حرم
* 💞﷽💞 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان کابوس رویایی💗 قسمت150 عقب عقب خودم را به دیوار می رسانم و تکیه می دهم. ب
* 💞﷽💞
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمان کابوسࢪویایے
قسمت151
هر چه می گذرد صدایم بالا تر می رود.
چهره ها همگی سرخ شده و با تحیر به من خیره شده اند.
قاضی به میز می کوبد و سرم داد می زند:" بسه! دفاع کنین نه جرمتون رو سنگین تر."
_شما میخواین بگم غلط کردم و بگم پشیمونم؟
نه! من اینا رو نمیگم.
سرباز دستم را می کشد.
از جایگاه فاصله می گیرم. نگاهی به اطرافم می اندازم و اثری از کیانوش نمی بینم.
حضار آن سو فحش و لعن نثارم می کنند.
قاضی پس از نظم دادگاه اعلام می کند که دادگاه وارد شور می شود.
اگر بگویم نترسیده ام لاف زده ام اما این ترس کمتر از سر سوزن است.
بیشتر از این می ترسم که حقیقت را نیافته از دنیا بروم.
کاش می توانستم بیشتر با دینی که حاج رسول از آن برایم می گفت بدانم.
حدود نیم ساعت بعد دوباره دادگاه تشکیل می شود.
شنیده بودم هر کسی که فعالیت مسلحانه داشته باشد حکمش بی برو برگشت اعدام است.
یک جورهایی حدس می زدم که اعدامم کنند.
ترسی در دلم غوغا می کرد که اگر بمیرم و آن دنیا بهشت و جهنمی باشد چه؟
با دستان خالی مرا کجا راه می دهند؟
قاضی به میز می زند و می گوید:
_پس از شور و مشورت با اعضای دادگاه. متهم رویا توللی به دلیل اتهاماتی چون جاسوسی، اقدامات مسلحانه و علیه امنیت با کمی تخفیف به حبس ابد محکوم می گردند...
دیگر چیزی نمی شنوم.
یک آن خود نود ساله ام را در پشت میله ها تجسم می کنم.
تمام عمر؟ کاش اعدام می شدم و زجر این زندگی را به دوش نمی کشیدم.
دستانم شل می شود و سرباز مرا بلند می کند.
دیگر به عکس گرفتن های عکاسان بی اعتنا هستم.
وقتی که از جلوی در در حال عبور هستم کیانوش را می بینم.
به دیوار تکیه داده و با ترحم مرا نگاه می کند.
خیلی زود نگاهم را از او می دزدم.
حال از زندانی به زندان دیگر منتقل می شوم.
سرباز ها خبرنگارهایی که دم در ایستاده اند را کنار می زنند و مرا سوار ماشین می کنند.
برای آخرین بار به خیابان ها و پارک ها نگاه می کنم چرا که ممکن است بار اخری باشد که چنین مناظری را می بینم.
از این به بعد خاطراتم خلاصه می شود در عشقی ناکام، پیغام نرسانده و برجک ها و اجرهایی که میان ما و دنیا حصار کشیده اند.
به پیمان فکر می کنم.
به گمان خبرم را از روزنامه ها بشنود.
با خود فکر می کنم وقتی بفهمد چه حالی می شود؟ برایش مهم است؟
فکر ازدواج دوباره اش مثل خوره به جانم می افتد، اما سعی می کنم خودم را قانع کنم.
او که نمیخواهد تمام عمر به امید من باشد!
من در اینجا گیس به زنگ دندان سفید می کنم و او در فکر مبارزه ریش اش را.
زندان اوین خانهی همیشگی ام می شود.
در بزرگ را باز می کنند و به همراه سرباز داخل می شوم.
حکمم را به مسئول می دهد و مرا به اتاقی می برند که بالایس نوشته رئیس زندان.
وارد اتاق که می شوم مردی کت و شلواری را پشت میز می بینم.
سلام می دهد و می گوید پیش بروم.
دو قدمی برمی دارم.
رئیس از جایش بلند می شود و نگاهی به من می اندازد.
_خانم توللی می بینید؟ یک انتخاب اشتباه میتونه زندگی رو به کجا ختم کنه؟
من احترام زیادی برای پدر محروم تون قائل هستم و به احترام ایشون سعی می کنم اینجا بهتون سخت نگذره.
شما هم بهتره نصیحت هایی که می کنم رو یادتون بمونه.
اول این که شورش و پخش عقاید ممنوع!
دوم سعی کنین اینجا به پر و پای بقیه نپیچین. اینجا آدم خطرناک کم نداره!
از زل زدن به چشم دیگران خودداری کنین.
شنیدم به دستتون آسیبی رسیده من دکتر زندان رو در جریان میگذارم.
شما هم هر وقت احساس نارضایتی داشتین میتونین به دکتر مراجعه کنین.
در ضمن اینجا تموم زندانیا زیر ذربین هستن پس کار اشتباهی نکنید!
مرخص هستین.
بدون گفتن کلمه ای بیرون می آیم.
ابتدای بند یک دست لباس و چند خرت و پرت دیگر به دستم می دهند.
میله ها که کنار می روند تا زندگی ام را محاصره کنند.
بند باز است و هر کس رفت و آمد می کند.
سرباز مرا به سلولم راهنمایی می کند و تختم را نشان می دهد.
سلول بزرگی نیست، تخت دو طبقه ای در سمت چپ و دیگری راست و ما بین این ها هم تخت دو طبقهی دیگری است.
از تخت بالا رفته و سر جایم می نشینم.
زن های هم سلولی ام زیر چشمی مرا نگاه می کنند.
حس ترسی از وجودشان دارم اما نمیخواهم بو ببرند.
زنی با ظاهری مردانه. موهای کوتاه و پیراهن زندان بر تنش زار است.
گوشهی ابرویش رفته و چهره اش را ترسناک کرده.
با دیدن من پوزخند می زند و ادای لات ها را در می آورد:
_هه! ببینین کی اینجاست.
یه هم سلولی جدید.
دونفری دورش را گرفته اند.
⭕️کپےبدون نام نویسنده حرام است ⭕️
نویسندهمبینارفعتی(آیه)
* 💞﷽💞
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمان کابوسࢪرویایی💗
قسمت152
آن یکی که چاق است لبخندش رنگ طعنه می گوید:
_کبری جون نمیدونه اینجا چه خبره! قوانینو بهش یادآوری کنیم؟
بدون توجه به دبدبه و کبکبه شان بالشت زیر سرم می گذارم.
بعد هم دراز می کشم و پلک روی هم می گذارم.
داد کبری بلند می شود که:
_پاشو زنیکه!
اونجا جای منه. باز به یه تازه وارد سخت نگرفتیم این شد.
آن زن دیگر که نه چاق است و نه لاغر با ابرو های درهم رفته داد می زند:
_مگه کبری جون نمیگه پاشو؟
به یاد نصیحت رئیس زندان می افتم.
با این که به پر و پای کسی نپیچیده ام اما حوصله دعوا ندارم.
برمی خیزم.
صدای از پشت سرشان به گوشم می رسد که می گوید:
_کبری خانم زشته!
یکم خجالت بکش. چی میخوای ازین بنده خدا؟
کبری برمی گردد و با دیدن زنی دست به سینه می گذارد.
لحن با ادب او مرا متعجب می کند.
میخواهم بدانم این کیست که کبری اینگونه از او حساب می برد.
زنی با چادر گل گلی و زمینهی آبی آن ها را کنار می زند.
لبخندی به لب می نشاند و می گوید:
_شما بیا روی تخت من بخواب. مشکلی نیست.
بزار این بنده خدا راحت باشه.
کبری از خجالت رنگ شده عین گوجه فرنگی!
لب می گزد و با شرم می گوید:
_این چه حرفیه نرگس خانم. شما تاج سر مایی.
ما سگ کی باشیم که با شما در بیوفتیم.
نیازی نیست! ما روی تخت خودمون راحتیم.
به چهرهی نرگس نگاه می کنم.
چشمانی گرد و مشکی، ابروهای پرپشت و مرتب.
روسری اش را به پشت سرش گره زده و خال های سفید و صورتی اش چشم را می نوازد.
در واقع چهرهی زیبا و دلنشینی دارد.
باور نمی کنم کبری از چنین کسی حرف شنوی داشته باشد!
کبری و دوستانش دست از پا دراز تر از سلول خارج می شوند.
نرگس چادرش را به میخ آویزان می کند و لیوان آب را پر می کند و به سمتم می آید.
نمیدانم چرا احساس می کنم سال هاست او را می شناسم.
بی اختیار از جا بلند می شود و به پایین می آیم.
شخصیتش برایم جالب و قابل احترام است.
با وقار و متانت خاصی لبخند می زند و محبت را در میان مان تزریق می کند.
لیوان را مقابلم می گیرد و لب می زند:
_ببخشید این کبری خانم ما هر چند وقتی گرد و خاک میکنه.
البته تو دلش چیزی نیست.
فقط سر تکان می دهم و بخاطر آب تشکر می کنم.
_اسم من نرگسه اسم شما چیه؟
لب هایم را بهم می زنم و می گویم:" رو... رویا!"
_به به عجب اسم قشنگی. مثل اسمت رویایی هستی دختر!
از تمجیدش سرخ می شوم.
دستش را به شانه ام می گذارد.
_رویا جان تخت من پایین شماست. اگه بالا راحت نیستی میتونی جای منم باشی.
هر چه پیش می رود بیشتر به شخصیت چون دریا اش پی می برم.
قلب پاک از پس گفتارش پیداست.
_نه! ممنون. من راحتم.
_خلاصه که تعارف نکنی.
دوباره نه می گویم و لبخند می زنم.
بعد از نوشیدن آب با اصرار لیوانم را می گیرد و خودش می شوید.
کنجکاوم بدانم چنین فردی را به چه جرمی می توانند زندانی کنند؟
آخر این منش چه کاری میتواند بکند؟ به چه کسب میتواند ضرر برساند؟
اما خجالت می کشم نرسیده سین جین اش کنم.
به بالا می روم و زیر چشمی نرگس را می پایم.
روی زمین نشسته و با نخ و سوزن دکمهی لباسی را می دوزد.
کسی جز من و او در سلول نیست.
بهترین فرصت اش کمی با او گپ بزنم.
در این چند روز آرزویم حرف زدن با کسی شده.
جز در و دیوار چیزی ندیده ام!
پس فرصت را غنیمت می شمارم و از تخت پایین می آیم.
نرگس با دیدن من در کنار خودش لبخند می زند.
به حرکات دستانش نگاه می کنم.
سکوت بین مان گواه از دل پر حرفم است.
ابتدا او نخ کلام را به دست می گیرد:
_دوختن یاد داری؟
من در ذهن به دنبال کلمه ای می گردم تا بتوانم سوالاتم را از او بپرسم اما سوال نرگس مرا بهم می ریزد.
_ن... نه!
_میخوای یادت بدم؟
روم نمی شود بحث را باز کنم و می ترسم چیزی نگویم گفت و گویمان تمام شود پس به اجبار سر تکان می دهم و می گویم:
_آره، میخوام یاد بگیرم.
او مشغول می شود. به حرکات نخ و سوزن خیره شده ام اما ذهنم جای دیگری است.
بعد از تمام شدن با تبسم برمی گردد و می گوید:
_یاد گرفتی؟
مدام سر تکان می دهم و الکی می گویم بله!
در حال فکر کردن هستم که می بینم سکوتم خیلی سنگین شده.
دوباره نرگس سکوت را می شکند و می پرسد:
_چیزی شده گلم؟
_آ...! چیزی که نه.
به خود جرئت می دهم و دل به دریا سوالم را می پرسم:
_شما خیلی باوقار و مهربون هستین.
همین که کبری خانم از شما حساب می بره واقعا منو شگفت زده کرد!
میشه بپرسم شُ... شما چرا اینجایین؟
نگاهم نمی کند اما آهسته می خندد.
_شما لطف داری. من لایق تعریف هات نیستم.
کبری جان هم مثل شما لطف داره.
⭕️کپی بدون نام نویسنده حرام است ⭕️
نویسندهمبینارفعتی(آیه)
💠سلمان فارسی علیه الرّحمه به وجود نازنین آقا امیرالمؤمنین علیه السّلام عرضه داشت: مؤمن کیست و حدّ و نهایت ایمان چه مقدار است تا بتوانم آن را درک کنم؟
مولا فرمودند: ای ابا عبداللّه!
عرض کردم: لبّیک، ای برادر پیامبر خدا!
حضرت فرمودند: مؤمنِ امتحان شده کسی است که هر چیزی از امر ما به او رسیده است را رد نمیکند، و دلش برای پذیرش آن (احادیث) وسعت دارد، و هیچ شکّ و تردیدی ندارد.
📚بحارالانوار ج۲۶ ص۲
«اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
💠رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله:
طَلَبُ اَلْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَی کُلِّ مُسْلِمٍ أَلَا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ بُغَاةَ اَلْعِلْمِ
دانشجوئی بر هر مسلمانی واجب است، همانا خدا دانشجویان را دوست دارد.
📚الکافی ج۱ ص۳۰
«اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
💠امام باقر علیهالسّلام:
إِیَّاکُمْ وَ اَلتَّفَکُّرَ فِی اَللَّهِ وَ لَکِنْ إِذَا أَرَدْتُمْ أَنْ تَنْظُرُوا إِلَی عَظَمَتِهِ فَانْظُرُوا إِلَی عَظِیمِ خَلْقِهِ
از تفکّر دربارهٔ خدا بپرهیزید، ولی اگر خواستید در عظمتش بیندیشید، در عظمت خلقش نظر کنید.
📚الکافی ج۱ ص۹۳
«اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
💠مولا علی علیهالسّلام:
وَ مَنْ نَظَرَ فِی عُيُوبِ النَّاسِ فَأَنْكَرَهَا ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ فَذلِکَ الاَْحْمَقُ بِعَيْنِهِ
کسی که به عیوب مردم بنگرد و آن را بد شمرد، ولی برای خویش آن را خوب بداند، احمقِ واقعی است!!!
📚نهجالبلاغه حکمت ۳۴۹
«اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
💠مولا علی علیهالسّلام:
مَنْ أَقَرَّ عِنْدَ تَجْرِیدٍ أَوْ تَخْوِیفٍ أَوْ حَبْسٍ أَوْ تَهْدِیدٍ فَلَا حَدَّ عَلَیْهِ
اقرار در چهار مورد بیاثر است، اقرار کسی که لباس از تنش برون آورده شده و مورد اهانت قرار گرفته، اقرار کسی که در حال ترساندن اعتراف میکند، اقرار کسی که در زندان محبوس است، و اقرار کسی که تهدید شده است.
📚کافی ج۷ ص۲۶۱
«اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
💠وجود نازنین امام صادق صلوات اللّه علیه به حفص فرمودند:
ای حفص، هفتاد گناه جاهل آمرزیده شود، پیش از آن که یک گناه عالم آمرزیده شود!
📚الکافی ج۱ ص۴۷
«اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
{اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج}
حکایتی زیبا از جود و کرم بیمنتهای مولانا امیرالمؤمنین علیه السّلام/
🎤آیت اللّه سیدان؛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
{اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج}
آقایی که فضائلش شرق و غرب عالم را فرا گرفته...!
🎤آیتاللّه وحید خراسانی؛
🕯پنجشنبه است و دلم برای آنهایی که دیگر ندارمشان تنگ است...
🕯پنجشنبه است و جای خالی عزیزان را دوباره احساس میکنیم ...
🕯پنجشنبه است و بوی حلوایی خیرات یاد آدم های رفته ...
🕯پنجشنبه است و ثانیه هایم بوی دلگرفتگی میدهد ...
🕯چه مهمانان بی دردسری هستند رفتگان نه به دستی ظرفی را آلوده میکنند و نه به حرفی دلی را, تنها به فاتحه ای قانعند
🌸روزپنجشنبه اموات چشم به راهند🌸
🍁🚩زیارت اهل قبور🚩🍁
✨بسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ✨
السَّلامُ عَلي اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مِنْ اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا
اللهُ يا اَهْلَ لا اِلهَ اللهُ بِحَقَّ لااِلهَ اِلَّا اللهُ كَيْفَ وَجَدْتُمْ
قَوْلَ لا اِلهَ الَّا اللهُ مِنْ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ يا لااِلهَ اِلَّا الله
بِحَقَّ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ اِغْفِرْلِمَنْ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ
وَاحْشُرْنا في زُمْرَهِ منَ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مُحَمَّدا
رَسُولُ اللهِ عَليٌّ وَلِيُّ الله.🌟
🕊نثار اروح مطهراهل البیت(علیهم السلام)
اولیاءالله،رجال الغیب،مراجع تقلید
بخوانیم الفاتحه مع الاخلاص والصلوات🕯🌹
👌دوستان و سروران گرامی!
شب جمعه است. با ثبت نام در دو آدرس زیر، حضرت سیدالشهدا علیه السلام و حضرت اباالفضل علیه السلام را در این شب جمعه به نیابت از مولایمان حضرت ولی عصر علیه السلام زیارت کنیم.
زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام:
http://www.imamhussain.org/arabic/enaba/
زیارت حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام:
http://alkafeel.net/zyara/
توجه: از طرف سایت، یک نفر زیارت می کند و نماز می خواند و سپس برای کسانی که ثبت نام کرده اند، اتمام زیارت اعلام می شود.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🌎🌺🍃
🌺
❇️ تقویم نجومی
🗓 جمعه
🔸 ۲۸ اردیبهشت/ ثور ۱۴۰۳
🔸 ۸ ذی القعده ۱۴۴۵
🔸 ۱۷ می ۲۰۲۴
🌓 امروز قمر در «برج سنبله» است.
✔️ برای امور زیر مناسب است:
خرید و فروش
مهمانی
دیدار با مسئولین و درخواست از آنها
افتتاح شغل و کار
خرید باغ و زمین
ارسال کالا
بنایی
نوشتن سند و قرارداد
خرید منزل
امور زراعی
امور آموزشی
امور مربوط به حرز
🌎🔭👀
👶 زایمان
نوزاد مبارک و عمرش دراز باشد. انشاءالله
🚖 مسافرت
خوب است.
💑 انعقاد نطفه
🔹 امشب (شب جمعه)
فرزند خطیبی توانا و امید است که از یاران امام زمان علیهالسلام گردد.
🔹 امروز (بعد از وقت فضیلت نماز عصر)
فرزند، دانشمندی معروف گردد که شهرتش جهانی شود.
🌎🔭👀
💇 اصلاح سر و صورت
باعث بیماری میشود.
🩸حجامت،فصد و زالوانداختن
خوب نیست.
✂️ ناخن گرفتن
بسیار خوب و مستحب نیز هست.
روزی را زیاد، فقر را برطرف، عمر را زیاد و سلامتی آورد.
👕 بریدن پارچه
روز بسیار مبارکی است.
باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود.
🌎🔭👀
😴 تعبیر خواب
رویایی که امشب (شب جمعه) دیده شود، تعبیرش در آیه ۸ سوره مبارکه «انفال» است.
﴿﷽ لیحق الحق و یبطل الباطل﴾
بین خواب بیننده و دیگری اختلافی پیش آید و دعوا را نزد قاضی یا حکم برند و معلوم شود حق با خواب بیننده است. ان شاءالله
مطلب خود را بر این مضامین قیاس کنید.
🌎🔭👀
📿 وقت استخاره
از اذان صبح تا طلوع آفتاب
از زوال ظهر تا ساعت ۱۶
📿 ذکر روز جمعه
«اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم» ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح
۲۵۶ مرتبه «یا نور» موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد.
☀️ ️روز جمعه متعلق است به:
💞 #امام_زمان علیهالسلام
اعمال نیک خود را به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌎🔭👀
⏳ مدت زمان اعتبار این تقویم
از اذان مغرب آغاز و اذان مغرب روز جمعه پایان مییابد.
🌺
🌎🌺🍃
🙏دعا در شب جمعه برای برادران ایمانی که از دنیا رفته اند
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: مَنْ دَعَا لِعَشْرٍ مِنْ إِخْوَانِهِ الْمَوْتَى فِي لَيْلَةِ الْجُمُعَةِ أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ. (بحار الأنوار، ج89، ص312 به نقل از كتاب الْعَرُوس)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: هرکس در شب جمعه، برای ده نفر از برادران ایمانی خویش که از دنیا رفته اند، دعا کند، خداوند بهشت را بر او واجب می کند.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لایو از حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)
اللهم عجل لولیک الفرج
💠 حدیثِ پیشگیری 💠
💎 چشم زخم وجود دارد
🔻امیرالمؤمنین علی علیهالسلام:
الْعَيْنُ حَقٌّ، وَ الرُّقَى حَقٌّ، وَ السِّحْرُ حَقٌّ، وَ الْفَأْلُ حَقٌّ؛ وَ الطِّيَرَةُ لَيْسَتْ بِحَقٍّ، وَ الْعَدْوَى لَيْسَتْ بِحَقٍّ؛ وَ الطِّيبُ نُشْرَةٌ، وَ الْعَسَلُ نُشْرَةٌ، وَ الرُّكُوبُ نُشْرَةٌ، وَ النَّظَرُ إِلَى الْخُضْرَةِ نُشْرَةٌ.
🧿 «چشم زخم» حق است و تعويذ [دعايى كه براى دفع چشم زخم است] نيز حق است و سِحر حق است و فال نيك نيز حق است اما فال بد حق نيست و عدوى [اثرگذارى كسى بر ديگرى در امور خرافى نيز] حق نيست.
بوى خوش، عسل، سوار شدن بر مركب و نگاه كردن به سبزه، مايه قوت و نشاط است.
📚 نهجالبلاغه، حکمت۴۰۰
•┈┈••✾••┈┈
༻⃘⃕▒⃟🕊️﷽༻⃘⃕࿉❖┅┄•✦༻⃘⃕
◼️▪️#منتخب_الأثر • قسمت - دویست • پنجاه✔️
📝..اعتقادِ من به شما , باوری است که به تحقیق جُسته ام …✏️
📕📗🔍🔎📘📙
✔" در تحقق ولادت حضرت حجت بن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف و کیفیت و تاریخ آن و برخی حالات مادر بزرگوار آن جناب و اسم او علیهما السلام . "
✍...دومین روایت منتخب از این عنوان از مجموع 449 روایت ، از منابع غنی ✨شیعی بیان میگردد:
...👤...محمد بن علی بن حمزة بن حسین بن عبیدالله بن عباس بن علی بن ابی طالب صلوات الله علیه گوید :
از حضرت امام حسن العسکری علیه السلام شنیدم که می فرمود:
❇️ قَد وُلِدَ وَليُّ اللهِ ، وَ حُجَّتُهُ عَلي عِبادِهِ ، وَ خَليفَتي مِن بَعدي ، ...ليلَةَ النِصفِ مِن شَعبانَ سَنَةَ خَمسٍ وَ خَمسينَ وَ مِائَتَينِ عِندَ طُلوعِ الفَجرِ ، وَ كانَ أوَّلُ مَن غَسَلَهُ رِضوانَ خازِنَ الجَنَّةِ مَعَ جَمعٍ مِنَ المَلائِكَةِ المُقَرَّبينَ بِماءِ الكَوثَرِ وَ السَلسَبيلِ ، ثُمَّ غَسَلَتهُ عَمَّتي حَكيمَةُ بِنتُ مُحَمَّدِ بنِ عَليٍّ الرِضا.
✴️ قطعاً ولیّ خدا و حجت او بر بندگانش و جانشین من پس از من ، ... در شب #نیمه_شعبان سال ۲۵۵ هنگام طلوع فجر به دنیا آمد و اولین کسی که او را شستشو داد ، رضوان خازن بهشت بود که به همراه عده ای از فرشتگان مقرب با آب کوثر و سلسبیل این کار را انجام داد ، سپس عمه ام حکیمه دختر محمد بن علی الرضا علیهم السلام او را شستشو داد.
📕📗🔍🔎📘📙
✔️ کفایة المهتدی ص۱۱۶ ح۳۰
✔️ کشف الحق ص۲۴ ح۲
✔️ اثبات الهداة ۵۷۰/۳ ب۳۲ ح۶۸۳
🙏دعا در شب جمعه برای برادران ایمانی که از دنیا رفته اند
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: مَنْ دَعَا لِعَشْرٍ مِنْ إِخْوَانِهِ الْمَوْتَى فِي لَيْلَةِ الْجُمُعَةِ أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ. (بحار الأنوار، ج89، ص312 به نقل از كتاب الْعَرُوس)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: هرکس در شب جمعه، برای ده نفر از برادران ایمانی خویش که از دنیا رفته اند، دعا کند، خداوند بهشت را بر او واجب می کند.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
حرم
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️#ضرورت_معرفت امام معصوم علیه السلام قسمت • پانزدهم ✔️ ✅ قابل درك نبودن مقا
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
◻️▫️#ضرورت_معرفت امام معصوم علیه السلام قسمت • شانزدهم ✔️
✅ معرفت اهلبیت علیهم السلام اساس هر منزلت الهی
🔻خداونـد متعـال همانطور که اهلبیت علیهم السلام را برتر از همه مخلوقات قرار داده و آنها را اختصاص به فضایلی داده که هیچکس را آرزوي رسـیدن به آنها هم نیست، به همین ترتیب #تنها راه تقرب به سوي خود و جلب عنایت خود را، معرفت این ذوات مقـدسه قرار داده است.
و معرفت ایشان- به طوريکه قبًلا هم بیان گردیـد- عبارت است از اینکه وقتی مقام و منصـب آنها براي کسـی روشن گردید، #تسـلیم کامل و اقرار محض نسبت به آن داشته باشد. هر قدر انسان در این مسیر با یقین و ثبات بیشـتري قـدم بردارد، نزد پروردگـار محترمتر و داراي مقـام و منزلت والاتري خواهـد بود؛
تـا آن حـد که حّتی انبیـای عظـام و برگزیـدگان از امتهای پیشـین هم اگر به مقام نبوت و رسالت نایل شده اند، از برکت همین معرفت و ارادت به اهلبیت علیهم السلام بوده است.
حضرت امام جعفر الصادق علیهالسلام میفرماید:
💠 «ما نُبِّیَ نَبیٌّ قَطٌّ إلّا بِمَعرِفَةِ حَقّنا وَ بِفٓضلِنا عَلى مَن سِوانا(۱)
هیچ پیامبری به نبوت نرسید مگر ازطریق معرفت نسبت به حّق ما و برتری دادن ما بر غیر ما.»
🔚 وقتی «نبوّت»که از عالیترین مناصب الهی است، به سـبب معرفت و اقرار به فضـیلت اهلبیت علیهم السلام حاصل شده است
سایر امتیازاتی هم که خداوند به بشـری عنایت کرده یا میکنـد و هر کمالی که به هرکسـی رسـیده یا میرسد نیز از همین راه و به همین سـبب میباشد.
این مطلب به دلایل نقلی قابل اثبات است:
🔰 روزی سلیم بن قیس هلالی از جنـاب #مقـداد خواست تـا بهـترین چیزي که از حضرت پیامبر خدا صـلی الله علیه و آله دربـاره حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام شـنیده است بیان کنـد. مقـداد در پاسـخ، حدیثی را از حضرت پیامبر صـلی الله علیه و آله نقل کرد که قسمتی از آن چنین است:
💠 « وَالَّذي نَفسِي بِيَدِهِ مَا أُرِيَ إبراهيمُ مَلَكوتَ السَّماواتِ وَ الأرضَ وَ لا اتَّخَذَهُ خَليلًا إلّا بِنَبُوَّتي وَ الإقرارِ لِعليٍّ بَعدي وَالَّذي نَفسِي بِيَدِهِ مَا كَلَّمَ اللهُ موسى تَكليمًا وَ لا أقامَ عيسى آيَةً لِلعَالَمينَ إلَّا بِنَبُوَّتي وَ مَعرِفَةِ عَليٍّ بَعدي وَالَّذي نَفسِي بِيَدِهِ مَا تَنَبَّأ نَبِيٌّ قَطُّ إلّا بِمَعرِفَتِي وَ الإقرارِ لَنا بِالوَلايَةِ وَ لَااسْتَأْهَلَ خَلْقٌ مِنَ اللَّهِ النَّظَرَ إِلَیْهِ إِلَّا بِالْعُبُودِیَّهًِْ لَهُ وَ الإقرارِ لِعَليٍّ بَعدي.(۲)
قسم به آنکه جـانم به دست اوست،خـدا ملکوت آسـمانها و زمین را به ابراهیم ارائه نکرد و او را به مقـام خلیل الّلهی نرساند مگر بـه سـبب (قبـول) نبـوت مـن و اقرار نسـبت بـه (ولایت) علی علیه السلام پس از من. قسم به آن که جـانم به دست اوست. خداونـد با حضـرت موسـی سـخن نگفـت و او را به مقـام کلیم الّلهی نرسانـد و همچنین عیسـی را نشـانه جهانیـان قرار نـداد مگر به سـبب نبوت من و معرفت نسـبت به علی. قسم به آنکه جانم به دست اوست، هیچ پیامبري به پیامبري نرسـید مگر به سبب (پذیرفتن) معرفت نسـبت به من و اعتراف به ولایت ما (اهلبیت). و هیـچ یک از مخلوقات خـدا شایسـتگی مورد عنایت خدا قرار گرفتن پیدا نکرد مگر به سبب بندگی نسبت به او و اعتراف به (ولایت) علی بعد از من.»
🔚✅🔚 ملاحظه میشود که در انتهاي حـدیث یک اصل کلی بیان شـده و آن اینکه:
هرکس میخواهـد مورد توجه و عنایت خـدای متعال قرار بگیرد، منحصـراً بایـد به بنـدگی خدا و اقرار نسـبت به مقامات اهلبیت علیهم السلام گردن بنهد. و این قاعده کلی هیچ جا در عالَم خلقت مورد استثنا قرار نگرفته است.
۱- بحارالانوارج26ص281ح29 ،از بصائر الدرجات.
۲- بحارالانوارج40ص96ح116 ،ازکتاب سلیم بن قیس.
🔵ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🔵
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..
بمیرد دشمن حیــــــدر
#علــــــی ولــــــی الله است..
| #معرفت_امام
◾️#شب_زیارتےارباب_بےڪفݧ
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبداللهالحسین علیه السلام
🔹 حضرت امام جعفر الصادق علیهالسلام فرمودند:
🔘 به درستي كسي كه براي زيارت به سوي مرقد حضرت حسين بن علي عليهالسلام برود، در حالي كه حقّش را ميشناسد و پيش از زيارت در فُرات غسل كند و از آب خارج شود،
☑️ مثل كسي است كه از گناهانش خارج شود.
پس هنگامی كه به حائر حرم عليهالسلام رسيد، قدم از قدم برنمیدارد، مگر اينكه خداوند برايش ده حسنه مینويسد و ده گناهش پاك میگردد.
📚 روضه المتقین، ج۵، ص۳۷۹
⚫️اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج⚫️