، اتفاقی افتاد. صاحب شرکت حفاری و پسرش آمدند مسجد. مشتاق اینکه بدانند کار چه کسی بوده، جانمایی تازه چاه. از حاج آقای لطیفی نسب شنیدند که: «این مسجد صاحب دارد.» گفتند: پس این چاه هم هدیه ما به مسجد جمکران. چک را پس دادند و گره،گشوده شد. 📚 راه وصال، ص119. @haram110
در عجبم از مذهبی که ام المؤمنین اش توسط خال المؤمنین شان به قتل می‌رسد به اعتراف مؤرخین مؤثق خودشان...!! @haram110
⚡️قتل عایشه به دست معاویه (به اعتراف اهل سنت عمری) 🔹 رشید الدین فضل الله وزیر و مورخ بزرگ اهل سنت عمری می‌نویسد: ✍ در ربیع الابرار زمخشری و در کامل السفینه این حدیث معتبر است که معاویه عائشه را به خانه خود دعوت کرد و سرچاهی به نی بپوشید و بر آن کرسی آبنوسین نهاد و عایشه ام المومنین (ام الفاسقین) را بر آنجا نشاند. بر نشستن و فرو رفتن همان بود. معاویه بفرمود تا چاه را با آهک بینباشتند. 📚 جامع التواریخ، تاریخ ایران و اسلام، تالیف رشید الدین فضل الله، جلد ۲، صفحه ۱۲۱۸
🌷🌷🌷 روزه آن نیست که همسایه ی ما می گیرد یا که ارباب هوس ران شما می گیرد روزه آن است که مسکین سحری ناخورده با همان معده ی خالی ز غذا می گیرد روزه آن نیست که این ماه به عنوان رژیم مالک چاق شکم گنده ی ما می گیرد روزه آن است که با پیکر بی بنیه ی خود مفلسی از سر ایمان و صفا می گیرد روزه آن نیست که چون مرد ریاکار گرفت می کند اخم و چنان سگ پر و پا می گیرد روزه آن است که هر باربر گرسنه ای زیر بار غم و اندوه و بلا می گیرد روزه آن نیست که آقای خبیث الوکلا یا که سرکار خسیس الوزرا می گیرد روزه آن است که بی رنگ و ریا در همه حال مرد زحمت کش بی برگ و نوا می گیرد روزه آن است که گیرد ز سر صدق فقیر وز بسی خرجی افطار عزا می گیرد 👏 🌷🌷🌷 @haram110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر روزه داری💝 هنگام افطار یك دعای اجابت شده دارد پس در اولین لقمه افطار بگو: ای خدایی كه آمرزش تو فراگیرووسیع است، به همه سلامتی و عافیت عطافرما🙏 آمین 🙏 طاعات قبول حق 🙏
هدایت شده از حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای افطار🔰 بِسْمِ اللَّهِ اللَّهُمَّ لَكَ صُمْنَا وَ عَلَى رِزْقِكَ أَفْطَرْنَا فَتَقَبَّلْ [فَتَقَبَّلْهُ‏] مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ التماس دعا قبول حق @haram110 🌸
💠وقت افطــار ڪــه در اوج عطش بــۍحالم...🥀 🚩یاد خشڪی لــــبِ مردِ تهِ گودالم 😔✋🏻 🌸نماز و روزتون قبول🌸
😮😧می دانی چرا نام غلامم را عبدالرحمن گذاشتم؟ رُوِيَ عَنْ مَسْرُوقٍ أَنَّهُ قَالَ: دَخَلْتُ‏ عَلَى‏ عَائِشَةَ فَجَلَسْتُ‏ إِلَيْهَا فَحَدَّثَتْنِي وَ اسْتَدْعَتْ غُلَاماً لَهَا أَسْوَدَ يُقَالُ لَهُ عَبْدُ الرَّحْمَنِ. فَجَاءَ حَتَّى وَقَفَ فَقَالَتْ: يَا مَسْرُوقُ! أَ تَدْرِي لِمَ سَمَّيْتُهُ عَبْدَ الرَّحْمَنِ؟ فَقُلْتُ: لَا. فَقَالَتْ: حُبّاً مِنِّي لِعَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ مُلْجَمٍ. (بحار الأنوار، ج‏32، ص342) مسروق می گوید: نزد عایشه رفتم و نشستم. پس با من صحبت می کرد و در آن حین، غلام سیاهش را که به او عبدالرحمن می گفتند، صدا کرد. آن غلام حاضر شد. عایشه گفت: ای مسروق! آیا می دانی چرا نامش را عبدالرّحمن گذاشتم؟ گفتم: خیر. گفت: به دلیل محبّتی که به عبدالرّحمن بن ملجم دارم. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»