#معرفی_یاران_امام_حسین 📜
#یار_هفدهم🌹
💜 #عبدالرحمنبنعبدالرب💜
💠 او از اصحاب رسول خدا (ص) و از مخلصین اصحاب امیرالمؤمنین( ع)است.
🔰هنگامى كه على (ع)در رحبه كوفه از مردم خواست كسى كه در غدیر خم حاضر بوده و حدیث غدیر را شنیده بپاخیزد و شهادت دهد، او به همراه گروهى دیگر برخاسته و گفتند: از رسول خدا( ص) شنیدیم كه مى فرمود: «خداى عزوجل ولى من است و من ولى مؤمنین، پس هر كس من مولاى او هستم على مولاى اوست، خدایا دوست بدار كسى را كه او را دوست مى دارد و دشمن بدار كسى كه او را دشمن مى دارد»؛
💫على( ع) او را تربیت كرده و قرآن تعلیم او نموده؛ او از مكه🕋 همراه امام حسین (ع) بوده و به كربلا آمده است.
📗ابصار العین، 93
#ادامه_دارد...
#پیش_بینی
🌙 شیربرنج وكتك خوردن عمر و پیشگویی امام علی ع !!
💢 این روایت شیرین را آنهایی بخوانند که میگویند دشمنان دستشان به روایات معصومین درباره آخرالزمان و ظهور رسیده و روالش را به هم میریزند !
⚔ میثم تمار وقتی شنید قرار است بر همان نخلی که امیرالمومنین وعده داده بود به دار آویخته شود فریاد شادی سر داد که والله این را مولایم به من وعده داده بود . ابن زیاد عصبانی شد و دستور داد از قتل میثم امتناع کنند و بعدها به نحوی دیگر به شهادت برسانند تا وعده ی حضرت علی (ع) محقق نشود . نتیجه آن شد که همه درسریال مختارنامه هم دیدیم ، میثم بر همان نخلی که از آن ارتزاق میکرد طبق وعده حضرت امیر(ع) به شهادت رسید و به بهشت جاودان سفر کرد.
☀️ و باز هم تقلای دیگران را بخوانید برای محقق نشدن وعده ی امیرالمومنین و سر انجام آن:
☄ ﺭﻭﺯﯼ ﻋﻤﺮ به حضرت علی ع گفت: یا ﻋﻠﯽ ﺍﮔﺮ ﺣﻖ ﻣﯿﮕﻮﯾﯽ بگو من امروزﻧﻬﺎﺭ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ .. ﺍﻣﺎﻡ فرمود: ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ! ﻋﻤﺮ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺷﯿﺮﺑﺮﻧﺞ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺧﻮﺭﺩ.
♻️ ﻋﻤﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺖ. ﺩﯾﺪ ﻧﻬﺎﺭ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﻓﺖ ﺩﯾﺪ ﻧﻬﺎﺭ ﺷﯿﺮﺑﺮﻧﺞ ﺍﺳﺖ ، ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍ ﺑﺮﻭﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﺪ ﮐﺎﺭﻭﺍﻧﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ،
ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺁﻥ ﮐﺎﺭﻭﺍﻥ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﻧﻬﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﻪ ﻣﻄﺒﺦ ﮐﻤﮏ ﮐﻦ، ﻋﻤﺮ ﻭﻗﺖ ﻧﻬﺎﺭ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﮐﻪ ﻏﺬﺍ ﺷﯿﺮﺑﺮﻧﺞ ﺍﺳﺖ،ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﻭﺩ ﮐﺎﺭﻭﺍﻧﯿﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺷﮏ ﺑﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﻏﺬﺍﯾﺸﺎﻥ ﺳﻢ ﻧﺮﯾﺨﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭﮔﻔﺘﻨﺪ ﺍﻭﻝ ﺗﻮ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﯼ ﻋﻤﺮ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﯾﮏ ﮐﺘﮏ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﺧﻮﺭﺩ،ﻭ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺧﻮﺭﺩ....
💫ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ... ﺍﻣﺎﻡ ﺑﻪ ﻭﯼ ﮔﻔﺖ: بلاخره برای ناهار ﭼﻪ ﺧﻮﺭﺩی؟ ﻋﻤﺮ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮﭼﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﺎﺷﻢ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺍﻡ....
☀️ ﺍﻣﺎﻡ ﮔﻔﺖ:ﭼﺮﺍ هم ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﺧﻮﺭﺩﯼ ﻭ ﻫﻢ ﮐﺘﮏ. ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﻦ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﯽ. ﮐﺘﮏ ﺭﺍ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻧﻬﺎﺭ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺭﺩی .
📚مستدرک الوسائل ج1 ص 159 و ص 162
✔️ لذا وعده های امیرالمومنین اینگونه است و هر که تقلا کند تا مانعش شود تقلایی بس درد آور و بی حاصل خواهد بود و اگر سعی کنند روایات را شبیه سازی کنند ناخودآگاه در پازل خود روایات بازی خواهند کرد . برای همین بود که فرمودند « سلونی قبل ان تفقدونی » ؛ از من سوال کنید قبل از آن که من از میان شما بروم.
💞🍃💞
🍃💞
💞
#شباهت_های_امام_حسین_و_حضرت_مهدی_علیهما_السلام
🌟امام باقر( ع) در روایتى مىفرمایند : قائم آل محمّد صلی الله علیه و آله مردم را به سوى کتاب خدا، سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله و ولایت على بن ابى طالب علیه السلام و بیزارى از دشمنان آنان دعوت خواهد کرد
در تفسیر آیه «وَمَنْ قُتِلَ مظلوماً فقد جَعَلْنا لِوَلیّه سلطاناً...؛ هر کس مظلومانه کشته شود ما براى ولى او تسلطى بر ظالم قرار مىدهیم»...سوره اسراء آیه 33.از امام صادق علیه السلام روایت شده است که:
مراد از مظلوم در این آیه، حضرت امام حسین علیه السلام است که مظلوم کشته شد و منظور «جَعَلنا لِوَلیِّه سلطانا» امام مهدى علیه السلام است .(📙البرهان فى تفسیر القرآن، ج4، ص559)
امام باقر علیه السلام نیز تصریح مىکنند:
ما اولیاى دم امام حسین علیه السلام هستیم. هنگامى که قائم ما قیام کنند پىگیرى خون امام حسین علیه السلام خواهد کرد. (📕همان، ص560.)
نتیجه
علاوه بر مشترک بودن اهداف نهضت عاشورا با قیام امام مهدى علیه السلام در زمان حکومت جهانى حضرت ولى عصر علیه السلام بذرها و نهالهاى غرس شده در جریان قیام کربلا به بار خواهد نشست و به برکت آن، جهان پر از عدل و داد خواهد شد و تمام اهداف انبیاى الهى از آدم تا خاتم تحقق خواهد یافت و بشر طعم واقعى صلح و امنیّت و سعادت را خواهد چشید.(مقاله میرصادق سیدنژاد)
📗مقاله : تونه ای، مجتبی، موعود نامه،انتشارات مشهور، ص 478/ پور سعید آقایی، عاشورا و انتظار، ص42
📕کتاب بحار الانوار ،علامه مجلسی ،مجلدات 1،45،51
و....
🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
🍃
✨🍃
🍃✨🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 #سید_جواد_ذاکر 👇
یک نفر امام رضا (علیه السلام) را در عالم رویا دیده بود ، حضرت فرموده بودند :
چرا دنبالِ امام زمانِ خودتون نمی روید ؟
🔴 توصیه های سلامتی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم به امام حسین (علیه السلام) 👇
✍امام حسین علیه السلام فرمودند:
پیامبر خدا (ص) به من فرمود: فرزندم! به پشت بخواب تا شکمت کوچک شود، آب را به مکیدن بنوش تا خوردنت بر تو گوارا آید، به شمارِ دفعات فرد، سرمه بکش تا چشمانت روشن شود، و یک روز در میان روغن بزن تا به سنت پیامبر خویش عمل کرده باشی.
📚 دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۶۴،
قال الإمام الرضاء عليه السلام:
لا تَقْرَبِ النِّساءَ في اَوَّلِ اللَّيْلِ لا شِتاءً وَ لا صَيْفا وَ ذلِكَ اَنَّ الْمَعِدَةَوَ الْعُروقَ تَـكونُ مُمْتَلِئَةً وَ هُوَ غَيْرُ مَحْمودٍ ، يُتَخَوَّفُ مِنْهُ الْقولَنْجُ وَ الفالِجُ ، وَ الْلَّقْوَةُوَ النِّقرِسُ ، وَ الْحَصاةُ وَ التَّقْطيرُ ، وَ الْفَتْقُ وَ ضَعْفُ الْبَصَرِ وَ الدِّماغِ. فَاِذا اُريدَ ذلِكَ فَلْيَكُنْفى آخِرِ اللَّيْلِ؛ فَاِنَّهُ اَصَحُّ لِلْبَدَنِ ، وَ اَرْجى لِلْوَلَدِ ، وَ اَذْكى لِلْعَقْلِ فِى الْوَلَدِ الَّذى يُقْضىبَيْنَهُما؛
امام رضا علیه السلام می فرمایند:
آغاز شب ، چه در زمستان و چه در تابستان ، با زنان آميزش مكن ، اين بدان جهت است كه معده و رگ ها پُرند و اين وضعيت مناسبى [براى آميزش] نيست و بيم قولنج و فلج و لقوه چانه و نِقرس و سنگ [كليه ]و تقطير (چكايش) بول وفتق و ضعف در بينايى و ذهن مى رود . پس اگر قصد آميزش دارد ، بايد در پايان شب انجام دهد، كه براى بدن ، صحت افزاتر و براى فرزنددار شدن اميدبخش تر و براى باهوش شدن فرزندى كه در اين ميان پديد مى آيد ، بهتر است .
طب الامام الرضا عليه السلام ، ص 64
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پرسش : از خانمی خوشم می آید ؛ اما حداقل تا سه سال دیگر آمادگی ازدواج ندارم ؛ باید چه کنم؟
#پرسش_و_پاسخ
#استاد_دهنوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پرسش : کارگر ساده ای هستم و خانم من مرا با شوهر خواهرش مقایسه می کند که وضعیت مالی خوبی دارد . آیا این کار درست است ؟
#پرسش_و_پاسخ
#استاد_دهنوی
#آقایون_بدونند
👈 دوای
دردهــــای
دوران پــریــــود
همســرتــان نـــوازش
و عشـق ورزی شمـاسـتو
آغوششما بهترینمُسَّکناست.
با آغـوش و نـوازش شمــا،
خــانمهــا هیچــوقــت
بــــــیحوصـــلــه
و پرخاشگــر
نمیشوند.
من یک دختــــ❤️ــرم
با 🎀دختـرانـہ ها و زیبـایےها🎀
❌اما یاد گرفـتہ ام دخترانـہ هایم را خرج هر نگـاهے نکنم❌
👑دخـترم با چاشـنی حجــ️ــاب و نمـک و حـیا!👑
🔛شاید چادری شدن من باعث خنده خیلیا شد
🔝ولی
✖️مشکلی نیست
❤️می ارزد به لبخند امام زمانم...❤️
✔️بقیه هم خوش باشن.
⇩⇩⇩ داسـتـــ📚ــــان⇩⇩⇩
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
در قدیم یک فردی بود در همدان
به نام #اصغرآواره
اصغر آقا کارش مطربی بود و در عروسیها و مجالس بزرگان شهر مجلس گرمی میکرد و اینقدر کارش درست بود که همهٔ شهر او را میشناختند...
و چون کسی را نداشت و بیکس بود بهش میگفتند اصغر آواره!
انقلاب که شد وضع کارش کساد شد و دیگه کارش این شده بود میرفت در اتوبوس برای مردم میزد و میخواند و شبها میرفت در بهزیستی میخوابید.
تا اینجای داستان را داشته باشید!
در آن زمان یک فرد متدّین و مؤمن در همدان به نام آیت الله نجفی از دنیا میره و وصیت کرده بود اگر من فوت کردم از حاج آقا حسینی پناه که فردی وارسته و گریه کن و خادم حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام و از شاگردان خوب مرحوم حاج علی همدانی است بخواهید قبول زحمت کنند نماز میت من را بخوانند.
خلاصه از دنیا رفت و چند هزار نفر اومدند برای تشیبع جنازه اون در قبرستان باغ بهشت همدان و مردم رفتند دنبال حاج آقا حسینی پناه که حالا دیگه پیرمرد شده بود و آوردنش برای خواندن نماز میت....
حاج آقا حسینی پناه وقتی رسید گفت تا شما کارها رو آماده کنید من برم سر قبر استادم حاج ملاعلی همدانی فاتحهای بخوانم و برگردم.
وقتی به سر مزار استادش رسید در حین خواندن فاتحه چشمش به تابوتی خورد که چهار کارگر شهرداری زیر آن را گرفته و به سمت غسالخانه میبردند!
کنجکاو شد و به سمت آنها رفت
پرسید این جنازه کیه که اینقدر غریبانه در حال تدفین آن هستید؟
یکی از کارگران گفت این اصغر آواره است!
تا اسم او را شنید فریادی از سر تأسف زد و گریست....
مردم تا این صحنه را دیدند به طرف آنها آمدند و جویای اخبار و حال حاجی شدند و پرسیدند چه شد که شما برای این فرد این طور ناله کردید؟!
حاجی گفت: مردم این فرد را میشناسید؟
همه گفتند: نه! مگه کیه این؟
حاجی گفت: این همون اصغر آواره است
مردم گفتند: اون که آدم خوبی نبود
شما از کجا میشناسیدش؟!
و حاجی شروع کرد به بیان یک خاطره قدیمی
گفت: سالها قبل از همدان عازم شهر قم بودم و آن زمانها تنها یک اتوبوس فقط به آن شهر میرفت
سوار اتوبوس که شدم دیدم
وای اصغر آواره با وسیله موسیقیش وارد شد
ترسیدم و گفتم: یا امام حسین اگه این مرد بخواهد در این اتوبوس بنوازد و من ساکت باشم حرمت لباسم از بین میرود،
اگر هم اعتراض کنم مردم که تو اتوبوس نشستند شاید بدشان بیاد که چرا من نمیذارم شاد باشند و اگر هم پیاده شوم به کارم در قم نخواهم رسید...
چه کنم؟!
خلاصه از خجالت سرم را به پایین انداختم
اصغر آواره سوار شد و آماده نواختن بود که ناگاه چشمش به من افتاد، زود تیمپو رو گذاشت تو گونی و خواست پیاده بشه که مردم بهش اعتراض کردند که داری کجا میری؟ چرا نمیزنی؟
گفت: من در زندگیم همه غلطی کردم اما جلوی اولاد حضرت زهرا سلام الله علیها موسیقی ننواختم...
خلاصه حرمت نگه داشت و رفت...
اونروز تو دلم گفتم: اربابم حسین علیهالسلام برات جبران کنه
حالا هم به نظرم همهٔ ما جمع شدیم برای تشییع جنازه اصغر آواره و خدا خواسته حاجی عنایتی بهانهای بشود برای این امر
خلاصه با عزت و احترام مراسم شروع شد و خود حاجی آستین بالا زد و غسل و کفنش را انجام داد و برایش به همراه آن جمعیت نماز خواند...
این نمکدان حسین جنس عجیبی دارد
هر چقدر میشکنیم باز نمک میریزد
یـــاحـسـیـــ💔ــــن
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
🙏دلم امشب
التماس دعا می خواهد.....
از همان التماس دعاهایی که آدمیزاد
یک وقت هایی دلش را به"دریا" می زند!!!!
🙏وبه خلق الله رو می اندازد
که برایش دعا کنند.....! امشب از همه التماس دعا دارم
🙏از آنهایی که از ته جانت لا به لای بعضی ها
با چه""زوری"" بالا می آید....!
آنوقت با همه ی وجود دلت را به
"زمزمه ی خدایا"
گفتن خلق الله خوش میکنی!!
🙏که اگر صدای تو به عرش نرسید!
لااقل یکی از همین خلق الله صدایش آنقدر
رسا است که عرشیان وفرشیان از
""خدایا گفتنش""
خدایا بگویند!!!
🙏😔.....التماس دعای فراوان…
شب همه عزیزان بخیر....💔
#نماز_شب
✍ #آیت_الله_بهجت ره
هروقت نیمه شب
بی اختیار بیدارشدید،
سریع نخوابید
چون ملکی به اذن #خدا
شما را بیدارکرده
تا با "خدا" هم صحبت بشی،
اگه سخته بیدار شدن،
لااقل بلند شو بهشون سلام کن،
بعد دوباره بخواب 😊
فلسفهۍ دلتنگیِ آخرِ شب،
اینست ڪه در سجدهےِ نمازشبت،
خدا را در آغوش بگیرۍ تا آرام بگیرۍ..!
🌙🦋
4_5771743959088891754.mp3
7.51M
🎙 حجت الاسلام احمدی اصفهانی
🎵 ماجرای عنایت حضرت عباس علیه السلام و شِفای فرزند رئیس قبیله آلکُبه کربلا
◾️ 🌿 ◾️ 🌿 ◾️ 🌿 ◾️
"رمان #پلاک_پنهان
#قسمت_سیزده
با صدای صحبت دو نفر آرام چشمانش را باز کرد ،همه چیز را تار می دید،چند بار
پلک زد تا دیدش بهتر شد،صدا بسیار آشنا بود به سمت صدا چرخید،کمیل را که در
حال صحبت با پرستار بود،دید،سردرد شدیدی داشت ،تا خواست دستش را تکان دهد ،درد بدی در دستش پیچید،و
صدای آخش نگاه کمیل و پرستار را به سمت تخت کشاند.
پرستار سریع خودش را به سمانه رساند ومشغول چک کردن وضعیتش شد،صدای
کمیل را شنید:
ــ حالتون خوبه؟
ــ سمانه به تکان دادن سرش اکتفا کرد،که با یادآوری صغری با نگرانی پرسید:
ــ صغری؟صغری کجاست؟حالش چطوره؟
ــ نگران نباشید ،صغری حالش خوبه
سمانه نفس راحتی کشید و چشمانش را بست.
****
دو روز از اون اتفاق می گذشت،سمانه فکرش خیلی درگیر بود ، می دانست اسید پاشی آن روز بی ربط به کاری که کمیل انجام داده نیست،با اینکه کمیل گفته بود
شکایت کرده و شکایت داره پیگیری میشه اما نمی دانست چرا احساس می کرد که شکایتی در کار نیست و امروز باید از این چیز مطمئن می شد.
روبه روی آینه به چهره خود نگاهی انداخت،آرام دستی به زخم پیشانیش که یادگار دو روز پیش بود کشید،خداروشکر اتفاقی نیفتاده بود فقط پای صغری به خاطر ضربه بدی که بهش خورده شکسته.
چادرش را روی سرش مرتب کرد و از اتاق بیرون رفت،سید با دیدن سمانه صدایش کرد:
ــ کجا داری میری دخترم؟
ــ یکم خرید دارم
ــ مواظب خودت باش.
ــ چشم حتما
سریع از خانه بیرون رفت و سوار تاکسی شد .آدرس کلانتری که به صغری گفته بود
غیر مستقیم از کمیل بپرسه، را به راننده داد.
مجبور بود به خانواده اش دروغ بگوید ،چون باید از این قضیه سردربیاورد،اگر شکایت کرده که جای بحثی نمیماند اما اگر شکایتی نکرده باشد!!!...
بعد حساب کردن کرایه به سمت دژبانی رفت و بعد دادن مشخصات و تلفن همراه وارد شد.
ــ سلام خسته نباشید
ــ علیک السلام
ــ سرگرد رومزی
ــ بله بفرمایید
ــ گفته بودن برای پیگیری شکایتمون بیام پیش شما
ــ بله بفرمایید بشینید
سمانه نمی توانست باور کند،با شنیدن حرف های سرگرد رومزی دیگر جای شکی نمانده بود،کمیل چیزی را پنهان می کند،تصمیمش را گرفت،باید با کمیل صحبت می کرد.
سریع سوار تاکسی شد و به سمت باشگاه رفت!
ادامه دارد...
نویسنده : #فاطمه_امیری
"رمان #پلاک_پنهان
#قسمت_چهارده
روبه روی باشگاه بدنسازی که نمای شیکی داشت ایستاد ، با اینکه به خاطر حرف های آن شب کمیل هنوز عصبی بود، اما باید از این قضیه سر درمی آورد.
آیفون را زد و منتظر ماند اما جوابی نشنید،تا می خواست دوباره آیفون را بزند،در باز شد و مرد گنده ای از باشگاه خارج شد،سمانه از نگاه خیره اش لرزی بر تنش افتاد؛
ــ بفرمایید خانوم
ــ با آقای برزگر کار داشتم
ــ اوه با کمیل چیکار داری؟بفرمایید داخل،دم در بَده.
و خودش به حرف بی مزه اش خندید!
سمانه کمیل و باشگاه لعنتیش را در دلش مورد عنایت قرار داد.
ــ بهشون بگید دخترخاله اشون دم در منتظرشون هست
و از آنجا دور شد و کناری ایستاد.
پسره که دانسته بود چه گندی زده زیر لب غر زد:
ــ خاک تو سرت پیمان، الان اگه کمیل بفهمه اینجوری به ناموسش گفتی خفت
میکنه
سمانه می دانست آمدن به اینجا اشتباه بزرگی بود اما باید با کمیل حرف می زد.
بعد از چند دقیقه کمیل از باشگاه خارج شد و با دیدن سمانه اخمی کرد و به طرفش آمد:
ــ سلام ، برای چی اومدید اینجا؟
ــ علیک السلام، بی دلیل نیومدم پس لازم نیست این همه عصبی بشید
کمیل دستی به صورتش کشید و گفت:
ــ من همیشه به شما و صغری گفتم که نمیخوام یک بارم به باشگاه من بیاید
ــ من این وقت شب برای صحبت کردن در مورد گفته هاتون نیومدم،اومدم در مورد چیز دیگه ای صحبت کنم!
ــ اگه در مورد حرف های اون شبه،که من معذرت...
ــ اصلا نمیخوام حتی اون شب یادم بیاد،در مورد چیزی که دارید از ماپنهون
میکنید اومدم سوال بپرسم.
ــ چیزی که من پنهون میکنم؟؟اونوقت چه چیزی؟
ــ چیزی که دارید هر کاری میکنید که کسی نفهمه،راست و حسینی بگید شما
کارتون چیه؟
کمیل اخمی کرد و گفت:
ــ سید و خاله فرحناز یادتون ندادن تو کار بقیه دخالت نکنید؟؟
ــ چرا اتفاقا یادم دادن،اینم یادم دادن اگه کار بقیه مربوط به من و عزیزانم بشه
دخالت کنم.
ــ کدوم قسمت از کارام به شما وعزیزانتون مربوط میشه اونوقت
سمانه نفس عمیقی کشید وگفت:
ــ اینکه از در خونه ی عزیز تا دانشگاه ماشینی مارو تعقیب کنه،اینکه شما برای
اینکه نمیخواید اتفاقاتی که برای کسی به اسم رضا برای شما اتفاق بیفته و همه ی
وقت دم در منتظر ما موندید،بازم بگم؟؟
کمیل شوکه به سمانه نگاه کرد
ــ بگم که همون ماشین اون روز نزدیک بود اسید بپاشه روی صورت خواهرت
کمیل با صدای بلندی گفت:
ــ بسه
ــ چرا بزارید ادامه بدم
کمیل فریاد زد:
ــ میگم بس کنید
ادامه دارد...
نویسنده : #فاطمه_امیری
✴️ سه شنبه 👈 9 شهریور / سنبله 1400
👈 22 محرم 1443👈 31 اوت2021
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی .
⚫️ وفات شیخ طوسی " 460 ه " .
🐪 رسیدن لشکر امیرالمومنین علیه السلام به صفین " 37 ه " .
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی .
❇️ روز بسیار شایسته و مبارکی است و برای امور زیر خوب است :
✅ خرید و فروش .
✅ تجارت و داد و ستد .
✅ صید و شکار و دام گذاری .
✅ و ملاقات با رؤسا و مسئولین و بزرگان و درخواست از انها نیک است .
👶 زایمان خوب و نوزادش خوش قدم و زندگی پاکی دارد .
🤕 بیمار امروز نیز زود خوب شود .
🚘 مسافرت : مسافرت خوب و مفید و پر سود است .
🔭 احکام نجوم .
🌓 امروز قمر در برج جوزا است و برای امور زیر نیک است :
✳️ شروع به نگارش پایان نامه و کتاب .
✳️ شروع به آموزش و یادگیری .
✳️ خرید کالاهای تجاری .
✳️ معامله املاک .
✳️ ارسال کالاهای تجاری .
✳️ و مبادله قباله و اسناد نیک است .
💑 حکم مباشرت امشب (شب چهارشنبه) مباشرت و زفاف عروس مکروه است .
💇💇♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،#اصلاح_مو(سروصورت)دراین روز از ماه قمری ، باعث فقر و بی پولی می شود .
💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، سبب قوت دل می شود .
✂️ ناخن گرفتن
سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد .
👕👚 دوخت و دوز.
سه شنبه برای بریدن،و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش کار را انجام دهند و در روزهای دیگر ان را تکمیل کنند)
✅ وقت #استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن)
😴😴 تعبیر خواب
تعبیر خوابی که شب " چهارشنبه " دیده شود طبق ایه ی 23 سوره مبارکه " مومنون " است .
و لقد ارسلنا نوحا الی قومه فقال یا قوم ....
و از معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده را خیر و خوبی از جانب بزرگی برسد که باور نکند یا نصیحتی به کسی کند و او باور نکند . و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد .
💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد .
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: سه شنبه - ۰۹ شهریور ۱۴۰۰
میلادی: Tuesday - 31 August 2021
قمری: الثلاثاء، 22 محرم 1443
🌹 امروز متعلق است به:
🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام
🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام
🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- یا اَرْحَمَ الرّاحِمین (100 مرتبه)
- یا الله یا رحمان (1000 مرتبه)
- یا قابض (903 مرتبه) برای رسیدن به حاجت
❇️ وقایع مهم شیعه:
ا 🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️3 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام
▪️12 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها
▪️27 روز تا اربعین حسینی
▪️35 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام
▪️36 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام
✅ با ما همراه شوید...
#مناسبتهای_دیگر
📅 امروز سه شنبه
☀️ 09 شهریور ماه 1400 شمسی
🌙 22 محرم 1443 قمری
❄️ 31 آگوست 2021 میلادی
☀️ #شمسی
🔸 ناپديد شدن "امام موسي صدر" رهبر شيعيان لبنان (1357 ش)
🔸 ارتحال فقيه جليل آيت اللَّه "اسماعيل صالحي مازندراني" مدرس حوزه علميه قم (1380 ش)
🔸 درگذشت استاد "پيرنيا" پدر معماري سنتي ايران (1376 ش)
🌙 #قمری
🔸رحلت "شيخ طوسي" عالم شهير شيعه و مؤسّس حوزه ي علميه ي نجف اشرف (460 ق)
🔸 وفات "ملاسعد تفتازاني" فقيه و دانشمند نامي مسلمان (792 ق)
🔸 آغاز جنگ چالدران بين پادشاهي ايران و امپراتوري عثماني (920 ق)
❄️ #میلادی
🔸 روز ملي و استقلال "مالزی" (1957م)
🔸 روز استقلال "ازبكستان" و "قرقيزستان" از اتحاد جماهير شوروی سابق (1991م)
🌼🍃🍃🍃🌼
#معرفی_یاران_امام_حسین (ع)📜
#یار_هجدهم🌹
💗 #سعیدبنعبداللهحنفى💗
🎐 سعیدبن عبدالله در جلوى امام ایستاد و امام نمازگزارد و او در اثر تیرباران دشمن به روى زمین افتاد در حالى كه مى گفت: خدایا این گروه را لعنت كن همانند لعن قوم عاد و ثمود، و سلام مرا به پیامبرت برسان؛ همچنین گفت: پروردگارا! این زخمها را براى درك ثواب تو در راه نصرت فرزند پیامبر تو بر جان خود خریدم.
🍃آنگاه به طرف امام التفاتى كرده گفت: آیا به عهد خود وفا كردم اى پسر رسول خدا؟!
❤️امام علیه السلام فرمود: آرى، تو در بهشت پیشاپیش من قرار خواهى داشت.
♻️او در حالى به شهادت رسید كه سیزده تیر غیر از زخم نیزه و شمشیر بر بدنش فرو رفته بود
🌸و چون امام (ع) از نماز فارغ شد به اصحابش فرمود: اى انصار من! این بهشت است كه درهاى آن به روى شما باز شده 😊و نهرهاى آن جارى و میوه هاى 🍇🍎🍏آن آماده است، و این پیامبر خداست و اینان شهدایى كه در راه خدا كشته شده اند، منتظر قدوم شمایند، و شما را به بهشت بشارت مى دهند، پس از دین خدا و دین پیامبر حمایت و از حرم پیامبر دفاع كنید.
💫اصحاب به امام عرض كردند: جانهاى ما فداى تو باد و خونهاى ما نگاهدارنده خون تو، به خدا سوگند كه هیچ گزندى به تو و حرم تو نمىرسد مادامى كه از ما كسى زنده باشد.
#توضیحات :سعید بن عبدالله حنفی از وجوه شیعه در كوفه بود، هم صاحب شجاعت و هم اهل عبادت بوده است. او در مرتبه سوم نامه اهل كوفه را نزد امام حسین( ع)به مكه🕋 برد، و امام پاسخ را توسط او قبل از اعزام مسلم بن عقیل براى مردم كوفه فرستاد، و چون مسلم به كوفه آمد سعیدبن عبدالله پس از عابس و حبیببن مظاهر قیام نمود و اعلان بیعت و نصرت نمود، و مسلمبن عقیل او را مجددا با نامه اى براى امام( ع) به مكه فرستاد، و سعیدبن عبدالله ملازم او بود تا به كربلا آمد و شهید شد.(📒وسیلة الدارین، 146).
#ادامه_دارد...
📗مقتل الحسین، مقرم 246 / تنقیح المقال، 2/28.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضیلتی از مولانا ابوالحسن آقا امیرالمؤمنین علیه السلام. ...💠
🔻 جواز عبور از صراط
🔹 حجت الاسلام سید علی علوی🔹
💎کلامکم نور
🔸حضرت امام مهدی(عج) :
🔸 فَيَعْمَلُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ مَا يَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا
🔸 وَ لِيَتَجَنَّبَ مَا يُدْنِيهِ مِنْ كَرَاهِيَتِنَا وَ سَخَطِنَا
🔸 فَإِنَّ امْرَأً يَبْغَتُهُ فَجْأَةٌ حِينَ لَا تَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ وَ لَا يُنَجِّيهِ مِنْ عِقَابِنَا نَدَمٌ عَلَى حَوْبَة
💚 هر يك از شما بايد به آنچه كه او را به دوستى ما نزديك مىسازد، عمل كند.
💚 و از آنچه كه خوشايند ما نبوده، و خشم ما در آن است، دورى گزيند.
💚 زيرا #مرگ به طور ناگهانى انسان را مىگيرد، در وقتى كه #توبه برايش سودى ندارد، و پشيمانى او را از كيفر ما به خاطر گناهش نجات نمىدهد 🍃
📚 بحارالأنوار، ج 53، ص 174