eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
6.3هزار ویدیو
625 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهریه‌ زوج پزشک مشهدی برای کمک به نیازمندان هم‌زمان با فرارسیدن نیمه شعبان و سالروز ولادت منجی عالم بشریت، دو پزشک جوان با مهریه‌ای جالب و حضور در حرم مطهر امام رضا علیه‌السلام، زندگی مشترک خود را آغاز کردند.
⛔هشداری قابل تامل توییت ... ❌وحدت را حفظ کنیم ، خطر نفوذ اطلاعاتی 🔸🔹🔸🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🙏🏼👌 نماز ساده شب بیست و یکم ماه شعبان عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: مَنْ صَلَّى فِي اللَّيْلَةِ الْحَادِيَةِ وَ الْعِشْرِينَ ثَمَاناً، بِالْحَمْدِ وَ التَّوْحِيدِ وَ الْمُعَوِّذَتَيْنِ مَرَّةً مَرَّةً، كُتِبَ لَهُ بِعَدَدِ نُجُومِ السَّمَاءِ حَسَنَاتٌ، وَ رُفِعَ لَهُ مِنَ الدَّرَجاتِ وَ مُحِيَ عَنْهُ مِنَ السَّيِّئاتِ كَذلِكَ. (البلدالأمين، ص173) رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: هرکس در شب بیست و یکم ماه شعبان، هشت رکعت نماز، و در هر رکعت یک بار سوره های حمد، توحید، فلق و ناس را بخواند؛ برای وی به تعداد ستارگان آسمان عملِ نیک نوشته می شود؛ و به همین اندازه درجات وی بالا رفته؛ و به همین تعداد، کارهای بد از پرونده اش محو می شود. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🗣💎 ذکر باقیات صالحات رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: آيا نمی‌ خواهید به شما، پنج کلمه بیاموزم که به راحتی بر زبان جاری می ‌شوند، امّا در میزان، خیلی سنگین هستند و سبب راندن شیطان می‌ شوند و از گنج‌های بهشت و از زیر عرش می ‌باشند؟ آن کلمات، «باقیات صالحات» می‌باشند که عبارتند از: «سُبْحَانَ اللهِ، وَ الْحَمْدُ لِلهِ، وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، وَ اللهُ أَكْبَرُ، وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ». (عدة الداعي، ص263) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
✴️ یکشنبه 👈 15 فروردین/ حمل 1400 👈21 شعبان 1442👈 4آوریل 2021 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی . 🌙🌟 احکام دینی و اسلامی . 📛 از دعوا و منازعه و کشمکش جدا پرهیز گردد. 📛از ملاقات ها و مشارکت نیز پرهیز شود. 📛 صدقه صبحگاهی مطلوب است . 👼 زایمان خوب نیست . ✈️ مسافرت : خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد . 🔭 احکام نجوم . 🌓 امروز:قمر در برج جدی است . و از نظر نجو می برای امور زیر نیک است : ✳️ عمل جراحی . ✳️ شروع به معالجه و درمان. ✳️ شکار صید و دام گذاری. ✳️ کندن چاه و قنات و نهر. ✳️ امور زراعی و کشاورزی . ✳️ درو و برداشت محصول . ✳️ از شیر گرفتن کودک . ✳️ و قرض گرفتن و دادن نیک است . 📛 ازدواج خوب نیست . 🔲💑مباشرت و مجامعت : مباشرت و مجامعت (شب دوشنبه) ، فرزند چنین شبی حافظ قرآن گردد . ان شاءالله. ⚫️ طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، موجب دولت است . 💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن یا #زالو انداختن در این روز، از ماه قمری،ممکن است باعث روشنی دل می شود . 😴😴تعبیر خواب خوابی که شب " دوشنبه " دیده شود طبق آیه ی 22 سوره مبارکه " حج " است . کلما ارادوا ان یخرجوا منها من غم اعیدوا فیها و چنین استفاده میشود که برای خواب بیننده پیش آمدی است که موجب ملال خاطر وی می شود و هر چه سعی کند از آن خلاص نگردد . و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید... 💅 ناخن گرفتن یکشنبه برای ، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد . 👕👚 دوخت و دوز یکشنبه برای بریدن و دوختن روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌( این حکم شامل خرید لباس نیست) ✴️️ وقت در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. ❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد . 💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸بامید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸
«الهی أنت كما أُحبُّ فاجعلني كما تحبُّ ...» خدایا تو هَمانی که من دلم می‌خواهد مرا همان کن که تو ، دِلت می‌خواهد .. - مناجات منظوم امام علی (علیه السلام)
هدایت شده از حرم
✅امام صادق علیه السلام درباره فرمودند: 🌸«هر کس با این دعای چهل صبح به سوی خدا دعا کند از یاوران قائم ما خواهد بود و اگر بمیرد خداوند او را از قبرش به سوی حضرت قائم عج خارج خواهد ساخت و حتی در مقابل هر کلمه ای هزار حسنه به او می دهد و هزار گناه از او محو می کند». 📚 بحار الانوار، جلد 83، ص284، حدیث 47 به نقل از کتاب امام مهدی عج،تنظیم:اکبر اسد علیزاده •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
هدایت شده از حرم
3_453884580403872619.mp3
1.82M
 کجایى ...؟؟  اى همیشه پیدا از پس ابرهاى غیبت! 🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
هدایت شده از حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌤🌦🌤 دوباره صبح شد و☀️ حالم روبه راه شد وقت سلام وعرض ارادت به شاه کربلا شد🕌 عالم تمام خاک کف پای شاه عشق💚 شاهی که برتمام جهان سرپناه شد💚 صلی اللَّه علیْك یٰا اباعبدِاللّٰه الْحُسَیْنِ💚 @haram110
هدایت شده از حرم
Ziyarat e Ashura Farahmand_120516170200.mp3
4.27M
💠 زیارت #عاشورا 🎤🎤 #فرهمند @haram110 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
سلام بنام آفریدگار مهرومهربانی امروز : یکشنبه 15 / 1 / 1400 " نزدیکی آدمها " به آدمها نباید زیاد نزدیک شد… آدمها با ابهاماتشان زیباترند.... با چیزهایی که در موردشان نمی بینیم و نمی دانیم دوست داشتنی ترند… به شناختشان در حدی که می خواهند باید رضایت داد چون شناختِ بیشتر در هر صورت ناامیدکننده خواهد بود می شود برای شناخت یک آدم زمان گذاشت و همه ابعاد روحش را کشف کرد می شود وارد حبابش شد و دنیای یک نفری اش را فهمید و پرده از رازهای مگویش برداشت ، اما ارزش ندارد چنین موفقیتی .... ! هرگز به خراب شدن تصویر و تصور زیبایی که از او در ذهن ساخته اید نمی ارزد به شدت به رعایت حد و مرزآدمها معتقدم در هر رابطه ای و از هر نوع آن عبارت تاکیدی : آدمها از دور زیباترند… " خدایا سپاسگزارم "
*همه بخونن* 👌اینو میدونیم که توی همه زندگی‌ها دعوا و بحث هست 🌷 اما اومدم بگم کشش ندید، لجبازی نکنید، خلاصه که . 👈❌اگه بذارید بعد دعوا بینتون فاصله بیوفته، ‼️یواش یواش اون مشکل میشه گره کور که هیچ جوره نمیشه بازش کرد! 👈❌مثل کلاف کاموا که اگه گره بخوره و بپیچه بهم و هی بکشیش بد و بدتر میشه تا جایی که فقط راهش بریدن اونه! 👌 اومدم بگم اگه اگه 👈 به این فکر نکن تقصیر تو بود یا اون، 👈❌کشش نده! 🙏زودی برو بگو ببخشید و تمومش کن 👌فکر نکن همسرت متوجه نمیشه مقصر کی بوده 👌 و این رو هم میفهمه که تو چقدر بزرگواری ❤️ وقتی میبینه برای بهتر شدن زندگیتون تلاش میکنی...
*توصیه به مجردها: تا موضوع ازدواج قطعی نشده است به دیگران اطلاع ندهید!* 🔸بعضی از آقا پسرهــا وقتی میخوان برن خواستگاری یا وقتی برای بعضی از دخترهــا خواستگار میاد، سریع به تمام فامیل و دوست و آشنا خبر می دهند و همه را باخبر میدکنند اما به عاقبتش فکر نمیدکنند که اگر یک درصد نتیجه منفی بود می خواهند چکار کنند؟! 🔸سعی کنید موضوع ازدواج حداقل تا ۵۰ یا ۶۰ درصد قطعی شود بعد دیگران را خبر کنید. در این مواقع روی تصمیم گیری ها هم ممکن است اثـر ســوء داشــته باشــد.
🍃🌸 تنبیه، کتک زدن و دعواکردن نیست تنبیه آگاه ساختن و برحذر داشتن کودک از کار اشتباهش است همراه با تلخکامی مثلا اخم کودک باید انقدر ازپدرومادر خوبی ومحبت دیده باشد که اخم کردن آنها برایش سخت باشد و همین اخم اوراتنبیه کند والدینی که دائم کودک رادعوا میکنند اخمشان هم تاثیری ندارد [استادسلطانی]
: بعد از چند ماه بالاخره مامان احمد رو بردن بیمارستان تا سارا رو به دنیا بیاره . اون دو روز بود که تو بیمارستان بود و احمد دیگه حسابی دلش تنگ شده بود . منتها باباش بهش قول داده بود ... 👇
4_5821148680131971245.mp3
9.05M
❤️ ❤️ قسمت ۵۰ فرشتگان و اهل بیت سلام الله علیهم قسمت 2⃣ مخصوص نوجوانان 👉 مخصوص معلمین 👉 ✅ برسانید به دست نوجوان شیعه؛ در کانال خودتان منتشر کنید بدون ذکر منبع
4_5879803051333650771.mp3
11.37M
"❁" 3⃣2⃣ 🎤 ▪️اولین نتیجه‌ی نداشتن روح انصاف و ماندن در دایره‌ی ظلم، احساس اضطراب مداوم در خودمان، و تزریق عدم امنیت نسبت به ما، در دیگران است. 💥 بدون روح انصاف، دیگران محال است در کنار ما احساس امنیت کنند.
5_6089226339586408906.m4a
23.07M
🔹 سخنان دکتر امیر اشرفی پاتولوژیست و متخصص آسیب شناسی، مدیر گروه آناتومیکال پاتولوژی سیدنی استرالیا استادیار دانشگاه سیدنی
"رمان صدرا: من گفتم! رها خیلی وقته اینجاست. شیدا: منظورمون اون دختره نیست! آیه: منو رها جان همکاریم؛ از اوایل دانشگاه بود که همکلاس شدیم. تو کلینیک صدر هم هم دکترامون رو توی یک روز ارائه دادیم؛ البته نمرهی رها جان بهتر از من شد! شیدا اخم کرد: _خانم دکتر... آیه حرفش را برید: _لطفا اینقدر دکتر دکتر نگید، اسمم آیه ست. شیدا تابی به چشمانش داد: _آیه جان شما چقدر هوای رفیقتونو داریدا! آیه: رفاقت معنیش همینه دیگه! شیدا: اما شان و شئونات رو هم باید در نظر گرفت، این دوستی در شان شما نیست! صدرا مداخله کرد: _شیدا درست صحبت کن! رها همسر منه، مادرمهدی و تواین رو باید قبول کنی. امیر: اینو باید رویا قبول کنه که کرده، ما چیکار داریم صدرا. امیر چشم غرهای به شیدا رفت که بحث و جدل راه نیندازد. صدرا: اصلا به رویا ربطی نداره، رویا از زندگی من رفته بیرون و دیگه هیچوقت برنمیگرده! شیدا و امیر متعجب گفتند: _یعنی چی؟ صدرا: رویا از زندگی من رفت بیرون، همینطور که معصومه از زندگی مهدی رفته. شیدا: یعنی حقیقت داره؟ محبوبه خانم: آره حقیقت داره، بچه ها برای شام میمونید؟ احسان هیجان زده شد: _بله... صدرا: خوبه! مادرزنم یه غذایی درست کرده که باید بخورید تا بفهمید غذا چیه؛ البته دستپخت خانوم منم عالیه ها، اما مامان زهرا دیگه استاد غذاهای جنوبیه! زهرا خانم در آشپزخانه مشغول بود اما صدای دامادش را شنید و لبخند زد. "خدایا شکرت که دخترکم سپیدبخت شد!" صدرا به رخ میکشید رهایش را... به رخ میکشید دختری را که ساکت و مغموم شده بود. "سرت را بالا بگیر خاتون من! دنیا را برایت پیشکش میکنم، لبخند بزن و سرت را بالا بگیر خاتون!" آخر هفته بود و آیه طبق قرار هر هفته اش به سمت مردش میرفت! روی خاک نشست. "سلام مهدی من! تنها خوش میگذرد؟ دلت تنگ شده است یا از رود فراموشی گذر کرده ای؟دل من و دخترکت که تنگ است. حق با تو بود... خدا تو را بیشتر دوست داشت، یادت هست که همیشه میگفتی: "بانو! خدا منو بیشتر از تو دوست داره! میدونی چرا؟ چون تو رو به من داده!" اما من میگویم خدا تو را بیشتر دوست داشت، اصلا تو را برای خودش برداشت!" انوز سرِ خاک نشسته بود که پاهایی مقابلش قرار گرفت. فخرالسادات بود، سر خاک پسر آمده بود. کمی آنطرف تر هم که خاک مردش بود! فخرالسادات که نشست، سلامی گفت و فاتحه خواند. چشم بالا آورد و گفت: _خواب مهدی رو دیدم، ازم ناراحت بود! فکر کنم به خاطر توئه؛ اون روزا حالم خوب نبود و تو رو خیلی اذیت کردم، منو ببخش، باشه مادر؟! آیه لبخند زد: _من ازتون نرنجیدم. دست در کیفش کرد و یک پاکت درآورد: _چندتا نامه پیش پدرم گذاشته بود،پشت این اسم شما بود. پاکت را به سمت فخرالسادات گرفت. اشک صورتشان را پر کرده بود نامه را گرفت و بلند شد و به سمت قبر شوهرش رفت... ادامه دارد... نویسنده:
"رمان تحویل سال نزدیک بود. آیه سفرهی هفت سینش را روی قبر ِ همسرش در بهشت معصومه چیده بود، حاج علی سر مزار رفته بود، فخرالسادات روی قبر همسرش سفره چیده بود؛ چقدر تلخ است این روز که غم در دل بیداد میکند! سال که تحویل شد، جمعیت زیادی خود را به مزار شهدا رساندند فاتحه میخواندند و تسلیت میگفتند. "معامله ات با خدا چگونه بود که دو سر سود بود؟ چگونه معامله کردی که بزرگ این قبیله ی هزار رنگ شدی؟ چه چیزی را وجه المعامله کردی که همه به دیدارت میآیند؟ تنها کسی که باخت من بودم... من تو را باختم... من همه ی دنیایم را باختم!" ِدلش درد میکرد ساعات زیادی در سرما روی خاک‌ بود! روی زمین نشسته بود! دستی روی شکمش کشید و کمرش را صاف کرد. فخرالسادات کنارش ایستاد: _با تو خوشبخت بود... خیلی سال بود که دوستت داشت؛ شاید از همون موقعی که پا توی اون کوچه گذاشتی، همه ش دل دل میکرد که کی بزرگ میشی، همه ش دل میزد که نکنه از دستت بده؛ بااینکه سالها بچه دار نشدید و اونم عاشق بچه ها بود اما تو براش عزیزتر بودی؛ خدا هم معجزه کرد برای عشقتون، مواظب معجزه ی عشقت باش! حاج خانم دور شد. حاج علی به سمت آیه میآمد، گفته بود که بعد از تحویل سال میآید و آمده بود. حاج علی نشست که فاتحه بخواند که گوشی آیه زنگ خورد؛ رها بود: _سلام، عیدت مبارک! آیه: سلام، عید تو هم مبارک، کجایی؟ ِسرخاکِ سینا، رها: اومدیم سرخاک پدرش و پدرم! آیه: مهدی کجاست؟ رها: آوردمش سر خاک باباش، باید باباش رو بشناسه دیگه. آیه: کار خوبی کردین، سلام منو به همه برسون و عید رو به همه تبریک بگو. تلفن را قطع کرد و برگشت. مردی کنار پدرش نشسته بود و دستش را روی قبر گذاشته و فاتحه میخواند؛ قیافه اش آشنا نبود. نزدیک که رفت حاج علی گفت: _آقا ارمیا هستن. "ارمیا؟ ارمیا چه کسی بود؟ چیزی در خاطرش او را به شب برفی کشاند. نکند همان مرد است!چرا انقدرعوض شده است؟ این ته ریش چه بود؟" صورت سه تیغ شده اش مقابل چشمانش ظاهر شد و به سرعت محو شد." اصلا به من چه که او چگونه بود و چگونه هست؟ سرت به کار خودت باشد!" سلام کرد و به انتظار پدر ایستاد. ارمیا که فاتحه خواند رو به حاج علی کرد: _حاجی باهاتون حرف دارم! حاج علی سری تکان داد که آیه گفت: _بابا من میرم امامزاده! ارمیا: اگه میشه شما هم بمونید! حاج علی تایید کرد و آیه نشست... ادامه دارد... نویسنده:
"رمان ارمیا: قصه ی سیدمهدی چیه؟ حاج علی: یعنی چی؟ ارمیا: چرا رفت؟ حاج علی: دنبال چی هستی؟ ارمیا: دنبال آرامش از دست رفته‌م. حاج علی: مطمئنی که قبلا آرامشی بوده؟ ارمیا: الان به هیچی مطمئن نیستم. حاج علی: الان چی میخوای؟ ارمیا: میخوام بدونم چی باعث شد از جونش و زنش و بچه‌ش بگذره و بره؟ آیه لب باز کرد: _ایمانش! حس اینکه از جا مونده های کربلاست... بیتاب بود، همه ی روزاش شده بود عاشورا، همه ی شباش شده بود عاشورا! از هتک حرمت حرم وحشت داشت،یه روز گریه میکرد ومیگفت دوباره به حرم امام حسین(ع) جسارت شده! بعد از هزار و چهارصد سال دوباره حرمت حرم رو شکستن، میگفت میخوام بشم دستای ابالفضل العباس؛ میگفت َحرم عمه‌م رو به خاک و خون کشیدن؛ میگفت ،حرم عمه ام رو به خاک و خون کشیدن میخوام بشم علی اکبر! گریه میکرد که بذارم بره، پاهاش زنجیرمن بود... رهاش که کردم پرکشید! ِ آخه گریه های سر نمازش جگرمو آتیش میزد آخه هر بار سوریه اتفاقی میافتاد به خودش میگفت بیغیرت! مهدی بوی یاس گرفته بود... مهدی دیدنیها رو دیده بود و شنیده بود. اون صدای "هل من ناصر ینصرنی" رو شنیده بود. دیگه چی میخواید؟ ارمیا: خودشو مدیون چی میدونست که رفت؟ حاج علی: مدیون سیلی صورت مادرش، مدیون فرق شکافته شده ی پدرش، مدیون جگر پاره پاره ی نور چشم پیامبر؛ مدیون هفتاد و دو سر به نیزه رفته؛ مدیون شهدای دشت نینوا، مدیون قرآن روی نیزه ها! ارمیا:پس چرا مردم اون زمان نفهمیدن؟ حاج علی: چون شکم هاشون از نرام پر شده بود،که اگه شکمت از حرام پر نباشه، شنیدن صداش حتی بعد از قرن ها هم زیاد سخت نیست! ارمیا: از کجا بفهمم کدوم راه، راه حقه؟ حاج علی: به صدای درونت گوش بده! کدوم رو فطرتت میپذیره؟ َ اسلامی که کودک 6 ماهه روی دست پدر پرپرمیکنه یا اسلامی که میشه مرهم روی زخم یتیم ها؟ اسلام دفاع از مظلوم شبیه اسلام امام حسین(ع)یا اسلامی که جلوی چشمای بچه هاسر میبره؟! ارمیا: شاید اونا هم خودشون رو حق میدونن! شاید اونا هم دلیل دارن که افتادن دنبال گرفتن حقشون! مگه نمیگن حضرت زهرا (س) هم دنبال فدک رفت؟ اونا هم شاید طلب دارن؛ امام حسین (ع) هم رفت دنبال حکومت، حاجی دفاع از کشور یه چیزه اما آدمایی که به ما ربط ندارن یه طرف دیگه، اصلا تو کتابهاتون نوشته سوریه آزاد نمیشه؛ چرا الکی بریم بجنگیم! حاج علی: فدک حق بود که ضایع شد. فدک حق امامت بود و خالفت، اصلا خلافت و امامت جدا از هم نبود، از هم جدا کردنش؛ حق رو از حق دارش گرفتن، فدک یعنی حکومت مطلق امیرالمومنین، حکومت امام حسین(ع) ارمیا: اینکه شد موروثی و شاهنشاهی! مردم باید انتخاب کنن! حاج علی: اونا آفریده شدن برای هدایت بشر! اونا بالاترین علم رو برای هدایت بشر دارن، تو اگه بخوای یک نقاشی بکشی وقتی یه طرحی جلوته که از همه طرف بهش اشراف داری بهتر رسمش میکنی یا وقتی که فقط یک نقطه کوچیک از اون رو میبینی؟ اونا مشرف به تمام دنیا هستن مشرف به همه ی حق و باطلها؛ به همه ی هستها و نیستها، به همه دروغها و راستیها؛ شاید سوریه آزاد نشه، اما مهم تلاش ما برای کمک به مظلومه مهم تلاش ما برای حفظ حریم ولایته، امام حسین(ع)میدونست اونجا همه ی مردها کشته و زنها اسیر میشن. رفت تا به هدف بزرگترش برسه؛ از عزیزترین چیزها و کسانش گذشت برای ما اسلام رو نگهداره، اصلا بحث تکلیف وظیفه ست؛ نتیجه ش به ما ربطی نداره؛ البته اگر نتیجه ظاهری منظور باشه، ما مامور به وظیفه ایم نه نتیجه! ارمیا: ُگم شدم توی این دنیا حاجی، هیچکسی به دادم نمیرسه! حاج علی: نگاه کن! چهارده چراغ روشنای دنیات هستن و چهارده دست به سمتت دراز شدن، تمام غرق شدههای این دنیا اگه اراده کنن و دست دراز کنن بی برو برگرد قبولشون میکنن و نجانشون میدن! خدا توبه کارا رو دوست داره. آیه در سکوت نگاهشان میکرد. "چه میکنی سیدمهدی؟ یارکشی میکنی؟ مگر یاد کودکیهایت کرده ای که یار جمع میکنی برای بازیای که برایمان ساخته ای؟" ادامه دارد... نویسنده:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 در فیلم زنی که از عوامل نفوذی است و جاسوس ها را هدایت می کند چه کسی است و چکار میکرد ؟؟ عمده فعالیت های او چه بوده ؟؟؟ 📌 ببینید و به این فکر کنید که اینها در داخل چه خط و ربط هایی دارند ... 🔻 این زن نهایتاً به دست سربازان گمنام امام زمان(عج) هنگام خروج از کشور دستگیر می شود 🔸🔹🔸