عجب صبری خدا دارد ...
ﺧﺪﺍ ﮔﺮ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﺯ ﺭﻭی ﻛﺎﺭ آﺩﻣﻬﺎ!
ﭼﻪ ﺷﺎﺩﻳﻬﺎ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﺮﻫﻢ
ﭼﻪ ﺑﺎﺯﻳﻬﺎ ﺷﻮﺩ ﺭﺳﻮﺍ
یکی ﺧﻨﺪﺩ ﺯ آﺑﺎﺩی
یکی ﮔﺮﻳﺪ ﺯ ﺑﺮﺑﺎﺩی
یکی ﺍﺯ ﺟﺎﻥ ﻛﻨﺪ ﺷﺎﺩی
یکی ﺍﺯ ﺩﻝ ﻛﻨﺪ ﻏﻮﻏﺎ
ﭼﻪ ﻛﺎﺫﺏ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺻﺎﺩﻕ
ﭼﻪ ﺻﺎﺩﻕ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻛﺎﺫﺏ
ﭼﻪ ﻋﺎﺑﺪ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻓﺎﺳﻖ
ﭼﻪ ﻓﺎﺳﻖ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻋﺎﺑﺪ
ﭼﻪ ﺯشتی ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺭﻧﮕﻴﻦ
ﭼﻪ تلخی ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺷﻴﺮﻳﻦ
ﭼﻪ ﺑﺎﻻﻫﺎ ﺭﻭﺩ پايين
چه سفلی ها شود علیا
ﻋﺠﺐ ﺻﺒﺮی ﺧﺪﺍ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﻧﻤﻴﺪﺍﺭﺩ!
شعری از رازق فانی
✅ «اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👌👌ما اهل بیت تا کاری را انجام ندهیم، سر و صدایی به راه نمی اندازیم
امیرالمومنین علیه السلام فرمود:
و قد ارعدوا و ابرقوا و مع هذین الامرین الفشل
آندو(طلحه و زبیر) چون رعد، سر و صدا کردند و چون برق، لحظه ای نور دادند. اما با وجود این کارها، نتیجه ای حاصل نشد.
و لسنا نرعد حتی نوقع و لانسیل حتی نمطر
ولی ما تا کاری نکنیم، صدایی نداریم و تا نباریم، سیلی جاری نمی سازیم.
نهج البلاغه،خبطه نهم
✅ «اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
⚠️⚠️شیعیان بدعمل را از وجه تشیّعشان محکوم نکنیم
عَن زَيْدٍ النَّرْسِيِّ، قَالَ: قُلْتُ لأبِي الْحَسَنِ مُوسَى علیهالسلام: الرَّجُلُ مِنْ مَوَالِيكُمْ يَكُونُ عَارِفاً، يَشْرَبُ الْخَمْرَ وَ يَرْتَكِبُ الْمُوبِقَ مِنَ الذَّنْبِ، نَتَبَرَّأُ مِنْهُ؟ فَقَالَ: تَبَرَّءُوا مِنْ فِعْلِهِ، وَ لا تَبَرَّءُوا مِنْهُ، أحِبُّوهُ وَ أبْغِضُوا عَمَلَهُ. قُلْتُ: فَيَسَعُنَا أنْ نَقُولَ: فَاسِقٌ فَاجِرٌ؟ فَقَالَ: لا، الْفَاسِقُ الْفَاجِرُ الْكَافِرُ الْجَاحِدُ لَنَا النَّاصِبُ لأوْلِيَائِنَا، أبَى اللَّهُ أنْ يَكُونَ وَلِيُّنَا فَاسِقاً فَاجِراً وَ إِنْ عَمِلَ مَا عَمِلَ، وَ لَكِنَّكُمْ تَقُولُونَ: فَاسِقُ الْعَمَلِ، فَاجِرُ الْعَمَلِ، مُؤْمِنُ النَّفْسِ، خَبِيثُ الْفِعْلِ، طَيِّبُ الرُّوحِ وَ الْبَدَنِ. (بحارالأنوار، ج 68، ص 148به نقل از کتاب زید النّرسی)
زید نرسی گفت: به حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام عرض كردم: يكى از دوستان عارف و شناساى شما شراب می نوشد و مرتب گناهان هلاكت بار مىشود. آيا از او بيزارى جویيم؟ فرمود: از فعل او بيزارى جویید نه از خودش، او را دوست داشته باشید، اما از عملش بیزاری جویید. عرض كردم: آیا می توانيم شخص او را فاسق و فاجر بناميم؟ فرمود: نه، فاسق و فاجر آن كافريست كه ما را انكار می كند و دشمن دوستان ماست. خداوند نخواسته دوست ما را فاسق فاجر بدانیم، هرچند هر کاری انجام دهد، ولیکن شما بگویید که او فاسق العمل و هرزه كار است، نفسش مؤمن است و فعلش خبیث است، روح و بدنش پاک است.
عَنْ عُمَرَ صَاحِبِ السَّابِرِيِّ قَالَ: قُلْتُ لأبِي عَبْدِاللَّهِ علیهالسلام: إِنِّي لأرَى مِنْ أصْحَابِنَا مَنْ يَرْتَكِبُ الذُّنُوبَ الْمُوبِقَةَ! فَقَالَ: يَا عُمَرُ! لا تَشْنَعْ عَلَى أوْلِيَاءِ اللَّهِ، إِنَّ وَلِيَّنَا لَيَرْتَكِبُ ذُنُوباً يَسْتَحِقُّ بِهَا مِنَ اللَّهِ الْعَذَابَ فَيَبْتَلِيهِ اللَّهُ فِي بَدَنِهِ بِالسُّقْمِ حَتَّى تُمَحَّصَ عَنْهُ الذُّنُوبُ، فَإِنْ عَافَاهُ فِي بَدَنِهِ ابْتَلاهُ فِي مَالِهِ، فَإِنْ عَافَاهُ فِي مَالِهِ ابْتَلاهُ فِي وَلَدِه، فَاِن عافاهُ فی وَلَدِهِ اِبتَلاهُ فی أهلِهِ، فَاِن عافاهُ فی أهلِه اِبتَلاهُ بِجارِ سوءٍ یُؤذیهِ، فَإِنْ عَافَاهُ مِنْ بَوَائِقِ الدَّهْرِ شَدَّدَ عَلَيْهِ خُرُوجَ نَفْسِهِ حَتَّى يَلْقَى اللَّهَ حِينَ يَلْقَاهُ وَ هُوَ عَنْهُ رَاضٍ قَدْ أوْجَبَ لَهُ الْجَنَّهَ.(بحارالأنوار، ج 68، ص 200 به نقل از التّمحیص)
عمر صابرى گويد: خدمت حضرت صادق عليه السّلام عرض كردم: من گاهى مشاهده مىكنم كه اصحاب ما مرتكب گناهان هلاک کننده می شوند. آن حضرت فرمود: اى عمر! اولیای الهی را شماتت نكن. اگر دوست ما گناهى از وى سر مىزند و مستحق عذاب مىگردد، خداوند او را مبتلا مىكند. بدن او بيمار مىگردد و اين بیماری موجب غفران او مىشود، و اگر بدنش مبتلا نشد، در مالش نقصان پديد مىآيد، و اگر اين هم نشد گرفتار مصيبت فرزندان مىگردد و اگر آن هم نشد، گرفتار خانواده اش می کند، و اگر این هم نشد، به همسایه بد دچارش می کند، و اگر از گرفتارىهاى روزگار رهایی یافت، خداوند خروج نفسش را دشوار می سازد تا آن که خداوند را در حالی ملاقات کند که از وی راضی است و بهشت بر وی واجب است.
✅ «اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙏دعا در شب جمعه برای برادران ایمانی که از دنیا رفته اند
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: مَنْ دَعَا لِعَشْرٍ مِنْ إِخْوَانِهِ الْمَوْتَى فِي لَيْلَةِ الْجُمُعَةِ أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ. (بحار الأنوار، ج89، ص312 به نقل از كتاب الْعَرُوس)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: هرکس در شب جمعه، برای ده نفر از برادران ایمانی خویش که از دنیا رفته اند، دعا کند، خداوند بهشت را بر او واجب می کند.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙏👌نمازی ساده برای شب های جمعه
مرحوم سید بن طاووس در «جمال الأسبوع» این نماز را برای شب های جمعه نقل می کند:
رَكْعَتانِ تَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ آيَةَ الْكُرْسِيِّ مَرَّةً مَرَّةً وَ الْإِخْلَاصَ خَمْسَ عَشْرَةَ مَرَّةً. فَإِذَا سَلَّمْتَ صَلَّيْتَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ مِائَةَ مَرَّة. (جمال الأسبوع، ص125)
(در شب جمعه) دو رکعت نماز بخوان، در هر رکعت، یک بار سوره حمد، یک بار آیة الکرسی و پانزده بار سوره توحید. بعد از نماز صد بار صلوات فرست.
✅ «اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج
👌 نمازی پر ثواب برای شب های جمعه
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: هرکس در شب جمعه، دو رکعت نماز بخواند، در هر رکعت، یک بار حمد و 70 بار سوره توحید، قسم به آن کس که مرا به حق به نبّوت برانگیخت، اگر این نماز گزار، برای همه امّتم، به واسطه این نماز دعا کند، از خداوند، شفاعت برای همه آنها را خواهد گرفت، و خداوند نعمات بی شماری را در بهشت بابت این نماز به او اعطا میکند. (جمال الأسبوع، ص126-127)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
پاداش قرائت سوره واقعه در شبهای جمعه
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مَنْ قَرَأَ فِي كُلِ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ الْوَاقِعَةَ أَحَبَّهُ اللَّهُ وَ أَحَبَّهُ إِلَى النَّاسِ أَجْمَعِينَ، وَ لَمْ يَرَ فِي الدُّنْيَا بُؤْساً أَبَداً وَ لَا فَقْراً وَ لَا فَاقَةً وَ لَا آفَةً مِنْ آفَاتِ الدُّنْيَا، وَ كَانَ مِنْ رُفَقَاءِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ هَذِهِ السُّورَةُ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام خَاصَّةً لَا يَشْرَكُهُ فِيهَا أَحَد. (ثواب الأعمال، ص117)
حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر کس در شب جمعه سوره واقعه را تلاوت کند، خداوند او را دوست می دارد، و محبّت او را در دل همه مردم قرار می دهد. وی در مدت حياتش در اين دنيا، گرفتار بدبختی و تنگدستی و ناداری و آفتی از آفات دنيوی نمی شود و از رفقا و هم نشینان اميرالمؤمنين عليهالسلام خواهد بود. این سوره به أمیرالمؤمنین علیهالسلام اختصاص دارد و هیچ کس با آن حضرت در اين سوره شريک نيست.
«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👏پاداش صدقه در شب و روز جمعه
1)رُوِيَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: الصَّدَقَةُ لَيْلَةَ الْجُمُعَةِ وَ يَوْمَهَا بِأَلْفٍ. (وسائل الشيعة، ج7، ص413 به نقل از المقنعة)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: (پاداشِ) صدقه در شب و روز جمعه، هزار برابر می شود.
2)عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: الْأَعْمَالُ تُضَاعَفُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ ، فَأَكْثِرُوا فِيهِ مِنَ الصَّلَاةِ وَ الصَّدَقَةِ وَ الدُّعَاء. (بحار الأنوار ، ج89، ص 365 به نقل از دعائم الاسلام)
حضرت باقر علیه السلام فرمود: (پاداش) اعمال در روز جمعه، افزون می گردد. لذا در این روز، به مقدار زیاد، صلوات فرستاده، صدقه دهید و دعا کنید.
توصیه: در شب ها و روزهای جمعه، از طرف هر تعداد نفر از مردگان و زندگان که خواستید، برای سلامتی مولایمان، حضرت صاحب الامر علیه السلام صدقه دهیم
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🔔 پیام اموات به زندگان در هر جمعه
قَالَ النَّبِیُّ صلّی الله علیه و آله: إِنَّ أَرْوَاحَ الْمُؤْمِنِينَ تَأْتِي كُلَّ جُمُعَةٍ إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا بِحِذَاءِ دُورِهِمْ وَ بُيُوتِهِمْ، يُنَادِي كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ بِصَوْتٍ حَزِينٍ بَاكِينَ: «يَا أَهْلِي! وَ يَا وُلْدِي! وَ يَا أَبِي! وَ يَا أُمِّي وَ أَقْرِبَائِي! اعْطِفُوا عَلَيْنَا، يَرْحَمْكُمُ اللَّهُ بِالَّذِي كَانَ فِي أَيْدِينَا، وَ الْوَيْلُ وَ الْحِسَابُ عَلَيْنَا، وَ الْمَنْفَعَةُ لِغَيْرِنَا»،وَ يُنَادِي كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ إِلَى أَقْرِبَائِهِ: «اعْطِفُوا عَلَيْنَا بِدِرْهَمٍ أَوْ بِرَغِيفٍ أَوْ بِكِسْوَةٍ، يَكْسُوكُمُ اللَّهُ مِنْ لِبَاسِ الْجَنَّةِ». ثُمَّ بَكَى النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله وَ بَكَيْنَا مَعَهُ، فَلَمْ يَسْتَطِعْ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله أَنْ يَتَكَلَّمَ مِنْ كَثْرَةِ بُكَائِهِ، ثُمَّ قَالَ: أُولَئِكَ إِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ، فَصَارُوا تُرَاباً رَمِيماً بَعْدَ السُّرُورِ وَ النَّعِيمِ، فَيُنَادُونَ بِالْوَيْلِ وَ الثُّبُورِ عَلَى أَنْفُسِهِمْ، يَقُولُونَ: «يَا وَيْلَنَا! لَوْ أَنْفَقْنَا مَا كَانَ فِي أَيْدِينَا فِي طَاعَةِ اللَّهِ وَ رِضَائِهِ مَا كُنَّا نَحْتَاجُ إِلَيْكُمْ»، فَيَرْجِعُونَ بِحَسْرَةٍ وَ نَدَامَةٍ، وَ يُنَادُونَ: أَسْرِعُوا صَدَقَةَ الْأَمْوَاتِ. (مستدرک الوسائل، ج2،ص484/ جامع الاخبار،ص169)
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: ارواح مؤمنین در هر جمعه به آسمان دنیا می آیند و در مقابل خانه هایشان قرار گرفته، هر یک با صدایی محزون و با حالتی گریان چنین خطاب می کنند: «ای خانواده من! ای پدرم! ای مادرم! و ای نزدیکانم! بر ما دلسوزی کنید، خداوند شما را رحمت کند در مورد آن چیزهایی که در دست ما بوده است، و هم اکنون بدبختی و حسابش به عهده ماست، و منفعت آن برای غیر ماست». هر یک از ایشان به نزدیکانش اینچنین ندا می کند: «با درهمی، یا با نانی، یا با لباسی بر ما دلسوزی کنید، که اگر چنین کنید، خداوند به شما از لباس بهشتی می پوشاند». پس رسول خدا صلّی الله علیه و آله گریست و از شدّت گریه نمی توانست سخن گوید و ما نیز همراه وی گریه می کردیم. پس فرمود: ایشان برادران دینی شما هستند. آنها بعد از شادمانی و نعمت هایی که داشته اند، به خاک و استخوان پوسیده تبدیل شده اند و صدایشان به بیچارگی و هلاکت و زیان بلند است و می گویند: «ای وای بر ما! اگر به دست خودمان در راه اطاعت از خداوند و خشنودیش انفاق می کردیم، به شما نیازمند نمی شدیم». پس با حسرت و پشیمانی باز می گردند، در حالی که اینچنین ندا می کنند: به صدقه دادن برای اموات بشتابید.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
☀️ پاداش صلوات بر محمّد و آل محمّد صلوات الله علیهم اجمعین در شب های جمعه
رُوِيَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: الصَّلَاةُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ لَيْلَةَ الْجُمُعَةِ بِأَلْفٍ مِنَ الْحَسَنَاتِ، وَ يَحُطُّ اللَّهُ فِيهَا أَلْفاً مِنَ السَّيِّئَاتِ، وَ يَرْفَعُ فِيهَا أَلْفاً مِنَ الدَّرَجَاتِ، وَ إِنَّ الْمُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ لَيْلَةَ الْجُمُعَةِ يَزْهَرُ نُورُهُ فِي السَّمَاوَاتِ إِلَى يَوْمِ تَقُومُ السَّاعَةُ، وَ إِنَّ مَلَائِكَةَ اللَّهِ فِي السَّمَاوَاتِ لَيَسْتَغْفِرُونَ لَهُ، وَ يَسْتَغْفِرُ لَهُ الْمَلَكُ الْمُوَكَّلُ بِقَبْرِ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ. (المقنعة، ص156)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: صلوات بر محمّد و آلش در شب جمعه، معادل هزار حسنه است، و خداوند در این شب، (به واسطه این صلوات) هزار سیّئه را پاک کرده و مقام کسی را که صلوات فرستد، هزار مرتبه بالاتر می برد. همانا کسی که شب جمعه بر محمّد و آلش صلوات فرستد، نورش تا روز قیامت در آسمان ها می درخشد، و فرشتگان الهی در آسمان ها برای او استغفار می کنند، و فرشته ای که موکّل به قبر رسول خدا صلّی الله علیه و آله است، تا روز قیامت برای او استغفار می کند.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
* 💞﷽💞
💗رمان کابوسࢪرویایی💗
قسمت163
باورم نمی شود!
به همین راحتی بروم؟ با تردید دستم را به دستگیره نزدیک می کنم.
آن را با آخرین قدرتی که دارم می کشم و پیاده می شوم.
راننده خداحافظی می کند و می رود.
به پلاک خانه ها نگاه می کنم.
با دیدن پلاک ۳۲ به شک می افتم که نکند ۲۳ بود؟
دوباره نگاه می اندازم و با دیدن ۳۲ جلو می روم.
زنگی در کار نیست. تقی به در آهنی می زنم و قدمی فاصله می گیرم.
صدای زنانه ای به گوشم می رسد که سعی دارد بداند چه کسی پشت در است.
لب دهانم را قورت می دهم و می گویم:
_مَ... منم رویا توللی.
در که باز می شود زنی با پوست چروکیده و گیس های حنایی بیرون می آید.
استخوان فکش بیرون زده و بی دندانی اش را به رخ می کشد.
عینک ته اسکانی اش را جا به جا می کند و مرا بررسی می کند.
_شوما؟
_رویا هستم. دوست نرگس جان.
_نَ...نرگس؟
با تعجب می گویم بله.
پیرزن کمی فکر می کند که صدایی از پشتش شنیده می شود.
_کی بود ننه رضا؟
به گمان صدای نرگس است. از ظریفی و مهربانی آن می فهمم.
لب می چینم و خود را برای دیدنش آماده می کنم.
چادر گلگلی اش را به دندان گرفته و با دیدن من از دهانش رها می شود و می گوید:" رویا؟"
سریع گوشهی چادر را با دست می گیرد و به طرفم می آید.
یک دستش را پشت گردنم می اندازد و کلی از دیدنم ذوق می کند.
مرا تعارف به داخل می کند اما نمب پذیرم.
دست آخر ننه رضا دستم را محکم می کشد و در حالی که یخش آب شده می گوید:" بیا تو ننه! بیا که چاییم تازه دمه!"
از دو پلهی حیاط پایین می آیم.
وسط آن باغچه ای است که با دلیل زمستان جز خاک چیزی ندارد.
حوض آب رنگ و کوچکی هم گوشه ای در سایه است و به همین علت یخ زده است.
کفش هایم را در می آورم و بعد از ننه رضا وارد می شوم.
ننه رضا به نرگس عروس می گوید.
هر بار که او را با این نام صدا می زند تعجب می کنم.
توی یکی از اتاق ها می نشینیم.
ننه رضا پای سماور و قوری اش می نشیند و من و نرگس هم کمی ان طرف تر به پشتی تکیه می دهیم.
_چطوری؟ خوش میگذره آزادی؟
_خدا رو شکر. آره خوبه میگذره ولی روزی نبود که بهت فکر نکنم.
دوست داشتم هم بندت بودم تا رفیق نیمه راه.
_نیمه راه؟ تو همیشه همراهمی حتی اگه کنارم نباشی.
برق شادی در چشمانش به وضوح دیده می شود.
فنجان های چای جلوی مان قرار می گیرد و ننه رضا به نرگس می گوید:" عروس برو قندون رو بیار."
نرگس لبخندی می زند و می رود.
بعد که برمی گردد آهسته می خندم و می گویم:
_کلک توی این چند روز که نبودم کی وقت کردی عروس بشی؟
نزدیک است شاخ در بیاورد.
_عروس؟ چی میگی؟
_ننه رضا چی میگه؟
نرگس خنده ای طولانی می کند و بعد می گوید:" آها... ننه رضا؟
هیچی بابا! ننه رضا مادربزرگمه.
بیچاره یکم آلزایمر داره، این مدت که نبودم منو یادش رفته.
بیشتر تو دوران قدیم زندگی میکنه. وقتی که مامانو بابام تازه ازدواج کرده بودن و موقتاً با ننه رضا و حاج بابا زندگی میکردن. اون موقع ها رو خیلی یادشه.
بعدشم چون من شبیه مامانمم منو عروس صدا میزنه!"
نگاهی به ننه رضا می کنم که با سماورش درگیر است.
لبخندی می زنم و با آها او را از فهم مقصودش آگاه می کنم.
دلم به سوی بوی چای کشیده می شود.
عطر گل محمدی و بخار در هوا می دود و مرا حریص می کند.
نباتی برمی دارم و با دهان می گذارم.
با نوشیدن جرعهی اول یک سره چای را سر می کشم.
به به و چه چه ام بلند می شود و از ننه رضا تشکر می کنم.
از نرگس در مورد این روز ها می پرسم و او می گوید:
_روزای عجیبی شده. دولت سماجت میکنه و فرودگاه رو روی به امام می بنده.
مردم اعتراضاتو بیشتر میکنن و ان شاالله جواب میده.
سوالی که در این چند روز ذهنم را مشغول کرده است را می پرسم:" نرگس؟ فرض کن انقلاب پیروز شد اما ما خیلی ضعیفیم.
اگه حمله کنن که دوباره مملکت به دستشون میوفته!"
_نه! خدا با ماست.
نباید به قلیلی و کثرت دشمن نگاه کرد.
ملاک ایمانه که ما بیشترشو داریم.
بعدشم مردم اگه این انقلاب رو بخوان خودشون ازش محافظت میکنن شک نکن.
کمی به حرف هایش گوش می دهم.
دوباره گوش ها و زبانی پیدا کردم که مملو از آرام و سکینه است.
نرگس میخواهد مرا بیشتر نگه دارد اما نمی پذیرم و هر چه زودتر میخواهم به دیدار پیمان بروم.
جلوی اصرار هایم دوام نمی آورد اما دعوت می کند به او سر بزنم.
با شرم از او کمی پول برای کرایه می خواهم.
اخر اینقدر این پا و آن پا کردم که خود نرگس پا پیش گذاشت.
از ننه رضا خداحافظی کرده و بیرون می آیم.
رو به باد در حال حرکت هستم و پارچهی حریر روی سرم این سو و آن سو می رود.
سریع خود را به خیابان رسانده و تاکسی می گیرم.
⭕️کپی بدون نام نویسنده حرام است ⭕️
نویسندهمبینارفعتی(آیه)
* 💞﷽💞
💗رمان کابوس رویایی 💗
قسمت164
کمی فکر می کنم تا آدرس خانه را به یاد آورم.
تاکسی می ایستد و بعد از دادن کرایه پیاده می شوم.
کوچه مان را که می بینم دلم تازه می شود.
قدم های مُرَدد ام را آهسته برمی دارم.
دستی به آجر دیوارها می کشم.
برگ ها زیر پایم خش خش می کند و ترکش های جا ماندهی پاییز است.
جلوی در می ایستم.
قلبم بالا و پایین می پرد. دستم را جلو می برم و زنگ را فشار می دهم.
نفس هایم یخ می کنند و بخار می شوند.
نمی دانم من صبرم کم شده یا این ها دیر در را باز می کنند.
تقه ای به در می خورد و صدای مردانهی کلفتی می پرسد:
_فرمایش؟
تمام خیالاتم دود می شود و هوا می رود!
زبانم خشک شده و قدرت حرف زدن ندارد.
بعد از سکوتی طولانی به سخت می گویم:
_مَ... منزل آقای خسروانی؟
_خسروانی دیگه کیه
نه خواهرم اشتباه اومدین.
می خواهد در را ببندد که هول می شوم.
نمیفهمم چه می کنم!
پایم را لای در قرار می دهم و می گویم:
_ولی اونا اینجا زندگی میکردن.
_ببینید من کسی با این فامیل نمیشناسم.
ما این ملکو از آقای به اسم صباحی کرایه کردیم.
خسروانی نمیشناسم.
حتما ازینجا رفتن شایدم شما آدرس اشتباه اومدین.
قدمی به عقب برمی دارم.
کوچه خودش است. همان درخت کاج بلند که همان ابتدای بود و کوچه را از باقی متمایز می کرد.
در آبی که رویش دو لوزی بزرگ کار شده بود.
نه! من درست آمده ام!
مرد که حسابی کلافه شده می گوید:
_یکم بیشتر فکر کنین.
خداحافظ!
در را که می بندد کاسهی امیدم می شکند.
اشک شوق تبدیل به اشک غم می شود.
روی زمین سرد می نشینم و به در تکیه می دهم.
هر رهگذری که از کنارم عبور می کند نگاهی به من می اندازد.
گمان می کنند با این حال و وضع فقیر هستم حتی یکی شان دلش به حالم می سوزد و سکه ای کنارم می گذارد.
خیلی دلم می گیرد.
دختری که روزی از مال دنیا بی نیاز و در مهمانی ها دورش شلوغ بوده حالا به چه فلاکتی رسیده!
بی کس و بی پول نمیداند به کجا برود و چه خاکی به سر کند.
برمی خیزم. لباسم کثیف بود و خاکی هم شد!
کمی توی خیابان قدم می زنم و فکر می کنم یعنی کجا رفته اند؟
انقدر می روم و می روم اما چیزی به ذهنم نمی رسد.
دست آخر برای حال دل به آن کافه ای می روم که حال خوب داشتن پیمان را نصیبم کرد!
راه طولانی است اما شیرینی مقصد آن را کوتاه می کند.
پول آن چنانی ندارم و باید برای رفت و آمدم کنار بگذارم.
در کنار کافه درختی را پیدا می کنم و دو آن درخت سنگی گذاشته اند.
روی سنگ می نشینم و در سرمایی که تنم می لرزد به آن کافه چشم می دوزم.
پنجره ها و در زنگوله دارش صدای آن روز ها را در گوشم می نوازد.
تابلوی کافه را که نگاه می کنم حالم خوش می شود.
زوج های جوان زیادی هستند که داخب و خارج می شوند.
به تک تک شان حسودی می کنم و ارزو می داشتم ای کاش جای آن ها بودم.
با بلند شدن باد دیگر تاب سرما ندارم.
برمی خیزم تا بروم.
میخواهم قدمی بردارم اما می مانم به کجا؟ کجا میخواهم بروم؟
کجا را دارم؟
تنهایی بیش از بیش سیطره اش را بر من می افزاید.
تنها کسی که دارم نرگس است.
اما روی رفتن به خانه شان را ندارم. از طرفی هم عصر شده و ناهاری هم نخورده ام و بسیار گرسنه هستم.
می ترسم از شدت ضعف گوشه ای بیافتم و بلند نشوم.
خودم را یک دل می کنم و سوار بر اتوبوس به خانهی نرگس می روم.
به کوچه شان که می رسم با دیدن در می ایستم.
دوباره حس شرم بر من غالب می شود.
چند دقیقه ای می ایستم و بعد وقتی به این فکر می کنم که جایی ندارم پیش می روم و در می زنم.
صدای مردی این بار می آید.
در را باز می کند و می پرسد با که کار دارم.
من هم همراه خجالت می گویگ نرگس را کار دارم.
می رود و طولی نمی کشد که نرگس می رسد.
با دیدن من خوشحال می شود و وقتی غم را از چهره ام می خواند حالم را می پرسد.
بغضم می ترکد و سر روی شانه هایش می گذارم.
_نبود... رفته بود...
او هم از همه جا بی خبر می پرسد:
_کی؟ چی؟
_پیمان. دم خونه مون رفتم اما یه آقایی اومد گفت نیستن اصلا پیمان رو نمی شناخت.
دلداری ام می دهد. بی هوا بغض می کنم و سرم را روی شانه اش می گذارم.
آغوشش را از محبت پر می کند.
_غصه نخور. پیداش می کنیم.
بعد هم مرا به داخل تعارف می کند امل من خجالت زده می گویم نه.
اخمی می کند و جواب می دهد:
_نه چیه؟ دم غروبی یه زن میخواد چیکار کنه بیرون؟
بیا تو گلم. یه امشب استراحت کن. ببین چقدر دستاش سرده!
اگه من گذاشتم تو بری. بیا امشب عقلامونو رو هم بریزیم و ببینیم چی میشه کرد.
یا الله می کند و با هم به آن سوی حیاط می رویم.
⭕️کپی بدون نام نویسنده حرام است ⭕️
نویسندهمبینارفعتی(آیه)
🌎🌺💫
🌺
❇️ تقویم نجومی
🗓 جمعه
🔺 ۱۱ خرداد/ جوزا ۱۴۰۳
🔺 ۲۲ ذی القعده ۱۴۴۵
🔺 ۳۱ می ۲۰۲۴
🌓 امروز قمر در «برج حوت» است.
✔️ برای امور زیر مناسب است:
امور تجاری
شکار
طلب حوائج
صدقه و کار خیر
نو پوشیدن
آغاز معالجه
امور آموزشی
امور مربوط به حرز
سفارش دادن کالا
از شیر گرفتن کودک
دیدار با رؤسا و بزرگان
مهمانی دادن
🌎🔭👀
👶 زایمان
نوزاد خوشقدم و مبارک باشد.
🚖 مسافرت
خوب و دارای سود باشد.
💑 انعقاد نطفه
🔹 امشب (شب جمعه)
پس از فضیلت نماز عشاء، فرزند سخنوری توانا و کلامش بجا و مؤثر واقع خواهد شد. انشاءالله
🔹 امروز (پس از فضیلت نماز عصر)
فرزند دانشمندی معروف شود که شهرتش آفاق را درنوردد.
🌎🔭👀
💇 اصلاح سر و صورت
باعث فقر میشود.
🩸حجامت، فصد و زالوانداختن
خوب نیست.
✂️ ناخن گرفتن
بسیار خوب و مستحب نیز هست.
روزی را زیاد، فقر را برطرف، عمر را زیاد و سلامتی آورد.
👕 بریدن پارچه
روز بسیار مبارکی است.
باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود.
🌎🔭👀
😴 تعبیر خواب
رویایی که امشب ( #شب_جمعه ) دیده شود، تعبیرش از آیه ۲۲ سوره مبارکه «حج» است.
﴿﷽کلما ارادوا ان یخرجوا منها من غم﴾
و از مفهوم آن استفاده میشود که برای خواب بیننده پیش آمدی رخ دهد و هر چه سعی کند از آن خارج نگردد و صدقه بدهد تا رفع شود. ان شاءالله
مطلب خود را بر این مضامین قیاس کنید.
🌎🔭👀
📿 وقت استخاره
از اذان صبح تا طلوع آفتاب
از زوال ظهر تا ساعت ۱۶
📿 ذکر روز جمعه
«اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم» ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح
۲۵۶ مرتبه «یا نور» موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد.
☀️ ️روز جمعه متعلق است به:
💞 #امام_زمان علیهالسلام
اعمال نیک خود را به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌎🔭👀
⏳ مدت زمان اعتبار این تقویم
از اذان مغرب آغاز و اذان مغرب روز جمعه پایان مییابد.
🌺
🌎🌺🍃
هدایت شده از حرم
💠اهمیت روز جمعه و اعمال روز جمعه
🔹روز جمعه مخصوص صاحب العصر و الزمان حضرت بقیة الله مهدی موعود(عج) می باشد. پس چه خوب است تا با اهمیت و اعمال این روز آشنا شویم.
🔸اهمیت روز جمعه:
👈۱-ولادت امام زمان(عج) در روز جمعه واقع شده است.
👈۲-امامت در روز جمعه به آن حضرت منتقل شده است.
👈۳-جمعه روزی است که خدای تعالی لقب معروف (قائم)را به آن حضرت اختصاص داده است.
👈۴-امام عصر(عج) در روز جمعه بر دشمنان مسلط خواهد شد.
👈۵-روز جمعه مخصوص صاحب العصر و الزمان حضرت بقیة الله الاعظم مهدی موعود(عج) می باشد.
👈۶-خداوند در روز جمعه در عالم ذر از همه ارواح بنی آدم برای امام زمان (عج) و ائمه هدی(ع) پیمان وفاداری گرفته است.
👈۷-و از مهم ترین اعمال انسان در روزجمعه توجه به حضرت مهدی(عج) و انتظار فرج آن بزرگواراست.
👈۸-در این روز زیارت آن حضرت و دعا برای تعجیل فرج ایشان مستحب است زیرا طبق برخی از روایات و زیارات ، امید ظهور ان حظرت در روز جمعه بیشتر از سایر روزهاست.
💠اعمال ذکر شده برای روز جمعه
🌸1. در نماز صبح آن در رکعت اول سوره جمعه و در رکعت دوم توحید بخواند.
🌸2. بعد از نماز صبح خواندن دعای عهد و دعای ندبه
🌸3. غسل جمعه کند وازسنت های تاکید شده است. وقت آن بعد از طلوع فجر است تا زوال آفتاب و هرچه به زوال نزدیک شود بهتر است
🌸4. هزار مرتبه صلوات بفرستد.
رسول خدا - صلی الله- فرمود: هر کس هزار بار در روز جمعه بر من صلوات فرستد خطایای هشتاد سالهاش آمرزیده شود.
واگر 1000 مرتبه فرصت نشد لاقل 100 مرتبه صلوات بفرستد
🔽امام صادق ع فرمودند: اگر صد مرتبه صلوات بفرستد،تا در روز قيامت چهره اش نورانى گردد.و نیز هركس روز جمعه صد مرتبه صلوات فرستد و صد مرتبه اَستَغفِرُاللهَ رَبَّی وَ اَتُوبُ اِلَیه ِ گويد و صد مرتبه سوره«توحيد» را بخواند،آمرزيده خواهد شد.
🔽نيز روايت شده:كه ثواب صلوات بر محمّد و آل محمّد،بين نماز ظهر و عصر برابر با ثواب هفتاد حج است
🌸5. خواندن دعای آل یاسین در عصر روز جمعه
🌸6. رفتن به نماز پر فضیلت جمعه
🌸7. به زیارت اموات و زیارت قبر پدر و مادر یا یکی از ایشان برود که فضیلت دارد
( از امام باقر روایت شده که زیارت کنید مردگان را در روز جمعه که می دانند کیست که به زیارت ایشان رفته است و شاد می شوند)
🌸8. زیارت حضرت رسول(ص) و ائمه طاهرین سلام الله علیهم اجمعین نماید.
🌸9. اعمال عمومی مورد پسند در روز جمعه : حمام برود، ناخن خود را کوتاه کند وصورت خود را پیرایش نماید.بوی خوش به کار برد و جامه های پاکیزه خود را بپوشد.
🌸10.برای اهل و عیال چیزهای نیکوی تازه از میوه و گوشت بخرد تا شاد شوند به آمدن جمعه .همچنین خوردن انارو کاسنی توصیه شده
🌸11. خواندن دعای سمات در ساعت پایانی روز جمعه
🌸12.سوره های «احقاف»و«مؤمنون»را بخواند.
🌸13.صدقه دهد،
روايت داریم :ثواب صدقه دادن در شب و روز جمعه،هزار برابر اوقات ديگر است.
🌸14 .ساعتی از روز جمعه را به اموختن دین اختصاص دهد
هدایت شده از حرم
4_5960853649759404530.mp3
25.23M
🌹باز صبح جمعه ای دیگر و دعای ندبه...
🌹با صدای آسمانی و زیبای استاد فرهمند...
🌹التماس دعای فرج...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #شب_جمعه ست هوایت نکنم میمیرم
من جنس بنجلم ته بازار مانده ام
گفتند این تویی که فقط مانده میخری
حتی اگر محل ندهی صاحب منی
نوکر غلط کند برود جای دیگری
وقتی که خسته ام و خراب است حال من
وقتی که سنگ خورده فراوان به بال من
وقتی به هر طرف بروم تیر می خورم
بن بستِ مطلق است جنوب و شمال من
سوی تو می دوم که فقط در کنار تو
آرام می شود دل پر قیل و قال من
آن صحن با صفای تو و آن ضریح سبز
یعنی جواب هر چه که باشد سؤال من
دستم همیشه زود به دست تو می رسد
عبد العظیم ، سید والا خصال من
یا سید الکریم ، دلم در هوای توست
سلطان ری ، دلت نشود بی خیال من
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا دیار و مرقد مردی کـریم است
اینجا مزار حضرت عبد العظیم است
این آستان از بسکه والا و رفیع است
هم کربلای عاشقان و هم بقیع است
نامت همیشه عزت این مردمان است
این افتخار مردم رِی در جهان است
تنها نه رِى را داده اى سوداى مستى
پشت و پناه مردم ایران تو هستى
لایو حرم مطهر حضرت شاه عبدالعظیم حسنی سلام الله علیه👆🏻
#حضرت_عبدالعظیم #شهرری #شهر_ری #حضرت_عبدالعظیم_حسنی #ابالقاسم #عبدالعظیم_حسنی
اصلا دگر تحمّل این غم نمیشود
حتی مجال گریه فراهم نمیشود
ویرانم از درون که شبیه خرابیام
ویرانههای زلزله بم نمیشود
این روزگار هر چه دلش خواست میکند
این روزگار هر چه بگویم نمیشود
آنقدر ابریام که نگو، روز، ماه، سال
اصلا چرا همیشه محرم نمیشود؟
گندم نخورده از تو جدایم نمودهاند
شرحاش به این دو جمله مبهم نمیشود
هی صبر پشت صبر… بیا ای همیشه مرد
عالم بدون عشق تو عالم نمیشود
برگرد ای مسافر شبهای انتظار
چیزی که از بزرگیتان کم نمیشود
سلامتی وتعجیل درامر فرجش صلوات
*یابی بی رقیه(س)*
◼️ امام صادق علیه اسلام:
لاتَخْرَقُوا بِهِمْ أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ إِمَارَةَ بَنِيأُمَيَّةَ كَانَتْ بِالسَّيْفِ وَ الْعَسْفِ وَ الْجَوْرِ وَ أَنَّ إِمَارَتَنَا بِالرِّفْقِ وَ التَّأَلُّفِ وَ الْوَقَارِ وَ التَّقِيَّةِ وَ حُسْنِ الْخُلْطَةِ وَ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ فَرَغِّبُوا النَّاسَ فِي دِينِكُمْ وَ فِيمَا أَنْتُمْ فِيهِ.
بر مردم سخت نگیرید؛
آیا نمیدانی که حکومت بنیامیّه بر پایهٔ شمشیر و خشونت و ستم بود،⬅️ ولی مبنای حکمرانی ما نرمی و جاذبه و متانت و تقیّه و برخورد خوب و پارسایی و تلاش است؟
☝️ پس این گونه مردم را به دین و مرامتان تشویق و ترغیب کنید.
📚 الخصال / جلد 2 / صفحه 355
@haram110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این مرد به تنهایی داره کار یک دولت را انجام میده ،این آقا سید محرومان واقعی هست