🔷مولا علی علیهالسّلام:
مَنْ جَارَ فِی سُلْطَانِهِ عُدَّ مِنْ عَوَادِی زَمَانِهِ
کسی که در دوران پادشاهی خود ستم میکند، خودش دشمن زمان خودش شمرده میشود!
📚غررالحکم ح۷۹۷۸
«اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
🔻فرق اساسی میان سبک حکومتی اصحاب سقیفه، با حکومت علوی/
🔻مولانا امیرالمؤمنین علیهالسلام و ارزش جان و حقّ انسانها/
عمر بن خطاب عدهای را در پی زنی آوازهخوان که روابطی نامشروع داشت فرستاد؛
مأموران به زن گفتند: عمر تو را فرا خوانده است!
زن گفت: ای وای، عمر با من چه کار دارد؟!
پس در مسیر هراسان شد و حالت زایمان به او دست داد و به خانهای رفت و بچهاش را انداخت و نوزاد، دو فریاد بر آورد و جان داد!
عمر با اصحاب پیامبر مشورت کرد که چه کند!
آنها به او گفتند: چیزی بر عهدهٔ تو نیست، تو تنها قصد ارشاد و راهنمایی او را داشتی، ولی امیرالمؤمنین علی عليهالسلام سکوت کردند!
عمر به آن حضرت گفت: نظر شما چیست؟
حضرت پاسخ دادند: اگر نظر خودشان را گفتهاند که به خطا رفتهاند و اگر این را برای خوشایند تو گفتهاند، خیر تو را نخواستهاند! خونبهای کودک بر گردن توست، چون تو مادر را هراساندی و او فرزندش را در مسیر رسیدن به تو انداخته است!!!
📚الغدیر ج۶ ص۱۱۹
«اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
🔷مولانا امیرالمؤمنین علیهالسّلام:
يَأْتِی عَلَی النَّاسِ زَمَانٌ لَا يُقَرَّبُ فِيهِ إِلَّا الْمَاحِلُ وَ لَا يُسْتَظْرَفُ فِيهِ إِلَّا الْفَاجِرُ وَ لَا يُضَعَّفُ فِيهِ إِلَّا الْمُنْصِفُ يَعُدُّونَ الصَّدَقَةَ غُرْماً وَ صِلَةَ الرَّحِمِ مَنّاً وَ الْعِبَادَةَ اسْتِطَالَةً عَلَی النَّاسِ وَ يَظْهَرُ عَلَيْهِمُ الْهَوَی وَ يَخْفَی بَيْنَهُمُ الْهُدَی
روزگاری برای مردم خواهد رسید كه جز سخنچين مقرّب نیست و غير بدكار خوش طبع و مقبول نخواهد بود و منصف ناتوان به شمار میآید، كمک به محتاجان را خسارت میپندارند، صلهٔ رحم همراه با منّت است و عبادت را وسیلهٔ برتری جويی بر مردم قرار میدهند، هوا پرستی، ظاهر و هدایت، مخفی و نهان است!
📚غررالحکم ح۸۰۳۰
«اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
🔷مولانا امیرالمؤمنین علیهالسّلام:
لَا يَكُن حُبُّکَ كَلَفا وَ لَا بُغضُکَ تَلَفاً اَحبِب حَبِیبَکَ هَوناً مَا وَ اَبغِض بَغیَضکَ هَوناً مَا
دوستیات در حدّ شيدايى و دشمنیات مايهٔ هلاكت نباشد، دوستت را به اندازه دوست بدار و دشمنت را به اندازه دشمن بدار!
📚بحارالانوار ج۷۴ ص۱۷۸
«اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
🔷امام کاظم علیهالسّلام:
دَلِیلُ الْعَاقِلِ التَّفَکُّرُ وَ دَلِیلُ التَّفَکُّرِ اَلصَّمْتُ
نشانهٔ عاقل، فکر کردن و نشانهٔ فکر کردن، سکوت است.
📚بحارالانوار ج۷۸ ص۳۰۰
«اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
🔷مولانا امیرالمؤمنین علیهالسّلام:
غم و غصهٔ من از این است که بیخردان و تبهکاران این امت، حکومت را به دست آورند، آنگاه مال خدا را دست به دست بگردانند و بندگان او را به بردگی بکشند و با نیکوکاران، ستیز و با مجرمان، همراه و همحزب گردند!
📚نهجالبلاغه نامهٔ۶۲
«اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
🔷مولا علی علیهالسّلام:
اِيّاکَ اَن يَنزِلَ بِکَ المَوتُ وَ اَنتَ آبِقٌ مِن رَبِّکَ فِی طَلَبِ الدُّنيَا
مبادا مرگ در حالى به سراغت آيد كه تو از پروردگارت در طلب دنيا گريخته باشى!
📚غررالحكم ح۲۳۹۸
«اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
حرم
* 💞﷽💞 🔴 #زندگینامه_شیطان(قسمت دوم) 💠به خاطر عبادتهای زیاد حارث در درگاه خداوند بود که به او مقامی
* 💞﷽💞
🍃🌺🍃
🔴 #زندگینامه_شیطان(قسمت سوم)
🌸از امیرالمؤمنین نقل شده که ایشان فرمودند:
خداوند خطاب به جبرئیل فرمود: مقدارى خاک از زمین بیاور تا خلقى جدید به وجود آورم که افضل موجودات و اشرف آنها باشد.
✨جبرئیل به زمین آمد تا خاک بردارد، (طبق تذکر شیطان ) زمین نالید و او را به خداوند قسم داد که از آن خاک برندارد. ایشان هم برگشت داستان را گزارش داد.
بار دیگر میکائیل و بعد از او اسرافیل را فرستاد. باز زمین آنان را قسم داد، آنها هم با دست خالى برگشتند.
⚡️براى بار چهارم ، عزرائیل را فرستاد که حتما از خاک زمین بردارد. او که خواست خاک بردارد، باز زمین ناله کرد و او را قسم داد و هر چه ناله و فریاد نمود، تاثیر نکرد.
♻️عزرائیل گفت : من از جانب خدا مأمورم تا کمى از خاک تو بردارم . او خاک را برداشت و برد که آدم را از آن ساختند.
▪️ از این رو، خداوند قبض روح آدم علیه السلام و اولادش را به دست عزرائیل داد،
▪️ از این جهت ناله و گریه آنها هنگام جان دادن آدم در دل او اثر نمى کند و او مأموریت خود را انجام مى دهد.
✳️وقتى آن خاک را با آب خالص و شور و تلخ و بى مزه ، مخلوط کردند و بعد از مدتى پیکر خاکى او را قالب زدند.
🔥 شیطان قیافه او را مشاهده کرد و با خود گفت : این مخلوقى ضعیف است که از گل چسبنده به وجود آمده ، و توى او خالى است،
چیزى که توخالى باشد احتیاج به غذا دارد و به این ترتیب مى توان او را گمراه و منحرف نمود.
🔴شیطان و قالب گلی آدم:
بعد از آنکه خداوند قالب آدم (علیه السلام) را از خاک وآب ،سرشت
واو را بوجود آورد ،آن قالب را مانند کوه عظیمی کناری گذاشت.
♨️شیطان وقتی وی آن قالب گلی را میدید از سوراخ بینی او وارد و از عقب او خارج میشد و بادست برشکم او میزد ومیگفت :
⁉️خداوند تو را برای چه چیزی خلق کرده ؟ مدت هزار سال به این وضع بود بعد از این مدت خداوند متعال از روح خود در او دمید
☘حضرت عبدالعظیم حسنی نامه ای به امام محمد تقی (علیه السلام) نوشت که پرسیده بود :به چه علت غائط انسان بوی بدی میدهد؟
🌷آن حضرت در جواب فرمود :
وقتی خداوند حضرت آدم را خلق کرد جسد او بوی خوشی داشت زمانی که هنوز روح دراو دمیده نشده بود ملائکه وشیطان از آن میگذشتند ملائکه میگفتند :او برای امربزرگی ساخته شده است.
🔥اما شیطان از دهان او وارد میشد واز عقب او بیرون می آمد از این رو هرچه داخل شکم انسان شود بدبو وخبیث میشود .
🔴شیطان سجده نمى کند:
✨وقتى خداوند به ملائکه خطاب کرد و فرمود:
مى خواهم در روى زمین خلیفه و جانشینى براى خود قرار دهم ، ملائکه موافق نبودند.
به خدا اعتراض کردند اما بعد از آن که خداوند جواب آنان را داد، تسلیم شدند.
🍃به ایشان خطاب فرمود: وقتى من خلیفه خود (آدم علیه السلام ) را خلق کردم و از روح خود در آن دمیدم ، همه شما در برابر او سجده کنید.
☘بعد از آن که خداوند او را خلق کرد و ز روح خود در او دمید و روح به دماغ آدم رسید، به حرکت آمد و نشست ، عطسه اى زد و گفت : الحمدلله خداوند در جواب او فرمود: یرحمک الله.
💠تمام ملائکه فرمان بردند و به سجده افتادند و مدتى در حال سجده بودند؛ ولى شیطان که آن زمان در صف فرشتگان بود، از روى خودخواهى و غرور به خداوند عرض کرد:
خدایا! مرا از سجده کردن بر آدم معذور بدار.
☘خداوندا! من تو را چنان سجده کنم که تا به حال هیچ ملک مقربى و نه هیچ نبى مرسلى سجده و عبادت نکرده باشد.
🌺خداوند در جواب او فرمود: مرا حاجت به عبادت تو نیست ، من از تو مى خواهم ، آن چه را که دستور مى دهم انجام دهى ، نه آن چه را تو مى خواهى !
🔥سرانجام قبول نکرد و حسدى را که در قلبش بود ظاهر نمود.
خداوند هم در مقام بازخواست از او فرمود: چه چیز تو را باز داشت از آن که سجده نکنى بر مخلوقى که من او را با دست قدرت و عنایت خویش آفریدم ؟!
ادامه دارد...✍
📘حیات القلوب ج 1.
📘حیات القلوب ، ج 1. کتاب ابلیس ، ص 4.
📘نهج البلاغه ، خوئى ، ج 2، 48.
ص آیه 78.
حرم
* 💞﷽💞 🍃🌺🍃 🔴 #زندگینامه_شیطان(قسمت سوم) 🌸از امیرالمؤمنین نقل شده که ایشان فرمودند: خداوند خطاب به
* 💞﷽💞
🔴 #زندگینامه_شیطان(قسمت چهارم)
🔥شیطان پاسخ داد: من از آدم برترم ،من از گوهر آتش آفریده شده ام و او از عنصر بى ارزش گل!
پس روا نیست که مثل من در مقابل او سجده کند!
🌼خداوند هم به خاطر سرپیچى از دستور و سجده نکردن بر آدم فرمود:
از میان ملائکه و بهشت پرنعمت من بیرون شو!
🌴هنگامی که دستور خارج شدن از بهشت براى وی صادر شد، ملائکه هم به او حمله کردند،
💥 او از ترس جان خود فرار کرد و خود را مخفى نمود.
🌺بعد از آن، این فرمان از طرف خداوند به آدم وحوا ابلاغ شد:
«ای آدم، تو و همسرت در بهشت سکونت کنید و از نعمتهای بهشتی هر چه میخواهید بخورید، اما نزدیک این درخت نشوید که از ستمگران خواهید بود»
🔴چگونه شیطان داخل بهشت شد؟
✨هنگامی که از جانب خدا خطاب آمد: اى اهل آسمان ها! من آدم و حوا را در بهشت منزل دادم و همه چیز را مباحشان کردم ، مگر بهشت جاودان را.
🍃اگر نزدیک درختان آن شوند و از آنها بخورند از ظالمان خواهند بود و از آن جا بیرون خواهند شد
🔥 شیطان این خطاب را شنید و امیدوار شد پیش خود گفت : من آنها را از بهشت بیرون مى کنم!!
شیطان که همه بدبختیهای خود را از ناحیه آدم میدانست و کینه او را به سختی در دل گرفته بود، در صدد بود به هر شیوه ای که ممکن است موجبات گمراهی آدم و فرزندانش را فراهم کند.
✳️ از ابن عباس اینگونه روایت شده :
بعد از آن که شیطان از بهشت بیرون شد، تصمیم قاطع گرفت که با هر نقشه و حیله اى که شده ، باز خود را به بهشت برساند و انتقام خود را از آدم بگیرد،
❗️ فکر کرد که از راه معمولى و عادى وارد شود، دید نگهبانان بر در بهشت هستند مانع او مى شوند.
رفت کنارى و به انتظار ایستاد. اول طاووس را دید، از او خواهش کرد که او را داخل بهشت کند، قبول نکرد.
♨️ در این بین ناگهان چشمش افتاد بر بالاى دیوار، دید مارى بالاى دیوار قرار دارد. (تا آن روز مار یکى از حیوانات زیبا و خوش رنگ بهشت بود، و مثل سایر حیوانات دیگر چهار دست و پا داشت).
🔥 شیطان جلو آمد و گفت :اى مار! مرا داخل بهشت کن ، تا اسم اعظم الهى را به تو تعلیم کنم .
⚡️مار گفت : ملائکه ، نگهبان در بهشت هستند تو را مشاهده مى کنند و نمى گذارند داخل شوى .
🔥شیطان گفت ، مرا داخل دهان خود کن و آن را ببند و به این وسیله مرا داخل بهشت کن ، مار هم فریب او را خورد و همین کار را کرد و او را در دهان خود جاى داد ( این بود که در میان دندانهاى مار سم پدید آمد؛ چون جایگاه شیطان شد).
❎وقتى مار به این وسیله او را داخل بهشت نمود، شیطان هم کار خود را کرد، آدم علیه السلام و حوا علیه السلام را وسوسه نمود تا فریب خوردند.
🔅مار گفت : اسم اعظم را که قول دادى به من تعلیم کن ،
شیطان در جواب گفت : اى مار! من اگر اسم اعظم را مى دانستم ، احتیاج به تو نداشتم که مرا داخل بهشت کنى ،من با همان اسم اعظم داخل مى شدم !!!
✍ادامه دارد...
📕اقتباس از تفسیر برهان,ج 2،
ذیل آیات سوره حجر مربوط به داستان آدم علیه السلام با تغییراتى در عبارات
هدایت شده از سلامتکده مشکات | ارگانیک
4_5971917996615010261.mp3
4.94M
💠 #مزاج_شناسی_تخصصی (۲۳)
✅ معادل صفرا در پزشکی غربی
✅ بیلی روبین، استروژن، پرکاری تیروئید و دیگر بیماری های صفراوی با دستور العمل مشترک کاهش صفرا، درمان می شود
🔊استاد #نظری_زاده
@meshkatqom
▫️◽️#درس_های_کافی
قسمت 🔖 شصت • هشتم ✔️
🔹🔸ماجرای مصحف حضرت فاطمةالزهرا سلام الله علیها چیست ...⁉️
♦♦➖➖➖➖♦♦
👥عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ👤
قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ :تَظْهَرُ الزَّنَادِقَةُ فِي سَنَةِ ثَمَانٍ وَ عِشْرِينَ وَ مِائَةٍ وَ ذَلِكَ أَنِّي نَظَرْتُ فِي مُصْحَفِ فَاطِمَةَ( علیها السلام) قَالَ قُلْتُ وَ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ ⁉️قَالَ : إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَمَّا قَبَضَ نَبِيَّهُ (صلی الله علیه و اله و سلم) دَخَلَ عَلَى فَاطِمَةَ (علیها سلام الله) مِنْ وَفَاتِهِ مِنَ الْحُزْنِ مَا لَا يَعْلَمُهُ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَرْسَلَ اللَّهُ إِلَيْهَا مَلَكاً يُسَلِّي غَمَّهَا وَ يُحَدِّثُهَا فَشَكَتْ ذَلِكَ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (علیه سلام الله) فَقَالَ إِذَا أَحْسَسْتِ بِذَلِكِ وَ سَمِعْتِ الصَّوْتَ قُولِي لِي فَأَعْلَمَتْهُ بِذَلِكَ فَجَعَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (علیه سلام الله )يَكْتُبُ كُلَّ مَا سَمِعَ- حَتَّى أَثْبَتَ مِنْ ذَلِكَ مُصْحَفاً قَالَ ثُمَّ قَالَ أَمَا إِنَّهُ لَيْسَ فِيهِ شَيْءٌ مِنَ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامِ وَ لَكِنْ فِيهِ عِلْمُ مَا يَكُونُ.
•———••———••———••———••———•
حماد بن عيسى گويد: شنيدم از حضرت امام جعفرالصادق عليه السلام كه فرمودند ؛
زنادقه در سال صد و بيست و هشت ظهور كنند من اين مطلب را در مصحف فاطمه عليها السلام ديدم، عرضكردم: مصحف فاطمه عليها السلام چيست⁉️ فرمود: چون خداى تعالى پيغمبرش صلّى اللَّه عليه و آله را قبض روح فرمود، فاطمه عليها السلام را از وفات آن حضرت اندوهى گرفت كه جز خداى عز و جل مقدارش را نداند، بدان جهت خدا فرشتهاى برايش فرستاد كه او را دلدارى دهد و با او سخن گويد، فاطمه از اين داستان به امير المؤمنين عليه السلام شكايت كرد (يعنى گزارش داد و يا شكايتش از نظر ننوشتن سخنان فرشته بود) على عليه السلام فرمود: چون آمدن فرشته را احساس كردى و صدايش را شنيدى، به من بگو، پس فاطمه به امير المؤمنين عليه السلام خبر داد و آن حضرت هر چه مي شنيد مينوشت، تا آنكه از آن سخنان مصحفى ساخت، اما در آن مصحف چيزى از حلال و حرام نيست، بلكه در آن علم به پيش آمدهاى آينده است‼️
💬توضيح:
- علامه مجلسى (رحمت الله علیه) گويد: من فكر ميكنم كه مقصود از زنادقه امثال ابن ابى العوجاء و ابن مقفّع باشند كه با امام صادق عليه السلام مجادله و مناظره ميكردند و سال 128 هجرى بيست سال قبل از وفات امام صادق عليه السلام است كه زمان طغيان و بسيارى اين طايفه بود و يا آنكه مراد خلفاى بنى عباسند كه كتب زنادقه را در آن سال ترويج دادند.‼️
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج۱، ص: ۲۴۰
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
◻️▫️موضوع #درباره_عايشه سلقلقیه • قسمت — بیست • دوم ✔️
📣عایشه سلقلقیه خود را بدین گونه مشغول ساخته بود
🔻و راه مدینه را می پیمود تا اینکه در اثنای راه به مردی بنام "عبید "که از مدینه می آمد برخورد کرد، از او پرسید : در مدینه چه خبر ؟؟
🔹عبید گفت :
👈عثمان را انقلابیون کشتند و بعد از وی هشت روز بلا تکلیف و بی سرپرست ماندند!
🔸عایشه گفت :
پس "نعثل" آن سالخورده ی خرفت کشته شد ؟! بگو ببینم چگونه از پای در آمد ؟؟
🔹عبید گفت:
هنگامی که مردم عثمان را به محاصره در آوردند ، دیدم گویی "طلحه " قدرت را به کف گرفته و کلید خزانه را در دست دارد و دیگران را برای بیعت با خویش آماده میسازد .
👈اما پس از کشته شدن عثمان مردم به در خانه ی علی علیه السلام روی آورده وکسی را در برابر او حساب نیاوردند.
👈همگی سیل آسا خانه ی آن حضرت را بسان نگین انگشتر در میان گرفتند. هنگامی که مردم رسیدند ، آن حضرت در خانه اش نشسته و در اندیشه بود.
👈به او گفتند :
دست خویش را بیاور تا با تو عنوان پیشوای مردم در مسجد پیامبر بیعت کنیم.
🔻اما حضرت ساعتی سر به زیر افکنده بودو فکر میکرد و به آنان چیزی نمی فرمود.
👈طلحه و زبیر نیز صفهای فشرده ی مردن بودند و من فکر کردم که میان آن دو با حضرت پیش از،بیعت درگیری پدید خواهد آمد ، ولی به ناگاه دیدم آن دو نیز بدون چون و چرا دست در دست او دادند و بیعت کردند.
👈آنگاه هنوز امیر المومنین علی بر فراز منبر فرود نیامده بود که توده های مردم با شور و شوق با وی بیعت نمودند .
🔹روز دوم هم بیعت همچنان ادامه داشت و مردم فوج فوج به حضور آن حضرت شرفیاب میشدند و دست او را به عنوان امیر خویش می فشردند و سپیده دم روز سوم بود که من از مدینه حرکت کردم .
🔻گزارش ((عبید )) که به اینجا رسید، عایشه دگرگون شد و فریاد کشید :
👈چه میگویی ؟! من دوست میداشتم آسمان بر زمین میافتاد و این گزارش را
نمی شنیدم [ و علی به خلافت نمیرسید]!!!‼️
🔹عبید گفت:
عایشه ! تو چرا از بیعت مردم با حضرت ناراحت و نالانی ؟! چرا خلافت حضرت را خوش نمی داری ؟ علی که به مقام خلافت از همه بهتر و سزاوار تر است .
🔻علی کسی است که در هیچ فضیلتی برای وی همانند و نظیری نیست. سخن "عبید" که به اینجا رسید ، عایشه فریاد زد:
🔸مرا برگردانید ! هر چه زودتر برگردانید !‼️
✋او بدینگونه به مکه بازگشت ، سپس با صد و هشتاد درجه تغییر جهت ، ناله داد :
‼️ای وای که خلیفه خدا -عثمان- مظلومانه به خاک و خون کشیده شد!‼️
من بایدبه خونخواهی وی قیام کنم!!!‼️
📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ، ج۶ ص ۲۱۵ ؛
تاریخ طبری ، ج۳، ص۴۷۷