eitaa logo
حرم
2.7هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
6.7هزار ویدیو
641 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام بنام آفریدگار مهربانی امروز : دوشنبه 10 / 9 / 99 " موفقیت " موفقيت نتيجه تشخيص درست است تشخيص درست نتيجه تجربه است تجربه نيز اغلب نتيجه تشخيص نادرست است ..... چگونه از تشخيص نادرست پرهيزکنیم فقط مشورت با فرزانگان كه طبعا در اين مسير حركت در بستری است كه انسان طعم نيكبختی را حتما می چشد... در يك كلام ! خوشبخت كسی است كه از ديگران عبرت گيرد و نگون بخت كسی است كه مايه عبرت ديگران گردد پس : تفكر ، مشورت و انديشه همراه با عمل در بستر تلاش توكل ، تسليم و بر پايه اميد ، ايمان و عشق بنا می شود ... چرا که عقل یگانه چراغ راه درتاریکی است عبارت تاکیدی : مشكلات را با كسب دانش و افزايش عقل و دانايی پشت سرخواهم گذاشت " خدایا سپاسگزارم "
🌺🌼🌺🌼🌺🌼 ✳️ و آفت زندگی اند🗣🗣 یکی از رفتارهای مخربی که اثرات و بر روابط بین همسران جوان به خصوص در دوران عقد داره سرزنش و تحقیر و خرد کردن شخصیت یکدیگره ❌"صد بار گفتم این کار رو نکن!" ❌" گوش نکردی حالا بکش!" ❌"تو همینی دیگه!" ❌" می‌‌دونستم این جوری میشه..." "بفرما اینم نتیجه‌ی هنر جناب‌عالی!" 🔵اگر همه‌ی ما می‌تونستیم گاهی خودمون را به جای طرف مقابل‌مون بذاریم شاید خیلی از مشکلات و مسائل لاینحل زندگی هرگز اتفاق نمی‌افتاد. 🔵سرزنش و سرکوفت زدن به یکدیگر خصوصاً در دوران عقد و نامزدی یکی از بزرگ‌ترین زندگی زناشویی به شمار می‌رود.
9.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سبک از‌دواج اسلامی - ایرانی بخش چهارم هم خانه شدن جوانان غربی به جای ازدواج
💕💕 ۵ روش طلائی درست حرف زدن با فرزندان ۱. اگر کودکت با گریه چیزی می خواد! نگوئید: بیا بگیرش، فقط دیگه گریه نکن و صداتو نشنوم! بگوئید: می دونم که خیلی دوستش داری، اما میدونی که من نمیتونم بهت اجازه بدم بهش دست بزنی! ۲. اگه موقع غذا خوردن، مقاومت میکنه و نمیخوره! نگوئید: اگه غذاتو نخوری ضعیف و کوچولو میمونی و دیگه بزرگ نمیشی! بگوئید: وقتی غذاتو خوب بخوری مثل من و بابا قوی و بزرگ میشی! ۳. اگه داره کار اشتباهی انجام میده! نگوئید: تو نمیتونی و داری اشتباه انجام میدی، بده من درستش کنم! بگوئید: بیا با هم فکر کنیم ببینیم چجوری میشه این کارو راحت تر انجام بدیم! ۴. اگه حرف زشتی زد! نگوئید: بچه بی ادب! بگوئید: حرف بد زدن ممنوع! ۵. اگر بهتون دروغ گفت! نگوئید: دروغگو، مگه نگفتم دروغ نگو! بگوئید: میدونم راستشو بهم نگفتی، دفعه بعد بهم راستشو بگو!
حرم
🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀 🥀🕊🥀🕊🥀 🕊🥀🕊 🥀 🌷بسم الله الرحمن الرحيم🌷 #آشنايي با قرآن كريم #ويژه كودكان و نوجوانان
🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀 🥀🕊🥀🕊🥀 🕊🥀🕊 🥀 🌷بسم الله الرحمن الرحيم🌷 با قرآن كريم كودكان و نوجوانان بخش اول،جزء سي 🌿سوره بلد🌿 اين سوره در مكه نازل شده است و بيست آيه دارد،بلد به معني شهر و سرزمين است و در اين سوره،منظور شهر مكه است كه از ابتدا حرمت داشته است. اين شهر براي اعراب بسيار محترم بود.در آن شكار نمي كردند،برگ درختان را نمي ريختند،حتي اگر كسي پدرشون را مي كشت،قاتل را تعقيب نمي كردند و اگر شاخه اي از درختان حرم را بر گردن مي انداختند،از خطر مجازات در امان مي ماندند.كشتار در مكه حرام بود و خداوند فقط در روز فتح مكه به پيامبر چنين اجازه اي داد.پيامبر اكرم صلّي الله عليه و آله فرمودند؛((كشتار در مكه قبل از من حلال نبود و براي هيچ كس بعد از من حلال نخواهد شد و براي من نيز بيش از ساعتي از روز حلال نشده است.)) اما كافران و مشركان در اين شهر،پيامبر خدا صلّي الله عليه و آله را آزار دادند و شكنجه كردند. نام اين سوره از آيه اول آن گرفته شده است. 🗒منبع:مجموعه آشنايي با قرآن كريم براي نوجوانان؛فرزانه زنبقي نشر تاريخ و فرهنگ 🥀 🕊🥀🕊 🥀🕊🥀🕊🥀 🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
4_6012650873744787469.mp3
6.6M
تاریخ دشمنان خدا برای نوجوانان9 ❗️ و 3 فرمان او!!!! معاویه دسیسه ساز شهادت امام مجتبی علیه السلام را بشناسید! و با گوشه‌هایی از تلاش او برای محو آثار و فضائل اهل بیت علیهم السلام آشنا شوید! از مجموعه
4_5841301551448064014.ogg
91.5K
مهم : 💟 💟 دکتر حکیم سالم حصاری
‍ 💠 فضائل بی نظیر حضرت علی علیه السلام (به اعتراف اهل سنت عمری) 🔹 حاکم نیشابوری از علمای بزرگ اهل سنت عمری می‌نویسد: ✍ سَمِعْتُ الْقَاضِيَ أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ الْحَسَنِ الْجَرَّاحِيَّ، وَأَبَا الْحُسَيْنِ مُحَمَّدَ بْنَ الْمُظَفَّرِ الْحَافِظِ، يَقُولَانِ: سَمِعْنَا أَبَا حَامِدٍ مُحَمَّدَ بْنَ هَارُونَ الْحَضْرَمِيَّ يَقُولُ: سَمِعْتُ مُحَمَّدَ بْنَ مَنْصُورٍ الطُّوسِيَّ يَقُولُ: سَمِعْتُ أَحْمَدَ بْنَ حَنْبَلٍ يَقُولُ: «مَا جَاءَ لِأَحَدٍ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مِنَ الْفَضَائِلِ مَا جَاءَ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ». 🔸 احمد بن حنبل (از علمای بزرگ اهل سنت عمری) گفت: فضائلی که در حق علی بن ابی طالب علیهما السلام آمده است، در حق هیچ یک از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله نیامده است. 📚 المستدرک علی الصحیحین، تالیف حاکم نیشابوری، جلد ۳، صفحه ۱۱۶، چاپ دار الکتب العلمیة 📃 اسکن کتاب: 🌐 http://bit.ly/2HYEKod 📃 پوستر: 🌐 http://bit.ly/2MzhUam الهی ‌بِحَقِ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌لِوَلیکَ‌الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج
فرحة الزهراء ۱۴۴۰ شماره 33 از 40 👊
حرم
#رمان_مردی_در_آینه📝 💟 #قسمت_صد_چهار 🎀تنوره درد يه حس غم عجيبي وجودم رو پر کرده بود ... دلم مي خ
📝 💟 🎀ازدحام يک مسير مستقيم چشم هام رو بستم ... حتي نفس کشيدن آرام و عميق، آرامم نمي کرد ... ثانيه ها يکي پس از ديگري به دقيقه تبديل مي شد ... و من هنوز توي همون نقطه ايستاده بودم و غرق خشم به ماه و بيرون نگاه مي کردم ... حرف هايي که توي سرم مي پيچيد لحظه اي رهام نمي کرد ... ـ چطور بهش اعتماد کردي؟ ... چطور به يه مسلمان اعتماد کردي؟ ... همه چيزشون ... بي اختيار چند قطره اشک از چشم هام فرو ريخت ... درد داشتم ... درد سنگين و سختي بود ... سخت تر از قدرت تحملم ... تمام وجود و باوري که داشت روي ويرانه هاي زندگي من شکل مي گرفت؛ نابود شده بود ... اما در ميان اين منجلاب، باز هم دلم جاي ديگه بود ... از در هتل خارج شدم و رفتم سمت ماشين مرتضي ... هنوز پاي ماشين منتظرم بودن ... انتظاري در عين ناباوري بود ... خودم هم باور نمي کردم داشتم دوباره با اونها هم مسير مي شدم ... ماشين به راه افتاد ... در ميان سکوت عميقي که فقط صداي نورا اون رو مي شکست ... و من، نگاهم رو از همه گرفته بودم ... حتي از مرتضي که کنار من و پشت فرمان نشسته بود ... از پنجره به ازدحام آدم هايي خيره شده بودم که توي خيابون مي چرخيدن ... و بين ماشين ها شربت و کيک پخش مي کردن ... يکي شون اومد سمت ما ... نهايتا بيست و سه، چهار ساله ... از طرفي که من نشسته بودم ... مرتضي شيشه رو پايين داد و اون سيني رو گرفت سمتم ... به فارسي چند کلمه گفت و مرتضي نيم خيز شد و توي سيني ليوان هاي شربت رو برداشت ... 3 تا عقب ... يکي براي خودش ... و نگاهي به من کرد ... من درست کنار سيني شربت نشسته بودم و بهش نگاه مي کردم ... اون جوان دوباره چيزي گفت و مرتضي در جوابش چند کلمه اي ... و نگاهش برگشت روي من ... ـ برنمي داري؟ ... من توي عيد اونها سهمي نداشتم که از شيريني و شربت سهمي داشته باشم ... سري به جواب رد تکان دادم و باز چند کلمه اي بين اونها رد و بدل شد ... و اون جوان از ماشين ما دور شد ... مرتضي همين طور که دوباره داشت کمربند ايمنيش رو مي بست از توي آينه وسط نگاهي به عقب کرد ... ـ اين برادري که شربت تعارف کرد ... وقتي فهميد شما تازه مسلمان هستيد و از کشور ديگه اي زيارت تشريف آورديد ... التماس دعا داشت ... گفت امشب حتما يادش کنيد ... سکوت شکست ... دنيل و بئاتريس در جواب احساس اون جوان، واکنش نشان مي دادن ... و من هنوز ساکت بودم ... هر چه جلوتر مي رفتيم ترافيک و ازدحام جمعيت بيشتر مي شد ... مرتضي راست مي گفت ... وقتي از اون فاصله، جمعيت اينقدر عظيم بود ... اگر به جمکران مي رسيديم چقدر مي شد؟ ... ديگه ماشين رسما توي ترافيک گير کرده بود ... مرتضي با خنده نگاهي به عقب انداخت ... ـ فکر کنم ديگه از اينجا به بعد رو بايد يه گوشه ماشين رو پارک کنيم و زودتر پياده روي مون رو شروع کنيم ... فقط اين کوچولوي ما اين وقت شب اذيت نميشه؟ ... هر چند، هر وقت خسته شد مي تونيم نوبتي بغلش کنيم ... و زير چشمي به من نگاه کرد ... مي دونستم اون نگاه به خاطر قول بغل کردن نوبتي نورا نبود ... و منظور اون جمله فقط داوطلب شدن خودش بود ... اما ترجيح مي دادم مفهوم اون نگاه ها چيز ديگه اي باشه ... مثلا اينکه من اولين نفري باشم که داوطلب بشه ... يا هر چيزي غير از مفهوم اصلي ... مفهومي که تمام اون اتفاقات رو مي آورد جلوي چشم هام ... ماشين رو پارک کرديم و همراه اون جمعيت عظيم راه افتاديم ... جمعيتي که هر جلوتر مي رفتيم بيشتر مي شد و من کلافه تر ... با هر قدم دوباره اون اشتياق، هيجان و کشش درون قلبم مثل فانوس دريايي در يک شب تاريک ... روشن و خاموش مي شد و به اطراف مي چرخيد ... از جايي به بعد ديگه مي تونستم سنگين شدن نفس ها و مور مور شدن انگشت هام رو هم حس کنم ... دست کردم توي جيبم و از دفترچه جيبيم يه تيکه کاغذ کندم ... گرفتم سمت مرتضي ... ـ آدرس هتل رو به فارسي روي اين کاغذ بنويس ... با حالت خاصي بهم زل زد ... ـ برمي گردي؟ ... نمي تونستم حرفي رو که توي دلم بود بزنم ... چيزي که بين اون همه درد، آزارم مي داد ... اميد بود ... اميدي که داشت من رو به سمت جمکران مي کشيد ... اميدي که به زبان آوردنش، شايد احمقانه ترين کاري بود که در تمام عمرم ... براي تحقير بيشتر خودم مي تونستم انجام بدم ... ساعت از 1 صبح گذشته بود ... و ما هنوز فاصله زيادي داشتيم ... فاصله اي که در اين مدت کوتاه تمام نمي شد ... و هنوز توي اون شلوغي گير کرده بوديم ... ازدحام يک مسير مستقيم ... ... ✍نویسنده: 🍃 🌸 🎉🌺🍃
💎☀️💎 دعاى مجير را برای شفای بیماران بخوانید مرحوم کفعمی در «مصباح» می‌نویسد: دعای مجیر، دعایی است که شأنی بالا و منزلتی عظیم دارد و از رسول خدا صلّی الله علیه و آله نقل شده است. جبرئیل نازل شد و این دعا را آورد در حالی که پیامبر در مقام ابراهیم نماز می ‌خواند. جبرئیل، فضائل این دعا را برای رسول خدا صلّی الله علیه و آله چنین بیان می ‌کند: هر کس در ایام البیض ماه رمضان این دعا را بخواند، گناهانش آمرزیده می ‌شود هرچند به اندازه قطره‌ های باران و تعداد برگ ‌های درختان و ریگ ‌های بیابان باشد. به واسطه این دعا من به سوی زمین می ‌آیم و به سوی آسمان صعود می ‌کنم. این دعا بر حجره ‌های بهشت و منازل آن نوشته شده است و کسی که بر قرائت آن مداومت ورزد، رفیق تو در بهشت خواهد بود و محشور می‌ شود در حالی که صورتش همچون ماه شب بدر خواهد بود. کسی که سه روز روزه بگیرد و این دعا را هفت بار بخواند و بر پشت بخوابد، تو را در خواب می ‌بیند. کسی که ده بار این دعا را بخواند، خداوند او را بر براقی از نور سوار می کند که زینش از زبرجد سبز است تا آن که نزد خداوند متعال می ‌ایستد، به گونه‌ای که اهل موقف می‌ پندارند که وی در زمره انبیاء است. پاداش کسی که آن را بخواند، غیر قابل شمارش است. پس اگر دریاها مداد، و درختان قلم، و انس و جن و فرشتگان نویسنده شوند، نمی ‌توانند ثواب خواننده این دعا را به شمارش آورند. به واسطه این دعا، خداوند بیمار را شفا می ‌دهد، دَین را ادا می ‌کند، فقیر را غنی می‌ سازد، غم را می برد، و گرفتاری را بر طرف می ‌کند و فرد را از دست سلطان و کید شیطان نجات می بخشد. اگر کسی چیزی را گم کرد یا از او به سرقت برده شد، چهار رکعت نماز بخواند، در هر رکعت، یک حمد و یازده مرتبه توحید، سپس این دعا را بخواند، و (موقع خواب) دعا را زیر سرش بگذارد، گمشده به او بر می‌ گردد. اگر این دعا با اخلاص بر میّتی خوانده شود، زنده می‌ گردد و اگر بر کوهی خوانده شود، تکه تکه می‌ شود. کسی که ده بار این دعا را بخواند، من ضامن هستم که آتش جهنّم او را عذاب نمی ‌کند. کسی که این دعا را برای حاجتی بخواند، حاجت روا می‌شود. در این دعا اسم اعظم آمده است، اسماء الهی که خداوند به وسیله آنها همه خلائق را آفریده است. (مصباح کفعمی، ص268-270) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
✨ ☘تمام دنیا را بگردی هیچکس جز مادر دوستت نخواهد داشت از آن دوست داشتن‌های تمام نشدنی ☘تمام دنیا را بگردی هیچکس جز پدر غصه دار غمهایت نیست پس دنیایت را به پایشان بریز ...