* 💞﷽💞
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمان کابوس رویایی💗
قسمت112
این خبر به خبر دیگر و خوشایندی تبدیل می شود:
_تازه میگن قراره یه گروه برن مرز و قاچاقی سفارش ها رو بگیرن.
مزهی غرور زیر زبانم طعم خوبی دارد.
تمام این ها در مورد حرف پیمان برایم بی معنا می شود.
عصر هندوانه قاچ می کنم و پیش رویش می گذارم.
اول که به چنگال خودش را سرگرم می کند اما بعد به حرف می آید:
_تو با این کارت بهم خیلی کمک کردی.
ما عزت و احترام زیادی نسبت به قبل داریم.
کم مانده از این بال در بیاورم.
اگر چه بی هیچ چشم داشتی این کار را کرده ام اما بزرگ ترین پاداشم را از زبان پیمان گرفتم.
رضایت او رضای من است و از خوشحالی اش من هم شادم.
و چه بهتر از این برای مجنونی به شکل من؟
حالا دیگر می توانم خودم را یک عضو واقعی بدانم.
از حرف هایی که در طول روز شنیده ام خوابم نمی برد.
من رویایم را در بیداری دیده ام پس چه نیاز بی رویای خواب ها؟
پایین پله ها ایستاده ام و پری را صدا می زنم.
پری با وسواس از پله ها پایین می آید و از این که مدام صدایش کرده ام غر می زند.
پیمان بعد از گذاشتن کیسه برنج، روغن و کمی گوشت در ماشین برای توضیح ما را در حیاط می ایستاند.
دستش را بالا می آورد و گه گاهی هم به کوچه اشاره می کند که منظورش ماشین است.
_دیگه نگم براتون!
خیلی با احتیاط برید. این بسته ها رو بدین به همون آدرسایی که گفتم.
اینا نباید از سازمان بد ببینن. لازم نیست بگم دیگه! خودتون که میدونین اگه اینا ناراضی باشن چی میشه.
من سری تکان می دهم و پری مثل شاگردی به برادرش جواب می دهد:
_آره بابا! اگه اینا ناراضی باشن میرن در مورد سازمان کلی حرف بد میزنن و ثانیاً این کسایی هستن که در آینده سازمان میتونه بهشون تکیه کنه.
پیمان بشکن می زند و با شادی ما را به بیرون راهی می کند.
پشت فرمان می نشینم و استارت می زنم.
پیمان سرش را از پنجره به داخل می آورد. از لحنش پیداست که باز هم نصیحت است که دستش را به بیرون هل می دهم و می گویم:
_پیمان باشه! صد بار گفتی و ما هم فهمیدیم. حواسمون هست دیگه!
بی هیچ حرفی از ماشین فاصله می گیرد. زیر لب از هم خداحافظی می کنیم و با به راه افتادن از آینه نگاهش می کنم که دارد برایمان دست تکان می دهد.
پری آدرس مکان اول را برایم می خواند.
آدرس در محله های پایین شهر است.
جلوی خانهی درب و داغانی می ایستیم.
از ماشین پیاده می شویم و باهم یک بسته برمی داریم.
پری پشت سرم می آید و من هم جلوی در از رنگ و رو رفته شان می ایستم.
بعد از در زدن زن مسنی پیش می آید.
_بفرمایید؟
لبخندم را پر رنگ می کنم و می پرسم:
_ببخشید منزل آقای پیرمراد؟
زن لبش را کمانی می اندازد و می گوید بله.
پری از پشت سرم کنار می آید تا محتوایات در دستش معلوم شود. بعد هم همراه با چاشنی لبخند از او می خواهد اجازهی ورود دهد.
زن کنار می رود و اشاره می کند وارد شویم.
یادآوری می کند تا مراقب پله های کج و کولهی باشیم.
زمین خاکی و نیم موزائیک شان نشان می دهد فقر این خانواده تا به کجاست.
او جلو می رود و من و پری هم دنبالش می رویم.
چشمم به فرش های مندرس شان می افتد و با بی میلی می نشینم.
پری بسته را وسط می گذارد و من هم شروع می کنم به توضیح دادن:
_آقازادهی شما برای ما خیلی قهرمان و شجاع هستن.
ایشون بخاطر مردم و آزادی همگی مون شجاعت نشون دادن و این رژیم کثیف بخاطر دفاع از حق دستگیرشون کرد.
وظیفهی همگی ما اینه دست به دست هم بدیم تا این مشکلات از سر راه بره.
زن با سکوت حرف های ما را تصدیق می کند و من هم به حرف هایم ادامه می دهم:
_سازمان میدونه پسر بزرگی تون نون آور خونه بوده و بعد از دستگیریش خیلی بهتون سخت میگذره اما ما ازتون غافل نیستیم.
این بسته رو از ما قبول کنین و شرمنده مون نکنین.
با این حرف ها اشک از دیدگان از بلند می شود. با بغضی که در صدایش است می نالد:
_بخدا که علیرضای من تک بود!
پسر نجیبیه چون تا وقتی که آقاش بود نون حلال بهش میدادیم.
بعدم که آقاش فوت شد مرد خونمون شد... نمیدونم چیشد که اینجوری شد!
بغض اش در گلویش می ترکد و تبدیل به جویی از اشک می شود که از چشمانش گسیل است.
یک ساعتی پای درد و دلش می نشینیم.
متوجه عیال واری این خانواده می شویم و هر دم بچه ای کنار زن می نشیند و او به سرشان دست می کشد.
دلم به حالشان می سوزد.
در آخر هم با تعارف از آنها خداحافظی می کنیم.
پری در فکر فرو رفته و من هم به آن زن بیچاره فکر می کنم.
آخر این برنج و روغن به کجای این خانواده می رسد؟
⭕️کپےبدون نام نویسنده حرام است⭕️
نویسندهمبینارفعتی(آیه)
🌎🌺🍃
🌺
❇️ تقویم نجومی
💠 پنجشنبه
🔹 ۳۰ فروردین/ حمل ۱۴۰۳
🔹 ۹ شوال ۱۴۴۵
🔹 ۱۸ آوریل ۲۰۲۳
🌓 امروز قمر در «برج اسد» است.
💠 روز مناسبی برای امور زیر است:
داد و ستد
قرض و وام دادن و گرفتن
امور زراعی
دیدار با مسئولین
جابجایی
خرید خانه و ملک
رفتن به خانه نو
آغاز امور دائمی
امور ازدواجی
آغاز معالجه
شروع به کسب کار
امور مربوط به حرز
🌎🔭👀
🚘 مسافرت
خیر فراوان دارد.
👶 زایمان
نوزاد طالب علم گردد و اعمال نیک از اوبجا ماند.
👩❤️👨 انعقاد نطفه
🔹 امشب: (شب پنجشنبه)
فرزند عالم یا حاکم گردد. انشاءالله
🔹 هنگام زوال ظهر پنجشنبه:
فرزند آقا، سیاستمدار، عاقل و بزرگوار خواهد بود.
🌎🔭👀
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
باعث درد و بیماری میشود.
🩸 حجامت، فصد و زالو انداختن
باعث درد در اعضا میشود.
💅 ناخن گرفتن
روز خیلی خوبیست.
موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕 بریدن پارچه
روز خوبیست.
شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد.
😴 تعبیر خواب
رویایی که امشب (شب پنجشنبه) دیده شود، تعبیرش از آیه ۹ سوره مبارکه « توبه » است.
﴿﷽ اشتروا بایات الله ثمنا قلیلا﴾
دو نفر برای قطع معاملهای نزد خواب بیننده بیایند و از این قبیل امور...
مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
🌎🔭👀
📿 وقت استخاره
از طلوع فجر تا طلوع آفتاب
از ساعت ۱۲ تا عشاء آخر (وقت خوابیدن)
📿 ذکر روز پنجشنبه
«لا اله الا الله الملک الحق المبین»
📿 ذکر بعد از نماز صبح
۳۰۸ مرتبه «یا رزاق» موجب رزق فراوان میگردد.
🌎🔭👀
☀️ ️روز پنجشنبه متعلق است به:
💞 #امام_حسن_عسکری علیهالسلام
اعمال نیک و خیر خود را به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌎🔭👀
⏳ مدت زمان اعتبار این تقویم
از اذان مغرب آغاز و اذان مغرب روز پنجشنبه پایان مییابد.
🌺
🌎🌺🍃
زن به منزلهی قلاده ایست که به گردن خود میاندازی
از حضرت امام صادق علیه السلام نقل شده است: زن به منزله قلادهای است که در گردن خود میافکنی، پس ببین که چگونه قلاده برای خود میگیری. و فرمود: زن صالحه و غیر صالحه هیچ یک قیمت ندارند، زن صالحه طلا و نقره، قیمت و قدر او نیست بلکه او بهتر است از طلا و نقره، و زن غیر صالحه به خاک هم نمیارزد، خاک بهتر از اوست.
و حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: دختر به کفو و مثل خود بدهید و از کفو و مانند خود دختر بخواهید و از برای نطفه خود، زنی را پیدا کنید که شایسته آن باشد و فرزند از او به هم رسانید.
حلیه المتقین ص ۱۱۳
May 11
هدایت شده از حرم
🕯پنجشنبه است و دلم برای آنهایی که دیگر ندارمشان تنگ است...
🕯پنجشنبه است و جای خالی عزیزان را دوباره احساس میکنیم ...
🕯پنجشنبه است و بوی حلوایی خیرات یاد آدم های رفته ...
🕯پنجشنبه است و ثانیه هایم بوی دلگرفتگی میدهد ...
🕯چه مهمانان بی دردسری هستند رفتگان نه به دستی ظرفی را آلوده میکنند و نه به حرفی دلی را, تنها به فاتحه ای قانعند
🌸روزپنجشنبه اموات چشم به راهند🌸
🍁🚩زیارت اهل قبور🚩🍁
✨بسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ✨
السَّلامُ عَلي اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مِنْ اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا
اللهُ يا اَهْلَ لا اِلهَ اللهُ بِحَقَّ لااِلهَ اِلَّا اللهُ كَيْفَ وَجَدْتُمْ
قَوْلَ لا اِلهَ الَّا اللهُ مِنْ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ يا لااِلهَ اِلَّا الله
بِحَقَّ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ اِغْفِرْلِمَنْ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ
وَاحْشُرْنا في زُمْرَهِ منَ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مُحَمَّدا
رَسُولُ اللهِ عَليٌّ وَلِيُّ الله.🌟
🕊نثار اروح مطهراهل البیت(علیهم السلام)
اولیاءالله،رجال الغیب،مراجع تقلید
بخوانیم الفاتحه مع الاخلاص والصلوات🕯🌹
هدایت شده از حرم
👌دوستان و سروران گرامی!
شب جمعه است. با ثبت نام در دو آدرس زیر، حضرت سیدالشهدا علیه السلام و حضرت اباالفضل علیه السلام را در این شب جمعه به نیابت از مولایمان حضرت ولی عصر علیه السلام زیارت کنیم.
زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام:
http://www.imamhussain.org/arabic/enaba/
زیارت حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام:
http://alkafeel.net/zyara/
توجه: از طرف سایت، یک نفر زیارت می کند و نماز می خواند و سپس برای کسانی که ثبت نام کرده اند، اتمام زیارت اعلام می شود.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙏دعا در شب جمعه برای برادران ایمانی که از دنیا رفته اند
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: مَنْ دَعَا لِعَشْرٍ مِنْ إِخْوَانِهِ الْمَوْتَى فِي لَيْلَةِ الْجُمُعَةِ أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ. (بحار الأنوار، ج89، ص312 به نقل از كتاب الْعَرُوس)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: هرکس در شب جمعه، برای ده نفر از برادران ایمانی خویش که از دنیا رفته اند، دعا کند، خداوند بهشت را بر او واجب می کند.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👌 نمازی پر ثواب برای شب های جمعه
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: هرکس در شب جمعه، دو رکعت نماز بخواند، در هر رکعت، یک بار حمد و 70 بار سوره توحید، قسم به آن کس که مرا به حق به نبّوت برانگیخت، اگر این نماز گزار، برای همه امّتم، به واسطه این نماز دعا کند، از خداوند، شفاعت برای همه آنها را خواهد گرفت، و خداوند نعمات بی شماری را در بهشت بابت این نماز به او اعطا میکند. (جمال الأسبوع، ص126-127)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙏👌نمازی ساده برای شب های جمعه
مرحوم سید بن طاووس در «جمال الأسبوع» این نماز را برای شب های جمعه نقل می کند:
رَكْعَتانِ تَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ آيَةَ الْكُرْسِيِّ مَرَّةً مَرَّةً وَ الْإِخْلَاصَ خَمْسَ عَشْرَةَ مَرَّةً. فَإِذَا سَلَّمْتَ صَلَّيْتَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ مِائَةَ مَرَّة. (جمال الأسبوع، ص125)
(در شب جمعه) دو رکعت نماز بخوان، در هر رکعت، یک بار سوره حمد، یک بار آیة الکرسی و پانزده بار سوره توحید. بعد از نماز صد بار صلوات فرست.
✅ «اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج
نماز درخواست حاجت در شب های جمعه، منقول از مولایمان، حضرت صاحب الزّمان علیه السلام
مرحوم سیّد بن طاووس در «مهج الدّعوات» از کتاب «کُنوز النَّجاح» ابوعلی فضل طبرسی، نماز درخواست حاجت را از حضرت صاحب الامرعلیه السلام نقل می کند که چکیده آن در متن زیر مشاهده می شود:
ابوعبدالله حسین بن محمّد بَزُوفَری گفت: از ناحیه مقدّسه علیه السلام نوشته ای خارج شد که مضمون آن، چنین است:
اگر کسی حاجتی و درخواستی از خداوند متعال داشت، این نماز و دعا را بخواند. کسی که این دعا و نماز را بخواند، حاجتش برآورده می شود، هر حاجتی که باشد، مگر آن که قطع صله رحمی را تقاضا کرده باشد. هیچ زن و مرد مؤمنی نیست که این نماز و دعا را با اخلاص بخواند، مگر آن که درهای آسمان به منظور اجابت حاجتش گشوده می شود، و دعای او در همان شب، و در هر زمان که باشد، مستجاب خواهد شد. این، از فضل خداوند بر ما و بر مردم می باشد.
دستور این نماز و دعا چنین است:
شب جمعه، بعد از نیمه شب، غسل کند و به جایگاهی که نماز می خواند برود و 2 رکعت نماز بخواند، به این صورت:
در هر دو رکعت، یک بار سوره حمد و یک بار سوره توحید را بخواند، و وقتی در خواندن سوره حمد، به آیه «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» رسید، این آیه را 100 بار تکرار کند.
در هر دو رکعت، ذکر رکوع و سجده را 7 بار تکرار نماید.
بعد از نماز، این دعا را بخواند:
«اللَّهُمَّ إِنْ أَطَعْتُكَ فَالْمَحْمَدَةُ لَكَ، وَ إِنْ عَصَيْتُكَ فَالْحُجَّةُ لَكَ، مِنْكَ الرَّوْحُ وَ مِنْكَ الْفَرَجُ، سُبْحَانَ مَنْ أَنْعَمَ وَ شَكَرَ، سُبْحَانَ مَنْ قَدَرَ وَ غَفَرَ.
اللَّهُمَّ إِنْ كُنْتُ قَدْ عَصَيْتُكَ فَإِنِّي قَدْ أَطَعْتُكَ فِي أَحَبِّ الْأَشْيَاءِ إِلَيْكَ وَ هُوَ الْإِيمَانُ بِكَ، لَمْ أَتَّخِذْ لَكَ وَلَداً، وَ لَمْ أَدْعُ لَكَ شَرِيكاً، مَنّاً مِنْكَ بِهِ عَلَيَّ، لَا مَنّاً مِنِّي بِهِ عَلَيْكَ، وَ قَدْ عَصَيْتُكَ يَا إِلَهِي عَلَى غَيْرِ وَجْهِ الْمُكَابَرَةِ، وَ لَا الْخُرُوجِ عَنْ عُبُودِيَّتِكَ، وَ لَا الْجُحُودِ لِرُبُوبِيَّتِكَ، وَ لَكِنْ أَطَعْتُ هَوَايَ، وَ أَزَلَّنِي الشَّيْطَانُ، فَلَكَ الْحُجَّةُ عَلَيَّ وَ الْبَيَانُ، فَإِنْ تُعَذِّبْنِي فَبِذُنُوبِي غَيْرَ ظَالِمٍ، وَ إِنْ تَغْفِرْ لِي وَ تَرْحَمْنِي فَإِنَّكَ جَوَادٌ كَرِيمٌ»
پس ذکر«يَا كَرِيمُ! يَا كَرِيمُ!» را به اندازه ای تکرار کند که نفسش قطع شود.
سپس بگوید:
«يَا آمِناً مِنْ كُلِّ شَيْءٍ! وَ كُلُّ شَيْءٍ مِنْكَ خَائِفٌ حَذِرٌ، أَسْأَلُكَ بِأَمْنِكَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ وَ خَوْفِ كُلِّ شَيْءٍ مِنْكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَنْ تُعْطِيَنِي أَمَاناً لِنَفْسِي وَ أَهْلِي وَ وُلْدِي وَ سَائِرِ مَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيَّ حَتَّى لَا أَخَافَ أَحَداً وَ لَا أَحْذَرَ مِنْ شَيْءٍ أَبَداً، إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، وَ حَسْبُنَا اللهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ، يَا كَافِيَ إِبْرَاهِيمَ نُمْرُودَ! يَا كَافِيَ مُوسَى فِرْعَوْنَ! أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَنْ تَكْفِيَنِي شَرَّ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ»
پس به جای فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ، نام کسی را ببرد که از شرّ او می ترسد. پس اگر خداوند بخواهد، وی را از شرّ کسی که می ترسد، نگاه می دارد.
سپس به سجده برود و حاجتش را درخواست کند و به درگاه خداوند متعال، تضرّع و زاری نماید. (مهج الدعوات، ص294-296/مصباح کفعمی، ص396-397/مکارم الاخلاق، ص349-350)
«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
┄┄┅━✺𖣐﴾﷽﴿𖣐✺━┅┄
⚠️ عمریون بر اعتقاد شیعیان به برتر بودن کربلا ، نسبت به کعبه ایراد وارد میکنند ،
میشه در پاسخ به این شبهه یاری فرمائید.
🔺علت افضل بودن زیارت حضرات ائمه معصومین علیهم السلام بر کعبه قسمت • یکم ✔️
✅ پاسخ شیعه:
☝️اولا : این اعتقاد شیعه طبق روايات صحيح و موثقی است که كربلا برتر از كعبه معرفی میکنند؛
زيرا كربلا داراى ويژگيهايى است كه در كعبه نيست.
علاوه بر آن، طبق همان روايات، وجود و آفرينش كعبه وابسته به كربلا است و خدواند خطاب به زمين كعبه فرموده: اگر كربلا نمىبود؛ تو را و آن خانهاى را كه در بر دارى، خلق نمىكردم.
و همين سخن در برترى كربلا بر كعبه كافى است.
ثانياً: اگر در نظر شما عمریون ، كعبه برتر از مكانهاى ديگر است ؛
پس چرا گروهى از عمریه همانند مالكى ها و برخى مردم بصره، مدينه را برتر از مكه مىدانند⁉️⁉️⁉️
✅ براى اثبات اهميت كعبه از نظر شيعيان كافى است فتاواى فقهاء را در باب نماز واجب و مستحب و مراسم احتضار ، نماز و تدفين ميت، و ذبح حيوانات مرور كنيم كه در تمامى اين موارد و موارد ديگر توجه به سوى قبله را كه همان كعبه است شرط صحت و قبولى اعمال و يا مستحب مىدانند.
در اين مورد نظر عدهاى از فقهاء را متذكر مىشويم:
🔰 #اهمیت_حج
🔴 شيخ طوسي ، شناخت قبله را براى انجام امورى كه ذكر شد واجب مىداند ،
و در پايان تصريح مىكند كه قبله همان كعبه است:
معرفة القبلة واجبة للتوجه إليها في الصلوات، واستقبالها عند الذبيحة، وعند احتضار الأموات ودفنهم. والتوجه إليها واجب في جميع الصلوات فرائضها وسننها مع التمكن وعدم الاعتذار.والقبلة هي الكعبة.
📝 شناخت قبله براى انجام نماز به سوى آن و رو به قبله قرار دادن ذبيحه و شخص محتضر و دفن اموات واجب است. مواجهه به قبله در تمام نماز هاى واجب و مستحب در صورت تمكن و نبود عذر واجب است و قبله همان كعبه است.
📗 الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاي460هـ)، النهايةفي مجرد الفقه والفتاوى، ص 62، انتشارات قدس محمدي، قم
👈شيخ در مبسوط نيز همين مطالب را آورده است.
📗الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاي460هـ)، المبسوط ج1، ص 77
🔴كلينى در حديث صحيح محمد بن مسلم، از حضرت امام باقر عليه السلام نقل مىكند:
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ بُرَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ كَانَ عَلِيٌّ عليه السلام يَقُولُ لَوْ أَنَّ رَجُلًا أَرَادَ الْحَجَّ فَعَرَضَ لَهُ مَرَضٌ أَوْ خَالَطَهُ سَقَمٌ فَلَمْ يَسْتَطِعِ الْخُرُوجَ فَلْيُجَهِّزْ رَجُلًا مِنْ مَالِهِ ثُمَّ لْيَبْعَثْهُ مَكَانَهُ.
📝 حضرت امام باقر عليه السلام مىفرمايد: حضرت اميرالمؤمنين علی بن ابی طالب عليه السلام میگفت:
اگر كسى مستطيع باشد، و براى او مرضى يا عارضه اى رخ دهد كه نتواند به زيارت حج برود، بايد شخص ديگرى را به هزينه خود براى انجام حج به جاى خود اعزام نمايد.
📗الكليني الرازي، أبي جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي، ج4، ص 273 ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.
🔰 حال به #فضائل_مشترک_کعبه_و_کربلا اشاره میکنیم :
📜 اما یک سری احادیث وروایات فضائل مشترك كعبه و كربلا را بيان مىكنند فراوان است و در اينجا به بعضى از موارد آن اشاره مىشود:
1⃣ هردو، 👈حرم الله و حرم رسول👉 است
در منابع شيعى تعدادى از روايات صحيح بيانگر اين مطلب است كه علاوه بر مكه معظمه «عنوان حرم الله وحرم رسوله» بر اماكن مقدس مدينه، كربلا و كوفه نيز اطلاق شده است:
🟤ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🟤
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..
بمیرد دشمن حیــــــدر
#علــــــی ولــــــی الله است..
35.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
🆕 سلسله جلسات کوتاه
#معارف_مهدوی
🖼اعرف امامک !!
امام زمانت را بشناس !!
استاد #دکتر_فریدونی
⚜قسمت پنجم ( ۵ )
موضوع :
ظهور فساد در عالم و غیر قابل تحمل شدن دنیا ( ۳ )
🌐..نشر حداکثری در دیگر کانال ها با اسم و نام کانال خود شما دوستان بلامانع است و باعث خوشحالی جناب استاد و ما می گردد ..
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹
❣ ﷽❣
🌷 #اعمال_شب_جمعه
💚 شب جمعه بسیار شب با فضیلتی می باشد که ان شاء الله با دعا و نیایش و عبادت به بهترین نحو سپری کنیم 💚
💚 برخی از اعمال شب جمعه عبارتست از :
( یک یا چند یا همه آن ها را برحسب وقت و توانمان انجام بدهیم ان شاءالله )
1⃣ #دعای_کمیل
2⃣ #بسیار_تسبیحات_اربعه_گفتن
( سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر )
3⃣ #صلوات
4⃣ #قرائت_این_سوره_ها_درشب_جمعه سفارش شده :
اسراء، کهف، ص، سجده، یس، واقعه، دخان، احقاف، جمعه، شعرا، نمل، قصص، زخرف، طور و . ..
5⃣ #طلب_آمرزش_و_دعا در حق مومنان
6⃣ #قرائت_سوره_جمعه در رکعت اول نماز مغرب و عشاء و قرائت سوره توحید در رکعت دوم نماز مغرب و سوره اعلی در رکعت دوم نماز عشاء.
7⃣ #نماز_والدین:
دو رکعت است. در رکعت اول بعد از حمد 10 مرتبه آِیه ی زیر تلاوت شود:
🔹 رَبَّنَا اغفِرلِی وَ لِوَالِدَیَّ وَ لِلمُؤمِنیِنَ یَومَ یَقُومُ الحِسَاب
در رکعت دوم بعد از حمد آیه ی زیر 10 مرتبه تلاوت شود:
🔹رَبِّ اغفِرلِی وَ لِوَالِدَیَّ وَ لِمَن دَخَلَ بَیتِی مُؤمِناً وَ لِلمُؤمِنِینَ وَالمُؤمِناَتِ
بعد از سلام نماز 10 مرتبه گفته شود:
🔹رَبِّ ارحَمهٌما کَما رَبَّیانی صَغیراِّ
8⃣ #نماز_امام_زمان_عج
(دو رکعت است. در هر رکعت حمد که خوانده میشود، آیه ی شریفه ی {ایَّاکَ نَعبُدُ وَ اِ یَّاکَ نَستَعِینُ} 100 مرتبه تکرار می شود و بعد از 100 مرتبه حمد تمام می شود و سوره ی توحید خوانده خواهد شد. اذکار رکوع و سجود هر کدام 7 مرتبه تکرار می شوند. در قنوت و بعد از نماز نیز برای ظهور حضرت بسیار دعا باید شود. ( 👈 در این نماز و سایر نماز ها کمک خواستن از غیر خدا نماز را باطل می کند؛ پس نماز را برای خداوند بجای بیاورید و دعاهایی مثل {الهی عظم البلاء} که از امام زمان عج و پدران ایشان کمک خواسته می شود نه تنها در این نماز بلکه در تمامی نماز ها خودداری کنید.)
🌹 التماس دعای فرج
〰〰〰〰〰〰〰〰
📿 #زیباترین_نماز_زندگیت_رو_بخون!
✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨
@haram110
❤️کانال حرم ❤️
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹
4_5848295673761367635.mp3
16.9M
🔊 #کلیپ_صوتی
✅ دعای کمیل امیرالمؤمنین علیهالسلام
🎤 عباسی - #حاج_محسن_فرهمند_آزاد
#ادعیه #دعای_کمیل #شب_جمعه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 #کلیپ| #ریلز | #استوری
من ڪفتر جلدٺ همہ دم بوده و هسٺم
سخٺ اسٺ ڪه دور از حرمٺ زنده بمانم
محزون شده ام از غم هجران تو آقا
تاکے ز رهِ دور سلامٺ برسانم
#اللهم_ارزقنا_ڪربلا❤️
#صلے_الله_علیک_یا_اباعبدالله✋
#شب_جمعه🌙
4_5848199470788905946.mp3
5.95M
🙏👏خیرات برای اموات به ویژه در شب های جمعه- حجت الاسلام بندانی نیشابوری
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ_تصویری
شب جمعه،
زیارتی حضرت سیدالشهدا حسین بن علی علیهالسلام...
🚩 «السَّلاَمُ عَلَيکَ يَا أَبَا عَبدِالله وَعَلَى الأَروَاحِ الَّتِي حَلَّت بِفِنَائِکَ، عَلَيکَ مِنِّي سَلاَمُ اللهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ اللَّيلُ وَالنَّهَارُ وَلاَ جَعَلَهُ اللهَ آخِرَ العَهدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُم، اَلسَّلاَمُ عَلَى الحُسَينِ وَعَلَى عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ وَعَلَى أَولاَدِ الحُسَينِ وَعَلَى أَصحَابِ الحُسَين.»
تصاویری جدید از حرم مطهّر حضرت سیدالشهداء حسین بن علی علیهالسلام و زیارت به نیابت از طرف همۀ محبین وشیعیان اهل بیت علیهم السلام
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابالشرور و اتباعه
🟢 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🟢
حرم
* 💞﷽💞 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان کابوس رویایی💗 قسمت112 این خبر به خبر دیگر و خوشایندی تبدیل می شود: _تاز
* 💞﷽💞
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمان کابوس رویایی💗
قسمت113
پری فکرش را کنار می گذارد و می گوید:
_دیدی؟
_چی؟
_دیدی چقدر بچه داشتن؟
سازمان باید به اینجور افراد خوب برسه تا برای داشتن عضو جدید نگرانی نداشته باشه.
اگه کمی به همین خانواده ها برسیم عالی میشه!
تو گوش بچه هاشون هم از اهداف مون بگیم و بدونن برای فقر می جنگیم حتما خوششون میاد!
تازه متوجهی فکر هوشمندانه سازمان می شوم.
چند جای دیگر هم سر می زنیم و برای شان بسته می بریم.
در آخرین آدرس می ایستیم و پری در می زند.
مردی در را باز می کند و می پرسد:" بله؟"
پری می گوید که برایشان بستهی خوراکی آورده ایم که یک زن در را می کشد و می گوید:" به چه مناسبت؟"
سکوت می کند و من حرف می زنم:
_ما میدونیم شما چقدر زحمت می کشین و پسرتون هم...
هنوز جمله ام به پایان نرسیده که زن با نفرت عجیبی حرفم را به حرفش قطع می کند:
_ما پسری نداریم! ازینجا هم برید.
میخواهم بیشتر اصرار کنم که با حرفش حجت را بر ما تمام می کند.
_پسر من مادرش رو ول کرد. من هر چیزی که مربوط به اونا نمیخوام.
خدا شما رو هم لعنت کنه که جوونا رو بدبدخت میکنین.
رنگم با این حرف ها می پرد. میخواهم جوابش را بدهم که پری دستم را می کشد.
همانطور که می رویم داد می زنم:" کاش چشماتونو وا می کردین و میدیدین دور و برتون چه خبره! آخوندا نونشون که به جیبشون برسه فراموش تون میکنن."
مادر چادرش را محکم می کند و به شوهرش اشاره می کند تا به داخل بروند.
سوار ماشین می شویم. تپش قلبم هر لحظه یکپارچه تر می شود و قفسهی سینه ام را می فشارد.
پری لب می گزد و می گوید:
_نباید دهن به دهنش میزاشتی. این جور آدما دیگه نفوذ ناپذیرن.
سازمان دنبال همچین آدمایی نمیره.
_اون داشت توهین میکرد!
من نباید چیزی بگم؟
پری دیگر حرفی نمی زند و در سکوت به خانه بازمی گردیم.
امروز در کلاس عقیدتی کمال از ما می پرسد برای این که وارد سازمان شوید از چه گذشته اید؟
هر کسی جوابی می دهد. یکی می گوید از خانواده، از تحصیل، از کار...
نوبت به من می رسد و آهسته لب می زنم:" من از میلیاردها پول، زندگی در پاریس و آرتیست شدن دست کشیدم."
همگی متعجب نگاهم می کنند.
کمال لبخند رضایت باری می زند و می گوید:
_احسنت!
حال سوال این می شود که دیگر حاضر هستی از چه بگذری؟
این بار هم هر کسی یک جوابی می دهد.
آبرو، جان، مال و...
حرف هایشان بوی امیدواری می دهد.
کمال همگی را تحسین می کند و کم کم پایان جلسهی امروز هم تمام می شود.
کمال مرا صدا می زند و می ایستم تا همگی می روند.
نگاهش به زمین است و در ذهنش چیزهایی می گذرد.
آب دهانش را قورت می دهد و می گوید:" من میرسونمتون."
میخواهم نه بیاورم که اصرار می کند و سوار ژیانش می شوم.
سر کوچه می ایستد و خداحافظی می کنم و سریع به داخل کوچه می روم.
سکوت در ماشین را با خودم مرور می کنم و به چیزی نمی رسم.
در را باز می کنم و با صورت به پیمان برخورد می کنم.
صورتم را بالا می گیرم و آخی از زیر زبانم سُر می خورد.
پیمان نگاهم می کند و با لحنی که آغشته به نگرانی است می پرسد:" چیزیت شد؟"
سرم را به علامت منفی تکان می دهم و نه می گویم.
انگار که چیزی یادش آمده باشد می پرسد:
_کجا بودی تا الان؟
_کلاس داشتم دیگه.
یادت رفته امروز چند شنبه است؟
ابرو بالا می دهد. از کنار قامتش رد می شوم که صدایم می کند.
برمی گردم و می گویم جان؟
نگاهش را از من می دزدد و با صدای گرفته ای پیشنهاد می دهد:" بیا بریم قدم بزنیم."
_قدم؟ آخه من هنوز ناهارم نخوردم!
نوک کفشش را روی موزائیک ها می کشد.
دستش را در جیبش فرو می کند و می گوید:" خب... بیا بریم یه ساندویچ هم میخوریم دیگه!"
خیلی وقت می شد که من و پیمان اینگونه با هم بیرون نرفته بودیم.
متحیر می شوم اما نمیتوانم به راحتی از کنار پیشنهادش بگذرم.
پس با هم از خانه بیرون می زنیم.
به سر کوچه که می رسم کمال را می بینم.
سرش روی فرمان است و شانه هایش می لرزد.
پیمان هم او را می شناسد و از من می پرسد:" اون کمال نیست؟"
سر تکان می دهم و می گویم که چرا خودش است!
پیمان تقه ای به شیشهی ماشینش می زند که سرش را از روی فرمان جدا می کند.
با دیدن ما متعجب می شود و سریع اشک هایش را پاک می کند.
لبخندش از جنس غم است و می گوید:" بله؟"
پیمان و من هم مثل او متعجب هستیم.
_اینجا چیکار میکنی؟
دهانش را مزه مزه می کند و به سختی لب می زند:" ثریا خانم رو رسوندم."
اخم می کند و یک نگاهی به من می اندازد. انگار خوشش نیامده.
_نیازی نیست ثریا خانم رو برسونی!
کی ازت خواست؟ مگه خودش نمیتونه بیاد هان؟
⭕️کپےبدون نام نویسنده حرام است ⭕️
نویسندهمبینارفعتی(آیه)
* 💞﷽💞
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمان کابوس رویایی 💗
قسمت114
از حرف های پیمان لب می گزم و از خجالت وا می روم.
کمال که انتظار چنین برخوردی را ندارد بهت زده سکوت می کند.
سکوت باعث می شود پیمان ادامه دهد:
_دیگه نبینمت ثریا خانم رو برسونی. فهمیدی؟
سکوت کمال طولانی می شود و پیمان با زدن ضربهی محکمی به ماشین به خود می آید و با گفتن چشم استارت می زند.
به رفتنش نگاه می کنم که پیمان با خشم می غرد:
_خوش ندارم با این بگردی!
میخواهم بپرسم چرا ولی جرئتش را ندارم و باهم هم قدم می شویم.
بخاطر اتفاق پیش آمده آن صمیمت در خانه از بین می رود.
آنقدر با سکوت قدم برمی داریم که گاهی یادمان می رود ما با هم هستیم.
بالاخره به پارکی می رسیم.
مرتضی ار دستفروش آنجا ساندویچ می گیرد و با نوشابه شیشه ای به دستم می دهد.
تشکر می کنم اما دیگر احساس گرسنگی نمی کنم.
او مشغول خوردن می شود و با اشتها به ساندویچ گاز می زند.
با دیدن من لقمهی در دهانش را به زور قورت می دهد.
_چرا نمیخوری؟
لب هایم روی هم حرکت می کنند و آهسته لب می زنم می خورم.
وقتی می بیند بی حال شده ام با ملایمت دستم را می گیرد.
کاغذ ساندویچ را برایم کنار می زند و آن را مقابل صورتم می گیرد.
از رهگذران خجالت می کشم و نگاهم را می ربایم.
لبخندی می زنم و می گویم:
_باشه میخورم. بده به خودم.
لجش می گیرد و با دیدن خجالت زدگی ام بدجنس می شود.
_نه! توی دست خودم باید باشه.
سرم را با سرعت به طرفش برمی گردانم و او با پوزخند مرموزی به من زل می زند.
به اطراف مان نگاه می کنم. با دیدن صندلی آن سوی پارک و پیرمرد هایش عرق شرم به پیشانی ام می نشیند.
باری دیگر اصرار می کنم اما او بیخیال نمی شود و همان طور که ساندویچ در دستش است آن را گاز می زنم.
انگشتانش از دور ساندویچ شل می شود و با لبخند نگاهم می کند.
خودش را به من نزدیک می کند و می گوید:
_از من ناراحت نشو! دوست ندارم برای کسی غیر خودم مهم باشی.
محبت زیر پوستی اش خنده ای به لبم می آورد و با رضایت نگاهش می کنم.
من هم دوست ندارم جز او برای کسی مهم شوم.
ساندویچ مان را که می خوریم به راه می افتیم.
برگ های سبز چنار روی مان سایه می اندازند.
دوست ندارم این راه تمام شود. شانه هایش امن ترین جای دنیا برای من است.
از کم صحبتی هایش میفهمم در فکر است.
میخواهم او را از بیرون بیاورم و کمی سر به سرش می گذارم.
گاهی تنها کنج لبش گرد می شود و نیمچه لبخندی تحویلم می دهد.
دیگر نمیتوانم تحمل کنم و می پرسم:
_چیزی شده پیمان؟
نگاهش به شیشهی شکسته شدهی صبرم می افتد.
نفس عمیقی می کشد و با آه بیرون می دهد.
دستم را به طرف جیبش می برم. در جیب کوچکش انگستانم را به انگشتانش گره می زنم.
از کارم حالی می شود اما بعد گره انگشتانش را فشرده تر می کند.
یکهو از حرکت می ایستد. لبخند از لب هایم محو می شود.
_خوبی؟
نگاهش را از من دریغ می کند و با در آوردن دستش، دست مرا هم پس می زند.
مقدمه چینی اش شروع می شود:
_رویا یه چیزی رو باید بهت بگم.
_چی؟
به خلوت ترین جای پارک می رویم.
به درختی تکیه می دهد و همزمان که سرش پایین است می گوید:
_من یه چند ماهی نیستم.
شوکه می شوم. به همین راحتی؟ تنها به چند ماهی نیستم اکتفا می کند و سکوت را به میان می فرستد.
مجبور می شوم خودم بپرسم:
_مثلا چند ماه؟ چرا؟ کجا میری؟
چشمانش را می بندد و تنها در جوابم سه کلمه می گوید.
_الان نمیتونم بگم.
_پس کی میگی؟ میشه جدی باشی؟
پیمان همین فقط؟ توقع داری کاسهی آب پشت سرت بریزم و بگم بسلامت؟
بالاخره نگاه خانمان سوزش را حوالهی چشمان نگرانم می کند.
_ببین من از زمانش خبر ندارم و اینکه اصلا برمی گردم یا نه!
تو باید صبر کنی. همین!
پوزخندی به حرف های ناقصش می زنم.
_همین؟ این که احتمال مردن و برنگشتنم هست!
باز هم نفسی عمیق بین حرف هایمان فاصله می اندازد.
تحمل این همه عادی رفتار کردنش را ندارم.
درست به چهره ام نگاه می کند و گلوله حرف های را نصیب قلب نگرانم می کند.
_یادت رفته؟
منو تو توی تشکیلاتیم. ازدواج تشکیلاتی یعنی ازدواجی که به سازمان سود میرسونه نه ضرر!
بعدشم قرار شد همپای هم باشیم نه این که سنگ جلوی پای هم باشیم!
بغضم سر باز می کند و خودش را روی گونه هایم آواره می بیند.
نمیدانم اشک هایم برایش مهم می شود یا نه که می گوید:
_نامه و تلفن می زنم. خبر زنده بودنمو یه جوری بهت میگم. خب؟
حالا نمیخواد گریه کنی.
⭕️کپی بدون نام نویسنده حرام است ⭕️
نویسندهمبینارفعتی(آیه)
🌎🌺🍃
🌺
❇️ تقویم نجومی
🗓 جمعه
🔹 ۳۱ فروردین / حمل ۱۴۰۳
🔹 ۱۰ شوال ۱۴۴۵
🔹 ۱۹ آوریل ۲۰۲۴
👶 زایمان
مناسب و نوزاد پاکدامن و با حیا باشد. انشاءالله
🚖 مسافرت
خوب است.
💑 انعقاد نطفه
🔹 امشب (شب جمعه)
مباشرت پس از فضیلت نماز عشاء، امید است فرزند حاصل از آن، از ابدال و یاران #امام_زمان علیهالسلام گردد.
🔹 امروز (پس از فضیلت نماز عصر)
استحباب ویژهای دارد و فرزند دانشمندی معروف شود. انشاءالله
🌎🔭👀
🌓 امروز قمر در «برج سنبله» است.
✔️ برای امور زیر مناسب است:
نوشتن قرارداد
ارسال نماینده و قاصد
امور زراعی
خرید و فروش
آغاز نگارش
امور آموزشی
بنایی
خرید منزل
ارسال کالا
امور مربوط به حرز
🌎🔭👀
💇 اصلاح سر و صورت
خوب و باعث عزت و احترام میشود.
🩸حجامت،خوندادن،فصد و زالوانداختن
خوب نیست.
✂️ ناخن گرفتن
بسیار خوب و مستحب نیز هست.
روزی را زیاد، فقر را برطرف، عمر را زیاد و سلامتی آورد.
👕 بریدن پارچه
روز بسیار مبارکی است.
باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود.
🌎🔭👀
😴 تعبیر خواب
رویایی که امشب (شب جمعه) دیده شود تعبیرش طبق آیۀ ۱۰ سوره مبارکه یونس علیه السلام است.
﴿﷽ دعواهم فیها سبحانک...﴾
از خواب بیننده عمل صالح یا خیری به وجود آید که در دنیا و آخرت به او نفع رساند. ان شاءالله
مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
🌎🔭👀
📿 وقت استخاره
از اذان صبح تا طلوع آفتاب
از زوال ظهر تا ساعت ۱۶
📿 ذکر روز جمعه
«اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم» ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح
۲۵۶ مرتبه «یا نور» موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد.
🌎🔭👀
☀️ ️روز جمعه متعلق است به:
💞 #امام_زمان علیهالسلام
اعمال نیک خود را به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌎🔭👀
⏳ مدت زمان اعتبار این تقویم
از اذان مغرب آغاز و اذان مغرب روز جمعه پایان مییابد.
🌺
🌎🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔
تو اعتراف نگیری چیزی نمیشه
🤣🤣🤣😅😂
🤣🤣😁😁😃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینو بفرستید برا همسرتون خیلی خوبه
من یه روز امتحان کردم😊