eitaa logo
حرم
2.7هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
6.8هزار ویدیو
652 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅آیا می خواهید با حضرت عسکری علیه السلام محشور شوید؟ علىّ بن عاصم از حضرت جواد عليه السّلام و آن حضرت نيز به واسطه پدران بزرگوار خود علیهم السلام از حسين بن علی عليه السّلام نقل می کنند كه فرمود: روزى به خدمت جدّم رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله رسيدم. پس آن حضرت فرمود: ... خداوند تبارك و تعالى در صلب علیّ بن محمّد النّقی علیه السلام نطفه ‏اى قرار می دهد و او را نزد خود حسن می نامد. وى را همچون نورى در شهرها قرار می دهد، در زمينش خليفه می گرداند و مايه عزّت امّت جدّش می کند و هادى و راهنماى شيعيانش نموده، نزد پروردگارش او را شفيع آنان خواهد کرد. خداوند او را مايه نقمت و عذاب مخالفين قرار داده، و براى دوستانش و كسانى كه او را امام خود بدانند، حجّت و برهان می گرداند. پس پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود: حسن بن علیّ علیه السلام این چنین دعا می کند: «يَا عَزِيزَ الْعِزِّ فِي عِزِّهِ! يَا عَزِيزُ! أَعِزَّنِي بِعِزَّتِكَ، وَ أَيِّدْنِي بِنَصْرِكَ، وَ أَبْعِدْ عَنِّي هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ، وَ ادْفَعْ عَنِّي بِدَفْعِكَ، وَ امْنَعْ مِنِّي بِمَنْعِكَ، وَ اجْعَلْنِي مِنْ خِيَارِ خَلْقِكَ، يَا وَاحِدُ! يَا أَحَدُ! يَا فَرْدُ! يَا صَمَدُ!» (در نقل کفعمی، این عبارت نیز در انتهای دعا آمده است: «یَا مَن لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ!»(مصباح کفعمی،ص305)) سپس رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: مَنْ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ حَشَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَعَهُ، وَ نَجَّاهُ مِنَ النَّارِ وَ لَوْ وَجَبَتْ عَلَيْهِ. هر كس خدا را با اين دعا بخواند، خداوند او را با حسن بن علی محشور مى ‏نمايد و وی را از آتش نجات می دهد، هرچند آتش بر او واجب و لازم شده باشد. (کمال الدّین، ج1، ص267) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🔅🙏 «نماز هدیّه» به حضرت عسکری علیه السلام به نیابت از مولایمان حضرت صاحب الزّمان علیه السلام مرحوم سیّد بن طاووس در کتاب «جمال الاسبوع» از یکی از معصومین علیهم السلام روایت می کند که فرمود: کسی که ثواب نماز خود را برای رسول خدا صلّی الله علیه و آله، و امیرالمؤمنین علیه السلام و اوصیاء بعد از او علیهم السلام قرار دهد، خداوند ثواب نماز او را بسیار بسیار می گرداند تا نفسش قطع شود. در آن حال(یعنی قبل از جان دادن) به او می گویند: ای فلانی! الطاف تو و هدیه تو به ما، هم اکنون برای تو مفید خواهد بود. امروز، روز جبران کردن و پاداش دادن به توست. دلت خوش و چشمت روشن باد برای آنچه خداوند برای تو آماده نموده است، و گوارایت باد آنچه به آن رسیدی. راوی سؤال می کند: انسان چگونه می تواند، نمازش را هدیه نماید؟ حضرت می فرمایند: نیّت کند که ثواب نمازش را برای رسول خدا صلّی الله علیه و آله قرار دهد، و اگر امکان داشت علاوه بر 50 رکعت نماز(یعنی نمازهای واجب و نافله آنها)، حتی اگر یک نماز دو رکعتی هم باشد، بخواند و هر روز به یکی از این بزرگواران هدیه نماید. طریقه خواندن این نماز بدین گونه است: دو رکعت نماز بخوان و هر دو رکعت را با یک یا سه یا هفت تکبیر شروع کن. در همه رکوع ها و سجده ها، بعد از ذکر تسبیح، 3 بار بگو: «صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ» و بعد از سلام نماز، جهت هدیه این نماز به حضرت عسکری علیه السلام چنین بگو: «اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلَامُ، وَ مِنْكَ السَّلَامُ، يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ! صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الْأَخْيَارِ، وَ أَبْلِغْهُمْ مِنِّي أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَ السَّلَامِ. اللَّهُمَّ إِنَّ هَاتَيْنِ‏ الرَّكْعَتَيْنِ هَدِيَّةٌ مِنِّي إِلَى عَبْدِكَ وَ ابْنِ عَبْدِكَ، وَ وَلِيِّكَ وَ ابْنِ وَلِيِّكَ، سِبْطِ نَبِيِّكَ، الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ابْنِ الْمَرْضِيِّينَ علیهم السلام. اللَّهُمَّ فَتَقَبَّلْهُمَا مِنِّي، وَ اَبْلِغْهُ إِيَّاهُمَا، وَ اَثِبْنِي عَلَيْهِمَا اَفْضَلَ اَمَلِي وَ رَجَائِي فِيكَ وَ فِي نَبِيِّكَ وَ وَلِيِّكَ وَ ابْنِ وَلِيِّكَ، يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ! يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ! يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِين!» (جمال الأسبوع، ص15-16و 20) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
😮🙁😳ویژگی علمای سوء در بیانات حضرت عسکری علیه السلام قالَ أَبُومُحَمَّدٍ الْعَسْكَرِيِّ علیه السلام:‏ قَالَ رَجُلٌ لِلصَّادِقِ علیه السلام: فَإِذَا كَانَ‏ هَؤُلَاءِ الْقَوْمُ‏ مِنَ الْيَهُودِ لَا يَعْرِفُونَ الْكِتَابَ إِلَّا بِمَا يَسْمَعُونَهُ مِنْ عُلَمَائِهِمْ لَا سَبِيلَ لَهُمْ إِلَى غَيْرِهِ، فَكَيْفَ ذَمَّهُمْ بِتَقْلِيدِهِمْ وَ الْقَبُولِ مِنْ عُلَمَائِهِمْ؟ وَ هَلْ عَوَامُّ الْيَهُودِ إِلَّا كَعَوَامِّنَا يُقَلِّدُونَ عُلَمَاءَهُمْ؟ فَإِنْ لَمْ يَجُزْ لِأُولَئِكَ الْقَبُولُ مِنْ عُلَمَائِهِمْ لَمْ يَجُزْ لِهَؤُلَاءِ الْقَبُولُ مِنْ عُلَمَائِهِمْ. حضرت عسکری فرمود: مردی از حضرت صادق علیه السّلام پرسید: اگر این قوم از یهود که شما درباره آنها سخن فرمودید، راهی برای شناخت تورات و کتاب خدا جز از طریق آنچه از علمایشان به آنها رسیده است ندارند، پس چرا خدا آنها را سرزنش کرده است که شما از علمای خود تقلید می ‌کنید و از علمای خود مطالب را قبول می کنید؟ مگر غیر از این بوده است که عوامّ یهود، مثل عوامّ ما از علمایشان تقلید کرده اند؟ اگر جایز نبوده است که عوام یهود از علمای خود قبول کنند، پس نباید برای عوامّ ما قبول کردن از علمای ما نیز مجاز باشد. فَقَالَ الصّادِقُ علیه السلام: بَيْنَ عَوَامِّنَا وَ عُلَمَائِنَا وَ بَيْنَ عَوَامِّ الْيَهُودِ وَ عُلَمَائِهِمْ فَرْقٌ مِنْ جِهَةٍ وَ تَسْوِيَةٌ مِنْ جِهَةٍ. حضرت صادق علیه‌ السّلام در جواب آن مرد فرمود: بین عوام ما و علمای ما و بین عوام یهود و علمای یهود، از جهتی فرق است و از جهتی مشابهت. أَمَّا مِنْ حَيْثُ اسْتَوَوْا: فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ ذَمَّ عَوَامَّنَا بِتَقْلِيدِهِمْ عُلَمَاءَهُمْ كَمَا ذَمَّ عَوَامَّهُمْ. وَ أَمَّا مِنْ حَيْثُ افْتَرَقُوا فَلَا. امّا آن جهتی که عوامّ ما با عوامّ یهود شباهت دارند و هیچ فرقی ندارند، آن است که: خداوند، عوامّ ما را به واسطه تقلید از علمایشان همانطور سرزنش و مذمّت کرده است که عوامّ یهود را در تقلید از علمایشان مذمّت نموده است. امّا از آن جهتی که عوام ما و عوام یهود فرق دارند: عوام ما مورد مذمّت نیستند و عوام آنها مورد مذمّت هستند. قَالَ: بَيِّنْ لِي يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! آن مرد به حضرت صادق علیه السلام عرض کرد: ای فرزند رسول خدا! این مسئله را برایم روشن فرما. قَالَ الصّادقُ علیه السلام: إِنَّ عَوَامَّ الْيَهُودِ كَانُوا قَدْ عَرَفُوا عُلَمَاءَهُمْ (1) بِالْكَذِبِ الصَّرِيحِ وَ بِأَكْلِ الْحَرَامِ وَ الرِّشَاءِ وَ بِتَغْيِيرِ الْأَحْكَامِ عَنْ وَاجِبِهَا بِالشَّفَاعَاتِ وَ الْعِنَايَاتِ وَ الْمُصَانَعَاتِ، وَ عَرَفُوهُمْ (2) بِالتَّعَصُّبِ الشَّدِيدِ الَّذِي يُفَارِقُونَ بِهِ أَدْيَانَهُمْ، وَ أَنَّهُمْ إِذَا تَعَصَّبُوا أَزَالُوا حُقُوقَ مَنْ تَعَصَّبُوا عَلَيْهِ، وَ أَعْطَوْا مَا لَا يَسْتَحِقُّهُ مَنْ تَعَصَبُّوا لَهُ مِنْ أَمْوَالِ غَيْرِهِمْ وَ ظَلَمُوهُمْ مِنْ أَجْلِهِمْ، وَ عَرَفُوهُمْ (3) يُقَارِفُونَ الْمُحَرَّمَاتِ. وَ اضْطُرُّوا بِمَعَارِفِ قُلُوبِهِمْ إِلَى أَنَّ مَنْ فَعَلَ مَا يَفْعَلُونَهُ فَهُوَ فَاسِقٌ لَا يَجُوزُ أَنْ يُصَدَّقَ عَلَى اللَّهِ وَ لَا عَلَى الْوَسَائِطِ بَيْنَ الْخَلْقِ وَ بَيْنَ اللَّهِ، فَلِذَلِكَ ذَمَّهُمْ لِمَا قَلَّدُوا مَنْ قَدْ عَرَفُوا وَ مَنْ قَدْ عَلِمُوا أَنَّهُ لَا يَجُوزُ قَبُولُ خَبَرِهِ وَ لَا تَصْدِيقُهُ فِي حِكَايَاتِهِ وَ لَا الْعَمَلُ بِمَا يُؤَدِّيهِ إِلَيْهِمْ عَمَّنْ لَمْ يُشَاهِدُوهُ ... . حضرت صادق علیه السّلام فرمود: عوام یهود می دانستند که علمایشان صراحتاً دروغ می ‌گویند، می دانستند که علمایشان مال حرام می‌ خورند، و رشوه می گیرند، و احکام را به خاطر شفاعت و همراهی با کسی، و از روی مصلحت ها و بعضی جهات، از حق و واقعش تغییر می دهند. عوام یهود می‌ دانستند که علمای ایشان وقتی علیه کسی تعصّب پیدا می‌ کنند و با کسی بد می‌ شوند، ریشه او را می‌کنند و نمی ‌گذارند حقوق واجبه او به او برسد؛ و از اموال دیگران بر می دارند و به ناحق به کسی می دهند که نسبت به او تعصّب می ورزند و نظرِ مرحمت دارند، و به خاطر این عده، به کسانی که با آنها خوب نیستند، ظلم می کنند. عوام یهود می دانستند که علمایشان مرتکب کارهای حرام می شوند. عوام یهود به ادراک عقلانی که خداوند به آنها داده بود می فهمیدند که اگر کسی همان کاری را انجام دهد که علمای ایشان انجام داده اند، فاسق است و چنین شخصی را نباید تصدیق کرد و نباید او را واسطه بین خلق و خدا قرار داد، لذا خداوند، عوامّ یهود را به خاطر تقلید از علمایی مذمّت کرده است که از اعمال آن علما خبر داشتند و می دانستند که نباید خبر این علما را قبول کرد و سخنان و حکایاتشان را تصدیق نمود و نباید به آن اخباری عمل کرد که این علما از کسانی نقل می کنند که عوام، آنها را ندیده
اند. ... وَ كَذَلِكَ عَوَامُّ أُمَّتِنَا إِذَا عَرَفُوا مِنْ فُقَهَائِهِمُ الْفِسْقَ الظَّاهِرَ وَ الْعَصَبِيَّةَ الشَّدِيدَةَ وَ التَّكَالُبَ عَلَى حُطَامِ الدُّنْيَا وَ حَرَامِهَا وَ إِهْلَاكِ مَنْ يَتَعَصَّبُونَ عَلَيْهِ وَ إِنْ كَانَ لِإِصْلَاحِ أَمْرِهِ مُسْتَحِقّاً- وَ التَّرَفْرُفِ بِالْبِرِّ وَ الْإِحْسَانِ عَلَى مَنْ تَعَصَّبُوا لَهُ - وَ إِنْ كَانَ لِلْإِذَلَالِ وَ الْإِهَانَةِ مُسْتَحِقّاً. فَمَنْ قَلَّدَ مِنْ عَوَامِّنَا مِثْلَ هَؤُلَاءِ الْفُقَهَاءِ فَهُمْ مِثْلُ الْيَهُودِ الَّذِينَ ذَمَّهُمُ اللَّهُ تَعَالَى بِالتَّقْلِيدِ لِفَسَقَةِ فُقَهَائِهِمْ. عوام امّت ما نیز در این جهتی که بیان شد، شبیه عوام یهود هستند، یعنی وقتی از فقهایشان فسق ظاهری را ببینند و ببینند که فقهایشان (نسبت به بعضی) عصبیت شدیدی دارند، و بر مال دنیا و حرام آن چنگ می زنند و به از بین بردن کسانی که علیه آنها تعصّب دارند اقدام می کنند (هرچند که آدم خوبی باشد و سزاوار باشد که امرش اصلاح گردد)، و (این علما) دوست دارند که به کسی که نسبت به او تعصّب دارند احسان و نیکی کنند (هرچند آدمی باشد که مستحقّ ذلّت و اهانت است)، امّا عوام امّت ما باز هم از علمایشان تبعیت می کنند. پس هرکس از عوامّ ما که از یکچنین فقهایی تقلید کند، مانند عوامّ یهود می باشند که خداوند متعال آنها را به دلیل  تقلید از فاسقین فقهایشان مذمّت کرده است. فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ، حَافِظاً لِدِينِهِ، مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ، مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ، فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوهُ، وَ ذَلِكَ لَا يَكُونُ إِلَّا بَعْضَ فُقَهَاءِ الشِّيعَةِ لَا جَمِيعَهُمْ. فَأَمَّا مَنْ رَكِبَ مِنَ الْقَبَائِحِ وَ الْفَوَاحِشِ مَرَاكِبَ فَسَقَةِ فُقَهَاءِ الْعَامَّةِ فَلَا تَقْبَلُوا مِنْهُمْ عَنَّا شَيْئاً وَ لَا كَرَامَةَ. امّا آن دسته از فقهایی که نفسشان را نگاه می دارند، دینشان را حفظ می کنند، مخالف هوای نفس می باشند، از امر مولایشان اطاعت می کنند، پس تقلید از ایشان بر عوام واجب است، و این امر برای بعضی از فقهای شیعه صادق است، نه برای همه ایشان. امّا آن فقهایی از شیعه که همچون فقهای عامّه، مرتکب اعمال زشت و فواحش می شوند، از آنها چیزی و کرامتی را نپذیرید. وَ إِنَّمَا كَثُرَ التَّخْلِيطُ فِيمَا يُتَحَمَّلُ عَنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ لِذَلِكَ، لِأَنَّ الْفَسَقَةَ يَتَحَمَّلُونَ عَنَّا فَيُحَرِّفُونَهُ بِأَسْرِهِ لِجَهْلِهِمْ، وَ يَضَعُونَ الْأَشْيَاءَ عَلَى غَيْرِ وُجُوهِهَا لِقِلَّةِ مَعْرِفَتِهِمْ، یک دسته از این فقها، کلام ما اهل بیت را با آنچه خودشان می پسندند، مخلوط می کنند. این انسان های فاسق کلام ما را می شنوند ولی آن را به خاطر جهلشان تحریف می کنند و به دلیل قلّت شناختشان، مطالب را بر غیر از وجه درست آن قرار می دهند. وَ آخَرِينَ يَتَعَمَّدُونَ الْكَذِبَ عَلَيْنَا لِيَجُرُّوا مِنْ عَرَضِ الدُّنْيَا مَا هُوَ زَادُهُمْ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ، و یک دسته دیگر از ایشان، به قصد، به ما نسبت دروغ می دهند تا مال دنیا را که توشه آنها برای آتش جهنّم است، به سوی خود جلب کنند. وَ مِنْهُمْ قَوْمٌ نُصَّابٌ لَا يَقْدِرُونَ عَلَى الْقَدَحِ فِينَا فَيَتَعَلَّمُونَ بَعْضَ عُلُومِنَا الصَّحِيحَةِ فَيَتَوَجَّهُونَ بِهِ عِنْدَ شِيعَتِنَا وَ يَنْتَقِصُونَ بِنَا عِنْدَ نُصَّابِنَا، ثُمَّ يُضِيفُونَ إِلَيْهِ أَضْعَافَهُ وَ أَضْعَافَ أَضْعَافِهِ مِنَ الْأَكَاذِيبِ عَلَيْنَا الَّتِي نَحْنُ بُرَآءُ مِنْهَا، فَيَقْبَلُهُ الْمُسْتَسْلِمُونَ مِنْ شِيعَتِنَا عَلَى أَنَّهُ مِنْ عُلُومِنَا، فَضَلُّوا وَ أَضَلُّوا وَ هُمْ أَضَرُّ عَلَى ضُعَفَاءِ شِيعَتِنَا مِنْ جَيْشِ يَزِيدَ عَلَيْهِ اللَّعْنَةُ عَلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ علیه السلام وَ أَصْحَابِهِ، فَإِنَّهُمْ يَسْلُبُونَهُمُ الْأَرْوَاحَ وَ الْأَمْوَالَ، وَ هَؤُلَاءِ عُلَمَاءُ السَّوْءِ النَّاصِبُونَ الْمُتَشَبِّهُونَ بِأَنَّهُمْ لَنَا مُوَالُونَ وَ لِأَعْدَائِنَا مُعَادُونَ، يُدْخِلُونَ الشَّكَّ وَ الشُّبْهَةَ عَلَى ضُعَفَاءِ شِيعَتِنَا فَيُضِلُّونَهُمْ وَ يَمْنَعُونَهُمْ عَنْ قَصْدِ الْحَقِّ الْمُصِيبِ. یک دسته دیگر از این فقها، به واقع ناصبی هستند (و خود را میان ما جا کرده اند). و چون نمی توانند ما را قدح و سرزنش کنند، لذا بعضی از علوم صحیح ما را می آموزند تا نزد شیعیان ما کسب وجهه کنند. اینها نزد دشمنانِ ما از ما عیب جویی می کنند و به سخنان صحیح ما، دروغ های بسیاری را می افزایند، همان دروغ هایی که ما از آنها بری هستیم. پس آن شیعیان ما که تسلیم سخنان ما هستند، این دروغ ها را به عنوان علوم ما از این فقها قبول می کنند و لذا گمراه می شوند و گمراه می کنند.
ضرر این دسته از فقها، از ضرر لشکر یزید ملعون بر حسین بن علی علیه السلام و اصحابش بیشتر است، زیرا لشکر یزید، ارواح و اموال ایشان را گرفت و غارت کرد، اما این علمای سوء و ناصبی، خود را این گونه جلوه می دهند که دوست ما هستند و با دشمنان ما دشمنی می کنند، امّا شکّ و شبهه را در قلوب شیعیان ما وارد می کنند و آنها را گمراه کرده و از راه حق مانع می شوند. لَا جَرَمَ أَنَّ مَنْ عَلِمَ اللَّهُ مِنْ قَلْبِهِ مِنْ هَؤُلَاءِ الْعَوَامِّ أَنَّهُ لَا يُرِيدُ إِلَّا صِيَانَةَ دِينِهِ وَ تَعْظِيمَ وَلِيِّهِ لَمْ يَتْرُكْهُ فِي يَدِ هَذَا الْمُتَلَبِّسِ الْكَافِرِ، وَ لَكِنَّهُ يُقَيِّضُ لَهُ مُؤْمِناً يَقِفُ بِهِ عَلَى الصَّوَابِ ثُمَّ يُوَفِّقُهُ اللَّهُ‏ لِلْقَبُولِ مِنْهُ فَيَجْمَعُ اللَّهُ لَهُ بِذَلِكَ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ يَجْمَعُ عَلَى مَنْ أَضَلَّهُ لَعْنَ الدُّنْيَا وَ عَذَابَ الْآخِرَةِ. امّا خداوند آن کسی از عوام را که از قلبش آگاه است و می داند که جز حفظ دین و بزرگداشت ولیّ خدا هدفی ندارد، در دست این فرد فریبکار کافر رها نمی کند، و مؤمنی را در سر راهش قرار می دهد که او را به امر صحیح آگاه کند، و به این عامّی توفیق می دهد که از آن مؤمن قبول کند، و بدین وسیله خیر دنیا و آخرت را برای او، و لعن دنیا و عذاب آخرت را برای کسی که قصد گمراهی آن عامّی را داشته است، فراهم می سازد. ثُمَّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله: شِرَارُ عُلَمَاءِ أُمَّتِنَا الْمُضِلُّونَ عَنَّا، الْقَاطِعُونَ لِلطُّرُقِ إِلَيْنَا، الْمُسَمُّونَ أَضْدَادَنَا بِأَسْمَائِنَا، الْمُلَقِّبُونَ أَنْدَادَنَا بِأَلْقَابِنَا، يُصَلُّونَ عَلَيْهِمْ وَ هُمْ لِلَّعْنِ مُسْتَحِقُّونَ، وَ يَلْعَنُونَّا وَ نَحْنُ بِكَرَامَاتِ اللَّهِ مَغْمُورُونَ، وَ بِصَلَوَاتِ اللَّهِ وَ صَلَوَاتِ مَلَائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ عَلَيْنَا عَنْ صَلَوَاتِهِمْ عَلَيْنَا مُسْتَغْنُونَ. سپس حضرت عسکری علیه السلام فرمود: بدترین علمای امّت ما، کسانی هستند که مردم را از ما دور می سازند، دزدان سر گردنه ای که بر سر راه هایی که به ما اهل بیت ختم می شود قرار می گیرند، مخالفین ما را به اسماء و القاب ما می خوانند، و به آنها درود می فرستند، در حالی که سزاوار لعن می باشند، و ما را لعن می کنند، در حالی که ما غرق در کرامات الهی و درود خداوند و فرشتگان مقرّبش هستیم و از صلوات و درود آنها بی نیازیم. ثُمَّ قَالَ علیه السلام: قِيلَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام: مَنْ خَيْرُ خَلْقِ اللَّهِ بَعْدَ أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى؟ قَالَ: الْعُلَمَاءُ إِذَا صَلَحُوا. قِيلَ: وَ مَنْ شَرُّ خَلْقِ اللَّهِ بَعْدَ إِبْلِيسَ وَ فِرْعَوْنَ وَ نُمْرُودَ وَ بَعْدَ الْمُتَسَمِّينَ بِأَسْمَائِكُمْ، وَ بَعْدَ الْمُتَلَقِّبِينَ بِأَلْقَابِكُمْ، وَ الْآخِذِينَ لِأَمْكِنَتِكُمْ، وَ الْمُتَأَمِّرِينَ فِي مَمَالِكِكُمْ؟ قَالَ علیه السلام: الْعُلَمَاءُ إِذَا فَسَدُوا، هُمُ الْمُظْهِرُونَ لِلْأَبَاطِيلِ الْكَاتِمُونَ لِلْحَقَائِقِ، وَ فِيهِمْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ إِلَّا الَّذِينَ تابُوا». سپس حضرت عسکری علیه السلام فرمود: از امیرالمؤمنین علیه السلام سؤال شد: بعد از ائمه هدایت و چراغ های روشنی بخش در تاریکی ها، چه کسی برترین خلق خداست؟ فرمود: علما، اگر صالح باشند. سؤال شد: بعد از ابلیس و فرعون و نمرود و بعد از کسانی که اسامی و القاب شما را بر خود گذاشته اند، و مکان و منزلت شما را گرفته اند و در سرزمین های شما حکومت می کنند، چه کسی بدترین خلق خداست؟ فرمود: علما، اگر فاسد باشند. یعنی اگر موارد باطل را پخش و آشکار کنند و حقائق را پنهان سازند. این افراد کسانی هستند که خداوند عزّوجلّ در شأن آنها چنین فرموده است: «ایشان کسانی هستند که خداوند آنها را لعنت می کند و کسانی که اهل لعنت هستند نیز ایشان را لعنت می کنند، مگر آن کسانی از ایشان که توبه نمایند» (عوالم العلوم، ج3، ص405 تا 407، به نقل از تفسير الإمام العسکری و احتجاج/ بحار الأنوار، ج2، ص86 -89)
▪️فرازی از قنوت حضرت امام حسن العسکری علیه‌السلام: 🔹... مَعَ مَا يَتَجَرَّعُهُ فيكَ مِن مَرَارَاتِ الغَيظِ الجَارحَةِ لِحَوَاسِّ القُلُوبِ وَ مَا يَعتَوِرُهُ مِنَ الْغُمومِ وَ يَفزَعُ عَلَيهِ مِن أَحداثِ الْخُطوبِ وَ يَشرَقُ بِهِ مِنَ الغُصَصِ الَّتِي لَا تَبْتَلِعُهَا الحُلوقُ وَ لَا تَحتَوِي عَلَيها الضُّلوعُ عِندَ نَظَرِهِ إِلَى أَمرٍ مِن أَمرِكَ لَا تَنَالُهُ يَدُهُ بِتَغيِيرِهِ وَ رَدِّهِ إِلَى مَحَبَّتِك‏... خدایا، (مهدی من)، 🔻در راه تو، تلخی غم‌های جانگداز را جرعه جرعه می‌نوشد. 🔻غم‌ها یکی پس از دیگری او را در بر می‌گیرند، 🔻حادثه‌های دردناک به او هجوم می‌آورند، 🔻غصّه‌هایی گلوگیر بر او وارد می‌شود، 🔻و دردهایی که هیچ پهلویی تاب تحمل آن‌ها را ندارد! 👈 این‌ها به خاطر آن است که فرمانی از فرمان‌های تو را می‌بیند که (تحریف شده، ولی چون حضرتش اذن قیام ندارد) دستش از اصلاح آن کوتاه است، و نمی‌تواند آن گونه که تو دوست داری تغییرش دهد... پس او را که خواسته‌اش، اصلاح فراگیر امور مردم و عدالت آشکار در امت است آرزو به دل مگذار 🤲 📚مهج‌الدعوات ص۶۶
4_5897475617691010443.mp3
5.01M
😓😓 چقدر به دنبال یافتن گمشده مان تلاش کرده ایم؟- مرحوم آیت الله تولایی خراسانی ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ا🌺🍃رمـــان .. 🌺🍃 قسمت ۲۱ زمانی که وارد حیاط شد چشمش لحظه ای به من افتاد و محو من شد که پدرش با دست گذاشتن روی شانه اش او را از دنیای خود بیرون کشید ٬لبخندی به لب اورد و به همگی سلام داد به من که رسید زیر لبی سلامی داد و نگاهش را به آن سمت گرفت. همه زیر چشمی حرکاتش را زیر نظر داشتند و به او میخندیدند ٬اخر داماد هم انقدر دست پاچه؟ باهمه خداحافظی کردیم و سوار ماشینی شدیم که گل های سرخ و نرگس تزیینش شده بود. علی در را برایم باز کرد تا چادرم خیس نشود٬پشت فرمان نشست و لبخندی به لب داشت ٬زبان به کلام باز نمیکرد که من شروع کردم: -اهم٬علی اقا؟ -... -سید؟ -.... -علییییی -جانم هزار بار سرخ و سفید شدم و سرم را پایین انداختم چقدر لوس شده بود خخ. -کجا میخوایم بریم؟ -سوپرایزه٬او نه غافلگیری! زبان به دهان گرفتم و راه افتادیم ساعت ۱ونیم بود اما هوا پاییزی و پاییزی بود٬شیشه پنجره را پایین دادم و باتمام وجود هوای سبک را بلعیدم٬نمیدانم هوای سنگین تهران چگونه انقدر سبک شده بود ٬اما سریع شیشه را بالا دادم تا عطر وجود علی را تنفس کنم که از هر هوایی مرا تر میکند.. به جاده مخصوص رسیدیم جاده ای که به مزار شهدا میرسید٬خوب اینجا را میشناسم ٬وای خدای من علی ٬علی٬علی... با ذوق دست هایم را به هم زدم و روبه علی برگشتم٬عشقم را در چشمانم ریختم و به سوی چشمان علی جاری کردم٬از خوشحالی من لبخند پررنگی به لب اورد و گفت -قابل شمارو نداره خانوم٬اوردمت خونه اصلیمون راست میگفت از اینجا به علی رسیدم و از اینجا خدا را دیدم٬شهدا دوست ها و فامیل های من بودند٬همشان..‌. پیاده شدیم٬همه با لبخند نگاهمان میکردند و بعصی ها که از کنارمان رد میشدند ٬صمیمانه تبریک میگفتند٬به مزار شهدای گمنام رسیدیم ٬ناخوداگاه زانو زدم٬احساس میکردم تمام قبور دب پاشی شده و خاکی نیست و لباسم کوچک ترین خاکی نگرفت٬پس زانو زدم و گل نرگسم را با قبور شهدا نورانی کردم٬علی کنارم نشست ٬اوهم هوایی شده بود٬انگار حاجت گرفته بود که گفت -دستتون درد نکنه٬٫ شدم دلم میخواست آن لحظه بلند داد بزنم که من هم حاجتم را گرفتم ان هم چه زیبا گرفتم چه خوب..مردی کنارمان نشست و به ما تبریک گفت٬مردی با محاسن سفید و صورتی میانسال چقدر اشنا بود... روبه ما کرد و گفت -خوشبخت بشین باباجان٬به حق اقا حسین سرور و سالار شهیدان خوشبخت بشین . -ممنون پدر جان٬بادعای خیرشما -خب دخترم میخواید براتون یه مولودی بخونم؟ به علی نگاه کردم و رنگ تایید را در چشمانش دیدم٬ -ممنونم پدر جان٬حتما و شروع کرد به خواندن مولودی زیبا٬خودش دست میزد و میخواند ٬کم کم مردمی را دیدم که به سمت ما می آمدند و کنارمان مینشستند ٬جمعیتمان کم کم زیاد شد ٬به طوری که صدای دست های زیبایشان در گلزار پیچیده بود ٬خانمی مهربان شکلاتی که به همراه داشت بین همه پخش کرد٬پیرمردی روحانی گلاب بر سرمان میریخت و این جمع الهی مرا به گریه از شوق وادار میکرد.. خدارا در دل هزاران بار شکر کردم و به علی نگاه میکردم ٬با نگاهش جان میگرفتم و با وجودش نفس میکشیدم. 🍃🌺ادامه دارد.... نویسنده؛ نهال سلطانی
🌺🍃رمـــان .. 🌺🍃 قسمت ۲۲ کم کم جمعیت پراکنده شدند و به ما تبریک میگفتند٬به سمت ماشین رفتیم٬برای اخرین بار نگاهی به مزار انداختم و اشک در چشمانم حلقه زد٬از همه شان تشکر کردم و سوار شدم ٬باید به سمت خانه میرفتیم ٬باباحسین زنگ زد و گفت عاقد امده و منتظر است٬دل در دل نداشتم و نفسم سنگین شده بود٬اما از یک چیز مطمئن بودم٬علی مرد من بود٬مرد من.. به خانه رسیدیم ٬همه دم در جمع شده بودند٬بوی اسپند در مشامم میپیچید ٬گوسفندی برای قربانی جلوی پایمان بود٬نذر بابا حسین بود٬گوشتش به مستضعفان میرسید٬چقدر این مرد سخاوت داشت.. با کمک علی پیاده شدم و همه تبریک میگفتند و صلوات میفرستادند ٬زینب و مادر و مادر خودم برای روبوسی جلو امدند٬با ذوق در اغوششان گرفتم٬حتی لحظه ای اشک را در چشمان مادرم دیدم٬دست پدرم را که خواستم ببوسم کنار کشید و مرا در اغوش گرفت٬چقدر برای این اغوش دیر بود٬اما چقدر دلم برای اغوشت تنگ بود٬ انگار همه خوب شده بودند و میخندیدند٬علی فقط به من نگاه میکرد و خوشحال بود٬همیشه مواظب خوشحالی من بود این... به سمت خانه رفتیم و به اتاق عقد رسیدیم٬عاقد را که دیدم همان استرس در وجودم پیچید اما استرس شیرینی بود٬به روی صندلی نشستیم٬سریع پارچه ای سفید روی سرمان گرفته شد٬زینب قند های تزیین شده با نوار زرد را روی سرمان گرفته بود٬انگار همه مشتاق بودند و واقعا اینگونه بود٬حتی پدر و مادرم... دل در دلم نبود٬ علی قران را از رحل برداشت و به سمت هردویمان باز کرد٬سوره ای امد٬چه زیبا سوره ای بود: -مردان پاک برای زنان پاک و زنان پاک برای مردان پاک هستند.... من پاک بودم؟اری تمام سعیم را کردم که بمانم و خدا مواظبم بود و برایم خواست٬چه خواستنی.. لحظه‌ای ای نگاهمان در نگاه هم گره خورد٬عشق بود٬همین.دوباره ایه هارا میخواندم٬ارام بودم خیلی ارام.. -دوشیزه فاطمه پایدار٬ایا وکیلم شمارا به عقد دائم اقای سید علی نیایش در بیاورم با یک جلد کلام الله مجید٬یک جفت ایینه و شمعدان ۱۲ سکه تمام بهار ازادی به نیت امام غایب و ۱۲ شاخه گل نرگس در بیاورم ٬ ایا وکیلم ؟ زبان به دهان گرفتم٬ از سفارشات زینب بود٬ -عروس رفته گل بچینه.. -برای بار دوم عرض میکنم... -عروس رفته زیارت اقا .. -برای بار اخر عرض میکنم٬عروس خانم وکیلم؟ دیگر قلبم ارام میزد٬با وکالت شهدا این راه را امدم٬با نگاه خدا٬علی نگرانداز مکث طولانی به مت نگاه کرد که گفتم: -با اجازه پدر و مادر و با رضایت و نگاه تمامی شهدا و با ضامن اسم حصرت مهدی عج و خانم فاطمه زهرا و ۱۴معصوم٬... همه صلواتی بلند فرستادند و پشت بندش دست زدند ٬نقل بود که پاشیده میشد٬دست هایم با دستی گرم شد و ان علی بود.. با تمام وجودم نگاهش کردم٬لبخند اصل اصلیه صورتمان شده بود ٬زینب که قندهارا کنار گذاشت عکاسیش را شروع کرد٬از لحظه به لحظه ما عکس میگرفت٬خودم این را خواستم ٬همه یکی یکی برای تبریک میامدند و هدیه های زیبایشان را میدادند٬مادرم که امد٬باورم نمیشد٬اشک میریخت٬به جای تمامی ان سال ها در اغوشت گرفتم و فشردمش٬ -مامان.چی میشد قبلا هم اینطور بغلم میکردی.. گریه اش شدت گرفت و سرش را پایین انداخته کنار کشید٬پدرم با ان بغض مردانه به سمتم امد و مرا بوسید و دراغوش فشرد٬بغضم شکست و گریه کردم٬برای تمام این سال های نبودشان‌.. پدر و مادر علی هم مرا در اغوش گرفتند و مثل همیشه مرا دخترم صدا کردند٬زینب که دوست و خواهرم شده بود و درجریان تمام این مدت بود٬به شدت گریه کرد تا جایی که علی دست هایم را گرفت و نشستیم٬همه دیدشان از ما برداسته شده بود و پذیرایی میشدند٬که علی گفت: -گل زهرام؟ تمام وجودم اتش گرفت از این عشق پاک که در وجودمان جریان داست.. عاشقانه نگاهش کردم و با تمام جانم گفتم: -جانم با لبخند نگاهم کرد و گفت: _جانت سلامت٬دیدی از اخر مال خودم شدی٬دیدی خانومم شدی؟ فقط از شرم کودکانه سرم را پایین انداخته بودم که با یک جمله تیر خلاص را روانه قلبم کرد.. دارم... در چشمانش نگاه کردم و گفتم... 🌺🍃ادامه دارد... نویسنده؛ نهال سلطانی ؟؟