┈┈┈•••༶༓( نامه دهم)༓༶•••┈┈┈
قسمت دوم:
امام در ادامه نامه دهمشون ، معاویه رو تهدید می کنن و می نویسن:
"معاویه!
تو من رو دعوت به جنگ کرده ای. اگه راست می گی، مردم رو ول کن و خودت به میدان بیا و از اینکه دو تا لشکر با هم بجنگند بگذر، تا بفهمی پرده ی سیاه روی قلب کی افتاده و چشمای کی (به روی حقیقت) بسته شده."
بعدش امام با لحن رجز خوانی ادامه میدن:
"منم ابوالحسن . قاتل جدّ و دایی و برادر تو در جنگ بدر. همون ها که سرشون رو شکافتم.
و الان هم همون شمشیر ، پیش منه و با همون قلب با دشمن هام رو به رو میشم . ( معاویه !من تفاوتی نکردم) نه توی دین بدعتی گذاشتم و نه پیامبر جدیدی رو انتخاب کردم .
من هنوز توی همون صراط مستقیمی هستم که شما رهاش کردید و همون اوّلم با اجبار پذیرفته بودید ....
این نامه ادامه دارد........
قسمت اول نامه 👈 (اینجا)
نهج البلاغه . ص ۴۸۹.نامه دهم
به"پای حرف امام علی(ع)" بنشینیم||◇
👇👇👇🌹❤️🌹👇👇👇
https://eitaa.com/harfe110
هدایت شده از خاطره های أسدلاّه(علیرضا مطلّب)
شهادت امام زین العابدین، حضرت علی بن الحسین علیه السلام تسلیت باد
هدایت شده از خاطره های أسدلاّه(علیرضا مطلّب)
35.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام
امروز سالروز وفات استاد شهیر ادبیات فارسی ، استاد جلال الدین همائی هست .
با ما همراه باشید||◇👇
https://eitaa.com/asadallhalam
سلام
صبح جمعتون بخیر و شادی و امام زمانی
بد نیست امروز یه کم در مورد" سید رضی" حرف بزنیم
ایشون یکی از بزرگان شیعه هست که در قرن چهارم زندگی می کرده .سال تولدش رو ۳۵۹ هجری قمری گفتند
سید رضیّ یه داداش باحال داشته به نام سید مرتضی که به " علم الهدی " معروف میشه و چهار سالم از سید رضی بزرگتره .
این دو تا داداش که هردوشون از بزرگان شیعه در تاریخ هستند از اون سید های درجه یکند.
چرا؟
چون از طرف باباشون به امام موسی کاظم علیه السلام میرسند و از طرف مامانشون به امام زین العابدین علیه السلام
مادر این دو تا داداش ، یه خانم بسیار فرهیخته و محترمی بوده .
شیخ مفید که دیگه واسه همه شناخته شده است ، اینقدر واسه این خانم احترام قائله که نگو.
یه بار این خانم به شیخ مفید میگن که در مورد احکام خانمها یه چیزی بنویس.
شیخ مفیدم به احترام ایشون میشینه کتاب" احکام النساء" رو واسشون مینویسه و بهشون تقدیم میکنه.
میگن یه بار شیخ مفید ، خواب حضرت زهراء سلام الله علیها رو میبینه که دست امام حسن و امام حسین علیهما السلام رو گرفتن و میارن پیش شیخ مفید و بهش می فرمایند که : به این دو کودک علم فقه یاد بده
شیخ مفید از خواب پا میشه و از این خوابش خیلی تعجب میکنه😳
آخه من کجا و فقه یاد دادن به این دو امام کجا؟!!
صبح که میشه ، می بینه همین خانم دست سید رضی و سید مرتضی گرفته و اُوُرده در خونش و میگه:
به این دو کودک علم فقه یاد بده
خلاصه شیخ خیلی منقلب میشه و استادی این دوتا رو قبول می کنه
این سید رضی آروم آروم بزرگ میشه و جزو بزرگان شهر بغداد میشه .
خودش یه مدرسه میزنه و شاگردای زیادی رو تربیت میکنه .
ایشون از طرف حاکمای بغداد که اسماشون بهاء الملک و بهاء الدوله بوده چندتا سمت و لقب میگیره:
لقباش ایناس:
🔹شریف جلیل
🔹ذو المَنقبتین
🔹ذو الحَسَبین
🔹شریف اجل
سمت هاش که بماند . چیزایی مثل امیر الحاج بودن و قاضی شهر بودن و بزرگ سادات شهر بغداد و این چیزا
سید رضی توی ادبیات حسابی رشد می کنه و سید مرتضی توی فقه و حدیث
سید رضی ادبیات عرب و شعر و بلاغت رو مثل موم توی دستش داشته. واسه همین بیشتر کتاباش در مورد همین چیزاس.
مثلا:
🔹تلخیص البیان عن مجاز القرآن .
که در مورد مجازهای قرآنیه
🔹المجازات النبویه
که در مورد مجاز های به کار رفته توی حدیث های حضرت پیامبر صلی الله و علیه و آله هستش
یکی از مهمترین کتاب های سید رضی همین کتاب شریف " نهج البلاغه " س.
نهج یعنی روش و البلاغه یعنی شیوائی در سخن
پس نهج البلاغه یعنی: روش قشنگ حرف زدن.
سید رضی چون خودش شاعر و ادیب بوده ، توی اون سالها یعنی قرن ۴ نشسته و توی نامه ها و خطبه ها و حدیث های امام علی علیه السلام که توی کتاب های متعدد نقل شده بوده، گشته و اون قسمتهایی که به نظرش جمله بندی هاش ادبیه و بلاغیه رو انتخاب کرده و توی این کتاب اورده.
پس کتاب نهج البلاغه دو تا خصوصیت پیدا کرد:
🔹یکی اینکه نوشته ی مستقیم خود حضرت علی علیه السلام نیست
بلکه حدود ۴۰۰ بعد از امام ، سید رضی از لا به لای احادیث و کتابها ، حرفای امام علی علیه السلام رو پیدا کرده و اینجا نوشته
🔹دوم اینکه تمام حرفای امام توش نیومده .
بلکه فقط اون بخشایْش اُومده که به نظر سید رضی جمله بندیاش قشنگ و ادبی و شاعرانه بوده
حالا متوجه شدین که چرا مثلا توی نامه های نهج البلاغه ما می گیم ، این نامه چند بند داشته ولی دو تا از بند هاش توی نهج البلاغه هست ؟؟؟؟؟😊