eitaa logo
حرم
2.7هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
6.9هزار ویدیو
659 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
✅😎😎 آیا منکر ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام، بهشت را خواهد دید؟ عَنِ الامامِ العَسکَرِی علیه السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله: إِنَّ مَنْ جَحَدَ وِلَايَةَ عَلِيٍّ علیه السلام لَا يَرَى بِعَيْنِهِ‏ الْجَنَّةَ أَبَداً إِلَّا مَا يَرَاهُ مِمَّا يَعْرِفُ بِهِ أَنَّهُ لَوْ كَانَ يُوَالِيهِ لَكَانَ ذَلِكَ مَحَلَّهُ وَ مَأْوَاهُ، فَيَزْدَادُ حَسَرَاتٍ وَ نَدَمَاتٍ. وَ إِنَّ مَنْ تَوَلَّى عَلِيّاً وَ تَبَرَّأَ مِنْ أَعْدَائِهِ وَ سَلَّمَ لِأَوْلِيَائِهِ لَا يَرَى النَّارَ بِعَيْنِهِ إِلَّا مَا يَرَاهُ، فَيُقَالُ لَهُ لَوْ كُنْتَ عَلَى غَيْرِ هَذَا لَكَانَ ذَلِكَ مَأْوَاكَ. (بحار الأنوار، ج‏8، ص352 به نقل از تفسیر الامام العسکری علیه السلام) حضرت عسکری علیه السلام از رسول خدا صلّی الله علیه و آله نقل می کند که فرمود: کسی که ولایت علیّ علیه السلام را انکار کند، هرگز با چشمانش بهشت را نخواهد دید مگر آن جایگاهی از بهشت که اگر ولایت آن حضرت را داشت، آنجا محلّ و مأوایش بود، پس حسرت و ندامتش افزون می گردد. کسی که ولایت علیّ علیه السلام را داشته باشد و از دشمنانش تبرّی بجوید و تسلیم اولیائش باشد، با چشمانش آتش جهنّم را نخواهد دید، مگر آن جایگاهی از جهنّم که درباره آن به او گفته می شود: اگر وضعیت تو غیر از آنی بود که هستی، جایگاه تو اینجا بود. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج
⚫️وجود نازنین آقا امیرالمؤمنین صلوات اللّه علیه به فضّه فرمودند: پس محسن (سلام اللّه علیه) را دفن و پنهان کن در گودی و انتهای خانه، زیرا که او به جدّ خود رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) ملحق شده و به سوی او شکایت می‌کند! 📚منابع: الهجوم على بيت فاطمة الزهراء ص۲۵۳ الهداية الكبرى ج۱ ص۴۰۸ «اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
⚫️امام صادق علیه‌السّلام: تَمَنَّوُا الفِتنَةَ فَفِيهَا هَلَاکُ الجَبَابِرَةِ وَ طَهَارَةُ الأرضِ مِنَ الفَسَقَةِ فتنه را از خدا تمنّا کنید، چرا که جبّاران از بین می‌‌روند و زمین را از فاسقین پاک می‌کند! 📚امالی شیخ طوسی ج۱ ص۷۰۰ «اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
⚫️مولا علی علیه‌السّلام: أَوَّلُ عِوَضِ الْحَلِیمِ مِنْ حِلْمِهِ أَنَّ النَّاسَ أَنْصَارُهُ عَلَى الْجَاهِلِ نخستین پاداشى که بردبار از بردباریش می‌گیرد، این است که مردم در برابر نادان حمایتش می‌کنند! 📚نهج‌البلاغه حکمت ۱۹۷ «اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
حرم
🌺🍃رمـــان #ازمن_تافاطمه.. 🌺🍃 قسمت ۱۲ #هوالعشق #بالهایم_هوس_با_تو_پریدن_دارد #علی_نوشت فاطمه ر
🌺🍃رمـــان .. 🌺🍃 قسمت ۱۳ لحظه ای از نگاه علی آب شدم ٬آنقدر نگاهش حس تحسین داشت که در دلم کیلو کیلو قند آب میشد٬ به خود آمدم و به گام هایم شتاب دادم٬لرز بدی به جانم افتاده بود ٬اما تصمیم را گرفته بودم باید تکلیفم را مشخص میکردم تا کی این جدال بین من و خانواده ام باید ادامه پیدا میکرد؟؟ -فاطمه جان میخوای چی کار کنی؟لطفا اگر به خاطر من... -علی بهم اعتماد کن و سرش را به نشانه تایید کلافه وار تکان داد٬ همراه هم به حیاط بیمارستان رسیدیم به علی گفتم _من با پدرم میروم و تو به دنبال ما بیا. سوار ماشین شدم و عصبانیت را در صورت پدرم به راحتی دیدم٬منتظر من بود که مکان را تایین کنم. -کجا؟ -اهم٬مزارشهدا.. -چی؟منو به مسخره گرفتی؟ -نه بابا لطفا بریم٬حداقل یه بار بنظرم احترام بزارید. و در سکوت به ماشین گاز داد و راه افتادیم٬دعا دعا میکردم انتخابم درست باشد ٬درست... -همینجاست بابا در را باز کردم و حجم خاک های سرد سریعا به روی روحم نشست٬لحظه ای بغض گلویم را فشرد و سرم گیج رفت اما حالا وقت جا زدن نبود باید برای زندگیم میجنگیدم برای پاک بودنم ٬برای.. قدم هایم را مصمم تر برداشتم٬قلبم ارام بود خیلی آرام... دسته ای گل خریدم و علی ماشین را پارک کرد و به سمت من آمد٫انگار این خاک سرد برقلب اوهم نشسته ٬شیشه ای گلاب خرید و چند دسته گل دیگر که بعد جویا شدن دلیلش فهمیدم برای قبور دیگر میخواهد٬ پدرم با اکراه قدم برمیداشت و اخم هایش درهم گره بود ٬ رسیدیم ٬ محل شهادت: علی با تعجب و سوال به من نگاه میکرد و من محو این مزار بودم٬باید شروع میکردم 🌺🍃ادامه دارد.... نویسنده: نهال سلطانی ٬..
🌺🍃رمـــان .. 🌺🍃 قسمت ۱۴ شروع کردم.... -یه روز با دوستم رفتیم خرید ٬بعدش که اومدیم نزدیک خونه بودیم که ماشینی جلوی پامون ترمز زد٬ -خانوم کوچولو برسونیمت -عصبی از لحن چندش و چشمای کثیفش یه اخم حسابی کردم و دست دوستمو کشیدم بردم٬دنده عقب گرفت و دوباره ترمز زد٬اینبار درماشین رو باز کرد و خودشم پیاده شد٬ دیگه حرصم دراومده بود که دستشو جلو در ماشین دیدم٬در ماشینو با تمام قدرتم روی دستش کوبوندم٬ صورتش به سرخی میزد٬میخواستم برم که کیفمو کشید یک لحظه تمام تعادلمو از دست دادم و روی کاپوت جلوی ماشین افتادم٬خنده ی شیطانی دوتاشون بلند شد٬ دوستم که منو وادار میکرد بریم٬گریش شروع شده بود٬اون اطراف کسی نبود٬ماشینا رد میشدن و توجهی نمیکردن٬اونا شروع کردن مثل دستگاه اسکنر منو برانداز کردن حالم از نگاه های کثیفشون بهم میخورد٬خونم بجوش اومد دیگه نفهمیدم ٬هر فنی که از مربی دفاع شخصیم یاد گرفته بودم پیاد کردم و یکیشون به خاطر ضعیف بودنش به خودش میپیچید و فوحش میداد٬اون یکی هم با یه حرکت چاقوشو درآورد و جلوم گرفت وگفت -ببین...اگه الان سوار نشی با اون خاله سوسکه ٬مجبورم سرتونو واس ننه باباتون بفرستم٬حالا نظرتون چیه ؟تنه لشتو سوار میشی یا بزور بفرستم اون تو؟ تمام وجودم پر ترس شده بود ٬دستام میلرزید٬دوستمم که دیگه از ضعف روبه موت بود٬موهام کلا بیرون بود٬تازه دیدش با یه حرکت منو به ماشین چسبوند اون یکی دوستمو گرفت و اون به من نزدیک تر میشد فقط جیغ میزدم و دست و پامو تکون میدادم٬بوی الکل میداد داشتم بالا میاوردم ٬شب بود اما نورافکنا روشن بود... -تمومش کن فاطمه این علی بود که چشم هایش به سرخی میزد و از عصبانیت گردنش متورم شده بود .... نگرانش شدم ٬اما باید میگفتم او خق داشت بداند٬پدرم هم فقط متعجب به من نگاه میکرد و سنگین نفس میکشید... -نه حقتونه بدونید ٬مخصوصا شما بابا٬بابا هه..لحظه ای که میخواست منو هل بده تو ماشین ٬فقط بلند گفتم خدا وصدای جیغ دوستم اومد و من رها شدم و سرم محکم به تیغه ماشین خورد و بیهوش شدم٬ اما بیهوشیم دقیقه ای طول کشید چشم های نیمه بازم دید که یه مرد میونسال رو دیدم که داشت اونا رو کتک میزد نمیدونم چیشد که فقط صدای جیغ لاستیکارو شنیدم٬دوستم بسمتم اومد و منو تکون میداد٬ وقتی به خودم اومدم اون مرد نبود٬فقط یه پلاک دیدم که نوشته بود نمیدونم ازکجا و چجوری اومده بود اما بهش چنگ زدم٬ وقتی بلند شدم من و دوستم فقط گریه میکردیم تمام بدنمون یخ شده بود٬من که مسلط ترشدم به رها زنگ زدم که بیاد دنبالمون٬با رها رفتیم بیمارستانو شبو خونه اون بودیم٬ مثلا پدر و مادر داشتم یه زنگم بهم نزدن که کجایی......!!! اونموقع ٬بابا شما ترنتو بوذید و مامانم که مشغول شو لباسش بود٬.... تا رسیدم خونه رفتم اتاقمو گریه کردم و گریه کردم تأسف خوردم واسه خودم٬....وضعیتم.... ٬شکایت کردم از خانوادم که چرا خانواده نبودیم؟ چرا کسی روم غیرت نداشت !!! چرا کسی بهم گیر نمیداد قبل ۸خونه باش٬ چرا کسی نمیگفت روسریتو بیار جلوتر٬رژتو کمرنگ کن ٬ چرااااا؟؟اون پلاکو دور گردنم انداختم نمیدونم اون مرد کی بودو این از کجا اومده بود٬فقط اینو میدونم اگر نبود من با اون وضعیت و پسره مست الان .... علی سریع دور شد و به سمت درختی رفت دستش را به درخت میکوبیدو شانه هایش میلرزید٬بابا هم روی زانوانم تشسته بود و دستانش را ستون بدنش قرار داده بود میلرزید٬ خودم هم وضعیت خوبی نداشتم٬ روی مزار افتاده بودم و زار میزدم٬ علی را کنارم حس کردم چادرم را بوسید و روی صورتم کشید٬ -علی -جانم.. -من خیلی کثیفم به درد قلب پاک تو نمیخورم -نگو فاطمه نگو اینطوری٬تو تمام وجود من..٬ منی...!! به یکباره وجودم لرزید و از عشق پاکش گرم شدم ٬اینبار پدرم مرا مخاطب قرار داد -حرفاتو زدی٬کنایه هاتو زدی٬همشم درسته٬همش٬من کوتاهی کردم٬پدر نبودم٬متاسفم دخترم٬با اینکه هنوزم مخالف ازدواجتم اما انتخابو به عهده خودت میزارم٬حداقل تو خوشبخت شو... و بعد از نگاهی سرشار از شرمندگی از ما دور شد و به مزارها نگاه کرد٬نمیدانم چرا آنقدر با دقت٬انگار دنبال گمشده ای میگشت... من ماندم و علی٬ مردی که مرد بودن را تمام کرده بود٬در چشمانم نگاه کرد انگار باورش نمیشد این من باشم٬اب دهانش را با سختی قورت داد و نگاهش را به سمت مزار شهید گمنام انداخت٬ -فاطمه خانوم؟ -بله سید -مداحی مخصوصو بخونم؟ -وای سید اره بخون... و شروع کرد به مداحی حال هردویمان عجیب بود خیلی عجیب ٬انگار تمام شهدا درکنار ما دم یا حضرت زهرا یا مادر گرفته بودند من انقدر گریه کردم که علی نگران شد و کم کم به مداحی پایان داد... 🌺🍃ادامه دارد.... نویسنده؛ نهال سلطانی
⚠️⚠️ شیعیان دوره غیبت حضرت صاحب الزّمان علیه السلام، باید بر چه اصولی پایدار بمانند عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِي لَهُ غَيْبَةٌ يَطُولُ أَمَدُهَا خَوْفاً عَلَى نَفْسِهِ، يَرْتَدُّ فِيهَا أَقْوَامٌ وَ يَثْبُتُ فِيهَا آخَرُونَ. طُوبَى لِشِيعَتِنَا! الْمُتَمَسِّكِينَ بِحُبِّنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا، الثَّابِتِينَ‏ عَلَى مُوَالاتِنَا وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِنَا. أُولَئِكَ مِنَّا وَ نَحْنُ‏ مِنْهُمْ‏. قَدْ رَضُوا بِنَا أَئِمَّةً فَرَضِينَا بِهِمْ شِيعَةً. فَطُوبَى لَهُمْ، ثُمَّ طُوبَى لَهُمْ. هُمْ وَ اللَّهِ مَعَنَا فِي دَرَجَتِنَا يَوْمَ الْقِيَامَة. (كفاية الأثر، ص269-270) يونس بن عبد الرّحمن از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام نقل می کند که فرمود: پنجمین نفر از فرزندانم، غیبتی دارد که مدّت آن طولانی است. گروه هایی در آن دوران، از دین خارج می شوند، و عده ای نیز ثابت قدم باقی خواهند ماند. خوشا به حال شیعیان ما! آنهایی که در دوران غیبت قائم ما علیه السلام، به محبّت ما تمسّک می جویند، و بر ولایت ما و برائت از دشمنان ما ثابت قدم می باشند. ایشان از ما، و ما از ایشان می باشیم. آنها به امامت ما رضایت دارند و ما به این که آنها شیعه ما هستند، خوشنودیم. پس خوشا بر احوال ایشان، خوشا بر احوال ایشان. به خدا قسم! آنها در روز قیامت، با ما و در درجه ما خواهند بود. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
⚫️مولا علی علیه‌السّلام: خداوند احترام مسلمان را از تمام آن چه محترم است، برتر شمرده و حفظ حقوق مسلمين را با اخلاص و توحيد پيوند زده و تضمين کرده است‌. 📚نهج‌البلاغه خطبهٔ ۱۶۷ «اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
⚫️امام صادق علیه‌السّلام: مَا لَكُمْ وَ لِلنَّاسِ كُفُّوا عَنِ النَّاسِ وَ لَا تَدْعُوا أَحَداً إِلَى أَمْرِكُمْ فَوَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ أَهْلَ السَّمَاءِ وَ أَهلَ الْأَرْضِ اجْتَمَعُوا عَلَى أَنْ يُضِلُّوا عَبْداً يُرِيدُ اللَّهُ هُدَاهُ مَا اسْتَطَاعُوا كُفُّوا عَنِ النَّاسِ وَ لَا يَقُولُ أَحَدُكُمْ أَخِى وَ ابْنُ عَمِّى وَ جَارِى فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَيْراً طَيَّبَ رُوحَهُ فَلَا يَسمَعُ بِمَعْرُوفٍ إِلَّا عَرَفَهُ وَ لَا بِمُنْكَرٍ إِلَّا أَنْكَرَهُ ثُمَّ يَقْذِفُ اللَّهُ فِى قَلْبِهِ كَلِمَةً يَجْمَعُ بِهَا أَمْرَهُ به مردم چه کار دارید؟! دست از سر مردم بردارید و دنبال دعوت هیچ‌کس به راه خودتان نباشید! به خدا اگر اهل آسمان‌ و زمین جمع شوند تا بنده‌ای را که خدا می‌خواهد هدایتش کند گمراه سازند، نخواهند توانست! دست از سر مردم بردارید و هیچ‌یک از شما نگوید: این برادر من است، این پسر عموی من یا همسایهٔ من است، (پس باید هدایتش کنم)، چرا که خدای بزرگ وقتی برای بنده‌ای خیر بخواهد، خودش روحش را پاک می‌گرداند، تا همین که سخن نیکویی شنید، جذبش شود و همین که سخن ناپسندی شنید، آن را پس بزند، سپس با افکندن یک کلمه در دل او، کارش را سامان می‌دهد. 📚کافی ج۲ ص۲۱۳ «اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
‍ ✧✿﷽✿✧┅✧⊹┅┄┄ ☑️ پیشگویی حضرت رسول خدا محمد مصطفی صلی الله علیه و آله از عدم تمکین مردم از حضرت امیرالمؤمنین علی ابی طالب علیه السلام بعد از ایشان قسمت • یکم ✔️ ✍...روایت صحیح السندی در کتب جماعت عمریه آمده است که تأمل در آن راهگشاست: ◀️ ابن مسعود (صحابی) می گوید : از رسول خدا صلی االله علیه [و آله] و سلم پرسیدم : بعد از شما ابوبکر امام مردم خواهد بود ؟ رسول خدا صلی الله علیه [و آله] سکوت کردند ؛ پس دوباره پرسیدم : عمَر امام مردم خواهد بود ؟ پیامبر باز هم سکوت کردند ؛ پرسیدم : علی (علیه السلام) خواهد بود؟ پیامبر (صلی الله علیه واله) فرمودند : مردم از علی (علیه السلام) پیروی نخواهند کرد و او را امام بعد از من نخواهند دانست که اگر اینکار را بکنند همگی وارد بهشت خواهند شد . ⚫️ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است⚫️ الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
✧✿﷽✿✧┅✧⊹┅┄┄ ☑️ پیشگویی حضرت رسول خدا محمد مصطفی صلی الله علیه و آله از عدم تمکین مردم از حضرت امیرالمؤمنین علی ابی طالب علیه السلام بعد از ایشان قسمت • دوم ✔️ ✍..روایت صحیح السندی در کتب جماعت عمریه است که تأمل در آن راهگشاست: ◀️ حاكم نيشابوري از علمای عمریه در المستدرك به نقل از حضرت امير المؤمنين علی بن ابی طالب عليه السلام مى ‌نويسد : 📝حدَّثَنَا أَبُو حَفْصٍ عُمَرُ بْنُ أَحْمَدَ الْجُمَحِيُّ بِمَكَّةَ ، ثنا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ الْعَزِيزِ ، ثنا عَمْرُو بْنُ عَوْنٍ ، ثنا هُشَيْمٌ ، عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ سَالِمٍ ، عَنْ أَبِي إِدْرِيسَ الأَوْدِيِّ ، عَنْ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ ، قَالَ : إِنَّ مِمَّا عَهِدَ إِلَيَّ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ [وَآلِهِ] وَسَلَّمَ : أَنَّ الأُمَّةَ سَتَغْدِرُ بِي بَعْدَهُ . هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحُ الإِسْنَادِ ، وَلَمْ يُخَرِّجَاهُ . 🔶 يكی از عهدهای پيامبر صلی الله علیه [و آله] به من اين بود : امت من ، بعد از من ، در حق تو بی‌وفايی و‌ پيمان شكنی می‌كنند. 📋شمس الدين ذهبي درباره سند روايت مينويسد : صحيح. 📋حاكم نيشابوري (نويسنده كتاب) هم درباره سند روايت مينويسد : هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحُ الإِسْنَادِ ، وَلَمْ يُخَرِّجَاهُ 1⃣سند اول: 📒 المستدرك على الصحيحن ؛ ج: 3 ، ص: 153 ، ح: 4676 ، ناشر: دار الكتب العلمية.(اسکن این سند در ادامه خواهد آمد) {ذهبی هم در تعلیق حدیث 4676 روایت حاکم را صحیح دانسته است: 🌐http://islamport.com/d/1/mtn/1/22/480.html?zoom_highlightsub=%22+%C3%E4+%C7%E1%C3%E3%C9+%D3%CA%DB%CF%D1%22} 📗دلائل النبوة للبیهقی - المدخل الی دلائل النبوة.. - جمّاع أبواب غزوة تبوک - ح 2763 با سند حسن 🌐http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=681&hid=2763&pid=334427 📗بغیة الباحث عن زوائد مسند الحارث - کتاب المناقب - باب فضل علی... - ح 984 🌐http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=1587&hid=984&pid=549919 📗المطالب العالیة بزوائد المسانید الثمانیة لابن حجر - ح 4051 🌐http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=325&hid=4051&pid= 2⃣سند دوم: 📗المستدرک علی الصحیحین - کتاب معرفة الصحابة - نکاح عمر بام کلثوم... - ح 4740  🌐http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?bk_no=74&ID=1996&idfrom=4554&idto=4556&bookid=74&startno=2 ⚫️ذهبی هم در تعلیق حدیث 4686 گفته است این حدیث صحیح است 🌐http://islamport.com/d/1/mtn/1/22/480.html?zoom_highlightsub=%22+%C3%E4+%C7%E1%C3%E3%C9+%D3%CA%DB%CF%D1%22 📗تاریخ دمشق لابن عساکر - حرف الضاد فارغ - علی بن ابی طالب و اسمه... - ح 44325 🌐http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=798&pid=387079&hid=44325 3⃣سند سوم 📗مسند البزار - مسند عثمان... - ح 803 🌐http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=291&hid=803&pid=134359 ⚫️بوصیری میگوید این حدیث را ابوبکر ابن ابی شیبه با سند حسن روایت کرده است: 📗اتحاف الخیرة المهرة - ح 6635 🌐http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?indexstartno=0&hflag=&pid=525545&bk_no=970&startno=1 📗المطالب العالیة بزوائد المسانید الثمانیة لابن حجر - ح 4050 و 4052 🌐http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=325&hid=4050&pid= 🌐http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=325&hid=4052&pid= 4⃣سند چهارم 📗تاریخ مدینة دمشق لابن عساکر - ح 44806 🌐http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=798&hid=44806&pid= ⚫️ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است⚫️ الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..