🌻 دعای نور 🌻
☘ دعای خاص تب و سردرد ☘
@haram110
سيّد ابن طاووس در كتاب «مهج الدعوات» از سلمان روايتى نقل كرده كه:
در آخر روايت مطلبى آمده به اين مضمون :
حضرت فاطمه عليها السلام كلامى به من آموخت كه از حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله فراگرفته بود، ايشان آن را در صبح و شام میخواند به من فرمود: اگر میخواهى هرگز در دنيا دچار تب نشوى بر آن مداومت كن.
@haram110
🌹 بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
☘ بِسْمِ اللّهِ النُّورِ بِسْمِ اللّهِ نُورِ النُّورِ بِسْمِ اللّهِ نُورٌ عَلى نُورٍ بِسْمِ اللّهِ
بنام خدا نور (عالم ) بنام خدا نور نور (جهان هستى ) بنام خدا که نورى است فوق نور بنام خدایى
☘ الَّذى هُوَ مُدَبِّرُ الاُْمُورِ بِسْمِ اللّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَْ النُّورِ اَلْحَمْدُ لِلّهِ
که تدبیرکننده کارهاست بنام خدایى که نور (عالم ) را از نور (خود) آفرید ستایش خاص خدایى است
☘ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ وَاَنْزَلَ النُّورَ عَلىَ الطُّورِ فى کِتابٍ
که آفرید نور را از نور و نازل فرمود نور را بر کوه طور در میان نامه
☘ مَسْطُورٍ فى رَقٍّ مَنْشُورٍ بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ عَلى نَبِی مَحْبُورٍ اَلْحَمْدُ لِلّهِ
نوشته شده و ورقه اى گشوده به اندازه معین بر پیامبرى دانشمند، ستایش خاص خدایى است
☘ الَّذى هُوَ بِالْعِزِّ مَذْکُورٌ وَبِالْفَخرِ مَشْهُورٌ وَعَلَى السَّرّاَّءِ وَالضَّرّاَّءِ
که او به عزت و شوکت یاد شده و به فخر مشهور است و در هر حال در خوشى و ناخوشى
☘ مَشْکُورٌ وَ صَلَّى اللّهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ
سپاسگزارى شده و درود خدا بر آقاى ما محمد و آل پاکیزه اش باد
@haram110
🌻 سلمان فرموده: چون آن را از حضرت فاطمه (س) آموختم به خدا آن را به بيش از هزار نفر از مردم مكه و مدينه كه دچار تب بودند تعليم دادم، پس همه آنان به اذن خداى تعالى شفا يافتند.
👆👆👆👆👆پست را نشر دهید .
@haram110
👁❤️ امام زمان علیه السلام، در مجالس عزاي امام حسين علیه السلام تشريف فرما مي شود، اگر ...
مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد جمعه اصفهان در سال 1392 قمری می فرمود:
امام زمان علیه السلام، مخصوصاً در مجالس عزاي امام حسين علیه السلام تشريف فرما مي شود. البته در آن مجلسی از عزاي امام حسين علیه السلام كه سه شرط در آن باشد:
شرط اول: باني، نظرش فقط و فقط تسلاّي قلب حضرت زهراء علیهاالسلام باشد. هيچ هوي و هوس ديگري، هیچ هدف دیگری غير از تسليت و تسلاّي خاطر حضرت صدّيقه علیهاالسلام نداشته باشد.
ركن دوم: مستمع كه در آن مجلس مي رود، فقط به منظور تسلاّي خاطر حضرت زهراء علیهاالسلام و اميرالمؤمنين علیه السلام و پيغمبر صلّی الله علیه و آله برود، و هيچ هدف ديگري نداشته باشد.
ركن سوم: خواننده، خواه واعظ باشد، خواه روضه خوان و مرثيه خوان، يا مداح يا نوحه خوان باشد، او هم هيچ غرضي جز عرض ارادت به ساحت امام حسين علیه السلام و تسلاّي قلب پيغمبر صلّی الله علیه و آله و اميرالمؤمنين علیه السلام و حضرت زهراء علیها السلام نداشته باشد.
اگر اين سه ركن در مجلسي پيدا شد، مي خواهد غوغا و پرجمعيت باشد، می خواهد جمعيتی اندك داشته باشد، در اينگونه مجالس گاهي به نگاهي دلي را شاد مي كند. گاهي اين سلطان حقيقي به بنگاه آن درويش مي رود. گاهی از روزنه آن خانه، آفتاب جمالش را متلألأ مي كند. اين مطلب را كه مي گويم، ديده شده است كه مي گويم. لفظ نمي گويم. به احتمال و به خيال و به توهّمات و به نقلهاي پوسيده اين و آن، اتكاء نمي كنم. ديده شده است که در مجلس عزاي امام حسين علیه السلام آمده و گريه كرده است.
(سخنرانی های مسجد جمعه اصفهان، 1392 هجری قمری، مجلس ششم)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
😥🗣💧 پاداش یاد حسین بن علی علیه السلام و لعنت بر قاتلین آن حضرت در هنگام نوشیدن آب
عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّيِّ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِذَا اسْتَسْقَى الْمَاءَ، فَلَمَّا شَرِبَهُ رَأَيْتُهُ قَدِ اسْتَعْبَرَ وَ اغْرَوْرَقَتْ عَيْنَاهُ بِدُمُوعِهِ. ثُمَّ قَالَ لِي: يَا دَاوُدُ! لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَ الْحُسَيْنِ علیه السلام، فَمَا مِنْ عَبْدٍ شَرِبَ الْمَاءَ فَذَكَرَ الْحُسَيْنَ علیه السلام وَ لَعَنَ قَاتِلَهُ إِلَّا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ حَسَنَةٍ، وَ حَطَّ عَنْهُ مِائَةَ أَلْفِ سَيِّئَةٍ، وَ رَفَعَ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ دَرَجَةٍ، وَ كَأَنَّمَا أَعْتَقَ مِائَةَ أَلْفِ نَسَمَةٍ، وَ حَشَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثَلِجَ الْفُؤَاد.( كامل الزيارات، ص106-107)
داوود رَقّی گفت: نزد حضرت صادق علیه السلام بودم. آن حضرت، آب طلب کردند و نوشیدند. در این هنگام حالت گریه بر چهره ایشان ظاهر شد و چشمان مبارکشان پر از اشک شد. پس فرمودند: ای داوود! خداوند قاتل حسین بن علی علیه السلام را لعنت کند، بنده اى نيست كه آب بنوشد و حسين عليه السّلام را ياد کند و قاتلش را لعنت نماید، مگر آن که خداوند صد هزار کار نیک در پرونده اعمال وی می نویسد، و صد هزار کار بد از پرونده اش محو می کند، و مقامش را صد هزار درجه بالا می برد، و گويا صد هزار بنده آزاد كرده است، و روز قيامت، خداوند متعال او را با قلبى خنک(آرام و مطمئن) محشور مى كند.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👥🗣😥هرگاه به یاد حسین بن علی علیه السلام افتادی، بگو: ...
عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ ثُوَيْرٍ قَالَ: كُنْتُ أَنَا وَ يُونُسُ بْنُ ظَبْيَانَ وَ الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ وَ أَبُو سَلَمَةَ السَّرَّاجُ جُلُوساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِ السَّلامُ ، وَ كَانَ الْمُتَكَلِّمُ مِنَّا يُونُسَ وَ كَانَ أَكْبَرَنَا سِنّاً. فَقَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، إِنِّي كَثِيراً مَا أَذْكُرُ الْحُسَيْنَ عَلَیهِ السَّلامُ ، فَأَيَّ شَيْءٍ أَقُولُ؟ فَقَالَ: قُلْ: «صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ» تُعِيدُ ذَلِکَ ثَلَاثاً، فَإِنَّ السَّلَامَ يَصِلُ إِلَيْهِ مِنْ قَرِيبٍ وَ مِنْ بَعِيد. (الکافی، ج 4، ص575)
حسین بن ثُوَیر نقل می کند: من ، یونس بن ظَبیان ، مُفَضَّل بن عمر و ابو سَلَمَۀ نزد حضرت صادق علیه السلام نشسته بودیم. در بین ما یونس که مسن تر از همه ما بود سخن می گفت. عرض کرد: فدایت شوم، من زیاد به یاد حسین بن علی علیه السلام هستم ، در این حالت چه بگویم؟ فرمود: سه بار بگو: «صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ» ، همانا سلام از دور و نزدیک به حسین بن علی علیه السلام می رسد.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
#یا_حسین
✅ فرصتی بی نظیر و کم نظیر جهت فرزندار شدن زوج های نابارور
✨بنا به روایتی معتبر و صحیح از امام رضا علیه السلام که ایشان فرمودند: «روز #اول_محرم ، روزی است که حضرت زکریا دعا کردند که خدواند به او فرزندانی عنایت فرماید، خدواند نیز به او یحیی را بشارت داد.»
بعد حضرت فرمودند: «پس هر کس این روز را روزه بگیرد و سپس دعا کند، خداوند همان طور که دعاى زکریّا را مستجاب کرد، دعاى او را نیز مستجاب خواهد کرد.»
📚کتاب امالی و کتاب من لا يحضره الفقيه ؛ شیخ صدوق ج۲ ؛ ص۹۱
#رویای_مادری
#ناباروری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣زنده ام من بہ هواے تو، اباعبدالله
💚جانِ عالم بہ فداےِ تو، اباعبدالله
❣نڪند بگذرد امسال و بماند در دل
💚حسرٺِ ڪربُبلاےِ تو، اباعبدالله
#اربعین_پاے_پیاده_ڪربلا🕌
#بطلب_آقا💚🙏
😥😥 قرآن کریم، روضه عطش حضرت سیدالشهدا علیه السلام را یاد می کند
مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد مروی تهران، در سال1383قمری می فرمود:
يكى از انبائات غيبی قرآن را بگويم و از همانجا وارد روضه شوم. قرآن مى فرماید:«كهيعص، ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيّا، إِذْ نادى رَبَّهُ نِداءً خَفِيًّا» به حسب آنچه از امام زمان ارواحنا فداه نقل شده است، در يكى از توقيعاتى كه به آن حضرت نسبت مى دهند، مى فرمايد: اين از خبرهاى غيبى خداست كه خدا در قرآن فرموده، «كاف» اشاره به كربلاى ابى عبدالله علیه السلام است؛ يعنى پسر حبيب من، حسينِ فاطمه من، به كربلا مى آيد و در كربلا او را شهيد مى كنند. هاء اشاره به هلاكت آن بزرگوار است؛ يعنى حسين علیه السلام در كربلا شهيد خواهد شد. ياء اشاره به کشنده او، يزيد بن معاويه لعنه الله است، يعنى بر اثر فرمان سلطنتى يزيد، حسين را در كربلا شهيد مى كنند. اين ها شما را خيلى به حال نياورد. امّا اين كلمه همه را منقلب مىكند. كلام سر آن دو حرف بعد است. در كربلا حسين علیه السلام را شهيد مى كنند. يزيد او را هلاک مى كند، ولى چه جور؟ عين، یعنی حسين را با حال عطش و تشنگى، سر از بدنش جدا مى كنند. نمى دانم اين عطش امام حسين چه اثرى داشته است كه خداوند در قرآن از تمام مصائب او، از همين مصيبت عطش یاد می کند. جبرئيل به آدم گفت:
«وَ لَوْ تَرَاهُ يَا آدَمُ وَ هُوَ يَقُولُ وَا عَطَشَاهْ وَا قِلَّةَ نَاصِرَاهْ حَتَّى يَحُولَ الْعَطَشُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ السَّمَاءِ كَالدُّخَان»
عجب چيزى بوده اين عطش. این عبارت از امام حسين علیه السلام نقل شده است که فرمود: «يا قَوْمِ! اسْقُونِي شَرْبَةً مِنَ الْماءِ فَقَدْ نَشَفَتْ كَبِدِي مِنَ الظَّمآءِ»
اين لايه هاى ته نهرها را ديده ايد؟ گاهى ته نهر رسوب مىكند. نهر وقتى خشک مى شود، لایه هایی می ماند. بعد آفتاب که مى تابد، اوّل، رطوبت را مى كشد و ريزه ريزه اين ها را خشک مى كند. بعد، کم کم تَرَک پيدا مى شود. لايه های ته نهر قاچ قاچ می شود. ایجاد این تَرَك ها را عرب «نَشَفَت» مىگويد. سيدالشهدا علیه السلام جگرش را تشبيه به «نشفت» کرده است. پس صدا زد ای لشگر! يک جرعه آب به من بدهيد! ای لشگر! جگرم قطعه قطعه شد. اى امان! دو سه شعر از جودى بخوانم:
فرياد كه بيداد فلك جان مرا سوخت
سوزعطش آخر دل بريان مرا سوخت
فرياد كه جان مى دهم و در دمِ مردن
افغان يتيمان به حرم جانِ مرا سوخت
فرياد كه از دست برفت اصغر بى شير
برق ستم اين شاخه ريحان مرا سوخت
داشت داد تشنگى مى زد، يكوقت ديدند ولوله راه افتاد. ديدند حوسه لشكر بلند شد، همین كه نگاه كردند، ديدند سر آقا بالاى نى...
(سخنرانی های مدرسه مروی تهران، مجلس سیزدهم، سال 1383 قمری)
✅ «اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙏🙏 نماز آخرین روز ماه ذی الحجّه
مرحوم شیخ ابراهیم کفعمی ، این نماز را بدین صورت نقل می کند:
در آخرین روز ذی الحجه دو رکعت نماز خوانده شود: در رکعت اول ، یک بارسوره حمد و ده بار سوره توحید، و در رکعت دوم ، یک بار سوره حمد و ده بار آیۀالکرسی. و بعد از نماز این دعا خوانده شود:
«اللَّهُمَّ مَا عَمِلْتُ فِي هَذِهِ السَّنَةِ مِنْ عَمَلٍ نَهَيْتَنِي عَنْهُ، وَ لَنْ تَرْضَهُ لِي، وَ لَمْ تَنْسَهُ، وَ دَعَوْتَنِي إِلَى التَّوْبَةِ مِنهُ بَعْدَ جُرأتِي عَلَيْكَ، اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَغْفِرُكَ مِنْهُ فَاغْفِرْ لِي، اللَّهُمَّ وَ مَا عَمِلْتُ مِنْ عَمَلٍ يُقَرِّبُنِي إِلَيْكَ فَاقْبَلْهُ مِنِّي، وَ لَا تَقْطَعْ رَجَائِي مِنْكَ يَا كَرِيمُ»
مرحوم کفعمی در ادامه می نویسد:
بعد از این دعا ، خداوند گناه سال گذشته این فرد را می آمرزد، و در این هنگام شیطان فریاد بلندی می کشد و می گوید: چقدر در این سال خود را به زحمت انداختم. (مصباح کفعمی، ص408)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
😷 پاداش روزه آخرین روز ماه ذی الحجّه
مرحوم علامه مجلسی در «بحارالانوار» به نقل از دست خط مرحوم شیخ طوسی چنین نقل می کند:
روزه روز بیست و نهم ماه ذی الحجۀ یعنی آخرین روز ماه ، مستحبّ است. پس این روز را روزه بگیر که (روز قیامت) برای تو شهادت خواهد داد. (بحارالأنوار، ج98 ،ص189)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👥🗣😥هرگاه به یاد حسین بن علی علیه السلام افتادی، بگو: ...
عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ ثُوَيْرٍ قَالَ: كُنْتُ أَنَا وَ يُونُسُ بْنُ ظَبْيَانَ وَ الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ وَ أَبُو سَلَمَةَ السَّرَّاجُ جُلُوساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِ السَّلامُ ، وَ كَانَ الْمُتَكَلِّمُ مِنَّا يُونُسَ وَ كَانَ أَكْبَرَنَا سِنّاً. فَقَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، إِنِّي كَثِيراً مَا أَذْكُرُ الْحُسَيْنَ عَلَیهِ السَّلامُ ، فَأَيَّ شَيْءٍ أَقُولُ؟ فَقَالَ: قُلْ: «صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ» تُعِيدُ ذَلِکَ ثَلَاثاً، فَإِنَّ السَّلَامَ يَصِلُ إِلَيْهِ مِنْ قَرِيبٍ وَ مِنْ بَعِيد. (الکافی، ج 4، ص575)
حسین بن ثُوَیر نقل می کند: من ، یونس بن ظَبیان ، مُفَضَّل بن عمر و ابو سَلَمَۀ نزد حضرت صادق علیه السلام نشسته بودیم. در بین ما یونس که مسن تر از همه ما بود سخن می گفت. عرض کرد: فدایت شوم، من زیاد به یاد حسین بن علی علیه السلام هستم ، در این حالت چه بگویم؟ فرمود: سه بار بگو: «صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ» ، همانا سلام از دور و نزدیک به حسین بن علی علیه السلام می رسد.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
42.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حرفهای عجیب پیامبر (صلیالله علیه و آله) در مورد شعائر حسینی/
حرفهای پیامبر (صلیالله علیه و آله) در مورد حضرت رقیه و حضرت محسن (علیهما السلام) و عزاداری/
خاصیت بسیار عجیب شعائر حسینی/
🎤استاد شیخ علی خدادادی؛
پیشنهاد دانلود و نشر🌹
@haram110
4_5902279392582698890.mp3
3.82M
انفاق در مجالس امام حسین علیهالسلام، بهترین نوع انفاق در راه خداست/
🎤استاد شیخ مهدی تهرانی؛
@haram110
🌑😓😓 هلال محرّم که آشکار می شد، مشروبش را ترک می کرد
مرحوم آیت الله تولایی خراسانی، در سخنرانی خود در مدرسه مجتهدی تهران در دهه اوّل صفر سال1396 قمری، خطاب به طلاّب علوم دینی می فرمود:
حضرت رضا علیه السلام مرقوم فرمودند: «كُنْ مُحِبّاً لآِلِ مُحَمَّدٍ وَ إِنْ كُنْتَ فَاسِقاً، وَ مُحِبّاً لِمُحِبِّيهِمْ وَ إِنْ كَانُوا فَاسِقِين» حضرت در بخش اوّل نوشته خود مرقوم فرمود: دوستدار آل محمد باش، اگرچه فاسق باشی. این گوهر گرانبهای محبّت آل محمّد را از دست نده، و لو اعمال صالحه نداری. حضرت در بخش دوم می فرمایند: «وَ مُحِبّاً لِمُحِبِّيهِمْ وَ إِنْ كَانُوا فَاسِقِين» دوستداران آل محمد را هم دوست بدار، و لو آنها فاسق باشند. عجیب است. در اوائل عمر طلبه بودم ولی خشک. از این جوانهای سر گذر بدم می آمد. می نشستند قاپ بازی و پاسور بازی می کردند، گاهی چاقوکشی می کردند، از این کثافت کاری هایی که این باباشملهای سر چهارراه ها می کنند. سر گذر ما در محلّه نوغان مشهد فراوان بودند. نوغانی ها اراذل ترین مردم خراسان و چاقوکش بودند. من از آنها راستی بدم می آمد، و آنها را فاسق می دانستم. ولی از این طرف، همین افراد، دهه محرم که می شد، بی داد می کردند، مخصوصاً از شب هفتم به بعد که آب به روی اهل بیت بسته شده است، این ها غوغا می کردند و تا ساعت یک بعد از نصف شب، در هوای سرد، در هوای گرم، لخت می شدند، سینه می زدند، زنجیر می زدند و هیاهوی عجیبی راه می انداختند. یکی از بابا شملهای مهم نوغان، بچه خانحبیب علی اکبر بود. او دوره سال مشروبش ترک نمی شد، امّا هلال محرم که آشکار می شد، تعطیل می کرد. میگفت: دهه محرم است، از این گه ها نمی شود خورد. تعطیل می کرد. دو تا دستمال ابریشمی داشت، میآمد منزل مرحوم شیخ مرتضی بجنوردی. پای منبر می نشست و تا می گفتی: السلام علیک یا ابا عبدالله! آنچنان اشک می ریخت که من طلبه قسیّ القلب از گریه او به گریه می افتادم. دستمالش خیس می شد و می انداخت بالای سماور تا خشک شود. روزی دو دستمال از گریه چشم او خیس میشد. سالی هم یک گوسفند، نذر آش شله قلمکار میکرد، و در همان خانه شیخ باید خودش گوسفند را توی دیگ بیاندازد. عاقبةالامر، همین محبّتش به امام حسین علیه السلام او را روانه کربلا کرد، توبه کرد، و چند سال آخر عمرش، ریش گذاشت، مشروب نمی خورد، نمازش ترک نمی شد. به برکت محبّت به امام حسین با یک دیانت تمام عیار از دنیا رفت. بله من این بچه ها را می دیدم که از روز هفتم محرم به بعد، شبها خود کشی می کنند. ساعت یازده شب به بعد کسی نیست که ببیند، امّا اینها همینطور حسین حسین می کردند، به سینه شان می زدند و سینه شان کبود می شد. دو بعد از نصف شب، ته کوچه، ته خیابان، با آن زنجیر، خودشان را خون آلود می کردند، آنجا ریائی نیست، خودنمایی نیست، پولی نیست. فقط به عشق امام حسین علیه السلام بود. بنده این روایت را که نگاه کردم اصلاً صفحه وجودم عوض شد، نسبت به تمام این ها محبّت پیدا کردم که الان هم آن محبّت را عمیق دارم و تا دم مرگ خواهم داشت، زیرا اینها محبّ آل محمد هستند. نشانه محبّتشان هم همین است. این فداکاریها به چه انگیزه ای است؟ پول به آنها می دهند؟ مقام به آنها می دهند؟ خیر. کسی اینها را می بیند؟ نخیر. نیمه شب، ته کوچه، به پشتشان می زنند، به طوریکه خونآلود می شود، به سینه هایشان می زنند، به طوریکه خون آلود می شود. همین لاتها، همین چاقوکشها، از جیب خودشان پول در راه امام حسین علیه السلام خرج می کنند. محبّت که دیگر شاخ و دم ندارد، اینها آثار محبّت است و به حکم این فرموده، وقتی روایت را خواندم عوض شدم. اینها محبّ آل محمد هستند، و لو فاسق باشند، و من باید آنها را دوست داشته باشم، چون حبّ محبوب خدا، حبّ خداست. اینها محبّ امام حسین علیه السلام هستند، و محبّت اینها، عین محبّت به امام حسین است. (سخنرانی های مدرسه مجتهدی، سه شنبه، شب سوم صفر 1396 قمری)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
✅ شدت نظارت امیرالمومنین علی علیه السلام بر بازار
امیرالمومنین علیه السلام درحالی که تازیانه ای در دست داشتند در بازارها قـدم میزدند و هرکس را که کمفروشـی میکرد و یا در تجارت غش مینمود تنبیه مینمودند!!
اصـبغ میگوید:روزي به حضـرت عرض کردم یا امیرالمؤمنین بگذارید اینکار را من به جاي شـما انجام دهم وشما درخانه بنشینید!!
حضرت فرمودند: اي اصبغ این چه نصیحتی است که به من میکنی؟
📔دعائم الاسلام جلد ۲ ص۵۳۸
#حکومت_علوی
@haram110
✅تپش قلب
✍از مشکلات رایج امروزه، بیماری تپش قلب است؛ به گونهای که انسان ضربان و صدای تپش قلب خود را احساس میکند، چنان که گمان میکند دارد سکته میکند. علت این بیماری در طب اسلامی پرخوری و فشار به معده و در نتیجه فشار به قلب است. این بیماری در طب اسلامی به اذن خداوند، به راحتی قابل درمان است.
از امام رضا علیه السلام می فرمایند: حجامت بین دو کتف برای تپش قلب مفید است که بر اثر پر شدن معده و گرمی است.
📚 رساله ذهبیه، ص ۵۶
داروی دیگر برای درمان تپش قلب، داروی جامع امام رضا علیه السلام با آب زیره پخته است. داروی مرکب دو طب اسلامی نیز، برای درمان تپش قلب بسیار مفید است.
✅عادتهای اشتباهی که عامل سرطان میشوند
✍مصرف فلوراید: نوشابهها، آبمیوههای غیرطبیعی و شرکتی معمولاً برای ماندگاری بیشتر از میزان قابل توجهی از مواد نگهدارنده که سبب میشود احتمال بروز سرطان افزایش یابد.
استفاده از ظروف یکبار مصرف: استفاده از ظروف یکبار مصرف احتمال ابتلا به بیماری سرطان را افزایش میدهد.
زندگی ماشینی: امروزه افراد برای راحتی و سهولت در انجام کارهای خود به شدت ماشینی شدهاند و این بیتحرکی چاقی را خواهیم داشت که یکی از هزاران عواملی است که سبب بروز انواع مختلف سرطان و بیماریهای قلبی در افراد میشود.
امواج موبایل و تبلت: هنگام خواب هم موبایل و هم تبلت را از خود جدا نمیکنیم و امواجی که از موبایل و وسایل الکترونیکی منتشر میشود؛ به شدت سرطانزاست.
داشتن تفریحات ناسالم: یکی از تفریحاتی که اکثر جوانان به آن روی آوردند، استفاده از قلیان است، استفاده از قلیان و ورود دود آن به بدن، هزاران برابر بیشتر از دود سیگار سرطانزاست.
حرم
#رمان_مردی_در_آینه 📝 💟 #قسمت_سي_هشتم 🎀عیسی پسر مریم بلند شدم و رفتم سمت در ... حالم اصلا خوب نب
#رمان_مردی_در_آینه 📝
💟 #قسمت_سي_نهم
🎀قاتل اجاره ای؟
اولين صبحي بود که بعد از مدت ها، زودتر از همه توي اداره بودم ... اوبران که از در وارد شد ... من، دو بار کل پرونده قتل رو از اول بررسي کرده بودم ...
- باورم نميشه ... دارم خواب مي بينم تو اين ساعت اينجايي؟ ...
نگاهش پر از تعجب بود و با لبخند خاصي بهم نگاه مي کرد...
- هر چقدر اين پرونده رو بالا و پايين مي کنم هيچي پيدا نمي کنم ... ديگه دارم ديوونه ميشم ...
- ساندرز چي؟ ...
چند لحظه در سکوت بهش خیره شدم ... و دوباره نگاهم برگشت روي تخته ... اسم ساندرز رو از قسمت مظنونين پاک کردم ...
- من که در زمان قتل توي بيمارستان بوده ...
- تو که مي گفتي ممکنه قاتل اجير کرده باشه ... چي شد نظرت عوض شد؟ ...
نمي دونستم چي بايد بگم ... اگه حرفي مي زدم ممکن بود براي خانواده ساندرز دردسر درست کنم ... ممکن بود بي دليل به داشتن ارتباط با گروه هاي تروريستي محکوم بشن ... و پرونده از دستم خارج بشه ...
از طرفی تنها دليل من براي اينکه کريس تادئو واقعا از زندگي گذشته اش جدا شده بود ... جز حرف هاي دنيل ساندرز چيز دیگه اي نبود ... اينکه اون بچه ... محکم تر از اين بوده که بعد از اسلام آوردن ... به زندگي گذشته اش برگرده ...
- به نظرم آقاي بولتر ... کمي توي قضاوتش دچار مشکل شده ... بهتره روي جان پروياس تمرکز کنيم ...
- ولي ثروت دنيل ساندرز بيشتر از يه معلم رياضي دبيرستانه ... با پروياس هم رابطه خوبي داره ... می تونی زیر مجموعه اون باشه ... در غیر این صورت، این همه ساندرز بود ...
همسر دنيل ساندرز مشاور حقوقي يه شرکت تجاريه ... ميشه گفت در آمدش به راحتي ده برابر شوهرشه ... توي اطلاعات مالي شون هيچ نقطه مبهمي نيست ...
يه حساب می شده با اون ازدواج کنه؟ ...
اوبران با تعجب به اون فايل نگاه مي کرد ... و من به خوبي مي دونستم اوج تعجب جاي ديگه است ... و چيزهايي که مطرح شدن شون فقط باعث خارج شدن مراحل پيگيري پرونده از مسير درستش مي شد ...
#ادامه_دارد...
✍نویسنده: #شهید_سید_طاها_ایمانی
✴️ پنجشنبه👈30 مرداد 1399
👈30 ذی الحجه 1441👈20 اوت 2020
🕋 مناسب ها دینی و اسلامی.
❤️ روز بزرگداشت علامه مجلسی رحمه الله.
🎇امور دینی و اسلامی .
❇️روز خوب و خوش یمنی است برای:
✅ازدواج عقد و عروسی و خواستگاری.
✅ تجارت و داد و ستد .
✅و آغاز بنایی خوب است.
👶 مناسب زایمان ونوزاد خوش قدم وراستگو خواهد شد .ان شاء الله
🤒مریض امروز زود خوب می شود.
🚘 مسافرت:
مسافرت بسیار خوب و سودمند و خیردارد.
🔭احکام نجوم.
🌗امروز برای امور زیر خوب است .
✳️خرید باغ و زمین زراعی .
✳️خرید خانه .
✳️ و قولنامه و قباله نوشتن نیک است .
👩❤️👩امشب (شب جمعه) مباشرت مکروه است و ممکن است فرزند ومادرش دچار مرض و جذام ودیوانه گردند .
💇♂💇 اصلاح سر و صورت :
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت)
در این روز ماه قمری ایمنی از بلیات است .
💉💉حجامت فصد خون دادن.
#خون_دادن یا #حجامت و فصد حکمی ندارد .
😴 تعبیر خواب امشب:
اگر شب جمعه خواب ببیند تعبیرش از آیه ی 1 سوره مبارکه "حمد" است.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین...
وچنین برداشت میشود که نامه یا حکمی از بزرگی به خواب بیننده برسد که سبب خوشحالی وی گردد.
و یا نعمتی به وی برسد که قبلا نبوده و وی شکر گذار باشد..ان شاءالله . در این مضامین قیاس شود.
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد.
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد .
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
آخر ذی الحجّه
1 - مرگ پدر ابوبکر
در آخر سال 13 هـ ابوقحافه عثمان بن عامر، پدر ابوبکر، در سن 97، یا 99 یا 104 سالگی از دنیا رفت. ابوقحافه در روز فتح مکّه اسلام آورد، و در زمان عمر، بعد از شش ماه و چند روز از مرگ ابوبکر مرد. (1)
📚 منابع :
1. مستدرک سفینه البحار : ج 5، ص 210. و ... .
آخر ذی الحجّه
2 _ مرگ هند جگر خوار
در سال 13 هـ در روز مرگ ابوقحافه، هند جگر خوار همسر ابوسفیان و مادر معاویه بدرکات جحیم شتافت. (2)
هند به ظاهر همسر ابوسفیان و مادر معاویه و عتبه و یزید بود، (3) امّا از صاحبان پرچم بود که مردها به او مراجعه می کردند، و میل زیادی به غلامان سیاه داشت، ولی هرگاه بچّه ی سیاهی را می زائید او را می کشت.
معاویه را به چهار کس نسبت می دهند :
مسافر بن ابی عمرو، عماره بن ولید بن مغیره، عبّاس و صباح که این ملعون مغنی عماره بن ولید و جوانی خوش سیما بود و کارگری ابوسفیان می نمود. هند با او الفتی خاصّ داشت، و لذا علمای انساب عتبه بن ابی سفیان را هم از صباح می دانند.
هنگامی که هند به معاویه بارور شد مایل نبود او را در خانه بزاید. لذا کنار کوه اجیاد آمد و آنجا وضع حمل کرد و به این دلیل است که حسان می گوید :
لمن الصبی بجانب البطحاء
فی التراب ملقی غیر ذی مهد (4)
فرزندی که در کنار بیابان مکّه بدون گهواره روی زمین رها شده از آن کیست ؟!!
← سوابق سوء خاندان معاویه با اسلام
از این زن و شوهر و فرزندش معاویه و نوه اش یزید، اذیّت ها و جسارت ها به پیامبر صلّی الله علیه و آله و أمیر المؤمنین و امام حسن و امام حسین علیهم السّلام رسیده که در کتب تاریخ و روایات به تفصیل ذکر شده است.
از آن جمله در مسیر حرکت کفّار قریش به طرف اُحُد برای جنگ با پیامبر صلّی الله علیه و آله، هند قصد داشت قبر مادر آن حضرت، جناب آمنه بنت وهب علیها السلام را نبش کند و جسارت نماید؛ چه اینکه پدر و مادر و عموی هند در بدر کشته شده بودند. ولی کفّار قریش مانع شدند و گفتند : «این رسم می شود و مردگان ما را هم این چنین می کنند».
هند گفت :
باید محمّد یا علی یا حمزه را بکُشم !
این بود که «وحشی» را بر این کار گماشت و وعده هایی به او داد.
وحشی گفت :
«قادر به کشتن پیامبر و علی نیستم ولی برای حمزه کمین می کنم»، با این مقدّمه بود که آن بزرگوار را حسب دستور هند ملعونه به شهادت رساند.
به دستور هند، وحشی سینه مبارک حضرت حمزه علیه السّلام را شکافت، و جگر آن بزرگوار را خارج کرد و مانند سگ به دندان گرفت ولی جگر مانند سنگ نقره ای رنگ شد و دندانش کارگر نشد، و آن را روی زمین انداخت و از آن روز ملقّب به «آکلة الاکباد» شد.
بعد خودش با خنجر گوش، بینی و ... حضرت حمزه را بُرید و به گردن آویخت.
با این جنایت، دل مبارک پیامبر صلّی الله علیه و آله را آزرد و آن حضرت و أمیر المؤمنین علیهما السّلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام و صفیّه عمّه ی پیامبر صلّی الله علیه و آله و خواهر حمزه و دیگران گریستند.
با این همه جنایت، پیامبر صلّی الله علیه و آله اسلام هند و همسرش را ـ که با اکراه مسلمان شده بودند ـ پذیرفت.
ابن ابی الحدید می گوید :
هند با عدّه ای از زن های قریش خدمت پیامبر صلّی الله علیه و آله آمدند در حالی که نقاب زده بود و خود را پوشانده بود به خاطر کارهائی که بر ضد پیامبر صلّی الله علیه و آله انجام داده بود، مخصوصاً شهادت جناب حمزه علیه السّلام و می ترسید که آن حضرت او را مؤاخذه فرماید.
حضرت عهد و پیمان از آنها گرفت که به خداوند متعال شرک نورزند و مطالبی دیگر را نیز شرط فرمود و آن ها قبول کردند. هند کلامی گفت که معلوم شد همسر ابوسفیان است.
حضرت فرمودند :
آیا تو هندی ؟
گفت :
بله و به ظاهر شهادتین را بر زبانش جاری نمود و تقاضای بخشش نمود.
پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمودند :
دیگر نباید زنا کنی.
هند گفت :
مگر زن حرّه زنا می کند ؟!
در اینجا عُمَر خندید؛ به خاطر آنچه بین او و خودش اتّفاق افتاده بود.
پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمودند :
و نباید بچّه ها را بکُشی !
هند گفت :
به جان خودم سوگند من بچّه ها را بزرگ کردم و شما آن ها را در بدر کشتید.
اینجا هم عُمَر چنان خنده ای کرد که بر پشت افتاد. (5)
📚 منابع :
2. تتمّة المنتهی : ص 43. و ... .
3. همان : ص 50. و ... .
4. بحار الأنوار : ج 33، ص 201. و ... .
5. مجمع البیان : ج 9، ص 457. و ... .
تتمّه ی ذی الحجّه
1 - نامه پیامبر صلّی الله علیه و آله به پادشاهان بزرگ
در این ماه در سال 6 هـ پیامبر صلّی الله علیه و آله نامه هایی به عنوان دعوت به اسلام و یکتا پرستی به پادشاهان کشورهای مختلف نوشته، همراه با نمایندگانی برای آنها فرستادند. (1)
📚 منابع :
1. بحار الأنوار : ج 20، ص 382. و ... .
تتمّه ی ذی الحجّه
2 ـ رحلت حضرت ابوذر رَحِمَهُ الله
در این ماه در سال 32 هـ جناب ابوذر رَحِمَهُ الله در رَبَذه رحلت نمود. (2)
او سوّم یا چهارم یا به قولی پنجمین کسی بود که اسلام آورد و سپس به قبیله ی خود مراجعت نمود. لذا در بَدر و اُحُد و خَندَق حاضر نبود. بعد از این سه جنگ به خدمت پیامبر صلّی الله علیه و آله رسید و در کنار آن حضرت بود تا زمانی که رسول خدا صلّی الله علیه و آله به شهادت رسید.
مکان و منزلت ابوذر نزد رسول خدا صلّی الله علیه و آله زیاده از آن است که ذکر شود.
پیامبر صلّی الله علیه و آله ابوذر را صدیق امّت و شبیه عیسی بن مریم علیه السّلام در زهد می دانست. آنچه از اخبار خاصّه و عامّه استفاده می شود آن است که بعد از رتبه ی معصومین علیهم السّلام در میان صحابه کسی به جلالت قدر و رفعت شأن سلمان فارسی و ابوذر غفاری و مقداد نبوده است.
امام کاظم علیه السّلام می فرماید :
در روز قیامت منادی از جانب رب العزة ندا می کند : «کجایند حواریان و مخلصان محمّد بن عبدالله صلّی الله علیه و آله که بر طریقه ی آن حضرت مستقیم بودند و پیمان او را نشکستند» ؟ سلمان و ابوذر و مقداد بر می خیزند. (3)
هنگامی که عثمان خلافت را غصب کرد ابوذر در مدینه بود، او در مسجد رسول خدا صلّی الله علیه و آله می نشست و مردم دورش را می گرفتند و حدیث در طعن عثمان می گفت.
وقتی به عثمان خبر رسید که ابوذر درباره اش سخن می گوید و تغییر و تبدیل در سنّت رسول خدا صلّی الله علیه و آله را برای مردم بیان می کند او را به شام فرستاد. ابوذر در شام هم ساکت نماند و همان سخنان را در شام باز گو می کرد و مردم را به ولایت خلیفه ی بر حقّ پیامبر صلّی الله علیه و آله حضرت امیر المؤمنین علیه السلام فرا می خواند و مناقب آن حضرت را برای اهل شام بیان می کرد، به نحوی که بسیاری از ایشان را به تشیّع مایل گردانید.
معاویه احوال ابوذر را به عثمان گزارش داد.
عثمان در پاسخ او نوشت که ابوذر را بر مرکبی تندرو همراه با راهنمایی تند خو با شتاب به سوی مدینه روانه کن. معاویه ابوذر را که پیرمردی لاغر و بلند قد بود به ترتیبی که عثمان گفته بود روانه ی مدینه کرد.
هنگامی که ابوذر به مدینه رسید از شدّت راه و بی جهازی شتر، دو پایش خونی شده بود و با بدنی کبود بر عثمان وارد شد و عثمان به او جسارت ها کرد و به کسی که رسول خدا صلّی الله علیه و آله او را راستگو خطاب نموده بود (4) نسبت کذب داد.
سر انجام دستور تبعید او را به ربذه صادر کرد.
در ضمن گفت :
ابوذر حق ندارد احکام دین را برای مردم بیان کند، و هنگام خروج از مدینه کسی حقّ ندارد او را همراهی یا با او تکلّم کند.
این خبر به امیر المؤمنین علیه السّلام که رسید آن قدر گریست که محاسن شریفش از اشک چشم مبارک خیس شد و فرمود :
«آیا با صحابی رسول خدا صلّی الله علیه و آله چنین می کنند ؟ إنا لله و انا الیه راجعون» !
سپس حضرت همراه دو نور دیده خود امام حسن و امام حسین علیهما السّلام و عقیل و عمّار یاسر به مشایعت ابوذر رفتند و هنگامی که ابوذر امیر المؤمنین علیه السلام را دید، به سوی او رفت و دست مبارک آن حضرت علیه السلام را بوسید و گریست، سپس ابوذر گفت :
من هر گاه شما و فرزندان شما را می بینم یادم از کلام رسول خدا صلّی الله علیه و آله در مورد شما می آید و نمی توانم گریه خود را نگه دارم. سپس هر یک با کلماتی ابوذر را دلداری می دادند، اگر چه مروان می خواست مانع شود ولی امیر المؤمنین علیه السلام او را دور کردند.
به این صورت ابوذر به همراه خانواده ی خود به ربذه رفت، و در آنجا فرزندش و همسرش که دختر عموی پیامبر صلّی الله علیه و آله بود وفات کرده و به دخترش خبر از وفات خود داد که رسول خدا صلّی الله علیه و آله در بازگشت از تبوک به او فرموده بود.
بعد از رحلت ابوذر، کاروانی از عراق آمد و عبدالله بن مسعود بر او نماز خواند، و به دست مالک اشتر کفن و دفن شد. (5)
ابوذر از کسانی بود که ایّام غصب خلافت امیر المؤمنین علیه السلام، در مسجد در مقابل ابوبکر و مردم ایستاد و از امیر المؤمنین علیه السلام دفاع کرد. (6)
📚 منابع :
2. الغدیر: ج 8، ص 322. و ... .
3. اختصاص : ص 61. و ... .
4. بحار الأنوار : ج 22، ص 329، 398، 405، 427، ح 31، ص 177، 186، 271. و ... .
5. الغدیر : ج 8، ص 308 ـ 292. و ... منتخب التواریخ : ص 32. و ... .
6. رجال برقی : ص 150 ـ 149. و ... .
تتمّه ی ذی الحجّه
3 _ مرگ ابو موسی اشعری
در ماه ذی الحجّه سال 44 هـ (و به قولی سال 42 و یا 49 و یا 52) عبدالله بن قیس مشهور به ابو موسی اشعری به درک واصل شد.
او بعد از هجرت، در سال های آخر عمر رسول خدا صلّی الله علیه و آله به ظاهر اسلام آورد، و آن قدر در نفاق و همدلی با عُمَر مشهور بود که او را جزء حزب عُمَر شمرده اند.
ابو موسی در لیلة المبیت در شب هجرت و در لیلة العقبة در جنگ تبوک و نیز در بازگشت از غدیر در عقبه ی هرشی، جزء کسانی بود که قصد قتل پیامبر صلّی الله علیه و آله را داشتند و اقدام کردند، ولی خدا پیامبرش را حفظ کرد. (7)
او اوّلین کسی بود که به عُمَر «امیر المؤمنین» خطاب کرد.
عُمَر هم به خاطر اعتمادی که به ابو موسی داشت او را چهار سال والی بصره قرار داد، با اینکه بیش از یک سال کسی را در رأس کاری قرار نمی داد.
ابوبکر به او مسئولیتی نداد و عثمان او را از حکومت بصره عزل کرد.
او در واقعه ی جَمَل مانع از رفتن مردم برای یاری امیر المؤمنین علیه السّلام می شد تا آنکه امام حسن علیه السّلام آمده مردم را به یاری حضرت دعوت کردند و مردم هم اجابت نمودند.
سر انجام در ماجرای حَکَمین در دومة الجندل با عمرو عاص تبانی کرده، أمیر المؤمنین علیه السّلام را از خلافت خلع کرد. بعد از آن از ترس اصحاب أمیرالمؤمنین علیه السّلام به مکّه گریخت. (8)
📚 منابع :
7. الایضاح : ص 61. و ... و ... و ... .
8. بحار الأنوار : ج 33، ص 325 ـ 297. و ... .
تتمّه ی ذی الحجّه
4 _ وفات زراره رَحِمَهُ الله
در این ماه در سال 148 هـ، دو ماه بعد از شهادت آقا و مولایمان حضرت صادق علیه السّلام جناب زراره بن اعین وفات کرد.
او در روز شهادت امام صادق علیه السّلام در بستر بیماری بود. (9)
بعضی وفات زراره را در سال 150 هـ گفته اند. (10)
او از اصحاب امام باقر و امام صادق و امام کاظم علیهم السّلام بود، و نزد آن بزرگواران دارای منزلت و مقام خاصّی بود.
مردی فقیه، متکلّم، شاعر و ادیب بود، و مشهور است که آن بزرگوار از اوّلین فقهای اصحاب ائمه علیهم السّلام بود.
اسم آن بزرگوار عبد ربّه، و لقب او زراره، و کنیه اش ابوالحسن و گاهی نیز ابو علی خوانده می شود. پدرش اعین بن سنسن نام دارد. اولاد زراره حسن، حسین، رومی، عبید، عبدالله و یحیی هستند.
او مردی خوش سیما و جسیم بود، که آثار عبادت از پیشانی او ظاهر بود و هیبتی خاصّ و نیکو داشت.
مردم برای دیدن او جمع می شدند و انتظار می کشیدند، و گاهی چنان ازدحام بود که زراره باز می گشت. (11)
ابن ابی عُمَیر که از بزرگان شیعه است، می گوید :
زمانی که از محضر جمیل بن درّاج رَحِمَهُ الله استفاده می کردم به او گفتم :
«چه نیکوست محضر تو و چه زینت دارد افاده از مجلس تو» !
جمیل گفت :
«امّا به خدا قسم ما نزد زراره به منزله ی اطفال مکتبی هستیم، که نزد معلّم خود باشند». (12)
📚 منابع :
9. رجال کشی : ص 142. و ... .
10. رجال نجاشی : ص 175. و ... .
11. مسند زراره بن اعین : ص 29. و ... .
12. رجال کشی : ص 134. و ... .