eitaa logo
حرم
2.7هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
6.9هزار ویدیو
663 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴🖤🖤🏴🏴🚩🚩🏳🏳 ✅به ژولیده نیشابوری گفتند یک شعر در وصف حضرت عباس (علیه السلام) بگو که پنج بار کلمه "چشم" داشته باشه. 👌او شعری گفت که ده تا کلمه «چشم» داشت... چشم ها از هیبت چشمم، به پیچ و تاب بود محو چشمم چشم‌ها و چشم من بر آب بود چشم گفتم چشم دادم چشم پوشیدم ز آب من سراپا چشم و چشمم جانب ارباب بود 🖤ایام شهادت سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران با وفای آن حضرت خصوصا علمدار دلاور کربلا اباالفضل العباس علیه السلام را خدمت شما و ارادتمندان اهلبیت عصمت و طهارت تسلیت عرض می‌کنم و صمیمانه التماس دعا دارم. 🖤 تعجیل در ظهور امام زمان ارواحنافداه این شب و روز بسیار صلوات بفرستیم🖤
🔰 گویند روزی ناصر الدین شاه تمام ادیبان را جمع کرد و گفت: تمام اشعارحافظ را خوانده و فهمیده‌ام اما معنای این بیت را نفهمیده‌ام که در غزلی گفته است : 🍃بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت 🥀و اندر آن برگ و نوا خوش ناله‌های زار داشت ❓اگر این بلبل خوش بوده، پس چرا ناله‌های زار داشته؟! 🔹 شعرا و ادبای فراوانی آمدند و هرکس از ظن خود توضیحاتی داد، اما پاسخ هیچیک شاه را راضی نکرد. 🔹 بنابراین نامه‌ای برای شاعر بزرگ معاصر خود، وصال شیرازی نوشت و معنای دقیق این غزل حافظ را جویا شد. 🔹 نامه زمانی بدست وصال رسید که او عزادار فرزندش بود. وصال، نامه ناصرالدین شاه را در نیمه شب مطالعه میکند و برای کشف معنای حقیقی این ابیات، رجوعی به اعداد ابجدی حروف الفبا که روح حروف و کلماتست میکند وغزلی برهمان وزن و قافیه میسراید و در میابد که عدد ابجدی بلبلی برگ گلی، با ابجد حروفِ حضرات علی، حسن، حسین علیهم السلام مطابقت دارد، چرا که بلبلی به ابجد میشود 74، برگ 222، گلی 60، جمع اینها: 356 همچنین: علی هم به ابجد110، حسن117، حسین128، جمع 356 به عبارتی حافظ خواسته به استعاره در آن زمانیکه شیعه درخفا بوده این حقیقت را بیان کند. ✍ لذا وصال شیرازی که عزادار فرزند خود نیز بوده است پاسخ پادشاه را بزبان شعر به اینصورت بیان میکند : 🍃صاحبا درحالتی کین بنده را غم یار داشت. 🥀یادم آمد کز سؤالی آن جناب اظهار داشت 🍃درخصوص شعر حافظ گرچه پرسیدی زمن 🥀بلبلی برگ گلی خوشرنگ در منقار داشت 🍃فکرها بسیارکردم هیچ مفهومم نشد 🥀چونکه شعرش درمیان، راز نهان بسیار داشت 🍃نیمه شب غواص گشتم درحروف ابجدی 🥀تا ببینم این صدف چندين گهر در بار داشت 🍃بلبلی برگ گلی شد سیصد و پنجاه و شش 🥀باعلی و باحسین و باحسن معیار داشت 🍃بلبلی باشد علی کزحسرت زین برگ و گل 🥀دائما آه و فغان و ناله بسیار داشت 🍃برگ گل سبز است دارد آن نشانی ازحسن 🥀چونکه در وقت شهادت سبزی رخسار داشت 🍃رنگ گل سرخ است دارد او نشانی از حسین 🥀چونکه هنگام شهادت عارضی گلنار داشت 🍃روز عاشورا حسین بن علی در کربلا 🥀اصغر زار و ضعیف خویش در منقار داشت 🍃🥀السلام علیک یا اباعبدالله الحسین یا قتیل العبرات
😧😥تا چه زمان وقایع عاشورا را بخوانیم و بسوزیم و بنالیم؟ مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد ملک تهران و در مدرسه مجتهدی تهران می فرمود: ماتَ التَّصَبُّرُ فی انتِظارِك ایهَا المُحیِ الشَّـریعَة فَانهَض فَما أبقَى التَّحَمُّلَ غَیرَ أحشاءٍ جَزُوعَة ديگر صبر ما تمام شد. طاقت ما تمام شد. حوصله‏ ها به سر آمد. تا چه زمان بنشینیم و بگوییم جدّ تو امام حسین علیه السلام را با لب تشنه کنار شریعه کشتند؟ تا چه زمان وقایع عاشورا را بخوانیم؟ تا چه زمان بسوزیم و بنالیم؟ تا كى بشنويم عمه ‏ات زينب را تازيانه مي ‌زنند؟ تا كى بشنويم عيالات پيغمبر صلّی الله علیه و آله را شهر به شهر و ديار به ديار بردند؟ يا صاحب‌الزّمان! به حقّ مادرت فاطمه زهرا علیهاالسلام خودت فرجت را از خدا بخواه. ای وارث خون انبیاء! ای طالب خون سیدالشهداء! بیا بیا... خدایا به مظلومیت امام حسین علیه السلام و اهل بیت او، همین ساعت امر ظهور امام زمان علیه السلام را اصلاح فرما. ما را به دیدار و به نصرت آن بزرگوار موفّق بفرما. سخنرانی مسجد ملک، ماه رمضان 1383 قمری، مجلس هشتم/ سخنرانی مدرسه مجتهدی، صفر 1396 قمری، مجلس ششم) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
⚠️باید دوره سال شیعه، شب و روز عاشورا باشد مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در منزل حاجی صفری (آریاشهر)، در سال 1397 قمری می فرمود: شب و روز عاشورا، معلّم شیعه است. باید دوره سال شیعه، شب و روز عاشورا باشد، یعنی اعمال مردان عاشورا در شب و در روز، باید دستورالعمل برای عمل شیعه باشد. (سخنرانی های منزل حاجی صفری (آریاشهر)، شب دهم محرم سال 1397 قمری) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
😓😵تا چشمش به آن سر پرخون افتاد، ... مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد سید اصفهان و مسجد مروی تهران می فرمود: کاروان اسرا وارد کوفه شدند. خدا هیچ عزیزی را ذلیل نکند! خدا هیچ آبرومندی را شرمنده نکند!‌ زینب علیهاالسلام، دختر پادشاه است. شاهدخت است. پدرش، چهار سال سلطنت عراق و حجاز را داشته است. کوفه، پایتخت پدرش بوده است. خودش هم شاهدخت بوده است. از زنان بزرگ کشور بوده است. محترمات مخدّرات، نمی ‌توانستند ساده و عادی به خدمتش برسند. آن خانمی که این مقام را داشته است، حالا یک لا پیراهن پاره پاره دارد. آه آه! این را که گفتم، دروغ نگفتم! این‌ها، یک لا پیراهن بیشتر نداشتند! دشمنان هم آن قدر شلاق و تازیانه زده بودند که این پیراهن‌ ها پاره شده بود. یک لا پیراهن تنش است. وای! یک کلمه بگویم که علما نگویند چرا چنین مطلبی را گفتی؟! امام زمان علیه السلام در زیارت ناحیه می ‌گوید: «سُبِی‏ أَهْلُک‏ کالعَبِیدِ». این ‌ها را مثل غلامان و کنیزان، اسیر کردند! در همین شهری که پایتخت پدرش بوده است، به رسم اسیری، میان محمل، بی ‌روپوش، سر کوچه و بازار می ‌گردانند. واویلا! میان غوغای جمعیت، مردم از در و دیوار، به آن‌ ها نظاره دارند. امشب دلی نباشد که نشکند! چشمی نماند که خشک بماند! بی ‌بی متحیر شد. خدا! این چه روزگاری است؟ این چه اوضاع و احوالی است؟ سرش به زیر است. بی ‌بی از خجالت و شرم، سر به زیر افکنده است. نمی‌ دانم چه طور شد، یک وقت غوغایی بلند شد! شنیدند کسی قرآن می خواند: «أمْ حَسِبْتَ أنَّ أصْحابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقِیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً» زینب علیهاالسلام میان محمل یک وقت صدای قرآن حسین علیه السلام را شنید. دید صدای حسینش می ‏آید. دو شب است صدای قرآن حسین علیه السلام را نشنیده است، امّا حالا می ‏بیند دارد قرآن می‏ خواند. بی ‌بی سرش را بیرون آورد ببیند چه خبر است؟ یا الله! همین ‌که سرش را از محمل بیرون آورد، سر برادر را بالای نیزه دید. یادم آمد از دو تا شعر جودی. فاطمه زهرا علیهاالسلام اشعار جودی را دوست دارد: تو به روی نیزه خوش به صوت قرآن مـن مـیـان مـحـمـل پنجه بر جبینم از اشاره من هر که فهمید گریه کند. من میان محمل، پنجه بر جبینم. زینب دستش را روی پیشانی و سر قرارداده است، کنایه از این‌که برادر! من باید با دستم صورتم را از نامحرم بپوشانم. یا بیا جلـو رو تا مرا نبینی یا بیا عقب رو تا تو را نبینم ای امان! از بعد از ظهر عاشورا که سر برادر را زیر خنجر شمر دیده است،‌ دیگر صورت برادر را ندیده است! یا الله! حالا چشمش به سر برادر می ‌افتد. ریش، پر خون و پر از خاکستر است. چشم‌ ها به طرف افق دوخته شده است. باد می ‌وزد و ریش پر خون را از این طرف به آن طرف تکان می ‌دهد. «و الریح تلعب به یمیناً و شمالاً» این عبارتی را که می ‌گویم، باید زن ‌ها بلند بنالند. همین که صورت مبارک برادر را به این حالت دید و چشمش به آن سر پرخون افتاد ، یک وقت سرش را عقب برد و چنان به چوبه محمل زد: «فَالْتَفَتَتْ زَینَبُ فَرَأَتْ رَأْسَ أَخِیهَا فَنَطَحَتْ جَبِینَهَا بِمُقَدَّمِ الْمَحْمِلِ حَتَّى رَأَینَا الدَّمَ یخْرُجُ مِنْ تَحْتِ قِنَاعِهَا» (بحارالأنوار، ج45، ص115). اللهمّ انّی اسئلک باسمک الاعظم الاعظم الاعظم، الاعزّ الاجلّ الاکرم، بموالینا المعصومین و ساداتنا الاطهرین، و بمولانا و سیدنا الحجّة المنتظر و امامنا الثانی عشر، با حال التجاء، ده مرتبه: یا اللهُ! به حق سر شکسته حضرت زینب علیهاالسلام فرج امام زمان ما را برسان (سخنرانی های مسجد سیّد اصفهان، ماه رمضان 1392 قمری، مجلس یازدهم/ سخنرانی های مسجد مروی، 1383 قمری، مجلس هشتم) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🌑😢 تو نمی توانی مرا از خواهرم زینب جدا کنی! مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد مروی تهران، در سال 1383 قمری می فرمود: یادم آمد از آن قرآنی که امام حسین علیه السلام بالای نیزه خواند. از آن قرآنی که امام حسین علیه السلام بالای نیزه میان بازار کوفه تلاوت کرد. آقایان! در ماه رمضان که سفره خدا گسترده شده است، نمکش گریه بر امام حسین علیه السلام است، هر که اشکش می ‏آید دریغ نکند. از روز 12 محرم به بعد هر روز سر مطهر امام حسین علیه السلام را بر می ‏داشتند، به یک محلّه از محلاّت کوفه می ‏بردند. آنجا بالای نیزه نصب می ‏کردند.  حارث ‌بن وُکَیْده گفت در یکی از کوچه‌های کوفه رد می ‏شدم و به حال خودم بودم. کوچه خلوت بود. دیدم صدای قرآن به گوش می ‏رسد، امّا قرآن با آهنگ عراق نیست، با آهنگ حجاز است. فرق است بین آهنگ حجاز و مدنی و بغدادی و بصری و عراقی. آن قرآن خیلی دلرباست. خیلی جذاب است. این قرآن گویا از دلِ سوخته خوانده می ‏شود. آیه هم اینست: «إنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدیً» صحبت اصحاب کهف است. آیه، مربوط به اصحاب کهف است. به قدری خوب می ‏خواند این قاری که دل مرا با خودش برد. برگشتم ببینم قاری کجاست؟ نگاه کردم ولی در کوچه قاری ندیدم. دو مرتبه صدا بلند شد. دیدم صدا از طرف بالا می ‏آید. همین که نگاه کردم دیدم قاری، سر بریده پسر زهرا علیهاالسلام است که بالای نیزه نشسته با محاسن پرخون و پرخاکستر. ابن وُکَیْده گفت: من خیلی دلم سوخت، اف بر تو ای روزگار! سر پسر فاطمه علیهاالسلام... قربانت بروم حسین جان! قربان لب‌های قرآن‌ خوانت یا اباعبدالله! گفت: با خودم گفتم امشب می ‌آیم این سر را می ‏برم و با گلاب شستشو می ‏دهم و دفن می ‏کنم. هرچه بادا باد. یک‌ مرتبه غنچه گل باز شد و صدا بلند شد: «یابن وکیده! لیس لك الی ذلك سبیل.» من آن جوری که خودم می ‏فهمم این جمله را معنا می ‏کنم، یعنی: پسر وکیده! تو می‌ خواهی مرا از زینب علیهاالسلام جدا کنی؟! تو می‌ خواهی مرا از بچّه ‏های یتیمم جدا کنی؟! باید سایه من بر سر سکینه ‏ام باشد. اینها معانی است که من از این عبارت می ‏فهمم. باید من پهلوی خواهرم زینب علیهاالسلام باشم. یک کلمه دیگر هم من از این جمله می ‏فهمم. فرمود: پسر وُکَیده! تو را به این راهی نیست. یعنی حسین علیه السلام در سفر است. حسین علیه السلام در سیر منازل است. سیر صعودی و تکاملی حسین علیه السلام تمام نشده. این، وسط راه است. هنوز من باید در این سیر به منزل برسم. من باید به کاخ سلطنتی بروم. من باید در طشت زر بنشینم. پسر وُکَیده! این لب ‌هایی که الآن قرآن قرائت می‏ کند، همین لب ‌ها باید چوب خیزران بخورد. اللهمّ عجّل لولیّک الفرج. (سخنرانی های مدرسه مروی تهران، جمعه اوّل ماه رمضان سال 1383 قمری) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
4_5852470618196281274.pdf
308.9K
🌑 زیارت اشک ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج
حرم
✧✿﷽✿✧┅✧⊹┅┄┄ ◼️▪️پژوهشی در باب 🔍 #تفکر_عثمانی در واقعه کربلا قسمت • پنجم ✔️ 🔍 طبق نقل طبری، شهر
✧✿﷽✿✧┅✧⊹┅┄┄ ◼️▪️پژوهشی در باب 🔍 در واقعه کربلا قسمت • ششم ✔️ ⌛️پیشینه تاریخی تشیع در کوفه نشان می‌دهد تا زمان عثمان که در سال ۲۳ هجری بخلافت رسید، اندیشه‌های علوی بخصوص از جنبه مذهبی، در میان تودهٔ کوفیان مطرح نبوده است، بلکه آنان پیرو مکتب سقیفه بوده‌اند. در سال ۲۳ هجری وقتی عثمان بخلافت رسید، یکی از کوفیان به نام «جندب بن عبدالله أزدی» در مدینه حضور داشت، چون به نزد حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام آمد و سخنان آن حضرت علیه السلام را شنید، گفت: «آیا اجازه می‌دهی که بکوفه رفته، مردم را بسوی شما فراخوانم؟» امام علیه السلام فرمودند: «ای جندب هنوز زمان آن نرسیده است.» جندب گوید: وقتی بِعراق بازگشتم در میان کوفیان هرگاه از فضایل امام می‌گفتم مرا از خود می‌راندند تا اینکه به ولید گزارش رسید و زندانی شدم، ولی عده ای واسطه شده و مرا آزاد کردند. 📚 الارشاد، ۱/۲۴۲ 🔻ظهور و گسترش سیاست های انحرافی عثمان لعین، اعتراضات مسلمانان به ویژه کوفیان را برانگیخت. گرچه حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام موضع میان‌جگری را در میان نیروهای معترض و عثمان لعبن داشت، اما این امر طبیعی بود که مخالفت‌های امیرالمؤمنین علی بن ابی طلب علیه السلام با سنت‌ها و سیاست‌های غلط عثمان، توجه معترضان را بخود جلب کند. بویژه که رهبران ناراضی کوفه از بزرگان و چهره‌های سیاسی مذهبی و دارای اندیشه های تشیع مذهبی بودند. پس از قتل عثمان با وجود طلحه و زبیر که دو تن از رهبران معترضان بودند، عایشه شک نداشت که یکی از آن دو برای خلافت برگزیده خواهد شد. اما انصار و نیروهای یمنی کوفه و دیگران، تنها سراغ حضرت المیرالمؤمنین علی بن ابی طالب تعلیه السلام رفتند و به اصرار زیاد او را خلیفه خود انتخاب کردند. ↩️ پس از قتل عثمان لعین و خلافت حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام، دو گرایش «عثمانی و علوی» در میان مسلمانان به وجود آمد. در میان صحابه و تابعین نیز، مورخان و‌ محدثان، بسیاری را با تعبیر عثمانی و علوی نام بردند. مثل «کان عبدالله بن حکیم عثمانیا و کان عبدالرحمن بن ابی لیلی علویا». 📚شرح نهج البلاغه، ۱/۳۷۰ و ۴/۱۰۰ اکثر کوفیان گرایش علوی داشتند و معتقد بودند که حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام افزون بر اینکه بر عثمان برتری دارد، هیچ‌گونه دخالتی در کشته شدن عثمان نداشته و خلافت او با توجه به بیعت اصحاب حضرت رسول اکرم صلی الله علیه واله، اعم از مهاجران و انصار و بزرگان از تابعین و نیز بیعت عمومی مردم، یک بیعت کاملی و تام و مشروع بوده است. اصطلاحی که برای اظهار چنین عقیده ای بیان می‌شد، «دین علی در مقابل دین عثمان بود.» نمایندگان این دو تفکر در جنگ های جمل و صفین در رجزهای خود از این دو اصطلاح استفاده می کردند و بر پیروی از این دو تفکر اصرار داشتند. در دوره های بعد نیز تقابل این دو تفکر را در نهضت‌های شیعی بر ضد شام می‌توان دید و می‌توان گفت که یکی از مهمترین موضوعاتی که در این جنگ ها نمود و نقش مهمی در برانگیختن و تقابل دو سپاه داشته است، تفکر مذهب علوی و عثمانی بوده است؛ برای مثال، در جنگ ابراهیم بن اشتر با ابن زیاد و لشکر شام و نیز سپاه مصعب بن زبیر و مختار، نمایندگان هردو سپاه به این نکته توجه کامل داشته و هر اندازه که نیروهای شیعیان در سخنان و رجزهای خود بر اصطلاح «دین علی و شعار یالثارات الحسین» اصرار داشتند، نیروهای شامی بر «دین عثمان و بیزاری از دین علی و شعار یالثارات عثمان» یعنی همان شعار «اصحاب جمل و صفین» اصرار داشته اند. 📜 الجمل، مفید ره، ص ۳۵۵ انساب الاشراف، بلاذری، ص ۲۳۱ وقعة الصفین، ص ۳۳۲ تاریخ طبری، ۶/۵۰ ✅ این موضوع در دعاها نیز انعکاس یافته؛ برای مثال، در دعای پس از نماز عید فطر آمده است: «اصبحت بالله مؤمناً مخلصاً علی دین محمد و سنته و علی دین علی و سنته». المقنعه، مفید ره، ص ۱۹۵ مصباح المتهجد، طوسی ره، ص ۶۵۵ ⚫️ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است⚫️ الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
🌸✨✨🌸 (ع)📜 💕 💚 (ع)💚 🌹 سید بن طاووس از ابو مخنف نقل می‌کند که در عصر عاشورا، عباس در پی یافتن آب برای اهل‌بیت با دشمنان زیادی جنگید. پس از زخمی‌شدن دست راست و سپس دست چپش، مشک آب را بر دهان گرفت و به نبرد ادامه داد تا اینکه توسط زید بن ورقاء حنفی و حکیم بن طفیل سنانی کشته‌شد. حسین واعظ کاشفی در روضةالشهدا او را شصت و هشتمین کشته کربلا می‌داند. برادر زاده ام‌البنین به نام عبدالله بن ابی محل بن حظام برای عباس(ع) امان نامه‌ای از سوی ابن زیاد آورد که ردش کرد. شیخ مفید می‌نویسد: عباس به همراه حسین بن علی برای آوردن آب به سمت فرات رفتند ولی سپاه عمر بن سعد مانع شدند. سپس او را محاصره و از حسین جدا کردند. عباس(ع) به تنهایی می‌جنگید تا بر زمین افتاد. در این هنگام او به دلیل زخم‌هایش نتوانست حرکت کند و زید و حکیم او را کشتند. بلاذری حرمله را قاتل عباس می‌داند و حکیم را کسی می‌داند که لباس عباس را از بدنش جدا کرد. او در زمان کشته‌شدن ۳۴ سال داشت. 📗جعفریان، رسول (۱۳۸۶). تاملی در نهضت عاشورا. انصاریان. 📕 موسوی المقرم, سید عبدالرزاق. سردار کربلا. الغدیر.۲۵۳ و... الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃 هر روز معرفی یکی از 30 نفر از ملعون ترین و خبیث ترین نفراتی که در واقعه کربلا بیشترین ظلم را به امام حسین علیه السلام و یاران و اهل بیتش وارد کردند👇👇 لعنت الله علیه او از قبیله طی و از همین جهت طائی می گفتند. سنبسی را نیز با اعراب مختلف، سنبسی و ... خوانند. او از سران و اشراف کوفه و منافقان و حامیان سرسخت حکومت یزید بود و در کربلا در قتل و غارت و جنایات دیگر دست داشت. جنایاتش: روز عاشورا، آن زمان که عباس بن علی علیه السلام، به سمت رود فرات رفت تا برای خیمه های امام حسین علیه السلام آب بیاورد، حکیم همراه زید بن ورقاء در یکی از نخلستان های اطراف کمین کرد و بطور ناگهانی به حضرت اباالفضل العباس علیه السلام حمله برد و دستان حضرتش را قطع کردند. به نقل برخی مورخین، حکیم بن طفیل در آخرین لحظه، عمودی از آهن به فرق مبارکش زد و آن حضرت نقش بر زمین شد. عده ای نام آن خبیث را، نوفل ازرق گفته اند. بعد از شهادت حضرت عباس علیه السلام حکیم جامه و سلاح او را به سرقت برداشت. تمام مقاتل، او را از قاتلین حضرت ابالفضل العباس علیه السلام می دانند. بعد از شهادت اباعبدالله الحسین علیه السلام در روز عاشورا، به دستور عمر بن سعد همراه با 10 نفر دیگر بر بدن آن حضرت اسب تاختند و استخوان های سینه و پشت و پهلوی حضرتش را در هم شکستند (لعنت خداوند بر آنها) سرنوشت او: عبيد الله بن كامل از فرماندهان سپاه مختار او را دستگير كرده او را برهنه كردند و دست بسته در كنار ديوار نگاه داشتند و آن قدر تير بر او زدند تا مرد سپس سر او را به نزد مختار بردند. بر تا قیامت لعنت بر تا قیامت لعنت بر تا قیامت لعنت بر تا قیامت لعنت بر تا قیامت لعنت بر تا قیامت لعنت 📚نفس‌المهموم 📚ترجمه کامل ابن اثیر 📚تاریخ طبری 📚منتهی‌الامال 📚ابصار العین 📚موسوعه الامام الحسین به نقل از: عمادالدین طبری، نفس المهموم، کامل بهائی، لهوف، ارشاد و بسیاری منابع دیگر ✨یا علی✨
🌎🥀🍂 🥀 ❇️ تقویم نجومی 💠 پنجشنبه 🔹 ۲۸ تیر/‌ سرطان ۱۴۰۳ 🔹 ۱۲ محرم ۱۴۴۶ 🔹 ۱۸ ژوئیه ۲۰۲۴ 🌎🔭👀 💠 مناسبت‌های دینی و ملی 🌴 شهادت علیه‌السلام (به روایتی) 🥀 دفن شهدای کربلا توسط قبیله بنی أسد 🌴 رسیدن کاروان اسرای کربلا به کوفه 🌓 امروز قمر در «برج قوس» است. 💠 روز مناسبی است برای: امور تجاری امور مشارکتی امور زراعی امور مربوط به حرز امور آموزشی افتتاح مغازه و کسب و کار بنایی دیدارهای سیاسی جابجایی 🌎🔭👀 🚘 مسافرت خوب است. 👶 زایمان نوزاد آسان تربیت شود و صالح و عفیف باشد. 👩‍❤️‍👨 انعقاد نطفه 🔹 امشب (شب پنجشنبه) خوب نیست. 🔹 امروز (هنگام زوال ظهر) فرزند عاقل، سیاستمدار، آقا و بزرگوار خواهدبود‌ شیطان به وی نزدیک نشود و هیچگونه انحراف و نادرستی ندارد. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت خوب نیست. 🩸حجامت،فصد،زالوانداختن،خون‌دادن باعث سلامتی می‌شود. 💅 ناخن گرفتن روز خیلی خوبیست. موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است. 👕 بریدن پارچه روز خوبیست. شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد. 🌎🔭👀 😴 تعبیر خواب رویایی که امشب (شب پنجشنبه) دیده شود، تعبیرش طبق آیه ۱۲ سوره مبارکه «یوسف علیه‌السلام» است. ﴿﷽ أرسله معنا غداً یرتع...﴾ عزیزی از خواب بیننده دور افتد و عاقبت آن دور افتاده، خیر و نیک باشد. مطلب خود را بر این مضامین قیاس کنید. 📿 وقت استخاره از طلوع فجر تا طلوع آفتاب از ساعت ۱۲ تا عشاء آخر (وقت خوابیدن) 📿 ذکر روز پنجشنبه «لا اله الا الله الملک الحق المبین» 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه «یا رزاق» موجب رزق فراوان می‌گردد. 🌎🔭👀 ☀️ ️روز پنجشنبه متعلق است به: 💞 علیه‌السلام اعمال نیک و خیر خود را به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌎🔭👀 ⏳ مدت زمان اعتبار این تقویم از اذان مغرب آغاز و اذان مغرب روز پنجشنبه پایان می‌یابد. 🥀 🌎🥀🍂