7.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️#سلام_صبحگاهی 🚩
هر روز را با سلام بر شما آغاز میکنیم!
سلام بر شما ... که صاحباختیار مایی!
سلام بر شما
ای سکاندار کشتی نجات،
ای مولایی که دعا برای فرج،
اذن ورود به کشتی نجات است
…
🔴 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🔴
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
◻️▫️موضوع #اصل_برائت • قسمت — چهل — هشتم ✅
💌 گزیده ای از روایات تبری ▫️#جبهه_گیری_دربرابر_حضرت_رسولالله صلی الله علیه و آله
ذیل آیه شریفه :
«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ» ¹
«اى پيامبر! آنچه را از سوى پروردگارت به تو نازل شده است (در مورد ولايت و جانشينى حضرت على) اعلام كن واگر چنين نكنى، رسالت الهى را نرساندهاى و (بدان كه) خداوند تو را از (شرّ) مردم (و كسانى كه تحمّل شنيدن اين پيام مهم را ندارند) حفظ مىكند. همانا خداوند گروه كافران را هدايت نمىكند.»
روایات بسیاری وارد شده که حکایت از نهایت پستی و خباثت بسیاری از صحابه دارد .
خوف آن حضرت به جهت کمی مومنان، بسیار بودن منافقان خیانت و فساد گنهکاران و فریب کاری استهزا کنندگان به دین اسلام بوده است . ²
خوف از مردم و قریش_ که تازه از کفر در آمده و اسلام را اختیار کرده بودند. ³_
آن هم خدا میداند که ازدست آنها چه کشیده ، زیرا آنها رسالت خود پیامبر صلی الله علیه و آله را نمی پذیرفتند «چه رسد به ولایت امیر مومنان علیه السلام»⁴ .
لذا می ترسیدند دل ها پراکنده شود ، مردم متفرق شده، به جاهلیت
باز گردند. 5
هرکسی چیزی گوید 6
حضرت را متهم کنند که می خواهد پسرعمویش را بر مردم مسلط کند
و از دین برگردند و کینه باطنی خود را اظهار کنند . 7
حضرت را تکذیب کنند و ولایت امیر مومنان را نپذیرند . 8
طغیان و نا فرمانی کرده ، فتنه و آشوب بر پا نمایند . 9
و حضرت رسول الله محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و حضرت امیر مومنان علی بن ابی طالب علیه السلام را به قتل رسانند . 10
📚1 _المائده 67
2_احتجاج 59 ، روضة الواعظين 92/1 ، التحصين 5810، بحار 206/37_207 ( خطبه غدير )
3_كافی 290/1 اعلام الوری 132 ، کشف الیقین 377 ، سعد السعود 70 ، اقبال الاعمال 241/2 ، بحار 127/37 ، 130، 141، 165
4_ تفسیر عیاشی 97/2 ، 141 ، شواهد التنزیل 356/1 ، بحار 151/37_152 ،193
5_ تفسیر فرات 450 ، بحار 282/35
6_احتجاج 57 ، روضة الواعظین 90/1، بحار 203/37
7_بحار 301/59
8_کافی 289/1 ، دعائم الاسلام 15/1
9_تفسیر عیاشی 331/1 ، جامع الاخبار 10 بحار 139/37، 165 و 363/97
10_ الیقین 373 ، بحار 325/37
▪️◼️#روزشمار_فاطمیه 🥀
- 23 • روز مانده تا شهادت حضرت فاطمةالزهرا سلام الله علیها
دستت کبود می شود و تار می شوم
هر سال با عزای تو تکرار می شوم
با خود به کوچه های عزا می کشی مرا
بانوی بی نشان! به کجا می کشی مرا؟
🔴 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🔴
👥❤️👥 آیین همسرداری (3)
1) عَنْ مُعَاذِ بْنِ كَثِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مِنْ سَعَادَةِ الرَّجُلِ أَنْ يَكُونَ الْقَيِّمَ عَلَى عِيَالِهِ. (الكافي، ج4، ص13)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: از سعادت مرد آن است که قیّم بر عیالش شده است.
2) عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ علیه السلام قَالَ: يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ أَنْ يُوَسِّعَ عَلَى عِيَالِهِ كَيْلَا يَتَمَنَّوْا مَوْتَهُ وَ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ: «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً» قَالَ: الْأَسِيرُ عِيَالُ الرَّجُلِ، يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ إِذَا زِيدَ فِي النِّعْمَةِ أَنْ يَزِيدَ أُسَرَاءَهُ فِي السَّعَةِ عَلَيْهِمْ. ثُمَّ قَالَ: إِنَّ فُلَاناً أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِنِعْمَةٍ فَمَنَعَهَا أُسَرَاءَهُ وَ جَعَلَهَا عِنْدَ فُلَانٍ، فَذَهَبَ اللَّهُ بِهَا. (الكافي، ج4، ص11)
حضرت رضا علیه السلام فرمود: شایسته است که مرد که بر عیالش، وسعت و گشایش دهد تا آرزوی مرگش را نکنند و در ادامه این آیه را تلاوت فرمود: «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً» یعنی «طعام را به پاس محبّت خدا، به مسکین و یتیم و اسیر اطعام می کنند» و فرمود: اسیر همان عیال شخص است که شایسته است برای مرد که هر زمان نعمت ها بر او زیاد شد، بر اسیرانش (یعنی عیالش) وسعت بخشد. سپس حضرت فرمود: خداوند به فلانی نعمتی عطا فرمود، (امّا او عیالش را از آن نعمت محروم کرد) و آن نعمت را نزد فلانی (به امانت) قرار داد، لذا خداوند آن نعمت را (از دست او) برد.
3) عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام قَالَ: أَرْضَاكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَسْبَغُكُمْ عَلَى عِيَالِهِ. (الكافي، ج4، ص11)
حضرت سجّاد علیه السلام فرمود: خداوند بیش از همه از کسی راضی است که بر عیالش وسعت و گشایش قرار دهد.
4) عَنِ ابْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: صَاحِبُ النِّعْمَةِ يَجِبُ عَلَيْهِ التَّوْسِعَةُ عَنْ عِيَالِهِ. (الكافي، ج4، ص11)
حضرت رضا علیه السلام فرمود: بر صاحب نعمت، واجب است که بر عیالش توسعه دهد.
5) عَنْ عَلِيِّ بْنِ غُرَابٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله: مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ ضَيَّعَ مَنْ يَعُولُ. (الكافي، ج4، ص12)
حضرت صادق علیه السلام از رسول خدا صلّی الله علیه و آله نقل می کند که فرمود: ملعون است، ملعون است که کسی که به عائله اش توجّه نکند و آنها را تباه سازد.
6) عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیه السلام إِذَا أَصْبَحَ خَرَجَ غَادِياً فِي طَلَبِ الرِّزْقِ. فَقِيلَ لَهُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! أَيْنَ تَذْهَبُ؟ فَقَالَ: أَتَصَدَّقُ لِعِيَالِي. قِيلَ لَهُ: أَ تَتَصَدَّقُ؟ قَالَ: مَنْ طَلَبَ الْحَلَالَ فَهُوَ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ صَدَقَةٌ عَلَيْهِ. (الكافي، ج4، ص12)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: حضرت علیّ بن الحسین علیه السلام وقتی صبح می شد، اوّل صبح برای طلب رزق از منزل خارج می شد. عرض شد: ای فرزند رسول خدا! کجا می روید؟ فرمود: بیرون می روم تا بر عیالم صدقه دهم. عرض شد: آیا شما به عیالتان صدقه می دهید؟ فرمود: هرکس روزی را از راه حلال طلب کند، آنچه به دست می آورد، از جانب خدا برای او صدقه محسوب می شود.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🌧 هنگام نزول باران، سوره های انفطار و تکاثر را بخوانید
قالَ الصّادِقُ عليه السلام: مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الإنْفِطارِ عِنْدَ نُزُولِ الغَيْثِ، غَفَرَ اللهُ لَهُ بِكُلِّ قَطرَةٍ تَقْطُرُ. (تفسیر برهان، ج5، ص600)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: هر کس هنگام نزول باران، سوره انفطار را بخواند، خداوند به تعداد قطره های باران، (گناهان وی را) می آمرزد.
قالَ الصّادِقُ عليه السلام: مَنْ قَرَأَ سُورَةَ التَّکاثُرِ وَقْتَ نُزُولِ الْمَطَرِ، غَفَرَ اللهُ لَهُ. (تفسیر برهان، ج5، ص743)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: هرکس هنگام نزول باران، سوره تکاثر را بخواند، خداوند او را می آمرزد.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🌧🗣سوره انفطار و سوره تکاثر برای قرائت در حین نزول باران
سوره انفطار
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. إِذَا السَّمَاءُ انْفَطَرَتْ(1) وَ إِذَا الْكَوَاكِبُ انْتَثَرََتْ(2) وَ إِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ(3) وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ(4) عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ(5) يَا أَيُّهَا الْإنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ(6) الَّذِى خَلَقَكَ فَسَوّاكَ فَعَدَلَكَ(7) فِى أَىِّ صُورَةٍ مَا شَاءَ رَكَّبَكَ(8) كَلاّ بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّينِ(9) وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ(10) كِرَاماً كَاتِبِينَ(11) يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ(12) إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِى نَعِيمٍ(13) وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفِى جَحِيمٍ(14) يَصْلَوْنَها يَوْمَ الدِّينِ(15) وَ مَا هُمْ عَنْهَا بِغَائِبينَ(16) وَ مَا أَدْراکَ مَا يَوْمُ الدِّينِ(17) ثمَُّ مَا أَدْراكَ مَا يَوْمُ الدِّينِ(18) يَوْمَ لَا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئاً وَ الْأَمْرُ يَوْمَئذٍ لِلَّهِ(19)
سوره تکاثر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. أَلْهَاكُمُ التَّكاثُرُ(1) حَتّى زُرْتُمُُ الْمَقَابِرَ(2) كَلاّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ(3) ثُمَّ كَلاّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ(4) كَلاّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ(5) لَتَرََوُنَّ الْجَحِيمَ(6) ثُمَّ لَتَرََوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ(7) ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئذٍ عَنِ النَّعِيمِ(8)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نسبت به خودت عاشقانه رفتار کن
با خودت سختگیر نباش
از خودت مراقبت کن
یاد بگیر که چگونه بارها و بارها خودت را ببخشی
با خودت خوب باش
تا شکوفا شوی...
صبح بخیر☕️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انسان بی شباهت به «آب» نیست؛
اگر بخواهد زنده باشد و زندگی ببخشد،
باید جریان داشته باشد؛
باید پیِ برخورد با سنگ ها و سختی ها را به تنش بمالد؛
باید شجاعت چشیدن گرم و سرد روزگار را داشته باشد؛
تا باران شود و بر جهان ببارد…
وگرنه کسی که تحمل سختی ها را نداشته باشد،
همچون آب ساکنی است که صدایش به کسی آرامش نمی دهد؛
با دیگران که کنار نمی آید هیچ،
خودش را هم نمی تواند نجات دهد...!
مرداب می شود و می گندد …
دوست واقعی مثل یک صبح زیباست
نمیشه تمام روزداشتش
ولی مطمئن هستی که فرداروزبعد،سال بعدوتاابدکنارت هست
وشماهمگی یه روزقشنگید...🧡
اگه دیگه از ته دل شاد نیستی و نمیخندی؛
ببین برای از دست دادنِ چه کسی یا چه چیزی سوگواری نکردی!
اگه دیگه نمیتونی عاشق بشی و دل ببندی
بگرد و ببین چه کسی رو برای اشتباهش نبخشیدی!
اگه دیگه انگیزه ادامه دادن نداری
بگرد و ببین با کدوم حسرت زندگیت کنار نیومدی!
اگه دیگه خودتو دوست نداری
بگرد و ببین تیکه های عزت نفست و تو چه اتفاقهایی از دست دادی!
قبل اینکه به خودت بیای و ببینی
که همه سالهای عمرت رو فقط با غم، خشم، حسرت و پوچی گذروندی
بگرد و ببین کجای داستانت خودت رو گم کردی..
حرم
* 💞﷽💞 #رمان_مسافر_عاشق❤️ #قسمت_بیستم کفشم را بہ ڪفش دارے میدهم و آرام آرام بہ سمت ضریح میـروم از ه
* 💞﷽💞
#رمان_مسافر_عاشق❤️
#قسمت_بیستویکم
نــــزدیڪ ایـستگاه سـاک هارا روے زمیـن میگذارے و بہ ساعت نگـاه میـکنے با نالہ میگـویم : مــحمـــــد دستم درد گرفت وایـنستا
نگـاهے بہ سـاک های توے دستم میکنے و میگــویی : بریم...
وارد سـالن ایسـتگاه میـشویم باد خنڪ کولر بہ صورتم میخورد
ســاڪ و کولہ هارا روے صندلے میگذارے و بہ سمت مسـئول ایـستگاه میروے
روے صندلے مینشینم و پاهایم را تڪان میدهم...
بعد از چنـد ثانیہ بر میگـردے و میگویے : نیم ساعت دیگہ قطار میرسہ...چیزے میخواے برات بخرم؟
وقتے بہ فروشگاه نگاه میکنم یاد اولین روزمان می افتم با خنده میگویم : هنـوز خوراڪی های اون موقع هست!
مے خواستم از داخل ڪیف غذایی را در بیاورم کہ سربندت با شیشہ عطرے از توے کیف روے زمین مے افتد...
شیشہ میشکند و همہ ے عطر پخـش مے شود...
هل میـشوم تا خواستم شیشہ هارا جمع کنم با نگـرانے دستم را میکشے و میـگویی : دســـت نزن...باشہ جمع میکنم بشین روے صندلے
با دیدنت سربندت انــگار کہ ســــنگ گداختہ اے را روے قلبم گذاشتہ باشند قلبم تیر میـکشد و با نالہ میـگویم: وااااااااااے محمــــــد؟
همــینطور کہ در حــال جمع ڪردن شیشہ هاے عطرے با نگـــرانے نگاهم میکنے و میگویی : چـیشد؟؟دسـتتو بریدے؟
_نــــــــــــہ...سربندت...
شیشہ هارا جمع میکنے و ارام بین دستانت میگذارے و بہ سمـت سطل زبالہ میـروے
قـرار بود سـربندت را نذر بـرگـشتنت بہ ضریح یا جایے از حرم ببندم...کہ بہ کلے یادم رفتہ بود...حالا چہ میــشود؟!
ســربندت خـیس شده...و بوے عطر حرم تمام ایستگـاه را پر میـکند...دلم مــیگـیرد و چـشمانم خــیس میــشود
امــا جلوے خودم را میـگیــرم کـنارم میـنشینے و با لبخنـد میگـویے : با موفقیـت انجام شد!
_یادم رفت ببندمـش...
_فداے سرت خانومم ببندش رو پـیشونے من!
_بــازم قول میدے برگردے؟
سڪـوت میکنے...از این سڪـوت هاے بے موقع ات خوشم نمـی آید دوباره میـپرسم : چــرا قول نمیدے؟
_مــرگ دسـت خداست...واسہ چیزے ڪہ دسـت خداست قول بدم؟
لــجم میگـــیرد...مـثلا مــا داریم یڪ خانواده ے سہ نفره میـشویم
بے حــوصلہ ساڪ را بر میــدارم و بہ سـمت ریـل میروم