خوب وقتی حرف از قانون اساسی و موافقت و مخالفت با اون زده میشه ، یعنی باید رفت سراغ تک تک اصول اون و هر کدوم رو یکی یکی و جداگونه بحث کرد و ازش دفاع و یا رد کرد. نه اینکه کلی گوئی کنیم و بگیم کلا قبول دارم و یا کلا قبول ندارم
پس دفاع و یا رد کردن نظام سیاسی یه کشور و در حقیقت موافقت و یا مخالفت با قانون اساسی یه کشور ، به معنای همراهی و یا همراهی نکردن با «اندیشه سیاسی» اون کشوره، نه «وضعیت موجود» در اون کشور.
خوب حالا میریم سراغ سوال دوم .
آیا وضعیت موجود کشور ما به لحاظ اقتصادی و یا اجتماعی و فرهنگی ، محصول پیاده سازی همین قانون اساسی نیست ؟؟؟؟؟
من از شما می پرسم .
آیا بهم ریختگی اوضاع اقتصادی مملکت ما و گرونی ها و تورمها و رشد نقدینگی ها و هزاران مشکل کوچیک و بزرگه دیگه ، دقیقا محصول اجرای کدوم یکی از اصول قانون اساسیه ؟؟؟
کدوم یکی از اصول رو که عوض کنیم دیگه گرونی و تورم و .... این چیزا نداریم؟؟؟؟
به نظرم در اجرای قوانین ما خیلی پامون می لنگه !
والا قانون خوب ، کم نداریم.
این « ما » که می گم منظورم چه مسولینه و چه مردم.
ما مسئولین متعهد و سالم و پرتلاش کم نداریم .
اما مسئولین دزد و غیر متعهد و منفعت طلبم کم نداریم . کسانی که با سو استفاده از راه های قانون فقط دارن جیب خودشون رو پر می کنن .
این دو نوع مسئول همیشه در هر نظامی بوده و هست و خواهد بود .
چون همیشه آدم خوب و بد وجود داشته و هست و خواهد بود .
آیا توی حکومت حضرت پیامبر (ص) نبوده ؟؟؟؟؟
آیا توی حکومت حضرت علی (ع) نبوده؟؟؟؟
آیا توی زمان شاه نبود ؟؟؟؟؟
آیا الان نیست ؟؟؟؟؟؟
آیا در کشور های غربی نیست ؟؟؟؟؟؟
و تا وقتی اینا هستند ، ما در اجرای قوانین پامون می لگه