* 💞﷽💞
💗رمان کابوس رویایی💗
قسمت6
جلوی سینما توقف می کنم که سیما دستش را روی دستم می گذارد و با نگرانی می گوید:
_ببین! تو وضعیت امروزا رو نمیدونی. مردم کلا قاطی کردن!
داشتیم میامدیم مامانم گفت با کسی حرف نزنین چون خرابکارا همه جا هستن.
من برعکس او با بیخیالی جواب می دهم:
_خرابکار دیگه کیه؟
_خرابکار دیگه!
همینایی که تو خیابون می ریزن.
والا نمیدونم چی شون کمه که ازین کارا میکنن. قدر امنیتی که دارنو نمیدونن.
من که از این حرف ها چیزی نمیفهمم.
دست سیما را می کشم تا زودتر برویم.
بلیت می گیریم و کمی لیمونات می خریم.
از فیلم هیچ چیز دستگیرم نشد از بس که حرف های سیما ذهنم را بهم ریخته بود.
مدام به اطرافم نگاه می کنم و دنبال فرد مشکوکی می گردم و نیافتن مورد مشکوکی عصبی تر ام می کند.
سیما دستم را ویشگون می گیرد و همراه با خنده می پرسد:
_کجایی رویا؟
همش وول میخوری.
لبخند مصنوعی می زنم و می گویم چیزی نیست.
هر چند که چیزی از فیلم نمی فهمم اما نگاه چشمانم را به آن می دوزم.
بعد از تمام شدن فیلم سیما دستم را می گیرد و از سینما بیرون می رویم.
او مشتاقانه از فیلم عاشقانه ای که دیده می گوید و گاهی من سر تکان می دهم.
سوئیچ را توی قفل می چرخانم و صدای ماشین به گوشم می رسد.
پایم را روی گاز می گذارم و دور می شویم.
خیابان های سنگ فرش شدهی تهران مرا یاد فرانسه می اندازد.
چقدر دوست دارم زودتر برگردم.
سیما همین طور برای خودش وراجی می کند و من حواسم را به کل باخته ام.
یک لحظه سکوت میان مان غوغا می کند که سیما می پرسد:
_خب نظرت چیه رویا؟
با چشمانم دو تا می شود.
_چی؟
_ای بابا! دارم سه ساعته فک میزنم بعد میگی چی؟
_خب... حواسم پرت شد.
با دلخوری لب می زند:
" میگم امشب چی بپوشم؟"
_نمیدونم... هر چی بهت میاد.
_جناب پرفسور
خودم میدونم ولی کدوم لباسم؟
اونی که دامن کوتاهه یا سارافن یا هم...
_ببین سیما من میگم مهمونی رو بیخیال!
قیافهی وا رفته اش را به سمت من برمی گرداند و می گوید:
_شوخی میکنی رویا؟
من عاشق مهمونیم! مخصوصا این یکی...
آخه میدونی اعیون و اشراف هم کم نیستن. حتی میگن ولیعهد هم شاید بیاد.
البته من که باور نمیکنم اما فرض کن بیاد! واای چی میشه!
با آخرین حجم بیخیالی نگاهش می کنم.
_آخه دیدن چار تا آدم اینقدر مهمه؟
_آره هنوز یادم نرفته!
تو خودت از من بدتری.
_این چه حرفیه؟
من مهمونیایی که بابا هم میگرفت به زور شرکت می کردم.
تو که دوستمی باید بدونی من تنهایی رو ترجیح میدم.
بعدشم حالم بهم میخوره از پسرایی مزخرفی که با چشماشون میخوان دخترا رو درسته قورت بدن!
پشت چشمی برایم نازک می کند و با عشوه لب می زند:
_وای رویا تو مخت به جایی خورده؟
من اگه قیافهی تو رو میداشتم یه مهمونی رو هم جا نمی انداختم.
_از نظر من اونایی که مهمونی میگیرن یا مریضن یا نمیدونن با پولاشون چیکار کنن.
اونایی که میرن مهمونی هم بیکارن شایدم...
حرفم را به حرفش قطع می کند و با خشم می گوید:
_دیگه هر چی میخوای بارم کن!
حالا شدم مریض و بیکار و دیوونه؟
می خندم و دستم را روی پایش می گذارم و به سختی از دلش در می آورم.
او را به خانه شان می رسانم و خداحافظی می کنیم.
دلم نمی خواهد به خانه برگردم و می روم به تابلو فروشی.
میان نقاشی هایی که هر یک زبانی گویا برای نقاش شان است چرخی می زنم.
گاهی از میان کوچه باغ هایشان می گذرم و دستم را میان جوی می برم.
سیبی از توی ظرف شان برمی دارم و به دندان می گیرم.
دنیای خیال من میان تابلو ها در حرکت است که صدایی مانعم می شود.
_خانم چیزی میخواین؟
سرم را به طرف پیرمرد برمی گردانم.
به تابلویی اشاره می کنم و می پرسم قیمتش چقدر است.
پیرمرد قیمتش را می گوید.
نچی می کنم با قدم هایم تمام تابلو ها را از دید می گذرانم.
با دیدن تابلویی تعجب می کنم.
تابلویی که غریبانه در گوشه ترین نقطه نشسته است.
با دست به آن اشاره می کنم تا پیرمرد برایم بیاوردش.
وقتی روی میز می گذارد خوب به تابلو خیره می شوم و می پرسم:
_اینا چیه؟
لبخندی می زند و جواب می دهد:
_آیهالکرسی بابا جان!
تا به حال چنین اسمی را نشنیده ام.
نوشته هایش عربی است و فکر می کنم باید شعری باشد از شعرای بزرگ عرب که اینگونه نوشته اند.
_آیهالکرسی اسم شعرشه؟
پیرمرد با لبخند شیرینش برایم توضیح می دهد:
_نه دخترم، آیه الکرسی از آیات خداست.
قرآنو که میدونی چیه؟
سری تکان می دهم که یعنی می دانم.
تابلو مرا بدجور مجذوب خود می کند.
⭕️کپے بدون نام نویسنده حرام است ⭕️
نویسندهمبینارفعتی(آیه)
4_5854901500966343217.mp3
6.35M
{اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج}
•مناجات با امام زمان علیه السلام:
ای طبیبا نظری کن دل بیمار مرا...😭
🎤استاد شیخ محمدحسین یوسفی؛
4_5893015040751046281.mp3
7.98M
{اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج}
شیوهٔ برخورد با دشمنان و کفّار، در زمان هُدنه/
معنای هُدنه/
روش صحیح تبلیغ دین/
🎤استاد شیخ محمدجواد محقّق یزدی؛
«حتماً بشنوید»
🌎🌺🍃
🌺
❇️ تقویم نجومی
🗓 چهارشنبه
🔸 ۱۱ بهمن / دلو ۱۴۰۲
🔸 ۱۹ رجب ۱۴۴۵
🔸 ۳۱ ژانویه ۲۰۲۴
🌎🔭👀
🌗 امروز قمر در «برج میزان» است.
✔️ روز مناسبی برای امور زیر است:
آغاز نگارش
آغاز امور آموزشی
صید
خرید رفتن
امور ازدواجی
فروش جواهرات
نو پوشیدن
آغاز درمان
🌎🔭👀
👶 زایمان
نوزاد خیر از او انتظار میرود.
🚘 مسافرت
مکروه است.
👩❤️👨 مباشرت و انعقاد نطفه
کراهت شدید دارد.
🩸 حجامت، خون دادن و فصد
باعث رفع درد میشود.
💇♂ اصلاح سر و صورت
باعث قدرت وتوانگری میشود.
✂️ ناخن گرفتن
روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود.
👕 بریدن پارچه
روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله سواری و یا چارپایان بزرگ، نصیب شخص شود. ان شاءالله
🌎🔭👀
😴 تعبیر خواب
رویایی که امشب (شب چهارشنبه) دیده شود، تعبیرش طبق آیه ۱۹ سوره مبارکه « مریم » علیها السلام است.
﴿﷽ قال انما انا رسول ربک﴾
فرستادهای از جانب فرد بزرگی نزد خواب بیننده بیاید و خبرهای دلپسند و خاطرخواه به او برسد. انشاءاللّه
به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید.
📿 وقت استخاره
از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲
از ساعت ۱۶ تا عشای آخر(وقت خوابیدن)
📿 ذکر روز چهارشنبه
یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح
۵۴۱ مرتبه «یا متعال» که موجب عزّت در دین میگردد.
☀️ ️امروز متعلق است به
#امام_کاظم علیهالسلام
#امام_رضا علیهالسلام
#امام_جواد علیهالسلام
#امام_هادی علیهالسلام
اعمال نیک خود را به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌎🔭👀
⏳ مدت زمان اعتبار این تقویم
از اذان مغرب آغاز و اذان مغرب روز بعد پایان مییابد.
🌺
🌎🌺🍃
7.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨مقام عجیب جوانان آخرالزمان✨
#دانلودواجب👌
#استاد_دانشمند
👌🙏🏼👌 نماز بسیار ساده شب بیستم ماه رجب
عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قالَ: مَنْ صَلَّى فِي لَيْلَةِ الْعِشْرِينَ رَكْعَتَيْنِ بِالْحَمْدِ وَ الْقَدْرِ خَمْساً، أُعْطِيَ ثَوَابَ إِبْرَاهِيمَ وَ مُوسَى وَ عِيسَى، وَ أَمِنَ مِنْ شَرِّ الثَّقَلَيْنِ، وَ نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهِ بِالْمَغْفِرَةِ. (البلدالأمين، ص169/وسائل الشیعۀ، ج8، ص93 به نقل از مصباح کفعمی)
جناب سلمان از رسول خدا صلّی الله علیه وآله نقل می کند که فرمود: هر کس در شب بیستم ماه رجب دو رکعت نماز بخواند؛ در هر رکعت، یک بار سوره حمد و 5 بار سوره قدر؛ خداوند ثواب هایی که به حضرات ابراهیم، موسی، و عیسی علیهم السلام داده است به وی اعطا خواهد نمود، و از شرّ جنّ و انس در امان مانده، و خداوند به دید آمرزش و رحمت به وی می نگرد.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»