ماجرای_نامه_به_حضرت_علی_اصغر_علیه.mp3
4.69M
🎙 حجت الاسلام احمدی اصفهانی
🎵 ماجرای نوشتن نامه برای بابالحوائج حضرت علی اصغر علیه السلام
◾️ 🌿 ◾️ 🌿 ◾️ 🌿 ◾️
حرم
#عاشورا_پنجم ⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِرا
#عاشورا_ششم
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟
✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
برای یافتن پاسخ به این سوال،
بهترین و دقیقترین جواب ، جستجو در منابع تاریخی و روایی و یافتن پاسخ از لسان مبارک خود آن حضرت است؛
☑️ با پیگیری دقیق این مباحث درخواهید یافت، علت خروج آن حضرت #ترک_بیعت با #یزید لع و حفظ جان مبارک خویش بوده است؛
چرا که فرمان یزید این بود:
یا بیعت یا سر آن حضرت!
و به هیچ عنوان خروج حضرتش طبق برخی ادعاها
-بر خلاف حق الهیِ خلافت ظاهری ایشان- به جهت تشکیل حکومت نبوده و قیام بالسیف نفرمودهاند.
______________
#دومین_خطبه_امام_برای_سپاهاموی
هنگامی که وقت نماز عصر فرا رسید، امام فرمود برای نماز عصر ، اذان بگویند.
سپس خود حضرت اقامه گفت و با آنها نماز خواند.
بعد از نماز به آنها توجه کرد؛ حمد خدا را به جای آورد و فرمود:
💠 و بعد...ای مردم اگر تقوای خدا را پیشه کنید و حق را برای اهلش بشناسید، خداوند از شما راضیتر خواهد بود. ما اهل بیت محمد ، نسبت به این امر از این گروه - که مدعی آنچه از ایشان نیست و عمل کننده به ستم و جور در میان شما هستند - شایستهتریم. اگر با اکراه نسبت به ما و جهل به حق ما ، ابا نمودید و نظر شما غیر از آنی باشد که در نامهها و نوشتههایی به من رسید، من از شما منصرف خواهم شد.
حر بن یزید پاسخ داد::
به خدا نمیدانم این نامهها کدام است.
امام به عَقَبة بن سَمعان فرمود نامههای داخل دو کیسه را خارج کند.
او کاغذهای فراوانی را از دو کیسهء پر خارج کرد و در جلوی امام حسین علیه السلام پراکند.
حر گفت:
ما از آنها نیستیم که برای تو نامه نوشتهایم. به ما دستور دادهاند که از تو جدا نشویم مگر آنکه تو را به کوفه نزد عبیدالله بن زیاد ببریم.
امام حسین علیه السلام فرمود:
مرگ به تو از این مطلب نزدیکتر است.
سپس به اصحابش فرمود که برخیزند و سوار شوند و زنها را سوار نمودند؛
سپاه اموی مانعشان شدند ؛ امام به حر فرمودند:
-مادرت به عزایت بنشیند، چه میخواهی؟
-اگر هر کس دیگری از اعراب این را میگفت و در موقعیت تو بود، او را وانمیگذاشتم مگر آنکه نام مادرش را ببرم.اما چه کنم در مورد مادر تو، باید به بهترین وجه بگویم.
-چه میخواهی؟
-میخواهم تو را نزد عبیدالله بن زیاد ببرم.
-سوگند به خدا که از تو پیروی نخواهم کرد.
-به خدا سوگند که تو را رها نخواهم کرد.
👈👈 و این مطلب ۳ بار تکرار شد و صحبت بین آن دو طولانی گشت.
حر به امام گفت:
من به کشتن تو امر نشدهام؛ آنچه به من دستور دادهاند این است که از تو جدا نشوم مگر اینکه تو را به کوفه ببرم.
اگر ابا داری، راهی را در پیش گیر که به کوفه نرسد و به مدینه نیز تو را نبرد. من نیز برای امیر عبیدالله بنویسم تا شاید خداوند سلامت را به جای ابتلا به کار تو ، روزیام سازد . این راه را بگیر و از قادسیه و عَذیب در قسمت چپ برو.
👈👈 امام حسین علیه السلام به اصحابشان فرمان دادند تا از سمت چپ حرکت کنند و حر هم با آنان به راه افتاد.
(مقتل الحسین/امین/۸۱ و تاریخ طبری ۲۹۸/۴)
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
پ.ن::
✍️... علت ظاهری خروج آن حضرت از مدینه ، #ترک بیعت با چون یزیدی
و برای #حفظ نفْس بوده است و علت خروج آن حضرت از مکه، علاوه بر حفظ نفس و ترک بیعت با #یزید ،
محفوظ ماندن #حرمت خانه خدا است.
به خاطر بسپارید که
امام حسین علیه السلام وظیفه ندارند که به پیمان شکنی کوفیان
- که به علم الهی آن را میدانند- ترتیب اثر دهند چرا که شأن امامتی آن حضرت ایجاب میکند نسبت به درخواستهای مردم بیاعتنا نباشد.
سفر آن حضرت از مکه به مدینه، و برخوردهای آن حضرت با دشمنان، جنبه #دفاعی دارد،
و به هیچ عنوان مبارزه به معنای #شروع جنگ و یا عنوان #انقلاب و یا #قیام (به معنای مصطلح امروز) و
یا انگیزه #تشکیل_حکومت ،
بر خروج آن حضرت از مدینه و آنگاه مکه منطبق #نیست.
هر چند اگر کوفیان به عهدشان وفادار بودند ، مقدمات تشکیل حکومت و جهاد با یزید مهیا میشد...
و البته که امام به پیمان شکنی کوفیان بیش از دیگران آگاه بودند.
✔️ادامه دارد....
🔵مقام بسیار بالای حضرت علی اصغر علیه السلام
🌸مرحوم آيت الله آخوند همداني مي فرمود:
مرحوم مهاجراني ( شاعر اهل بيت ) را در خواب ديدم در محل بسيار عالي و باغستان مفصلي به سر مي برد و به من گفت:
🍀 اين مقام را حضرت علي اصغر(علیه السلام ) به من عنايت فرموده است.
✨مرحوم شيخ جعفر مجتهدي آن عارف بالله و عاشق اهل بيت مي فرمود:
هر چه كه دارم و به هر كجا كه رسيده ام از ناحيه حضرت علي اصغر(علیه السلام ) و توسل به ايشان بوده است...
🍃حتی در واقعه عاشورا بعد از شهادت حضرت علي اصغر(علیه السلام ) یکی از معدود زمانهایی بود که حضرت اباعبدالله الحسين (علیه السلام ) خیلی دلش سوخت و گريه کرد...
🔆 و نظر به آسمان كرد و فرمود: خدايا تو شاهد باش اين قوم كسي را كشتند كه شبيه ترين انسان ها بود به پيامبر تو و حبيب تو و رسول تو.
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
📘ثارالله،حسين عندليب،پاورقي ص 257)
📙لاله اي از ملكوت، شرح حال مرحوم مجتهدي ص 173
⚫️مصیبت شش ماهه را کامل نگویید!
یکی از مصیبتهای بسیار عظیم سیدالشهدا علیه السلام،شهادت علی اصغر علیه السلام بوده...
✳️در روایات آمده که شهادت علی اصغر علیه السلام به حدی دل امام حسین را سوزاند که خدا بخاطر این مصیبت به او تسلیت گفت و ندا آمد:
🌸حسین...علی را به ما واگذار که در بهشت دایه ای برای شیردادن به او آماده است...
~~~~~~~~~~~~~~~~~~
🔆در محضر آیت الله فاطمی نیا:
✅آهای مردم!مصائبی که به اهل بیت وارد شده را ما باید به مردم بگوییم،
اما به شرطی هیچ کس هیچ مصیبتی را نشنیده بود،
ما دل را به دریا می زدیم همه مصیبت ها را بی پرده می گفتیم،ولی معمولا مردم مصیبت ها را می دانند.
⛔️بنا بر این مصیبت بی پرده خواندن درست نیست...
🌿هنگام مصیبت خواندن یک قدری پرده پوشی داشته باشید. همه چیز را نگویید.
🔰من استادی داشتم، می گفت بعضی روضه ها را در تمام عمرم فقط یک بار خوانده ام آن هم در روز عاشورا!
🔴نمی گویم مصیبت نگو اما یک قدری پرده برداری کن.
مصیبت شش ماهه را حتما کامل نگویید!
💥مواظب باشید!
▪️یک وقتی در نجف یک روضه خونی بوده، می گویند این روضه حضرت علی اکبر سلام الله علیه را خیلی تند خوانده بود،
💥بعد یکی از بزرگان با خبر شده بود که وجود نازنین حضرت زهراء سلام الله علیها ناراحت هستند و فرموده بودن: بگو انقدر دل ما را نسوزان!
☀️ باید توجه داشت که اهل بیت علیهم السلام به همه جا اشراف دارند و درضمن بسیار با محبت هستند و خواندن مصیبتهای مکشوف و بی پرده موجب رنجش و غمگینی آنها میشود.
پس به این مسئله توجه کنید.
🍀❄️🍀❄️🍀❄️🍀❄️🍀❄️🍀
📙از بیانات استاد اخلاق،آیت الله فاطمی نیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ نماز و عاشورا (قسمت 2 ) - نماز از دوران خردسالی
#امام_حسین #محرم #عاشورا #نماز #استاد_آیتی
👇👇👇
@haram110
🍃❤️🍃❤️🍃
♻️به دیگران حقِ انتخاب بدهیم!
آدم ها حق دارند ما را نخواهند!!
یک بار برای همیشه از زندگیشان خط بخوریم، بهتر است؛
تا یک عمر، زیر فشار نخواستنشان، لِه شویم...
دیکتاتوری در عشق؛
نشستن در حلقه ی آتش است..
اول و آخر، این تویی که می سوزی..
باید دموکرات بود...
کسی که تو را بخواهد
برای نگه داشتنت #اندکی تلاش میکند...
دست کم به قدر نگاهی...لمسی...جمله ای
اگر نکرد، پس تو انتخابش نیستی...
🍃❤️🍃❤️🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖مهربانی
🌸به همین آسانی ست
💖که دلی را بخری
🌸و بفروشی مهری
💖شادمانی را حراج کنی
🌸مهربانی را ارزانی عالم بکنی
💖و بپیچی همه را لای حریر احساس
🌸و گره عشق به آنها بزنی....
💖عصر زیباتون بخیر دوستان
اسامی #امیرالمومنین علی علیه السلام در #قرآن
3️⃣4️⃣ مقام و جايگاه راست و درستى ؛
💫 امام صادق عليه السلام در تفسير آيه شريفه «وَبَشِّرِ الَّذينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ» (1)«به كسانى كه ايمان آورده اند مژده ده كه براى آنان مقام و جايگاه نيك و راستى در نزد پروردگارشان است»، مى فرمايد: مقصود، ولايت اميرمؤمنان على عليه السلام است.
📚سوره يونس آيه (2)
الكافى ج 1 ص 422 ح 50
تأويل الآيات ج 1 ص 213 ح 1📚
⚜️✨✨⚜️✨✨⚜️✨✨⚜️✨✨⚜️✨✨⚜️✨✨⚜️
#مولا_امیرالمومنین_وجود_مبارک_خود_را_اینگونه_معرفی_میکند:
✅قال امیر المومنین(علیه السلام) فی خطبة الافتخار:
⚜️أنَا الغائِبُ المُنتَظَر لأمرِ العَظیم
✨من همان غايبي هستم كه براي امر عظيم ظهور در انـتظار است
📚 مشارق أنوار اليقين في أسرار أمير المؤمنين(ع) ج ۱ ص ٢۶۱
✨⚜️✨✨⚜️✨✨⚜️✨✨⚜️✨
🌹 *حکایتی بسیار زیبا و تکان دهنده*
که خودش یک روضه است اگه دلتون شکست من حقیر رو هم دعا کنید
از سید علی اکبر کوثری
( از روضه خوان های قدیم قم و از پیرغلام های مخلص اباعبدالله علیه السلام)
🔹در ظهر عاشورای یک سالی برای روضه خوانی به یکی از مساجد قم رفتم.
بچه های آن محله به رسم کودکانهٔ خود بازی میکردند
و به جهت تقلید از بزرگترها با چادرهای مشکی و مقنعه های مشکی مادرانشان حسینیه و تکیه ی کودکانه و کوچکی در عالم کودکی در گوشه ای از محله برای خودشان درست کرده بودند
🔹 بعد از اتمام جلسه آمدم از درب مسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت اقای کوثری برای ماهم روضه میخونی؟
گفتم:دخترم روز عاشوراست. و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم
و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم
هر چه دختربچه اصرار کرد، توجهی نکردم
تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت: مگه ما دل نداریم!؟
چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟
🔹 پیش خودم گفتم دل این بچه رو نشکنم. قبول کردم
و باعجله به دنبالش رفتم
تا رسیدیم به حسینیهٔ کوچک و محقری که به اندازه سه چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند
🔹 سر خم کردم و وارد شدم.
روی خاکهای محله نشستم و بچه های قد و نیم قد
روی خاک دور و اطرافم نشستند.
سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم
السلام علیک یاابا عبدالله...
دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر
از آب هم مضایقه کردند کوفیان...
دعائی کردم و آمدم بلند بشم باعجله برم
که یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری
امکان نداره بزاریم بری.
🔹رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون
برام چای ریخت ، چائی سرد که رنگ خوبی هم نداشت
با بی میلی و اکراه استکان رو آوردم بالا
و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن، بی سر و صدا از پشت سر چای رو ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم...
🔹شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته آمدم منزل. از شدت خستگی فورا به خواب رفتم
وجود نازنین حضرت زهرا صدیقهٔ کبری علیهاالسلام
در عالم رویا بالای سرم آمدند. طوری که متوجه حضور ایشان شدم
به من فرمودند:
آسید علی اکبر مجالس روضهٔ امروز قبول نیست
گفتم: چرا خانوم جان؟
🔹فرمودند:
نیتت خالص برای ما نبود. برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی. فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمان در آنجا حضور داشتیم.
و آن روضه ای بود که برای اون چند تا بچهٔ کوچک،
دور از ریا و خالصانه، گوشهٔ محله خواندی....
آسید علی اکبر ، ما از تو گله و خورده ای داریم!
🔹گفتم جانم خانوم، بفرمائید چه خطایی ازم سر زده؟
خانوم حضرت زهرا با اشاره فرمودند:
اون چایی را من بادست خودم ریخته بودم
چرا نخوردی و روی زمین ریختی!!؟
🔹از خواب بیدار شدم و از آن روز فهمیدم
که توجه و عنایت آن بزرگواران
به مجالس بااخلاص و بی ریاست
و بعد از آن هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود
قبول میکردم
و اندک صله و پاکتی که از آنها عاید و حاصلم میشد
برکتی فراوان داشت. و برای همهٔ گرفتاری ها و مخارجم کافی بود.
🔹 *بنازم به بزم محبت که در آن*
*گدایی و شاهی برابر نشیند...*
📚 خاطرات مرحوم کوثری
♻ جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) منتشر کنید.
التماس دعا
🍃✨⚘🍃⚘﷽⚘🍃⚘✨🍃
✿↶ #حـــسآرامـــشنـــــابــــــ ↷✿
❀✵نـیــایـــش بــا خــ♡ــدا✵❀
❣️چنــد وقتـہ نرفتـی!؟
میدونی چند وقته ڪه سراغ خدا نرفتی تا باهاش درست و حسابی حـرف بزنی؟
میدونی چند وقته دیگه نـمازت رو کاهلانه میخونی یا اصلاً نمـاز نمیخونی؟
راستی آخرین بار کی از خدا
بابت زنـده بودنت
بابت نفـس کشیدنت و ...
تشڪر کردی؟
نڪنہ باهاش قهری، آخه مگہ میشہ با همچین خــــدای مــهربونی قهر ڪرد؟
میدونم دوستش داری
میـــدونم دلت هم شڪسته
اشڪ های تو قیمتیه
جز در حضـور خـــدا اشڪ نریز
گلایه هایت را میشنود آرامـت میڪند
دلــت را شستشو بـده ...
تنها خــداست ڪه قدر تـو را میداند
دوست داشتن هایش را باور ڪن
هر عــاشقانه ای غیر این
نه مانـدگاره و نه حقـیقی
خـ♡ـدا هنوز منتظر تـوســت
رفتی سراغش و صـداش زدی
تو دعـاهـات برای همه دعا کن
〰️❁🍃❁🌸❁🍃❁〰️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی سوزناکه پسر بچه 5ساله در بین الحرمین
#پیشنهاددانلود👌👌
@haram110 🌹
#دلنوشته_ی_امام_زمانی
زمان گذشت...
زمان گذشت و قلبم گواهی می دهد که به یقین تو می آیی.
تو می آیی و آیینه های زنگار گرفته قرن ها جهالت و سکوت و روزمرگی را دوباره جلا خواهی داد.
تو می آیی و قلب های سیاه شده از تنهایی را دوباره با حضور روشنی بخش خود نورانی خواهی کرد.
تو می آیی و دلم را خویشاوند تمام پنجره های جهان می کنی.
تو می آیی و چشمان جهان را به آبشاران زلال معنویت پیوند می زنی.
تو می آیی و فریادهای فرو خفته ستمدیدگان جهان را معنا می بخشی.
تو می آیی و گوش جهان را که از فریادهای گوشخراش شیاطین کفر و الحاد کر شده است، با زمزمه روح بخش محبتت نوازش می کنی.
تو می آیی و من خوب می دانم که روزی از همین دریچه که سال هاست بسته مانده است، جوانه ای خواهد رویید؛ جوانه ای سبز که از خیال همیشه منتظر من به سمت آسمان های آبی حضور تو سر بر خواهد آورد.
تو می آیی و زمین در زیر پای تو از شادی می شکفد.
تو می آیی و رودهای احساس، از دستان پر مهر نسیم، بر منتظران واقعی ات جاری می شوند.
ای تجلی مهر خداوند در زمین! شوره زار خشک دل های خسته مان در انتظار نوازش نرم نگاه پر مهر توست!
سوار سبزپوش آرزوهای ما! روایت گر فتح و پیروزی مسلمانان! وارث بدر و حنین! ذوالفقار حیدر در دستان توست و نرمی کلام مصطفی از زبان تو جاری می شود.
یا حُجّةُ اللّه علی خلقه!
هلا نگاه تو باران ترین باران ها
ببار بر در دل تبدار این بیابان ها
بگو که پنجره بر دوش، تا کجا آخر
سکوت و صبر تو و پرسش خیابان ها
چه قدر این دل بر باد رفته ام خوانده است
تو را زحنجره زخمی نیستان ها
💐🍃💐
🍃💐
💐
#تشرفات_به_محضر_امام_زمان_(عج)
آیت الله میرزای شیرازی (ره) در زمانی كه استعمار انگلیس امتیاز انحصاری كشت و فروش توتون و تنباكو را در ایران بدست گرفت و قصد نفوذ و استعمار كشور را داشت، علماء در صدد مقابله بر آمدند. آیت الله سید محمد فشاركی نزد استادشان میرزای شیرازی بزرگ آمده و طی صحبت صریحی از ایشان می خواهند، بر علیه استعمار انگلیس قیام كرده و موضع شدیدی اتّخاذ نماید. حضرت آیت الله العظمی میرزای شیرازی نظری به ایشان افكنده می فرماید: «مدّتهاست كه در فكر آن بودم ودر این مدّت، جهات مختلف این فتوی را بررسی كردم تا اینكه دیروز به نتیجة نهائی رسیدم و امروز به سرداب مقدّس رفتم تا از مولایم امام زمان (ع) اجازة حكم بگیرم و آقا نیز اجازه فرمودند و قبل از آمدن شما حكم را نوشتم».
و اینگونه بود كه ایشان حكم الهی خود را به این مضمون صادر كردند.«الیوم استعمال توتون و تنباكو بأیّ نحوكان، در حكم محاربة با امام زمان ـ سلام الله علیه ـ است.»وطومار استعمار را در كشور ایران با عنایت حضرت ولی عصر (عج) در آن زمان در هم پیچیدن.
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @haram110
💐
🍃💐
💐🍃💐
▪️فرمود: دیشب، کجا رفته بودی؟
عرض کرد: کسی خبر آورد، از رویت هلال محرم.
مجلس عزا گرفته بود، یکی از دوستان شما.
مهمان مجلس او شدم، برای گریه بر جدّ غریب تان حسین علیه السلام.
امام دعایش کرد و پرسید:
وقت بیرون آمدن، مقابل درب مجلس، کسی را ندیدی؟
گفت: دیدم، ولی نشاختمش. شب بود و هوا تاریک!
امام صادق علیه السلام فرمود:
من بودم آنکه دیدی و نشناختی!
عرض کرد:
پس چرا نیامدید، تا صدر نشین مجلس عزا باشید؟!
شما که خود صاحب عزای این مجالسید.
فرمود:
خواستم وارد شوم، ولی دیدم که صدر نشین مجلسند، می گریند و نوحه می خوانند؛ جدّم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ، پدرم امیرالمومنین (علیه السلام) ، و مادرم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) .
📚احرام محرم، ص 50 [به نقل از ثمرات الاعواد ج1 ص 116]
#داستانک_مهدوی
#صاحب_عزا
🔵⚪️ شش نفر در تاریخ بسیار گریه کردهاند
1️⃣ حضرت آدم علیهالسلام برای قبولی توبهاش انقدر گریه کرد که رد اشک بر گونه اش افتاد
2️⃣ حضرت یعقوب علیهالسلام به اندازهای برای یوسف خود گریه کرد که نور دیده اش را از دست داد.
3️⃣ حضرت یوسف علیهالسلام در فراق پدر انقدر گریه کرد که زندانیان گفتند یا شب گریه کن یا روز.
4️⃣ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در فراق پدر انقدر گریه کرد که بعضی گفتند ما را به تنگ اوردی با گریه هایت…یا شب گریه کن یا روز…
5️⃣ حضرت امام سجاد علیهالسلام بیست تا چهل سال در مصیبت و عزای پدرش امام حسین علیهالسلام گریه کردند.
هر گاه اب و خوراکی برایش میاوردند گریه میکردند ومی گفتند هرگاه قتلگاه فرزندان فاطمه را به یاد میاورم گریه گلویم را میفشارد
6️⃣ اما یک نفر خیلی گریه کرده و هنوز هم گریه می کند…
هر صبح و شام بر مصیبت حضرت امام حسین علیهالسلام ...
من انتظار تو را بردهام ز یاد
با انتظارهای فراوانم از شما
برشوره زار معصیتم گریہ میکنید
جانم فدای دیده بارانے شما...
⬇️⬇️⬇️⬇️
🆔 @haram110
👦🏻پسر گفت: حجابتو رعایت کن، دیدن زیباییهای تو منو به گناه میندازه!!!
.
💁🏻♀️دختر گفت: چشماتو درویش کن! مگه من باید به خاطر تو خودمو محدود کنم؟!
.
👦🏻پسر گفت: طبیعت من نگاه کردن و لذت بردن از زیباییهاست. دست خودم نیست...
.
💁🏻♀️دختر گفت: طبیعت منم نشون دادن زیباییهامه!دختر اگه جلوه گری نکنه که دختر نیست...
.
👦🏻پسر گفت: خوب جلوه گریتو بذار برای شوهرت، این طوری منو هم به گناه نمیندازی...
.
💁🏻♀️دختر گفت: تو نگاه هوس آلودتو بذار برای همسرت! این طوری منو هم محدود نمی کنی...
.
👦🏻پسر گفت: اگه همسر نداشتم چی؟ اگه نتونستم ازدواج کنم چی؟ اگه بعد از ازدواج تو خیابون چشمم به تو افتاد چی؟ مگه می تونم چشمامو ببندم؟
.
💁🏻♀️دختر گفت: اگه منم نتونستم ازدواج کنم چی؟ برای کی جلوه گری کنم؟
.
👦🏻پسر گفت: خدا گفته خودتوبپوشونی. خدا گفته به صبر و نماز پناه ببری. خدا گفته با ایمان و عبادت فقط برای او جلوه گری کنی...
.
💁🏻♀️دختر گفت: خدا گفته تو هم چشماتو کنترل کنی. پیامبر گفته نگاه تو به من تیری زهر آلوده از طرف شیطان. گفته برای کنترل خودت روزه بگیری...
.
👦🏻پسر گفت: اما باور کن با وجود جلوه گری تو کنترل نگاه برای من خیلی سخته.
انصاف نیست که تو خودتو نپوشونی و از من انتظار داشته باشی نگات نکنم.
💁🏻♀️دختر گفت: تو هم اگه نگاهتو کنترل نکنی پوشیدن این همه لباس برام خیلی سخته. انصاف نیست تو به من نگاه کنی و از من انتظار داشته باشی جلوه گری نکنم.
.
👦🏻پسر گفت: اما اگه تو جلوه گری نکنی من دیگه دلیلی برای نگاه بهت ندارم...
دختر گفت: تو هم اگه نگاه نکنی من دیگه دلیلی برای جلوه گری برات ندارم...
💥بهتر نیست که هر دو ، همدیگه رو درک کنیم؟
💥بهتر نیست که هر دو ، برای عفت عمومی تلاش کنیم؟
🏴🥀الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🥀🏴
#حجاب💞
#چادرانه🦋
🍃 #بانو...
👑 #چادر کہ بہ سر کردے❗️
♨️ باید خیلی چیز ها را ز سر برون کنی...
🎈 یادت نرود تو بہترین و #ارزشمند ترین خلقت خدایے❗️
✨ #ریحانہ ے زیباے #خدا...
🌼 سخنت 🌼
🌸 رفتارت 🌸
🌺 ظاهرت 🌺
👒 بیانگر بانو بودنت هست❗️
♥️بانو بودن کم #مسئولیتی نیست...
😇 #مسئولیتپذیر ڪہ باشے...
ڪار حساس تر مےشود❗️
🌹 اینجا دیگر تنہا بحث چادر نیست...
🌸 #علاقہ و احساست 🌸
🌺 دخترانگے هایت 🌺
🌼 #زیبایے هایت 🌼
❤️ فقط و فقط میشود سهمِ #یڪ نفر...
💫 ڪسے ڪہ حتے بہ #باد هم #حسادت میکند اگر ببیند #زلف هاے پاکت را پریشان کرده❗️
❣️ #تعهد داشته باش بہ این حسِ عاشقانہ...
🙂 متعہد بودن ڪار سختے نیست❗️
🌙مطمئن باش طعم شیرین #خوشبختے را میچشے...
#مدافع_چادرم 😌
🏴🥀الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🥀🏴
#چراغ_قرمز_ششم : همسرتان را محدود به خود نکنید!
متاسفانه برخی زنها فکر میکنند زندگی مشترک یعنی زندگی کردن مثل دوقلوهای به هم چسبیده. آنها انتظار دارند همسرشان از همان لحظهای که از محل کارش خارج میشود، دربست در اختیارشان باشد و با این کار عشقش را به زندگی مشترک ثابت کند! خود این زنها هم زندگیشان را محدود به همسرشان میکنند و چون از همه فرصتها و خواستههایشان میگذرند، چنین انتظاری را از همسرشان هم دارند.
اما واقعیت این است که کسی از آنها نخواسته از فرصتهایشان بگذرند. یک مرد معمولی، دوست دارد همسرش یک زندگی عادی و همچنین دوستانی داشته باشد که گاهی با آنها وقت بگذراند. گاهی به تنهایی احتیاج داشته باشد و به فکر آینده و پیشرفتش هم باشد. یک مرد معمولی خودش هم به همین شیوه زندگی میکند و اگر کسی انتظاری جز این داشته باشد، خیلی زود با او به مشکل برمیخورد.
#خط_قرمزهای_همسرانه!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پرسش : نشانه های مردی که زنش را دوست ندارد چیست ؟
#پرسش_و_پاسخ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸آیت الله مجتهدی:
شبی حبیب بن مظاهر را در خواب دیدند و از او پرسیدند چه آرزویی داری؟...
@haram110
◾️ میچینمت به روی عبا تا ببینمت
خواهم اگر به آن قد و بالا ببینمت
باید تو را به وسعت صحرا ببینمت
تکه به تکه جسم تو را جمع کردم و
میچینمت به روی #عبا تا ببینمت
حالا که #نیزه خورده و پهلو گرفتهای
پیغمبرم، به کسوت #زهرا ببینمت
خوبست اینکه حداقل مادر تو نیست
ورنه چگونه در بر #لیلا ببینمت؟
جان کندن مرا به تمسخر گرفتهاند
پیش بساط خندۀ اینها ببینمت
ترسم ز عمه بود بیاید، که آمده
حالا من عمه را ببرم، یا ببینمت؟
تشنه نرفته است ز خون تو دشنهای
باید به نیزهها نگرم تا ببینمت